برای بسیاری از گیمرها، هیچ چیزی هیجان‌انگیزتر از داشتن حق انتخاب و تاثیرگذاری آن در داستان بازی نیست. گفت‌وگوهای متفاوت و سنگینی تصمیمات بازیکنان در یک بازی چنان حرکت بزرگی است که بسیاری از بازی‌ها وعده ارائه بهترین تجربه آن را می‌دهند. طرفداران بازی‌های شاهکار داستان محوری همانند Mass Effect، Dragon Age و Disco Elysium احتمالا با طی کردن مسیری متفاوت در بازی، تجربه‌ای متفاوت از آن را برای خود رقم می‌زنند.
ولی در واقعیت، بیشتر بازی‌ها تنها تصوری از حق انتخاب را به نمایش می‌گذارند و یا صرفا صدها صفحه متن و گفت‌وگو در آن جای داده شده. این گونه موارد که بازیکنان با وعده تجربه‌ای منحصر به فرد به سراغ آن می‌روند، باعث سرخوردگی آنان می‌شوند. با این حال، بازی‌هایی هم هستند که انتخاب شما واقعا در مسیر ماجراجویی‌تان تاثیر دارند و می‌توانید اثر آن را کاملا حس کنید.
بازی‌هایی که داستان آن با تصمیمات بازیکن دچار تغییرات جزئی یا کلی شود، لذت خاص خود را دارند. البته با توجه به پیچیدگی بازی‌های جدید، ایجاد چنین ویژگی‌ای می‌تواند تا حد زیادی سخت باشد. پس دیدن تلاش توسعه‌دهندگان برای خلق بازی بر مبنای تصمیمات بازیکن جای خوش‌حالی دارد. در این میان می‌توان بازی‌های قدیمی‌ای هم یافت که همین خصوصیت را دارند. در ادامه لیستی از بهترین بازی‌ها با قابلیت «ماجراجویی خود را انتخاب کنید» گرد آورده‌ایم. با ویجیاتو همراه باشید.
۱۱- Telltale’s The Walking Dead
مردگان متحرک یکی از بزرگ‌ترین بازی‌های ماجراجویی است که تا به حال ساخته شده و نام تل تل را بر سر زبان‌ها انداخت. داستان قدرت گرفته از نمایش احساسات و تقلاهای لی و کلمنتاین برای بقا در دنیای زامبی‌زده که انسان‌هایش مرگبارتر از مردگان هستند، تجربه‌ای عالی را برای بازیکنان به ارمغان آورده است.
داستان بازی با توجه به تصمیمات لی تا حدودی تغییر می‌کنند. این تغییرات می‌توانند از انتخاب این که چه کسانی زنده بمانند تا دوستی و دشمنی دیگر افراد متغیر باشند. کلمنتاین هم از این تصمیمات تاثیر می‌پذیرد و با توجه به چیزهایی که می‌آموزد، رفتار او در اواخر بازی تغییر می‌کنند.
۱۰ – The Oregon Trail
Oregon Trail قدیمی‌ترین بازی در این لیست است ولی به لطف پیچیدگی موجود در داستانش لیاقت حضور در این لیست را دارد. بازیکن کنترل یک گروه از مسافران کاروانی را در اختیار دارد که در طول Oregon Trail در حرکت‌اند. در این میان هر گاه اقتضا کند، به دنبال منابع و فرار از بلایاها هم هستند.
گیم‌پلی تکرار شونده بازی در زمان خود به صورت شگفت‌انگیزی خلاقانه به شمار می‌رفت و بسیاری دیگر از بازی‌ها به نحوی از آن الهام گرفتند. رسیدن به پیروزی بدون مرگ حتی یک نفر از اعضای کاروان یکی از افتخاراتی (Achievement) بود که کمتر کسی به آن دست یافته است.
۹- Heavy Rain
استودیو Quantic Dream شاید منتقدان خودش را داشته باشد، اما کسی مخالف آن نیست که ساخت داستان‌های خاص و بازیکن محور آن‌ها واقعا خارق‌العاده است. یکی از بهترین مثال‌ها برای این مورد هم Heavy Rain است که داستان آن شامل ۴ شخصیت اصلی است که هر کدام به نوعی به دنبال اوریگامی قاتل (لقب قاتل) بوده و در عین حال با شیاطین درونی خود هم درگیر هستند.
بازی با این داستان پر تلاطم تصمیم‌های سختی را پیش روی بازیکن می‌گذارد که بر آینده ماجرا تاثیر می‌گذارند. همه چیز از یک صحنه کوتاه تا پایان‌بندی می‌تواند با تصمیمات بازیکن در طول ماجرا تغییر کند. تعداد حالت‌های مختلف و ترکیب‌های ممکن واقعا حیرت‌انگیز است [فقط ۱۸ پایان‌بندی مختلف آن، خود نشان‌دهنده پیچیدگی داستان است].
۸- Until Dawn
Heavy Rain به عنوان یک درام وحشت‌انگیز تعاملی شهرت پیدا کرده. در این بازی سرنوشت شخصیت‌های مختلف در کوهستانی دوردست در دستان بازیکن قرار دارد و باید از آن‌ها در برابر عناصر فراطبیعی و شخصیت‌های کینه‌توز مراقبت کنند. با این که Until Dawn از یک سیر خطی پیروی می‌کند، اما مسیرهای رسیدن به پایان و تصمیمات بازیکن‌ها عامل تعیین کننده در زنده ماندن یا نماندن شخصیت‌ها هستند.
بازی هم چنین به شکلی سینمایی به قضیه پروانه‌ای می‌پردازد که چگونه یک تصمیم می‌تواند در آینده داستان تغییرات گسترده‌ای ایجاد کند. اگر خواهان یک تجربه خاص از وحشت هستید که بر مبنای حل معماها و برخورد با عوامل فراطبیعی باشد، باید حتما Until Dawn را تجربه کنید.
۷- Detroit: Become Human
Detroit: Become Human در آینده‌ای نزدیک رخ می‌دهد که سرنوشت چندتا از اندرویدهایی که به خودآگاهی رسیده‌اند در دستان بازیکن قرار دارد. این جا هم مثل Until Dawn بازی از یک مسیر خطی پیروی می‌کند، اما مسیرها و پایان هر بخش با توجه به تصمیمات بازیکن متغیر هستند.
بازی اصلا منتظر بازیکن نمی‌ماند و مجبورتان می‌کند تا در لحظه تصمیم بگیرید و این حس را القا می‌کند که درون یک فیلم تعاملی قرار دارید. بازی مسئله‌ای فلسفی در مورد حقوق هوش مصنوعی و معنای انسان بودن را که در عناوین علمی-تخیلی آن را دیده‌ایم، برداشته و به خوبی آن را به نمایش می‌گذارد. در آخر هر بخش می‌توانید ببینید که هر مسیر با دیگری چه تفاوت‌هایی داشته است.
۶- The Life and Suffering of Sir Brante
The Life And Suffering Of Sir Brante یک نمونه از بازی‌ها با قابلیت «ماجراجویی خود را انتخاب کنید» است که دنیایش در قالب یک نقاشی شنی به نمایش در آمده. در این دنیا خدایان دخالت بسیار دارند و سیر زندگی او در بدو تولد مشخص می‌شود.
بازی سبک هنری فوق‌العاده، دنیاسازی و داستانش را به کار گرفته تا بازیکن را در تصمیم‌گیری سرنوشت شخصیت اصلی از تولد تا بزرگ‌سالی (البته اگر زنده بماند) همراه خود کند. بازیکن‌ها با تصمیمات سختی روبه‌رو خواهند شد که هر کدام از آن‌ها نه تنها بر خود شخصیت، بلکه بر خانواده، عشق و محیط تاثیر خواهند گذاشت.
یک بازی در مورد خانواده، میراث و طغیان (اگر در این مسیر قدم بر دارید). بازی برای طرفداران این سبک هنری و ماجراجویی‌های داستانی یک پیشنهاد خاص است.
۵- Choice of Robots
در Choice of Robots بازیکن کنترل ابزارهای یک مخترع ربات باتجربه را در کنار لیست انتخاب‌های او برای بیش از ۳ دهه در اختیار دارد. در طول این مدت، هر بازیکن رباتی مخصوص به خود را می‌سازد و با توجه به عملکردشان، دنیای بازی شمایلی متفاوت پیدا می‌کند. با توجه به تصمیمات شما، ربات ممکن است خوش‌قلب، بدخو و متهاجم، حساس و یا برده‌ای گوش به فرمان شما باشد. آن‌ها ممکن است دنیا را به نابودی بکشانند یا اولین ربات‌تان عاشق شخصیت سازنده خود شود؛ انتخاب‌ها بی‌شمارند.
Choice of Robots یک داستان علمی-تخیلی متشکل از بیش از ۳۰۰ هزار کلمه و بی‌شمار پایان است. بازی گستردگی بسیاری دارد و تمام متن‌محور است و هیچ گونه گرافیک یا موسیقی‌ای ندارد. یک ادای احترام به کتاب‌هایی با ویژگی «ماجراجویی خود را انتخاب کنید».
۴- Creatures Such as We
یک بازی تمام متنی دیگر. این بار دیگر خبری از ربات‌ها نیست و داستانی عاشقانه را روی ماه دنبال می‌کنیم. Creatures Such as We به عنوان یک رمان فلسفی عاشقانه تعاملی شهرت پیدا کرده است. بازیکن در نقش راهنمای تور بر روی ماه قرار دارد.
Creature Such as We دو بازی در یک عنوان است؛ یکی خود بازی و دیگری بازی نهفته در درون آن (یکی از دلایل فلسفی شدن بازی). طرفداران کیفیت نویسندگی را ستوده‌اند و گفته‌اند که تصمیمات کاملا باور پذیر و معنادارند و مضمونی تفکر برانگیز دارند. آن‌ها سرعت روایت داستان و طول آن را نیز عالی توصیف کرده‌اند.
۳- Crusader Kings 3
یک عنوان متفاوت از دیگر بازی‌های لیست. Crusader Kings 3 را می‌توان یک نمونه عالی از استراتژی‌های مقیاس بزرگ و رول‌پلی دانست که در قرون وسطی می‌گذرد. بازیکن می‌تواند در نقش شخصیت‌های مختلفی از یک کنت ساده تا امپراتوری در اروپا، آفریقا، خاورمیانه، اوراسیا و یا هند قرار بگیرد.
انتخاب‌های بازیکن می‌توانند سرنوشت سلسله پادشاهی منتخب او را تعیین کند و به سوال «چه می‌شد اگر؟» او جواب دهند. کارهای مختلفی در بازی قابل انجام است. می‌توانید پادشاه سوئد را به دین اسلام در آورید، قانون‌های مختلف وضع کنید و حتی در نقش یک تاجر دوره‌گرد ایتالیایی، هند را فتح کنید. انتخاب‌ها بسیارند.
۲- Suzerain
بازی در قرن ۲۰ام یک دنیای موازی جریان دارد. بازیکن در نقش آنتون رین، رئیس جمهور تازه انتخاب شده کشور سوردلند قرار دارد و باید نه تنها برای بقای دولت خود که برای شکوفایی میهن‌اش هم تلاش کند.
بازی شامل ۴ بخش می‌شود و بازیکن باید برای دریافت حمایت افراد درون حزب خود و خارج از دولت تقلا کند. در عین حال باید برای مقابله با طمع کشورهای همسایه هم برنامه‌ریزی کند. در طول بازی، انتخاب‌های سختی پیش روی شما قرار خواهد گرفت که تاثیرات آن بعدها خود را نشان خواهند داد. بازیکن مختار است تا هر گونه که می‌خواهد کشور را اداره کند. از سمبل دموکراسی تا یک حاکم شبه استالینی با سیاست مشت آهنین. بازیکنان طرفدار تاریخ و سیاست احتمالا عاشق این بازی خواهند شد.
۱- Divinity Original Sin 2
شاید شبیه‌ترین بازی ویدیویی به بازی رومیزی معروف Dungeons and Dragons را که بتوان یافت، همین Divinity Original Sin 2 باشد. بازی انتخاب‌های بسیار زیادی را پیش روی بازیکنان قرار می‌دهد. البته داستان حول خط اصلی خود حرکت می‌کند، اما نتیجه نهایی آن می‌تواند تحت تاثیر عملکرد و تصمیمات بازیکن قرار گیرد.
بازیکن می‌تواند در نقش یکی از چند شخصیت از پیش تعیین شده قرار بگیرد و یا شخصیت منحصر به فرد خود را خلق کند. نکته جالب‌تر نیز این است که می‌توان با ۳ نفر دیگر هم‌گروه شده و بازی را در کنار هم تجربه کرد. توجه داشته باشید که تاثیر تصمیمات کاملا جدی خواهد بود.
بازی Heavy Rain خیلی داستان جالبی داشت و چندین پایان بندی بر اساس انتخاب گیمر داشت. (البته انتخاب ها طوری نبود که شما متوجه شوید دارید انتخابی می کنید)
حتماً حتماً ، پیشنهاد میکنم the walking dead telltale games series رو بازی کنید ، هر کسی بازی نکرده نصف عمرش به باد رفته ،از من که تمام بازی های نسل هفتم و شیشم و یکم هم نسل هشتم رو تجربه کردم بشنوید ، حتماً the walking dead telltale games series رو تجربه کنید ، اینو میخواید یه پیشنهاد یا حتی یه خواهش بدونید.
و یه نقد هم به مقاله دارم ، واکینگ دد به عنوان تقریبا شروع کننده این سبک باید جایگاه اول میبود
ویچر که هم کشک بود
چرا ویچر رو نمی بینم؟?
The Stanley Parable
نه داداش، اسکایریم، فالوت، دیسانرد، بایوشاک چیه ن اصلا
نه داداش، اسکایریم، فالوت، دیسانرد، بایوشاک چیه ن اصلا
بازی های استودیو دریم از هر چی بازی این جمع هست شاهکار تره به جز واکینگ دد
کالف بلک اپس ۲ که سه تا پایاین داشت
بیاند تو سولز و فارنهایت هم میشه یا نه ؟
بازی Quarry:ایا من برای شما جوک هستم؟
فرض کن شعار سریت “Actions have consequences” باشه و تو لیست بازی های این مدلی نباشی