ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم ابرقهرمانی مارتین اسکورسیزی - Banner
فیلم سینمایی

چرا مارتین اسکورسیزی باید یک فیلم ابرقهرمانی بسازد؟

وقتی سخن از بزرگ‌ترین کارگردانان هالیوودی می‌شود، نام‌های کمی به محبوبیت مارتین اسکورسیزی می‌رسند. با سابقه بیش از ۵۰ ساله و کارنامه‌ای از برخی از برترین فیلم‌هایی که تا به حال ساخته شده‌اند، اسکورسیزی مردی ...

محمدرضا صفری
نوشته شده توسط محمدرضا صفری | ۱۱ اسفند ۱۴۰۱ | ۲۰:۳۰

وقتی سخن از بزرگ‌ترین کارگردانان هالیوودی می‌شود، نام‌های کمی به محبوبیت مارتین اسکورسیزی می‌رسند. با سابقه بیش از ۵۰ ساله و کارنامه‌ای از برخی از برترین فیلم‌هایی که تا به حال ساخته شده‌اند، اسکورسیزی مردی است که سینما را به طرز غیرقابل تکراری می‌فهمد و درک می‌کند.

در این اواخر، مارتین اسکورسیزی به شدت از صف فیلم‌های پر بودجه ابرقهرمانی که سالن‌های سینما را به چنگ آورده‌اند انتقاد کرده است. در یک گفتگو با رسانه Empire، این کارگردان تحسین شده فیلم‌های کمیک بوکی را به شهر بازی تشبیه کرد. او حتی به قدری پیش رفت که گفت آن‌ها جزوی از سینما نیستند. این دیدگاه‌ها انتقاد طرفداران و افراد وابسته به این صنعت را در پیش داشت. چندی از کارگردان‌ها مثل جیمز گان با نظرات خود دیدگاه اسکورسیزی را رد کردند.

با چنین وضعیتی، شاید وقتش رسیده تا مارتین اسکورسیزی از استعدادهای خود بهره ببرد، مسیر فیلم‌ها و سینما را درست کند و خودش یک فیلم ابرقهرمان را بسازد.


جایگاه کنونی سینما

در یک نوشته برای The New York Times، مارتین اسکورسیزی دیدگاه‌های خود را درباره فیلم های ابرقهرمانی نمایان می‌کند. یکی از نکات کلیدی ضد آن‌ها به قابل پیش بینی بودن و ذات بازیافتی بودنشان برمی‌گردد. دیدگاه اسکورسیزی منطقی به نظر می‌رسد. دنیای سینمایی مارولِ دیزنی چند جین فیلم و سریال‌های وابسته به آن‌ها را منتشر کرده است که میلیاردها دلار سود به ثبت رسانده‌ و همه جا سالن‌های سینما را به جنگ آورده‌اند.

در هر صورت، این فیلم‌ها راکد شده‌اند. به جای این که از فرصت‌های الزامی برای روایت یک داستان متقاعد کننده بهره ببرند، استودیوهای گوناگونی که فیلم‌های ابرقهرمانی را می‌سازند روی توانایی بازاریابی هر کدام از فرانچایزها متمرکز هستند.

قهرمان‌ها نمی‌توانند دوست داشتنی نباشند و قطعاً در یک فیلم که قرار است به پروژه‌های آینده پیوند بخورد نمی‌توانند از بین بروند. این داستان‌ها قرار نیست تا به راستی این شخصیت‌ها و موقعیتی که در آن‌ها گرفتار هستند را به اندازه پایه‌ریزی رویداد کراس‌اووری آتی کند و کاو کنند. این طور می‌شود که هر کدام از این فیلم‌ها از هر نوع ریسک یا تعلیقی خالی می‌ماند.

این جریان وقتی بیش‌تر مشکل‌ساز می‌شود که جایگزین‌های کم‌تر و کم‌تری راهی سالن‌های سینما می‌شوند. در هر مقطعی، بیش‌تر فیلم‌های یک سالن سینمای محلی احتمالاً بیش‌تر ساخته‌های فرانچایز محور هستند؛ صرفاً به خاطر این که این ساخته‌ها گزینه‌های محبوب‌تری‌اند. در عوض این وضعیت باعث می‌شود تا فیلم‌های هنرمحورتر برای سینماهای سنتی غیرقابل بازاریابی‌تر شوند و در نتیجه کارگردانان این نوع از سینما سخت‌تر ایده‌های خود را به استودیوهای بزرگ بقبولانند. این تسلط بر بازار برای استودیوهایی که فیلم‌های ابرقهرمانی را می‌سازند عالی است ولی برای فیلم‌سازانی که ایده‌های فرانچایز نشدنی‌تر دارند به هیچ وجه خوب نیست.

این‌ها تمام چیزهایی هستند که مارتین اسکورسیزی قصد اشاره به آن‌ها را دارند و همه آن‌ها نیز درست به نظر می‌رسند. فرانچایزهای محبوب باید بزرگ و مورد علاقه انبوه مردم باشند تا باعث بازگشت دوباره و دوباره بینندگان شوند. یک قهرمان که شاید پیروز نشود و شاید هم مجبور به تغییر ارزش‌هایش برای پیروز شدن باشد، در چنین مدل روایی جا نمی‌گیرد.

با این اوصاف، چیزی که از فیلم باقی می‌ماند فقط جنبه دیداری است؛ دو ساعت از جلوه‌های ویژه، دیالوگ‌های هوشمندانه و شخصیت‌های با لباس‌های مبدل که با یکدیگر می‌جنگند. ستاره‌های دیگر فیلم‌ها نیز به گونه‌ای درون ساخته جا می‌شوند تا به مخاطبان یادآوری کنند یک کراس‌اوور بزرگ در راه است تا پولشان را روی آن خرج کنند. وقتی این گونه به ماجرا نگاه می‌کنیم، ساده‌تر هدف از «شهر بازی» نامیدن آن‌ها به جای سینما را می‌فهمیم.

مطلب پیشنهادی
فیلم های ابرقهرمانی آینده بوی امید می‌دهند
چرا ۲۰۲۵ احتمالاً بهترین سال ممکن برای آثار ابرقهرمانی است

مارتین اسکورسیزی چه چیزی را می‌تواند به فیلم های ابرقهرمانی بیفزاید؟

اسکورسیزی به عنوان یک کارگردان که عاشق سینماست و جایزه‌های فراوانی نیز برده است، در بیش‌تر فیلم‌های خود به وضعیت انسانی در حالات درونی متمرکز می‌شود و چالش‌های پیچیده‌ای که هر شخصیتی با آن رو به رو می‌شود را کند و کاو می‌کند. خط مشخصی بین نیکی و پلیدی نیست و انجام کار درست در این گونه روایت‌ها در بیش‌تر اوقات بسیار سخت است.

در طول رویدادهای هر فیلم، شخصیت‌های ماجرا در برابر بخشی از خودشان که باید بر آن پیروز شوند قرار می‌گیرند تا پیروزی یا شکستشان به شکلی رقم بخورد که هم منطقی باشد و هم راضی کننده.

قهرمانان کمیک بوکی، مثل همه شخصیت‌هایی که در هر مدیومی حضور دارند، در بیش‌تر مواقع خودشان را در وضعیت‌های مشابهی می‌بینند؛ هر چند با چالش‌های فرا انسانی‌تر. داستان‌های کمیک بوکی فراوانی هستند که به تکاپوی برخی از قهرمانان در ادامه مسیر قهرمانانه‌شان پرداخته یا روش‌های آن‌ها را از خط قرمز گذرانده‌اند.

حتی تعدادی از شخصیت‌های با لباس مبدل بین قهرمان و ویلن بودن جا به جا می‌شوند و به طور مداوم باید اعمال خود را به خودشان و مخاطبان توجیه کنند. روش اسکورسیزی در اخلاقیات سینمایی برای چنین شخصیت‌ها و داستان‌ها عالی خواهد بود تا یک فیلم از بخش‌های پیچیده و تاریکی پدیدار شود که فیلم‌های ابرقهرمانی کنونی حاضر نیستند به سراغش بروند.

بسیاری از شخصیت‌ها در فیلم‌های ابرقهرمانی، همان طور که به آن اشاره شد، ویژگی‌های پیچیده خود را کنار می‌گذارند تا تبدیل به افرادی بزرگ‌تر از خود زندگی شوند. این مسیر با روش داستان گویی مورد علاقه مارتین اسکورسیزی ناسازگار است.

در یک فیلم به کارگردانی اسکورسیزی، قهرمان داستان ویژگی‌های غیرقابل همذات پندارانه‌اش را حفظ می‌کند و مجبور می‌شود تا با وجود کم‌بودهایش در رسیدن به اهدافش بجنگند. برای نمونه، تونی استارک بیش‌تر شبیه به نسخه الکلی و از خود بیزارش خواهد بود تا شخصیت بزرگ‌تر از زندگی که در دنیای سینمایی مارول تبدیل به آن شد. این گونه‌یِ احساسات محورِ فیلم های ابرقهرمانی از ساخته‌های بزرگ فرانچایز محور متفاوت خواهند بود و بیش‌تر به سینمای مد نظر مارتین اسکورسیزی نزدیک هستند.

چرا به مارتین اسکورسیزی نیاز است؟

با این که فعلاً یک ناپیوندی بین داستان‌گویی سنتی سینمایی و فیلم‌های سرگرمی‌محور پدیدار شده است ولی نیاز نیست چنین موردی همیشگی باشد. بینندگان از همان دوران پیدایش سینما از درگیر شدن با داستان‌های پیچیده انسانی لذت برده‌اند و دلیلی وجود ندارد که فرانچایزهای بی‌شمار نتوانند برخی از زمان خود را به روایت داستان‌های درگیر کننده ذهنی اختصاص دهند که اسکورسیزی و دیگر کارگردان همانند او زندگی‌شان را وقف ساختشان کرده‌اند.

قابل بازاریابی بودن تمرکز کنونی‌ست و این مورد بسیاری از تهیه‌کنندگان را به شدت پول‌دار کرده است. ولی در عوض باعث به وجود آمدن برخی از المان‌های مورد انتقاد روایی در فیلم‌هایشان شده است. کند و کاو وضعیت انسانی، رویارویی با رقبا و پیروز شدن بر چالش‌های شخصی، همگی بخشی از چیزهایی هستند که یک داستان متقاعد کننده را می‌سازند.

صف کنونی فیلم‌های ابرقهرمانی با هدف سود بیش‌تر، چنین بخش‌هایی را بسیار محدود می‌سازند تا بیش‌تر روی وضعیت فراگیر فرانچایز و این که چقدر وسایل جانبی از آن در سال مالی به فروش می‌رسد تمرکز شود. روایت‌های انسانی با شخصیت‌های پیچیده باعث فروش اسباب بازی‌ها و بازی‌های ویدیویی نمی‌شوند، هر چند در نهایت بینندگان را غنی می‌کنند.

این گونه داستان‌گویی چیزی است که مارتین اسکورسیزی در روایت آن‌ها پرآوازه است و همین نوع ماجراها هستند که فیلم‌های ابرقهرمانی باید به سراغش بروند؛ حتی در مقیاس محدود. داستان‌هایی که انسان بودن را کند و کاو می‌کنند شامل یکی از پایه‌ای‌ترین دلایل پیشرویِ بشریت از آغاز زمان می‌شوند. این دلیل پیشروی کمک کرده است تا انسان‌ها به عنوان یک گونه رشد کنند و به یکدیگر پیوند بخورند. چنین چیزی یک الهام‌بخش مثبت و باعث تغییرات دنیا در طول تاریخ بوده است.

سینما فقط تازه‌ترین نگارش از نحوه روایت این دسته داستان‌ها به شمار می‌رود. محبوبیت سینما این اجازه را به ما می‌دهد تا این روایت‌ها را در مقیاس خیلی بزرگ‌تری تجربه کنیم. چیزی به این نیرومندی به همان اندازه یک سرگرمی ساده اهمیت دارد و نباید با درخشش و هیجان فیلم‌های همانند شهر بازی به پس رانده شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی