۱۰ حفره داستانی که طرفداران این آثار سینمایی را آزار می‌دهد

هر فیلمی در معرض نقد مخاطبانش قرار می‌گیرد و عاشقان سینما یا همان خوره‌های فیلم به سرعت یک اثر سینمایی را تا ریزترین جزئیات تحلیل می‌کنند. هر یک از مخاطبان برداشت خاص خود را از آنچه تماشا می‌کنند، خواهد داشت، و این خود باعث می‌شود یا آن‌ها سازندگان را تشویق کنند یا فیلمی را که دیده‌اند به شدت بکوبند. فیلمسازان به خوبی به این موضوع آگاهی دارند که هیچ چیز از چشم علاقه مندان فیلم دور نمی‌ماند.

به همین دلیل است که شگفت‌انگیز به نظر می‌رسد که برخی از نمادین‌ترین فیلم‌ها مملو از حفره‌ داستانی هستند که هنوز هم طرفداران را آزار می‌دهند. این آثار سینمایی به هیچ وجه فیلم‌های بدی نیستند. در واقع اکثر این موارد مورد علاقه طرفداران به شمار می‌روند. با این حال، لغزش‌ها در منطق و روایت بیش از حد فاحش است که حتی سرسخت‌ترین طرفداران هم نمی‌توانند آن را بپذیرند؛ اکنون ما در ویجیاتو می‌خواهیم ۱۰ حفره داستانی که طرفداران این آثار سینمایی را آزار می‌دهد به شما معرفی کنیم.

آبشار می‌توانست خانه ایده آل باشد (یک مکان ساکت)

فیلم «یک مکان ساکت» به عنوان یک اثر ترسناک علمی-تخیلی دارای جو یا اتمسفری بود که به شدت مورد تحسین گسترده قرار گرفت، اما در مورد قوانین دقیق حاکم بر موجوداتی که می‌توانستند تنها با استفاده از صدا هدف خود را ردیابی کنند و بکشند، بحث‌های زیادی وجود داشت. بزرگترین حفره داستانی در این اثر سینمایی زمانی به وجود آمد که لی و خانواده‌اش توانستند در کنار یک آبشار با یکدیگر فریاد بزنند و صحبت کنند.

ظاهراً غرش آب برای پوشاندن صدای آنها کافی بود، که این سؤال را ایجاد می‌کند: چرا خانواده ابوت فقط در اطراف پر سر و صداترین آبشاری که می‌توانستند پیدا کنند زندگی نمی‌کردند؟ چرا که در آن مکان مخصوص نیازی به نوک پا راه رفتن یا اقدامات احتیاطی نیست زیرا آنها می‌توانند آزادانه صحبت کنند و صدا ایجاد کنند.

پیتر پتیگرو در نقشه جادویی حضور داشت (هری پاتر و زندانی آزکابان)

هری پاتر برخی از بهترین مصنوعات جادویی را از هر فرنچایز فانتزی داشت و نقشه جادویی یا همان «Marauder's Map» یکی از ابزار بسیار مفید بود. اما چرا چون این نقشه ویژه مکان‌های واقعی هر کسی را در هاگوارتز فاش می‌کرد، و همچنین آنها را با وجود هر گونه معجون، جادوی تغییر شکل، یا هر چیز دیگری با ذکر نامشان به نمایش می‌گذاشت.

به همین دلیل است که طرفداران نمی‌توانند درک کنند که چرا پیتر پتیگرو زودتر در هری پاتر و زندانی آزکابان پیدا نشد. فرد و جورج به طور معمول نقشه را برای گذرگاه‌های مخفی و جاسوسی از مردم اسکن می‌کردند. مطمئناً آنها پیتر پتیگرو را می‌دیدند که در بیشتر شب‌ها با رون و در کنار او می‌خوابید.

والدین مارتی باید با کالوین کلین ارتباط برقرار می‌کردند (بازگشت به آینده)

سه گانه رابرت زمکیس یکی از بهترین‌های دهه 80 میلادی در نظر گرفته می‌شود، اما در چند جا حفره هایی وجود داشت که طرح داستان را خیلی ضعیف جلوه می‌داد. بزرگترین آن این بود که والدین مارتی هرگز متوجه شباهت عجیب پسر نوجوانشان و لباس عجیب و غریب کالوین کلین که در 17 سالگی آنها را درست کرده بود، نشدند.

اگر نام مستعار مک فلای کلاین فقط یک بچه دیگر در مدرسه بود، والدین فراموش نمی‌کردند خوب بود. با این حال، این دانش آموز کسی بود که آنها را دوباره گرد هم آورد و آنها را برای همیشه آماده کرد. مطمئناً آنها می‌دانستند که مارتی و کالوین در واقع همان افرادی هستند که در زمان سفر می‌کردند. همانطور که طرفداران به یاد دارند، بازگشت به آینده مارتی مک فلای را نشان می‌دهد که با موفقیت به گذشته سفر می‌کند، والدینش را متحد می‌کند، رابطه آنها را نجات می‌دهد و اطمینان حاصل می‌کند که او در آینده وجود خواهد داشت. پس چگونه پدر و مادر مارتی در آینده او را به یاد نمی‌آورند؟

ماجرای وصل کردن پوستر (رستگاری در شاوشنک)

تعداد کمی از فیلم‌های دیگر به عظمت «The Shawshank Redemption» نزدیک می‌شوند، که جزئیات بهترین فیلم فرار از زندام تمام دوران را شرح می‌دهد. فرار تونلی اندی دوفرن از زندان به سمت آزادی شایسته خود، بسیار مورد علاقه بینندگان قرار گرفت، اما یک سوال حل نشده در طرح داستان آن باقی مانده بود. سال‌ها طول می‌کشد تا یک حفره عظیم از دیواره سلولی ایجاد شود و وارد سیستم فاضلاب شود. با این حال، این کاری است که اندی انجام داد. او با یک چکش کوچک، دهانه بزرگی را به بتن کوبید و راه خود را به سمت آزادی باز کرد. خود این موضوع غیر قابل باور به نظر می‌رسد. اما این حفره طرح نیست.

حفره داستانی اصلی آن است که چگونه اندی از دهانه تونل عبور کرد و پوستر را دوباره از بیرون وصل کرد؟ تونل اندی پشت پوستر بزرگ ریتا هیورث در سلولش پنهان شده بود، که هوشمندانه بود، اما چطور وقتی وارد تونل شد، پوستر را از پشت وصل کرد؟ اندازه پوستر همچنین چسباندن آن بر روی دهانه را دشوار می‌کرد. طرفداران هنوز در این مورد تا به امروز گیج هستند. این چیزی شبیه به بحث در میان طرفداران است و حتی در قسمتی از Family Guy نیز تقلید شده است. با این تفاسیر ممکن است بی اهمیت به نظر برسد، اما از معقول بودن داستان می‌کاهد.

پایان‌بندی که چنان سفت و محکم به نظر نمی‌رسد (شوالیه تاریکی برمی‌خیزد)

با وجود حضور تماشایی ستاره‌های فراوان از تام هاردی تا دیگران و کارگردانی شیک کریستوفر نولان، شوالیه تاریکی برمی‌خیزد کمترین تأثیرگذاری را در میان سه‌گانه بتمن مدرن داشت – چیزی که می‌توان آن را با چند حفره‌های داستانی بد در فیلم توضیح داد. در یک نقطه از فیلم، فرمانده گوردون تصمیم می‌گیرد کل نیروهای پلیس گاتهام را یکباره به زیرزمین بفرستد، جایی که توسط «بین» به دام می‌افتند. این به خودی خود دارای کشش کافی است، اما در نهایت نیروها نجات می‌یابند، و پس از ماه‌ها زندگی در شرایط فلاکت‌بار، لباس‌های بی‌عیب و نقص، با سلامتی خوب و بدون یک تار موی از دست داده به نمایش گذاشته می‌شوند!

پایان فیلم نیز مشکوک است. مشخص نیست که آیا آلفرد واقعاً بروس وین و سلینا کایل را در یک کافه فلورانس دیده است یا فقط خواب دیده؛ با این حال، پیشنهاد این است که وین پس از پرواز دستگاه به دور از گاتهام در بت‌پلین، از انفجار بمب جان سالم به در برد، و فاکس کشف کرد که سیستم خلبان خودکار هواپیما توسط وین شش ماه قبل تعمیر شده بود.

بیننده به این باور می‌رسد که قهرمان زنده و سالم است و به عنوان یک غیرنظامی ناشناس زندگی می‌کند. با این حال، در واقعیت، وین یک بازرگان تجاری شناخته شده در سطح بین‌المللی است که در جلوی مجله تایم حضور داشته است. پس هیچ راهی وجود ندارد که بتواند از یک زندگی آرام در هر جایی لذت ببرد بدون اینکه غریبه‌ها هر بار که خانه را ترک می‌کند تلفن‌های همراه را به صورتش فشار دهند و خبر زنده ماندن او را منتشر کنند.

پیوند صورت زمانی که یک ناهماهنگی خونی وجود داشت (تغییر چهره)

این فیلم اکشن علمی تخیلی پرسرعت به دلیل داستان بدیع و اجرایش مورد تحسین منتقدان قرار گرفت، اما اصل طرح با «راه حل» اختلاط هویتی که بین تروی و آرچر اتفاق افتاده بود، مورد نقد و ایراد قرار گرفت. اما چرا ؟ چون ایو فقط توانست بگوید که شوهرش در واقع تروی است زیرا گروه خونی او با آرچر واقعی متفاوت بود.

این به طور کامل کل داستان را باطل کرد، زیرا انجام پیوند بدون تطبیق خون غیرممکن است. در حالت عادی در چنین عملی اگر نوع خون آنها یکسان نبود، پیوند صورت فوراً توسط بدن رد می‌شد و به طور بالقوه هر دو مرد را می‌کشت.

فرستادن نیروی حفاری استخراج نفت به فضا! (آرماگدون)

آرماگدون یک فیلم اکشن گنگ و بزرگ برآمده از سینمای پاپ‌کورنی دهه 90 میلادی در هالیوود است که حفره‌ داستانی بزرگت و احمقانه در دل خود دارد. در این فیلم بن افلک، بروس ویلیس و دوستانشان که عضو نیرو‌های حفاری شرکت نفت هستند به فضا می‌روند تا جهان را نجات دهند.

با این حال، آیا به جای آموزش به تعدادی از عوامل دکل نفتی که چگونه یک ماموریت را به فضا هدایت کنند، آموزش فضانوردان برای حفاری در موقعیت سخت و دشوار فضایی آسان‌تر و دارای منطق نبود؟ جالب است بدانید بن افلک به عنوان ستاره فیلم هیچ تردیدی در مورد این حفره داستانی نداشته است، حتی در تفسیر خود در گفت‌و‌گو پیرامون فیلم نیز فاش کرد که این موضوع را با کارگردان مایکل‌بِی در حین فیلمبرداری در میان گذاشته است - اما بِی، که صاحب اثر بود، ظاهراً به او گفته بود که دهانت را ببند.

باز لایتیر و تفکر موجود در ذهن او (داستان اسباب‌بازی)

برخلاف بقیه اسباب‌بازی‌های اندی در داستان اسباب‌بازی، باز لایت‌یر در واقع معتقد است که او در ابتدای فیلم یک محیط‌بان فضایی است و فکر می‌کند به سیاره‌ای عجیب رسیده است که «هیچ‌جا نشانه‌ای از حیات هوشمند وجود ندارد». با این حال، اگر او فکر می‌کند که واقعاً یک محیط‌بان فضایی است، چرا وقتی انسان‌ها وارد اتاق می‌شوند مانند همه اسباب‌بازی‌های دیگر درجا یخ می‌زند؟

همچنین کمی گیج کننده است که باز دانش خود در مورد فرمانده فضایی بودنش را حفظ کرده است و به داستان اسباب بازی خود در فیلم بعدی اعتقاد دارد، در حالی که وودی کاملاً از داستان شخصیت خود بی اطلاع است.

از نظر علمی، کوالسکی با هیچ نیرویی کشیده نمی‌شد (جاذبه)

تریلر علمی تخیلی Gravity شاهد نبرد دکتر رایان استون با اجرای ساندرا بولاک برای زنده ماندن پس از برخورد فاجعه‌بار آوار بود که با چالش‌برانگیزترین شرایط در گرانش صفر مقابله کرد. جاذبه به عنوان یک اثر تماشایی پر از تنش و لحظات جذاب بود، به خصوص لحظه‌ای که کوالسکی از رایان خواست تا او را از بندی که به آن وصل بودند جدا کند تا با او کنار نرود و زنده بماند. این پیچ و تاب اگر از نظر علمی تأیید می‌شد بسیار رضایت بخش تر بود.

اگرچه فیلم به هیچ وجه صد در صد دقیق نیست، اما بزرگترین ضربه احساسی فیلم زمانی رخ می‌دهد که ستوان کوالسکی با بازی جورج کلونی خود را قربانی می‌کند تا به شخصیت بولاک شانس بیشتری برای بقا بدهد. لحظه‌ای فرا می‌رسد که این زوج می‌بینند که به انتهای مختلف طناب امنیتی کوالسکی چسبیده‌اند. کوالسکی تصمیم می‌گیرد به جای اینکه استون را همراه خود ببرد، ارتباط را قطع کرده و به فضا برود. با این حال، به دلیل قوانین فیزیک در گرانش صفر، تمام کاری که بولاک باید انجام می‌داد این بود که طناب را بکشد و کوالسکی با خیال راحت به سمت او و ماهواره حرکت می‌کرد.

از آنجایی که در جایی که دو فضانورد بودند جاذبه وجود نداشت، هیچ نیروی فیزیکی نیز وجود نداشت که در واقع کوالسکی را دور کند. رایان می‌توانست به آرامی او را به سمت خود بکشد و او درست به همان جایی که دکتر استون بود شناور شود.

ضربه غیرقانونی به صورت (بچه کاراته‌کار)

این یکی از ساده ترین خطاهای موجود در لیست است. داور ناظر بر نبرد اوج این فیلم مکرراً به رقبا می‌گوید که ضربه زدن به صورت مجاز نیست. با این حال، بعداً، دانیل قهرمان داستان را می‌بینیم که حرکت ضربه جرثقیل را انجام می‌دهد و با ضربه زدن به صورت رقیب خود در سر، برنده می‌شود. این یکی از معروف ترین حفره‌های داستان در تاریخ است. در بچه کاراته‌‌کار، دانیل لاروسو با لگد زدن به صورت جانی برنده مسابقات کاراته زیر 18 سال می‌شود. حفره هم همین ضربه است؛ در اصل قهرمان تنها قانون کل مسابقات را جلوی داور می‌شکند.

از زمان اکران فیلم در دهه 1980، این حفره داستانی شامل بحث‌های زیادی بوده است. ضربه خطای دنیل که در فرهنگ پاپ و راه اندازی مجدد Cobra Kai Netflix ارجاع شده است، با بهانه‌های بی شماری شرح و توضیح داده شده است. با این حال، هیچ کدام عدالت را رعایت نمی‌کنند. بچه کاراته‌کار با عدم توجه سازندگان به داستان تقلب کرد به همین دلیل جانی سریال خودش را گرفت.