۱۰ فیلم اکشن که اساساً اسلشر هستند

دهه هشتاد میلادی به تماشاگران در سراسر جهان تعداد زیادی فیلم را ارائه داد که ژانرهای مختلفی را در هم آمیخته بودند، اما شاخص‌ترین ژانر موجود در آن وحشت اسلشر با اکشن بود. اثری چون «The Thing» داستان‌ علمی تخیلی و ترسناکی داشت، در حالی که «Aliens» بیشتر بر آتش تفنگ‌داران فضایی و اکشن تمرکز کردند تا خانه خالی از سکنه فیلم اصلی در فضا. اما این ترکیب ژانر فقط در آن دهه خاص نبود که محل قرارگیری فیلم‌های بلاک‌باستر در این روش شد. به عنوان مثال، فیلمسازان به تنهایی از دو فیلم فوق الذکر بارها الهام گرفته‌اند.

و خدا را شکر، زیرا این رشته فکری ترکیبی ژانر می‌تواند آثار ارزشمندی را به وجود آورد که بین سرگرم‌کننده و استادانه در نوسان است. دومی کلمه‌ای نیست که اغلب در کنار زیرژانر اسلشر ذکر شود، اما تمرکز بر ژانرهای دیگر در حالی که هنوز هم لحن و محتوای یک اسلشر را در بر می‌گیرد، ممکن است بهترین گزینه باشد. در این مطلب از ویجیاتو می‌خواهیم ۱۰ فیلم اکشن که اساساً اسلشر هستند را به شما معرفی کنیم.

First Blood

---

شخصیت رامبو درست به همان اندازه که راکی مسبب صعود سیلوستر استالونه به اوج شهرت و ستاره شدن بودن، باعث معروف و محبوب شدن این بازگیر شد. اولین خون فیلمی است که به طرز قابل توجهی کلاسیک و ماندگار شده است. این فیلم که به زیبایی در دره فریزر در بریتیش کلمبیای کانادا فیلمبرداری شده است، یک فیلم نسبتاً کم‌هزینه است که از فضا و توانایی‌های شخصیت اصلی‌اش در جنگی بارانی نهایت استفاده را می‌کند.

از آنجایی که این فیلم به عنوان یک اکشن شناخته می‌شود، شاید کسی به این نکته توجه نکرده است که دو سوم اول فیلم اساساً یک اسلشر است. رمبوی استالونه در «اولین خون» واقعاً حتی تا زمان اوج پایانی آن نیز اسلحه سختی نمی‌کشد، بنابراین همه چیز به عقل او و یک تیغه در برابر کل اداره پلیس بستگی دارد. به جز هوش رمبو، جیسون ورهیز هم می‌تواند ادعا کند که همین کار را به راحتی می‌کند.

The Hunted

---

اگرچه این اثر یکی از بهترین بازی‌ها یا فیلم‌های بنیسیو دل تورو نیست، اما کار او در «The Hunted» هنوز هم تمرینی اساسی برای داشتن ذهنی خشن در یک مسیر دشوار است. او اساسا نقش مشابه اولین خون استالونه را بازی می‌کند: یک مرد نظامی سابق که توسط شخصیت‌های مافوق خود شکار می‌شود. در مورد The Hunted، آرون هالام با اجرای دل تورو یک اپراتور سابق دلتا فورس است، بنابراین مسلماً حتی از جان رمبو نیز به خوبی آموزش دیده‌تر است.

اما فردی که او را تعقیب می‌کند نیز همینطور است. به جای اداره پلیس ناتوان First Blood، این ردیاب حرفه‌ای تامی لی جونز است. احتمالاً The Hunted بیشتر از First Blood یک اسلشر است، یعنی به دلیل انگیزه‌ها و روش عمل شخصیت دل تورو در کشتار‌هایش. به طور خاص، رمبو یک بازمانده بود که باید در کشور خود زنده می‌ماند. هالام با اجرای بنیسیو دل تورو مردی است که در مأموریتی ویژه است: سلاخی شکارچیانی که به نظر او پَست هستند.

10to Midnight

---

فیلم «۱۰ تا نیمه‌شب» که توسط یکی از شناخته‌شده ترین کارگردانان جریان اصلی هالیوود در دهه هشتاد میلادی یعنی جِی. لی تامپسون تولید شد، چارلز برانسون را در بهترین فرم قرار می‌دهد، بهترین حالتی که او از زمان فیلم Death Wish بوده است. مسلماً، فیلم «۱۰ تا نیمه‌شب» تقریباً به اندازه آن اثر کلاسیک برانسون در ذهن کسی نیست، اما در طول مسیر خود یک سواری بسیار سرگرم‌کننده و خوب است.

برانسون نقش کارآگاه لئو کسلر را بازی می‌کند، یک افسر کارکشته که با مردی جوان‌تر همکاری می‌کند تا از ادامه یک سری قتل‌ها جلوگیری کند. «۱۰ تا نیمه‌شب» هم به عنوان اسلشر و هم به عنوان اسلشر معکوس عمل می‌کند. از یک طرف، این فیلمی است که به اندازه یک اسلشر معمولی بیهوده است؛ از سوی دیگر، شخصیت برانسون را به دنبال کننده و آنتاگونیست را به دونده تبدیل در یک بازی موش گربه بدل می‌کند.

Cobra

---

صحنه خواربارفروشی یا همان سکانس شروع فیلم در سوپرماکت در «Cobra» نه تنها در بین لحظات سینمایی سیلوستر استالونه رتبه بالایی دارد، بلکه هویت و ساختار کلی این اثر اکشن جنایی را نیز به مخاطب نشان می‌دهد. از شمایل پوستر فیلم گرفته تا این سکانس یاد شده به تنهایی اساساً فیلم را به عنوان یک شبه اسلشر نشان می‌دهد. جنایت یک پایه برای شرارت‌های جنسی قاتلان فیلم‌های اسلشر است و Cobra به اصطلاح راه درمان دنیای سینما برای این دست شرارت‌هاست.

اما شخصیت شرور این فیلم، «نایت اسلشر» که به‌طور خاطره‌انگیزی توسط برایان تامپسون ترسناک اجرا می‌شود، نیز همانند شرور‌های فیلم‌های ترسناک اسلشر است (که به هر حال می‌توانست نقش یک شرور را در فیلم‌های اسلشر بازی کند). جالب اینجاست که کبرا اساساً از بقایای آنچه استالونه برای پلیس بورلی هیلز تصور کرده بود، ساخته شد، قبل از اینکه ادی مورفی وارد صحنه شود و آن را به یکی از موفق ترین فیلم‌های دهه 1980 تبدیل کند. این دو فیلم نمی‌توانستند متفاوت‌تر از این باشند، به‌طوری‌که پلیس بورلی هیلز یک سواری کاملاً قابل تماشا در میان هیستریک‌ها و شخصیت‌سازی است و کبرا یک شوت‌آپ فوق‌العاده تلخ است که کاملاً با یک اسلشر مطابقت دارد.

Overlord

---

این اثر اکشن فیلمی است که در میان بهترین بازی‌های وایات راسل در جایگاه بالایی قرار گرفته است، فیلمی است که ژانر را ترکیب می‌کند، فیلمی است که از آهنگ‌سازی فشرده، لوکیشن ایزوله مؤثر و اجرای دیدنی سود می‌برد. مسلماً Overlord به همان اندازه که اکشن است ترسناک است، اما به طور خاص به دنیای اسلشر می‌پردازد.

به طور خاص، آنتاگونیست فیلم دارای توانایی‌های ماوراء طبیعی است. مانند قاتل در «Silent Rage»، او در معرض عاملی قرار گرفته است که توانایی بدنی را افزایش می‌دهد، و هنگامی که صورتش شروع به ریزش کرد بدون اینکه بمیرد، بیننده حال و هوای اصلی جیسون و فردی را در سیمای ظاهری او پیدا می‌کند. بدون شک Overlord فیلمی است که تسلیم یک ژانر نمی‌شود، آنتاگونیست هم نمی‌نشیند، و اگر صدای اسلشر در آن نبود شاید فیلم هم آنچنان که باید دیده نمی‌شد.

Silent Rage

---

فیلم «خشم خاموش» که مسئول حداقل یکی از ضروری ترین لحظات چاک نوریس در مدیوم سینما است، مطمئناً یکی از منحصر به فردترین فیلم‌هایی است که این ستاره اکشن منتشر کرده است. خلاصه داستان پیرامون کلانتر قهرمان نوریس است که پا به پای یک قاتل زنجیره‌ای قرار می‌گیرد.

با این حال، این یک قاتل سریالی معمولی نیست، زیرا این مرد تحت یک روش آزمایشی قرار گرفته است تا تقریباً نابود نشدنی شود. حتی اگر فیلم بر روی یک قاتل زنجیره‌ای معمولی تمرکز می‌کرد، به قلمروی اسلش‌ر نزدیک می‌شد، اما زیبایی‌شناسی بصری دهه 80 را با یک شرور ماوراء طبیعی مخلوط کنید؟ خشم خاموش به همان اندازه که یک اکشن پرتحرک به نظر می‌رسد، یک اسلشر علمی تخیلی است. و بدون شک، خشم خاموش نیز یکی از بهترین فیلم‌های نوریس است.

Hardcore Henry

---

همانطور که زیرژانر اسلشر به استفاده از POV یا همان دیدگاه یا نقطه نظر اول شخص قاتل معروف است، فیلم اکشن «هاردکور هنری» نیز با قهرمان اصلی این فیلم چنین فرمولی را پیش می‌برد. این یعنی از ابتدا تا انتها فیلم به صورت اول شخص نمایش داده می‌شود.

در مورد نحوه عملکرد آن در محصول نهایی: شاید همه چیز خوب نیست. و حتی شاید حدود 10 دقیقه طول می‌کشد تا این تکنیک پیش چشم شما بسیار فراگیر شود، و در حالی که ایده جالبی برای یک فیلم کوتاه تجربی است، اما در یک فیلم بلند یک سردرد آشکار است. اما هنوز هم، استفاده از POV آن به زیرژانر اسلشر وفادار است. علاوه بر این، خشونت به قدری ثابت و بی دلیل است که وقتی شمارش بدن‌های نایود شده شروع به افزایش می‌کند، نمی‌توان تصور کرد که آیا مایکل مایرز اسلحه‌بازی را به عنوان قهرمان داستان انجام می‌دهد یا نه؟!

Hot Fuzz

---

بدون شک بهترین فیلم سه گانه سه طعم کورنتو اثر ادگار رایت، Hot Fuzz است؛ این اثر سینمایی فیلمی است که از ابتدا تا انتها غافلگیرکننده به نظر می‌رسد. ناگفته نماند چند صحنه کشتار جنجالی که به نوعی از فاکتور طنز فیلم کم نمی‌کند.

درخشش پیچش فیلم به انتخاب بازیگر برمی‌گردد. هنگام تصور یک قاتل زنجیره‌ای، مخاطب مستعد انتظار یک مرد مجرد در دهه 30 یا شاید حتی 40 سالگی زندگی‌اش را دارد. اما فیلم رایت کل شهر را مقصر می‌سازد، و وقتی شهر توسط بازیگرانی مانند تیموتی دالتون و جیم برادبنت پر می‌شود، این چرخش به یکی از بهترین‌های تاریخ اکشن اسلشر تبدیل می‌شود. برای بهتر همراه کردن مخاطب، Hot Fuzz نیز کاملاً خنده‌دار است، بنابراین در چندین جبهه به زیبایی کار می‌کند.

Predator

---

بدون تردید قبل از این که آرنولد در نقش داچ یک نیروی تکاور باشد که با توانایی‌های خود یک ارتش را در ژانر اکشن نابود می‌کند، غارتگر جان مک تیرنان در هر ذره خود یک اسلشر همانند فیلم جمعه سیزدهم است. گروه کوچکی از شخصیت‌ها که همگی یکدیگر را می‌شناسند، در مکانی مجزا قرار می‌گیرند. در آن مکان مجزا، یک نیروی مخرب وجود دارد که در اکثریت قریب به اتفاق زمان اجرا، خود را مخفی نگه می‌دارد، تنها زمانی که یک به یک است، به دنبال آشکارسازی است.

از آن نقطه، «دختر آخر» (یا کماندوی نهایی، در این مورد) در برابر آنتاگونیست است، و مانند کریس هیگینز که در جمعه سیزدهم قسمت سوم تبر به سر جیسون می‌کوبد، شخصیت آرنولد شوارتزنگر دست برتر را به دست می‌آورد. تنها چیزی که کلاسیک مک تیرنان را از اسلشرهای ویژه جدا می‌کند، تمرکز اولیه بر سکانس‌های جنگی و تمرکز بعدی بر عناصر علمی تخیلی است.

The Terminator

---

حماسه ترمیناتور یکی از محبوب‌ترین و گسترده‌ترین فرانچایزهای سینمایی موجود است. اما شروع آن نسبتاً کوچک بود و تنها یک دقیقه یا بیشتر از زمان آن به برخورد آینده انسان علیه ماشین اختصاص داشت.

در عوض، این یک توپ مخرب است که دنبال کسی می‌رود که حالا در شهر خودش ماهی بیرون از آب است. هم اتاقی او مرده، هر زن محلی که نامش را به اشتراک می‌گذارد مشکوک است، و ظاهراً تنها کسی که می‌تواند به او اعتماد کند یک غریبه عجیب و غریب است که تنها هدفش دور کردن او از نیروی قاتل است. علاوه بر تخریب ناپذیری T-800، زیبایی بصری آشکار دهه 1980 که در The Terminator نفوذ می‌کند، آن را به عنوان یک اسلشر به مخاطب معرفی می‌کند. اما این بلافاصله با دنباله ماشین در مقابل ماشین «روز داوری» از بین می‌رود.

اگر شما نیز به تماشای آثار ترسناک و اسلشر علاقه‌ دارید، حتما مطلب بهترین فیلم های اسلشر ویجیاتو را مطالعه کنید.