حتی اگر مثل مجموعه GTA در قله موفقیت هم باشید، باز هم مشکلاتی وجود دارند که گریبان شما را گرفته‌اند و نمی‌توان به راحتی از کنار آن‌ها گذشت.
ایده اولیه جی‌تی‌ای یک بازی با دوربین تاپ داون با تمرکز بر تعقیب و گریز بین دزد و پلیس‌ها بود. اما در حین امتحان کردن بازی متوجه شدند که بازی کردن در سمت آدم بدها از سر به راه بودن بیشتر حال می‌دهد. لذا Race and Chase به Grand Theft Auto تبدیل شد و به همین ترتیب صنعت بازی‌های ویدیویی برای همیشه تغییر کرد. سازندگان عامدانه به سراغ موضوعات جنجالی می‌رفتند و از این موضوع لذت می‌بردند.
متاسفانه وقتی سازندگان به دنبال جنجال‌سازی باشند، گرفتاری‌ها هم به سراغ آن‌ها می‌آیند. در هر نسخه جدید، آن‌ها به دنبال آن بودند که فراتر از قبل عمل کنند ولی در کنار آن مشکلاتی هم به وجود می‌آمد. اعتراض به موضوعات اخلاقی، کاهش کیفیت بازی و یا برخی طراحی‌های سوال برانگیز در بازی از مهم‌ترین مسائلی هستند که در مجموعه GTA بر سر راه راک‌استار پدیدار شده‌اند. در ادامه نگاهی داریم بر ۱۰ موردی که هنوز هم گریبان‌گیر مجموعه هستند. با ویجیاتو همراه باشید.
۱۰- سیستم کنترل تسلیحات (گان‌پلی) افتضاح در نسخه‌های ابتدایی
با وجود انقلابی که در عرضه نسخه سوم GTA شاهد آن بودیم، اما باید قبول کرد که گان‌پلی بازی کاملا مایوس کننده بود. سیستم هدفگیری خودکار بازی غیر قابل اعتماد و از پا در آوردن دشمنان کاملا شانسی بود. این که سیستم هدفگیری خودکار بازی به جای دشمن مسلح، شهروند عادی را هدف بگیرد، بارها و بارها بازیکن‌ها را به کشتن داده.
متاسفانه نسخه‌های بعدی یعنی Vice City و San Andreas هم تنها به بهبودهایی جزئی بسنده کرده و این GTA IV بود که بالاخره این بخش از بازی را به حد قابل قبول رساند.
۹- ماموریت‌هایی که بیش از حد نیاز اعصاب‌خردکن‌اند
در مواجهه با یک بازی شبیه‌ساز بزرگ مثل GTA، برخی از بازیکنان داستان بازی را کاملا کنار گذاشته و کار دلخواه خود را انجام می‌دهند. اما نباید فراموش کرد که پیش بردن داستان برای باز شدن نقاط مختلف نقشه و محتوی جدید در بازی لازم هستند.
متاسفانه در نسخه‌های قدیمی‌تر مجموعه، طراحان کمیت را به کیفیت ترجیح داده و برخی از ماموریت‌های بازی را به عامل نابودی دسته‌های بازی تبدیل کرده بودند. برای نمونه معروف شدن جمله بیگ اسموک در پی شکست خوردن در ماموریت «Wrong Side of the Track» ناشی از تکرار چندین و چند باره این مرحله
۸- فقدان سیستم ذخیره جریان ماموریت تا GTA V
این که برای آزاد شدن محتوی جدید باید یک ماموریت مشکل را انجام دهیم به کنار، اما این که مجبور شویم به خاطر یک اشتباه کوچک، این ماموریت را دوباره از ابتدا انجام دهیم مسئله‌ای آزاردهنده است. شکست خوردن ماموریت در نسخه‌های ابتدایی GTA یک کابوس تمام عیار بود، چرا که باید تمام مسیر را بر می‌گشتید، تمام مکالمات و روایات را تحمل کرده و ماجرا را از اول شروع میکردید.
نسخه چهارم با اضافه کردن قابلیت «تلاش مجدد» کمی از درد این موضوع کاست، اما این نسخه پنجم بود که چک‌پوینت‌ها را به میانه ماموریت‌ها اضافه کرد.
۷- نسخه‌های مخصوص کنسول Game Boy
استودیو Rockstor Lincoln که قبلا به نام Tarantula Studios شناخته می‌شدند، به داشتن تعداد بالای بازی برای کنسول گیم‌بوی شهرت داشت. بخش زیادی از این بازی‌ها بر اساس عناوینی بودند که از قبل در صنعت حاضر بوده‌اند، مثل The Muppets و Austin Powers. متاسفانه وظیفه خطیر پورت کردن دو نسخه ابتدایی GTA هم به دست این استودیو سپرده شد.
با وجود تلاش قابل تقدیر عوامل دخیل در این ماجرا، اما این بازی شبیه‌سازی با نگاه بالا به پایین بسیار سنگین‌تر از آن چیزی بود که سخت‌افزار نحیف گیم‌بوی توان کشش آن را داشته باشد. گیم‌پلی مشابه نسخه پلی استیشن و رایانه‌های شخصی بود، اما بازیکن‌ها باید صداهای خراب، کنترل‌های افتضاح و خودروهای غیر قابل تعامل را تحمل می‌کردند.
۶- لو رفتن GTA VI
در ۲۷ شهریور ۱۴۰۱ یکی از بزرگ‌ترین نشت‌های اطلاعاتی صنعت ویدیو گیم رخ داد. چند اسکرین‌شات و ویدیو از نسخه‌های در حال بررسی و توسعه نسخه ششم GTA بر روی شبکه‌های اجتماعی و انجمن‌های آنلاین انتشار یافت.
در اقدامی قابل پیش‌بینی، راکستار و شرکت مادرش، Take-Two Interactive، درخواست پاکسازی این محتوی را به شرکت‌های مسئول دادند. با تمام حدس و گمان‌هایی که زده می‌شود، مدیریت تیک تو مدعی است که افشای این اطلاعات تاثیر سنگینی نداشته.
[این اتفاق] از نظر تجاری بر ما تاثیری نداشت، اما به لحاظ روانی و شخصی، اعضای تیم متاثر شده‌اند.
اشتراوس زیلنیک، مدیر اجرایی تیک تو
۵- سکانس شکنجه در GTA V
همه می‌دانند که مجموعه GTA علاقه خاصی به عبور از خط قرمزها دارد. اما تقریبا همه قبول دارند که سکانس شکنجه در نسخه پنجم بیش از اندازه از محدوده قابل قبول خارج شده. درست است که بازی مصداق دیوانه‌خانه‌ای است که می‌توان در آن مرزهای جنون را کنار زده و تمام شهر را به آتش کشید، اما این گونه عذاب دادن یک انسان بی‌دفاع نیز اصلا خوشایند نیست.
بعد از عدم موفقیت، بازی با یک دیالوگ از زبان Trevor می‌کوشد نشان دهد که شکنجه کردن راه مناسبی برای بیرون کشیدن اطلاعات نیست. این ماجرا شلخته، خشونت‌بار و کاملا منفصل از لحن غیر جدی بازی است.
۴- از دست رفتن موسیقی‌های GTA IV
مثل دیگر نسخه‌های بازی، GTA IV هم تعداد زیادی موسیقی لایسنس شده را در اختیار دارد. از آن جایی که بخش زیادی از بازی هم پشت فرمان جریان دارد، انتخاب موسیقی‌های ایستگاه‌های رادیویی بازی اهمیت زیادی در مجموعه دارد.
GTA IV هم با داشتن موسیقی‌هایی از David Bowie، Fat Joe و دیگر هنرمندان در این زمینه کوتاهی نمی‌کند. اما متاسفانه قرارداد حق استفاده از این قطعات منقضی شده و در سال ۲۰۱۸ و طی آپدیتی، بیش از ۵۰ موسیقی از بازی حذف شدند.
۳- نسخه Definitive
ساخت نسخه «The Difinitive Edition» برای طرفداران هر مجموعه‌ای خبری وسوسه برانگیز است. اما این ماجرا برای سه گانه معروف GTA تمام لذت بازی را از بین برد. مدل‌های در هم ریخته شخصیت‌ها، اشکالات گرافیکی، گلیچ‌های مسخره و بسیار مشکلات دیگر تبدیل به لکه ننگ این نسخه شدند.
فرقی نمی‌کند به کدام یک از مشکلات این نسخه اشاره کنید، از ماشین‌هایی که هر لحظه عریض‌تر می‌شوند تا خرابکاری در افزایش وضوح توسط هوش مصنوعی؛ سر تا پای این نسخه مایه شرمساری است. مسئله‌ای که این اتفاق را ناگوارتر می‌کند این است که راکستار نسخه‌های اصلی بازی را از فروشگاه‌های آنلاین خارج کرده است.
۲- ادعای پرداخت دستمزد پایین از سمت صداپیشه نقش اصلی GTA IV
Niko Bellic شخصی با رفتارهایی متناقض و حس تعهد شدید نسبت به نزدیکانش، به عنوان یکی از بهترین شخصیت‌های اصلی مجموعه شناخته می‌شود. وقتی که GTA IV در سال ۲۰۰۸ عرضه شد، بسیاری از طرفداران و منتقدین به صورت خاص او را می‌ستودند.
بخش بزرگی از این تاثیرگذاری بر عهده صداپیشگی و ضبط حرکات مایکل هالیک بود. متاسفانه هالیک ادعا می‌کند که او بابت این اجرا در یک بازی با فروش ۶۰۰ میلیون دلاری، تنها ۱۰۰ هزار دلار دریافت کرده. در نسخه بعدی هم ما شاهد حضور شخصیت‌های Johnny Klebtitz و Packy McReary هستیم اما هیچ اثری از نیکو وجود ندارد.
۱- جنجال Hot Coffee
در بازی‌ای که بر محور سرقت خودروها و مبارزات خشونت‌بار می‌چرخد، وجود یک مینی‌گیم با محوریت رابطه دو بزرگ‌سال عبور از خط قرمزی غیر قابل قبول حساب می‌شود. این بخش از بازی که به نام هات کافی در نسخه San Andreas شناخته می‌شود از بازی پاک شده اما راکستار در یک آپدیت مخصوص بزرگ‌سالان آن را به نسخه ویندوز باز گردانید.
این ماجرا به سرعت توجه مسئولین مربوطه را جلب کرد و در پی جریانات به وجود آمده، با جریمه‌ای ۱۶۳ میلیون دلاری، این اتفاق تبدیل به یکی از پر خرج‌ترین مسائل راکستار شد.
مطلب پیشنهادی:تیم ویجیاتو: بازی‌هایی که تو بچگی بهمون اجازه نمی‌دادن بازی کنیماز ترس رزیدنت اویل تا خشونت جی‌تی‌ای!
به عنوان یه کسی که با جی تی ای سن اندرس بزرگ شده باید بگم که با خیلی از موارد موافق نیستم. توی دنیای جی تی ای شکنجه هست، قتل هست، سرقت هست و حتی رابطه نامشروع هم هست!
این فقط یه بازیه، به جای اینکه مردم بیان به محتوای بازی گیر بدن جلوی بچه‌های ده سالشون رو بگیرن.
راستی Hot Coffee رو میشه به صورت یه مود هم به بازی اضافه کرد!
به نظرم چندتا مورد هم جا افتاده
مثل داستان تکراریش و غیره
بابا راکستار که اینهمه داشت یکم به صداگذار نیکو بیشتر پول می‌داد
نیکو خیلی پتانسیل داشت که بعدا هم ازش استفاده شه
حداقل به عنوان یه مرور خاطره.
من جی تی ای آی وی رو از همه جی تی ای ها بیشتر دوست داشتم.
فقط یه سری چیز ها کم داشت که با مود میشه برطرفشون کرد.
و از نظرم شما اگه یه ۲۰ – ۳۰ تا مود اساسی رو وایس سیتی ، جی تی ای سه و سن آندرس بریزید از ریمسترش بهتر میشه.
مقاله پر از اشکال محتواییه.
نمیدونم مشکل از ترجمه‌س یا سایت منبع.
داستان تکراری هم اضافه میکردید
واقعا سکانس شکنجه GTA V خیلی دلهره آور و غیر انسانی بود
یک چیزش که خیلی بی منطق هست حمل زیاد سلاحه…از جیبش هم در میاره
۱۰ و ۹ واقعا تو بحث گیم پلی تو GTA های قدیم واقعا رو اعصاب بود ، بعضی وقتا هم خیلی از خط قرمز ها رد میشن راکستار و با این کارا دردسر میسازه.
مشکل اصلی همیشگی: داستان تکراری
چند نفری میریم دزدی یکیمون خیانت میکنه یکی میمیره بعدش ما باید بریم یارو رو بکشیم کلا یه همچین چیزی
ضمن احترام به نویسنده محترم، ولی احساس کردم به زور سعی شده است تا مشکلاتی برای GTA نوشته شود و مته به خشخاش گذاشته شده است.
همشون به طرف اولی و سومی یه طرف
شاید برای شما طور دیگه ای باشه ولی برای من گان پلی gta3 از همه بازیا اسون تر بود
فقدان سیستم ذخیره جریان ماموریت تا GTA V
اگه فاصله محل شروع و محل انجام ماموریت دور باشه ، واقعا این مورد رو اعصابه ولی جدا از اینا ، این که در نسخه های کلاسیک خونه می خریدیم و سیو می کردیم حس پیشرفت و کلا احساس خوبی داشت