معرفی بهترین منتقدان فیلم در طول تاریخ سینما
منتقدان فیلم وظیفه صداقت را بر عهده دارند؛ و اغلب اهالی هنر هفتم آنها را مسئول اطلاع رسانی به تماشاگران سینما میدانند که آیا باید از پولی که به سختی به دست آوردهاند جدا شوند ...
منتقدان فیلم وظیفه صداقت را بر عهده دارند؛ و اغلب اهالی هنر هفتم آنها را مسئول اطلاع رسانی به تماشاگران سینما میدانند که آیا باید از پولی که به سختی به دست آوردهاند جدا شوند یا خیر. این مورد از اوج داستان «سیسکل و ایبرت» و موج نقدهای این دو در تلویزیون تا ظهور «Rotten Tomatoes» وجود داشته است. در طول دههها، منتقدان سینمای زیادی بودهاند که تأثیر ویژهای در دنیای فیلم داشتند و نام و توانایی هر کدام از اینها شایان ذکر است. هر یک از این منتقدان تأثیری ماندگار بر تماشاگران سینما در سراسر جهان بر جای گذاشتهاند و بر خود فیلم نیز تأثیر مستقیم داشتهاند. اکنون ما در ویجیاتو میخواهیم در این مطلب به معرفی بهترین منتقدان فیلم در طول تاریخ سینما بپردازیم.
Joe Morgenstern
جو مورگنسترن که تقریباً بیست سال در نیوزویک به عنوان منتقد فیلم مقالات خود را مینویسد، نامش را خیلی زود به عنوان یک منتقد دارای اقتدار در سینما بر سر زبانها انداخت. او تقریباً سی سال دیگر نیز برای وال استریت ژورنال نوشت. مورگنسترن در سال 2005 جایزه نقد پولیتزر را به خاطر کارش در نقد فیلم و تلویزیون دریافت کرد.
یکی از ادعاهای او برای شهرت در طول مدت تصدی خود در مجله نیوزویک این است که او یک نظر منفی درباره فیلم بانی و کلاید نوشت، اما پس از بررسی دقیق، در شماره بعدی مجله انکار خود بر نقد قبلیاش را منتشر کرد. این اتفاقبا با اشاره به اینکه باعث شد یک منتقد مشهور سینما نظر خود را در مورد کیفیت فیلم تغییر دهد، به عنوان یک فرصت بازاریابی عالی برای آن فیلم خاص عمل کرد.
Mark Kermode
مارک کرمود، منتقد، نوازنده، مجری رادیو و پادکست که به طور گسترده نظرات و صدای او منتشر شده است، نامی است که بسیاری از علاقمندان سینما با آن آشنا هستند. کرمود حرفه نویسندگی منتقد فیلم خود را در مجله City Life منچستر آغاز کرد و سپس به Time Out و NME در لندن رفت. او همچنین برای Empire و برخی دیگر از مجلات شناخته شده نیز نقد و مقالات زیادی را پیرامون سینما نوشته است.
کرمود علاوه بر حرفه واقعاً پربار خود در نویسندگی، یک نوازنده کنترباس نیز هست و در گروههای مختلف راکبیلی نوازندگی کرده است. کرمود در سال 2013 منتقد اصلی فیلم «The Observer» شد. جالب است بدانید این منتقد از دوستداران ژانر وحشت است و نظرات او پیرامون آثار ترسناک مورد توجه خیلی از مخاطبان قرار میگیرد. در سال 2014، او Babadook را به عنوان بهترین فیلم سال معرفی کرد. همچنین فیلم مورد علاقه او «جن گیر» است.
Andrew Sarris
اندرو ساریس عاشق فیلم دیدن بود. نوشتن برای مجلهها، و آشنایی با فرهنگ فیلم و سینما، و سپس در نهایت نوشتن نقدهای خواندی و جذاب اوجی بود که این منتقد سینما در طول فعالیت خود تجربه کرد.. برخی نوشتههای او را نخبهگرایانه میدانستند، اما بیتردید یکی از تأثیرگذارترین و قابل احترامترین نویسندگان و منتقدان فیلم در حوزه خود بود. سرانجام، او برای The New York Observer نوشت و سپس به عنوان استاد فیلم در دانشگاه کلمبیا تدریس کرد تا اینکه در سال 2011، یک سال قبل از مرگش، بازنشسته شد.
ساریس با همکارش که او نیز منتقد سینما بود، یعنی مولی هاسکل ازدواج کرده بود. ساریس ادعا میکرد که برای سی سال، اگر کسی بپرسد فیلم مورد علاقهاش چیست، پاسخ او بینظیر بود: «گوشوارههای مادام دو…»، ساخته مکس افولس. ساریس همواره از این فیلم به عنوان کامل ترین فیلم ساخته شده در تاریخ سینما یاد میکرد.
James Agee
جیمز ایگی یک رماننویس، روزنامهنگار و شاعر، فیلمنامهنویس و البته یک منتقد فیلم بود. او در دهه 1940 میلادی با نوشتن مقالات سینمایی برای مجله تایم به یکی از مشهورترین منتقدان سینما تبدیل شد. او همچنین برای Fortune، The Nation و Life Magazine مقالات زیادی را نوشت.
در سال 1958، او پس از مرگ جایزه پولیتزر را برای رمان زندگینامهای خود، مرگ در خانواده، دریافت کرد. علاوه بر این، او به عنوان فیلمنامه نویس فیلمهای کلاسیک معتبری مانند ملکه آفریقایی و شب شکارچی شهرت دارد.
André Bazin
آندره بازن در زندگی کوتاه و غیرقابل فصل خود یک منتقد و نظریه پرداز برجسته فیلم و سینما بود. او به عنوان یکی از بنیانگذاران مجله فیلم Cahiers du cinema، مرتباً در مورد فیلمهای آن دوران نقدهای ادبی و جذاب و بازخوردهای فراوانی ارائه میکرد.
اشتیاق بازین به سبک رئالیسم اغلب با دیگر نظریه پردازان فیلم و سینما در زمان خود در تضاد بود. اما این صدای تأثیرگذار به زودی خاموش شد، زمانی که بازین در سال 1958 در سن 40 سالگی بر اثر سرطان خون درگذشت.
Molly Haskell
مولی هاسکل نویسنده و منتقد فیلم با گرایش فمینیستی از دهه 1960 میلادی در این زمینه فعال بوده است. او که برای نشریاتی مانند نیویورک تایمز، گاردین، اسکوایر و بسیاری دیگر مینویسد، میراثی را به عنوان یکی از تأثیرگذارترین منتقدان به وجود آورده است. مشهورترین کتاب او، کتاب دلخراش و برجسته از «احترام تا تجاوز: رفتار با زنان در سینما» است.
او علاوه بر نقد و بررسی فیلم و تئاتر برای دههها، نویسندهای کارآمد با بیش از نیم دوجین کتاب در زمینه نقد فیلم و سینما است. جالب است بدانید او در سال 2019، او عضو سال آکادمی هنر و علوم آمریکا شد.
François Truffaut
فرانسوا تروفو نه تنها یک منتقد معتبر و تأثیرگذار سینما بود، بلکه البته کارگردان، فیلمنامه نویس، تهیه کننده و بازیگر نیز بود. او به عنوان یکی از بنیانگذاران موج نو سینمای فرانسه شناخته میشود و تا به امروز یکی از بزرگترین نمادهای صنعت فیلم فرانسه باقی مانده است.
حرفه او در سینما گویای موفقیت و البته هویت به جای مانده از خود اوست. تروفو به عنوان کارگردان برای بیش از بیست فیلم، بازیگر در بیش از پانزده فیلم و تهیه کننده حداقل پنج فیلم خدمت کرد. او بیش از دوازده کتاب نوشته شده به نام خودش دارد. فراموش نکنید که «هیچکاک/تروفو» از نوشتههای او یک کتاب ضروری برای همه طرفداران فیلم و سینما در جهان است.
Vincent Canby
وینسنت کانبی نویسنده ماهری بود که از اواخر دهه 1960 تا اوایل دهه 1990 میلادی به عنوان منتقد اصلی نیویورک تایمز خدمت کرد و از سال 1994 تا سال 2000 که درگذشت، منتقد اصلی تئاتر آنها شد. قبل از تایمز، او به طور خلاصه برای مجله تجارت شیکاگو نقد مینوشت، سپس یک دوره کوتاه دیگر در Variety به عنوان منتقد سینمایی گذراند.
کانبی به عنوان حامی فیلمسازانی با سبک خاص، مانند استنلی کوبریک، اسپایک لی و وودی آلن شناخته میشد. بهعلاوه، او به فیلمهایی که عموماً مورد استقبال قرار میگرفتند، مانند زینهای شعلهور، راکی، مرد بارانی و غیره، دید بسیار منفی داشت. خواه با نظرات او موافق باشید یا نه، کانبی واقعاً استاد کلمات بود و برای همیشه در دنیای فیلم و تئاتر به یادگار خواهد ماند.
Leonard Maltin
منتقد فیلم، نویسنده و سردبیر، مهمان و مجری پادکست، مجری برجسته تلویزیون… و رکورددار گینس؟! بله، لئونارد مالتین رکورد جهانی کوتاهترین نقد فیلم را دارد که شامل نقد او بر فیلم «Isn't It Romantic» محصول 1948 است که در آن فقط گفت: «نه».
مالتین با بیان صدای خود در ساوت پارک و سیمپسونها (او همچنین در Gremlins 2 نقش خود را بازی کرد) و نوشتن یا ویرایش بیش از 20 کتاب، نه تنها موفق شد یک نویسنده مشهور در تاریخ ادبیات نقد قرار بگیرد، بلکه مورد محبوبیت همه قرار گرفت و توسط هیئت ملی بازبینی آمریکا، جشنواره فیلم تلوراید، شورای شهر لس آنجلس و بسیاری دیگر از نهادها تجلیل شد.
Gene Siskel
جین سیسکل منتقد فیلم آمریکایی و از روزنامهنگاران شیکاگو تریبون بود. وی میان سالهای ۱۹۶۹ تا ۱۹۹۹ میلادی فعالیت میکرد. او به همراه همکار خود راجر ایبرت از سال ۱۹۷۵ تا زمان مرگش در سال ۱۹۹۹ مجری مجموعهای از برنامههای نقد و بررسی فیلم در تلویزیون بود. این منتقد سابقه بسیار طولانی در ارائه نظرات خود در مورد فیلم به جهان دارد. او کار خود را با نوشتن برای شیکاگو تریبون در سال 1969 آغاز کرد. از آنجا، او تا زمان مرگش در سال 1999 میزبان یک برنامه نقد و بررسی با راجر ایبرت بود.
در سال 1998، سیسکل به تومور مغزی مبتلا شد و برای رفع این مشکل بلافاصله تحت عمل جراحی قرار گرفت. علیرغم بازگشت کوتاه مدت به نمایش، در فوریه 1999، او تصمیم گرفت مرخصی بگیرد تا به خود اجازه بهبودی بدهد، اما 3 روز بعد از عوارض بیماری از بین رفت. میراث او برای همیشه و همیشه در دو طرف از دوستان و طرفداران سینما و نوشتههای او یکسان خواهد بود.
Pauline Kael
پالین کیل که یک منتقد شناخته شده قبل از برخی دیگر از منتقدان فیلم بود، یکی از تأثیرگذارترین نویسندگان و منتقدان سینمای دوران خود بود. او بهعنوان یک منتقد شوخطبع، گزنده، و آشکارا متفکر شناخته میشد، اما همچنان بر شنیده شدن صدایش متمرکز بود. او به دلیل مخالفت منظم با فیلمسازان معاصر خود مشهور بود.
کیل که بیش از بیست سال برای نیویورکر مینوشت، تأثیری ماندگار در بین منتقدان چندین نسل ایجاد کرد. با وجود تشخیص بیماری پارکینسون در دهه 1980، او تا سال 1991 که بازنشستگی خود را اعلام کرد به نوشتن برای نیویورکر ادامه داد. جالب است بدانید به گفته برخی جدیدترین فیلم تارانتینو، یعنی «منتقد فیلم» که ماجراهای آن در سال 1977 میگذرد، شاید ارتباطی با پالین کیل نیز داشته باشد.
Roger Ebert
وقتی صحبت از منتقدان سینما میشود، تنها نامی که بیش از هر چیز قابل تشخیص است، راجر ایبرت واقعا فراموش نشدنی و الهام بخش است. کار او تقریباً نیم قرن به طول انجامید و تأثیر او تا مدتها پس از مرگش در سال 2013 ادامه داشت. او تقریباً راه را برای هر منتقدی که نوشتن پیرامون فیلم و سینما را دنبال میکرد هموار کرد.
ایبرت چه زمانی که برای شیکاگو سان تایمز مینوشت یا زمانی که مجری مجموعه تلویزیونی محبوبش بود که افکارش را در مورد فیلم به اشتراک میگذاشت، همیشه یک گنج جهانی پیرامون فرهنگ فیلم دیدن و نقد و تعریف سینما بود. او اولین منتقد سینما بود که در سال 1975 جایزه پولیتزر را برای نقد دریافت کرد. در حالی که ممکن است او اکنون از میان ما رفته باشد، اما هرگز نام و قلم او فراموش نخواهد شد و همیشه به خاطر آنچه به دنیای نقد فیلم آورده است، دوستش خواهند داشت.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
یه سوالی که همیشه ذهنمو درگیر خودش کرده بود اینه که منتقد ها چرا فیلم هایی نمی سازن که بر اساس اون بشه فیلم هارو مقایسه کرد ؟
یا اصلا کار درستیه که منتقد فیلم بسازه؟
خیلی دوست دارم نظراتتون رو بدونم :)
ممنون . از بهترین منتقد های دنیای ویدیو گیم هم بنویسید
نقد فیلم یعنی آندره بازن. هر چیزی که از سینمای هنری امروز می بینیم از زیر دست بازن ییرون لومد و شاگرد/فرزندخوانده اش، فرانسوا ترفو هم یکی از تاثیرات مستقیمش بر سینما بود. نظریه مولف که اینقدر همه ازش می گن هم از زیر دست بازن بیرون اومد. و البته کتاب سینما چیست؟ هم هنوز یکی از معتبرترین مراجع درک فیلم هست. فکر می کنم بازن احتیاج داشت چند خطی بیشتر ازش نوشته بشه.
نهایتا قکر نمی کنید جای کنت توران، پیتر باگدانویچ و البته تاد مک کارتی خالی هست؟
مطلب ترجمه شد، اگر بنا به انتخاب شخصی بود جیمز براردینلی هم خود من اضافه میکردم!
حق با شماست. برادینلی رو فراموش کردم. کاش یکی هم برای منتقدین ایران برید. منتقدهای بزرگ مثل مجید اسلامی، هوشنگ گلمکانی، زاون قوکاسیان، کامبیز کاهه و نوشابه امیری برای نسل جدید اکثرا ناشناخته ان و فکر می کنن، شوخی زشتی مثل فراستی منتقد هست.
پس استاد فراستی کو 😂😂
خسته نباشید آقای پریمی
خدا میدونه قلم این افراد، چه تاثیری روی کارنامه کاری کارگردانان و بازیگرها گذاشته!
از اندرو ساریس توی تصویرش خیلی خوشم اومد، از اون منتقدای کلاسیک و کاردرستی هستش که از ماشین تایپ استفاده میکنه.
«خواه با نظرات او موافق باشید یا نه، کانبی واقعاً استاد کلمات بود و برای همیشه در دنیای فیلم و تئاتر به یادگار خواهد ماند.»
روح اونایی که توی لیست نیستن شاد، ولی روح وینسنت کانبی شادتر.
دمش گرم لئونارد مالتین خیلی مختصر اما مفید فقط گفته: «نه!»
یاد سخنرانی کوتاه جو پشی افتادم که برای بازی تو «رفقای خوب» اسکورسیزی اسکار گرفت.
Our Roger Ebert wins Pulitzer ـ مشخصه به شدت انسان محترم و محبوبی بوده، روحش شاد.
(پی نوشت: به شدت منتظر ۱۰مین فیلم کوئنتین تارانتینو که احتمالا قراره دربارهی پائولین کیل باشه هستم، که ببینم آخرین فیلم استاد چجوری از آب در میاد.)
شما تازه اومدیَ؟
بله، چطور مگه؟
چون تازه واردا معمولا کامنت های طوماری میدن :/
نه من کلا زیاد حرف زدن رو دوست دارم.
عادت قدیمیه دیگه؛ چه میشه کرد.