آیا به ریمیک Resident Evil 5 نیاز داریم؟
اگر از نظر ظاهر و طراحی گیمپلی به رزیدنت اویل ۵ نگاه کنیم، بازی هم چنان خوب و قابل قبول است. حالا که نسخههای قبلی آن بازسازی شدهاند، آیا این کار برای نسخه پنجم هم ...
اگر از نظر ظاهر و طراحی گیمپلی به رزیدنت اویل ۵ نگاه کنیم، بازی هم چنان خوب و قابل قبول است. حالا که نسخههای قبلی آن بازسازی شدهاند، آیا این کار برای نسخه پنجم هم نیاز است؟
رزیدنت اویل ۵ بازی بدی نیست. البته که خیلیها معتقدند که سازندگان در این نسخه مسیر خود را عوض کردهاند و اتمسفر ترس و بقای بازی را فدای تیراندازیهای پر حجم کردهاند. در عین حال برای بسیاری هم این نسخه یکی از سرگرمکنندهترین قسمتهای بازی بود که امکان تجربه بخشهای اکشن را در حالت چند نفره کوآپ میداد. گشتن در ساوانا و روستاهای آفریقایی با یکی از دوستانتان، تجربهای فوقالعاده بود.
با وجود این که برای واقعگرایانهتر شدن بازی، سطح اکشن آن کاهش یافته بود، با این حال بازی در زمان خودش پر فروشترین نسخه مجموعه بود و تا سال ۲۰۲۲ به ۱۳ میلیون نسخه فروش رسید. باید قبول کرد که داستان کمی تا قسمتی سطحی بود. به لطف شخصیتهای پرداخته نشده و باسفایتهایی ضعیف، بعد از گذشت بخش میانی این مشکل بیشتر هم به چشم میآید. اما با تمام این حرفها، رزیدنت اویل ۵ هم مثل نسخه دوم و سوم سزاوار دریافت یک بازسازی کامل است. این نسخه چیزی دارد که دیگر قسمتهای مجموعه فاقد آن هستند، روشنایی روز!
بخش زیادی از موفقیت کپکام در بازسازی رزیدنت اویلهای قبلی به علت حفظ ویژگیهای نسخههای اصلی بوده است. تفکر آنها در انتخاب بهترین بخشهای بازی و پیاده کردن آنها در بازسازی تا به اینجا به خوبی جواب داده است. اگر قصدی برای بازسازی نسخه پنجم هم وجود داشته باشد، پس توجه به سیستم روشنایی بازی مهمترین قسمت آن است. درست است که این قضیه کاملا در جهت مخالف تاریکی و خفقان نسخههای قبلی قرار میگیرد، اما همین ویژگی عامل تفاوت نسخه پنجم بوده و میتواند برخی از کاستیهای آن را برطرف کند.
مکانیکهای سبک ترس و بقا و مدیریت منابع محدودی که در دسترس دارید از اصلیترین ویژگیهایی هستند که مجموعه رزیدنت اویل به آن شهرت دارند. اما اعمال این ویژگیها در بازسازی نسخه پنجم ممکن است باعث نارضایتی طرفداران نسخه اصلی بازی شود. به هر حال تمرکز بازی بر ارائه یک زد و خورد تمام عیار است. اما شاید بتوان با استفاده از ویژگی خاص این نسخه، یعنی روشنایی روز، کاری کرد که بدون خراب کردن گانپلی بازی، مکانیکهای سبک بقا را وارد آن کرد. با توجه به محیط فرضی بازی که در غرب آفریقا میگذرد، میتوان تصور کرد که روشنایی روز به معنای جهنمی سوزان است. مثلا ماندن زیاد در آفتاب روز بتواند تاثیراتی نامطلوب بر بازیکن داشته باشد؛ مثلا آفتاب زدگی باعث کاهش دقت هدفگیری شود، گرمازدگی سطح سلامت را کاهش دهد و یا نور و بازتاب آن در محیط باعث اختلال در دید بازیکن شود و مشکلی جدید در مقابله با زامبیها ایجاد کند. برای مقابله با این اختلالات هم میتوان از سایهها کمک گرفت. ساختمانها میتوانند مکانی امن برای استراحت و بهبود شرایط و یا مخفیگاهی برای دشمنان شما باشند. این قضیه میتواند بازیکن را مجبور کند که در لحظه بین مبارزه در آفتاب یا ریسک پناه گرفتن در یک ساختمان تصمیم بگیرد. البته اگر این قضیه زیاد تکرار شود، میتواند بسیار آزاردهنده باشد، اما اگر کپکام بتواند در این ماجرا تعادل ایجاد کند، این راهی مناسب برای حل مشکل فقدان مکانیکهای بقای بازی بدون خراب کردن تجربه مبارزهای آن خواهد بود.
همان طور که قبلا گفته شد، بازسازی بهترین فرصت برای رفع نواقص نسخه اصلی است. یکی از مهمترین بخشهایی که نیاز به توسعه مجدد دارد، همراه بازی است. تجربه دو نفره بازی بسیار سرگرمکننده است، اما اگر به تنهایی آن را تجربه کنید، هوش مصنوعی بازی شیوا الومار را کنترل خواهد کرد. در زمان عرضه بازی در سال ۲۰۰۹، بخش مربوط به هوش مصنوعی تا حدی پیشرفت کرده بود که در بهترین حالت میشد رفتار آن را تصادفی دانست. شیوا همیشه مزاحم بود، اما آزار دهندهترین مشکل او، مصرف بیش از اندازه مهمات بود. خیلی اوقات با ارزشترین مهمات را در مقابل ضعیفترین دشمنان استفاده میکرد. کپکام میتواند با یک توسعه هوش مصنوعی بهتر برای او، عملکردش را بهبود ببخشد و یا کنترل تسلیحات او در حین نبرد را به دست بازیکن بسپرد. هر دو راه ممکن هستند، اما دومی ممکن است برای بازیکنانی که دوست دارن تمام تمرکزشان را بر هدشات کردن زامبیها بگذارند، خوشایند نباشد.
دست کپکام برای گسترش گیمپلی با محوریت شخصیت همراه هم باز است. برای مثال، مخفیکاری بخش کمتر پرداخته شده در رزیدنت اویل ۵ است و بازسازی فرصت خوبی است تا روی آن کار شود. بازیهایی مثل A Plugue Tale: Requiem نشان دادهاند که چطور میتوان با دادن مهارتهای منحصر به فرد و مکمل یکدیگر، سیستم مخفیکاری را در قالب یک تیم دو نفره پیادهسازی کرد. تقسیم مهارت نفوذ پشت دشمنان به شیوا، تحت کنترل هوش مصنوعی یا بازیکنی دیگر و مهارت حملات از راه دور به کریس میتواند یک راه انجام این کار باشد. در نسخه اصلی نشانههایی از این مکانیکها وجود داشت؛ شیوا به دلیل جثه کوچکتر میتوانست به مکانهایی برود که کریس امکان آن را نداشت. اما این قابلیت فقط در حرکت در محیط استفاده شده.
شاید هم رزیدنت اویل ۵ بتواند نگاهی به It Takes Two داشته باشد. در آن بازی دو بازیکن میتوانستند با ترکیب سلاحهای خود وسیلهای مخربتر ایجاد کنند. این موضوع شاید زیاد در اکشن بازی تاثیر ایجاد نکند، اما کمبود معماها در بازی را میتوان با ترکیب قابلیت همکاری بین دو شخصیت در مخفیکاری یا ترکیب تسلیحات تا حدی رفع کرد.
حالا که صحبت از شیوا شد، شخصیتپردازی او هم باید مورد توجه واقع شود. او سرگذشتی ناراحت کننده دارد. او تنها عضو خانوادهاش است که از قتلعام شهرش توسط آمبرلا جان سالم به در برده است. این سر گذشت تلخ تنها به عنوان یک انگیزه برای همکاری با کریس وارد داستان شده و در طول بازی دیگر استفادهای از آن نمیشود. در نتیجه حتی روایت کلی داستان هم دچار مشکل میشود. کریس سرسختانه به دنبال جیل است، اما پیدا کردن او و نقطه عطف داستان بعد از کلی پیشروی در بازی رخ میدهند. وقتی که داستان تا قبل از این نقطه عطف تقریبا هیچ فراز و فرودی ندارد، این اتفاق بار احساسی خود را تا حد زیادی از دست میدهد. این موضوع در نقطه اوج بازی، جایی که شیوا با یک قبضه RPG از شر وسکر خلاص میشود هم صادق است. وقتی داستان چندان به شخصیت او نپرداخته، باز هم آن حس انتقام به طور کامل منتقل نمیشود. در بازسازی بهتر است یا RPG را به دست جیل دهند یا به شخصیتپردازی شیوا بیشتر بپردازند.
در حال حاضر هنوز معلوم نیست که آیا کپکام قصدی بر بازسازی رزیدنت اویل ۵ دارد یا خیر. اما اگر نسخه پنجم بازسازی شود، نوبت نسخه ششم هم میرسد و همه میدانیم که چه نظرات متفاوتی در مورد این نسخه وجود دارد. اگر گیمپلی و داستان را کنار بگذاریم، گرافیک رزیدنت اویل ۵ هنوز هم قابل قبول است. بازی در سال ۲۰۰۹ برای کنسولهای نسل هفتم و رایانههای شخصی عرضه شد و ممکن است کپکام تنها به یک ریمستر بسنده کند. اگر قرار بر این باشد که دیگر بازسازی جایی ندارد. اگر چند باس فایت جزئی را در نظر نگیریم، گیمپلی بازی هنوز هم خوب است، تقابل با دشمنان، به جز عدم امکان دویدن و شلیککردن همزمان، جذاب هستند و قابلیت همکاری یا همان Co-op هم فوقالعاده و خاطرهساز است.
اما اگر بازسازی صورت بگیرد، بازی پتانسیل کافی را دارد تا آن را به چیزی فراتر تبدیل کند. کپکام میتواند به خوبی از ویژگیهای خاص این نسخه، تمرکز خاص بر گانپلی و روشنایی روز، استفاده کرده و بعید است که این بازسازی به موفقیت نرسد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
به نظرم دیگه خیر.تا اینجای کار کافیه.احساس میکنم اگر کپکام این رو هم ریمیک کنه میره سراغ ریمیک اویل ۶ به امید اینکه بتونه اشتباهات گذشتهاش رو جبران کنه اما به خاطر اینکه این بازی از ریشه ایراد داره درباره به خودش لطمه میزند.
به علاوه به نظرم اویل ۵ چیز نیاز به اصلاحی نداره و فقط باید گرافیکش رو ببرن بالا.به نظرم مهم همین۴ نسخه ی اول بود که بازیکن های جدید بفهمن که نسخه های جدید ادامه ی چه شاهکاری هستن.
مقاله هم بسیار عالی خسته نباشید
تنها نکته مثبت در مورد RE 5 حضور وسکر و جیل و مشتای کریس بود. اگه بخوان ریمیکش کنن باید بکوبن همه چیو از نو بسازن.
بله همونطور که به ریمیک سایلنت هیل ۴ نیاز داریم