نقد فیلم Renfield | دراکولای کارتونی
عبارت «نیکلاس کیج در نقش کنت دراکولا» مطمئناً برای تماشای فیلم جدید کریس مککی کافی است؛ اما «رنفیلد» یک تفسیر روانشناسی از رابطه سمی معروف بین برده خاص دراکولا و ارباب تاریکی را از زاویهای ...
عبارت «نیکلاس کیج در نقش کنت دراکولا» مطمئناً برای تماشای فیلم جدید کریس مککی کافی است؛ اما «رنفیلد» یک تفسیر روانشناسی از رابطه سمی معروف بین برده خاص دراکولا و ارباب تاریکی را از زاویهای کاملاً متفاوت ارائه میکند؛ آیا این رویکرد جدید جواب داده است؟ برای یافتن پاسخ و آشنایی بیشتر با این اثر سینمایی در ادامه با نقد فیلم Renfield همراه ویجیاتو باشید.
یش از یک قرن از انتشار «دراکولا» برام استوکر میگذرد و تا این لحظه، تقریباً هر گونه تجسم از خون آشام افسانهای که فکرش را بکنید دیدهایم. بنابراین بهترین راه برای اقتباس از رمان ترسناک کلاسیک بدون بازخوانی کامل سایر تکرارها چیست؟ تمرکز روی رنفیلد که اغلب نادیده گرفته میشود. او خدمتکار وابسته به دراکولا و حشره خواری است که در این داستان کمی مجهول مانده است. در رمان استوکر، رنفیلد به آسایشگاه فرستاده میشود و توسط دکتر جان سوارد درمان میشود.
دکتر او را چنین توصیف میکند: رنفیلد دارای خلق و خوی شهوانی، قدرت بدنی عالی، به طرزی بیمارگونه هیجانانگیز، خطرناک و مرموز است. اما این رویکرد موجود در رمان را فراموش کنید. در این فیلم رنفیلد پسزمینه تاریکی دارد، اما قهرمان قصه است. در داستان این فیلم رنفیلد (نیکلاس هولت)، دستیار شکنجهشده رئیس خودشیفتهاش، دراکولا، مجبور میشود طعمه اربابش را تهیه کند و تمام دستوراتش را انجام دهد. با این حال، پس از قرنها بندگی، او آماده است تا ببیند آیا زندگی خارج از سایه شاهزاده تاریکی وجود دارد یا خیر.
«رنفیلد» یک کمدی اکشن به کارگردانی کریس مککی با بازی نیکلاس هولت، آکوافینا، بن شوارتز و نیکلاس کیج است. میدانم که صرف حضور نیکلاس کیج برای پرکردن تمام فانتزیهای سینمای ما کافی است، اما خود رنفیلد نیز اتفاقاً به عنوان یک اثر پاپکورنی جالب است. این اثر از آن دست فیلمهای کارتونی و آگاهانه احمقانه است که به لطف سرعت دیوانه کنندهاش، به شما این امکان را میدهد که مشکلات واقعی جهان خود را برای مدتی فراموش کنید. بنابراین، رنفیلد بیش از هر چیز فیلمی است که میداند چگونه حالات خوب را منتقل کند.
رنفیلد علیرغم مواد منبع تیرهاش، از نظر لحن ترسناک سبک و در کمدی سنگین است. این از انتخاب بازیگران مشخص است: بن شوارتز، نیکلاس هولت، آکوافینا و نیکلاس کیج همگی سابقهای به عنوان بازیگران کمدی ماهر دارند. حتی خشونت افسارگسیخته فیلم با سطلهای خون دیجیتالی به طرز کارتونی نمایش داده میشود. در نتیجه فیلم یک اثر مضحک کارتونی است که خودش را جدی نمیگیرد. واقعاً کلمه دیگری برای توصیف آن وجود ندارد. البته این مسخره بودن اما برای مخاطبانی که مایل به پذیرش حس طنز عجیب آن هستند، ممکن است برگ برنده باشد.
هرچند باید گفت فیلمنامه ساده و سطحی، عدم پرداخت شخصیتهای مکمل و مقوایی فیلم چون آکوافینا و بن شوارتز و حتی استفاده از کلیشههای پلیس فاسد و مافیای شرور از نکات به شدت منفی فیلم است که حس بهتر بودن بیشتر را از آن گرفتهاند. در داستان فیلم از یک طرف شما پویایی ارباب و برده بین دراکولا و رنفیلد دارید، و از سوی دیگر، یک داستان فرعی جنایی متوسط که شامل پلیس و گانگستر است. این یک تصمیم عجیب است که چنین پلات فرعی بینظم و نامناسبی را در یک مفهوم جالب قرار دهیم که به تنهایی مسافت پیموده شده زیادی برای حفظ یک فیلم 90 دقیقهای داشت.
اما با تمام این تفاسیر فیلم «Renfield» نکات مثبت قابل توجهای دارد. برای مثال: تیم تولید فیلم به طرز شگفت انگیزی در استفاده از طراحی لباس و دکوراسیون صحنه برای ارائه بینش به شخصیت رنفیلد موثر است. وقتی او سعی میکند از دراکولا جدا شود و هویت خود را ثابت کند، فیلم با لباسها یا آپارتمان جدیدش مسیر داغ و شیک را طی نمیکند. در عوض، خوشبینی او را در مورد امکان شروعی تازه، با رنگهای روشن، گلها، و پوسترهای الهامبخش منعکس میکند. دهها چیز کوچک احمقانه در «رنفیلد» دیده میشود که به آن شخصیتی میبخشد که اغلب در فیلمهایی از این دست وجود ندارد.
باید عنوان کرد در اینجا هستههای یک برداشت واقعاً جالب از افسانه «دراکولا» وجود دارد، و خشونت نیکلاس روی نیکلاس فیلمی را تضمین میکند که حداقل تماشای آن لذت بخش باشد. اگر رنفیلد را به ملزومات آن خلاصه کنید، میتوان جذابیت فیلم را تنها در چهار کلمه خلاصه کرد: نیک کیج دراکولا است. شما آن چهار کلمه را میشنوید و یا داخل گود هستید یا بیرون، و من تماماً درون آن بودم. بنابراین، خوشحالم گزارش دهم که دراکولای کیج هر چیزی است که میخواهید. اگرچه او تقریباً به اندازه کافی در فیلم نیست، اما کیج در هر ثانیه که روی صفحه است هوای اتاق را میمکد و دقیقاً مصداق کارتونی یک نیک کیج شرور است.
کیج بازیگری است که حرفهای فوقالعاده گسترده و داستانی پر ماجرا دارد؛ اما هنوز هم میتوانم بگویم اجرای دراکولا در رنفیلد باید یکی از بهترین نقشهای او باشد. به طور مشابه، نیکلاس هولت نیز به خوبی برای نقش رنفیلد انتخاب شده است. نیکلاس هولت یک بازیگر فوقالعاده با استعداد در هر دو بخش دراماتیک و کمدی است، و با پیروی از اجرای درخشان خود در «منوی» سال گذشته، او با یک نقش اصلی کمدی کاملاً دلسوزانهتر بازمیگردد. با وجود اینکه همه ما دراکولا را به عنوان یک شخصیت شرور دوست داریم، اما هولت باعث میشود رنفیلد را نیز به عنوان یک قهرمان دوست داشته باشید.
بودجه 65 میلیون دلاری رنفیلد مطمئناً بالاتر از آن چیزی است که از یک فیلم ژانری متوسط انتظار دارید، اما حداقل این بودجه باعث شده فیلم در بخش بصری بدرخشد. هرچند تدوین فیلم کمی آشفته و دم دستی به نظر میرسد، اما رنفیلد ممکن است در دو دقیقه ابتدایی خود در سطح زیباییشناختی به اوج برسد، زمانی که کارگردان تصمیم بسیار زیرکانه میگیرد تا کیج و هولت را بهصورت دیجیتالی در نماهایی از فیلم دراکولا با بازی بلا لوگوسی در سال 1931 قرار دهد.
فراتر از آن، واضح است که حجم زیادی از کار روی نورپردازی و حال و هوای فیلم صورت گرفته است؛ به خصوص گریم رک و پوست کنده عالی نیکلاس کیج که حتی شایسته دیده شدن در آکادمی اسکار است. در سکانسهای اکشن نیز طراحی و اجرا جالب است، و دیدن اینکه چگونه فیلم در این صحنهها قدرتهای ماوراء الطبیعه دراکولا و رنفیلد را وارد بازی میکند بسیار سرگرمکننده است.
یکی از بهترین چیزهای رنفیلد این است که هرگز فراموش نمیکند که یک فیلم خون آشامی است. هر مبارزهای دارای تواناییهای ماوراء طبیعی یا صحنه سازی است که نمیتواند در یک سکانس اکشن معمولی اتفاق بیفتد. این فیلم میداند که چیست و به آن متمایل میشود، و واقعاً نتیجه میدهد.
در پایان باید گفت: اگر عاشق فیلمهای خون آشامی یا خود دراکولا هستید، رنفیلد را تماشا کنید. اگرچه برخی از ظرایف داستان پتانسیل بالای رنفیلد را کاهش میدهد، اما دیدن آن بدون شک زمان خوبی است. این فیلم شامل خون و اکشن ماوراء طبیعی است و کیج و هولت واقعاً در نقشهای خود عالی عمل میکنند. طنز سیاه، ضربات موثر اکشن و بازیگران موفق، تصویری شوخ و عاری از هیاهو را در رنفیلد به وجود آورده است.
بنابراین، مطمئناً این جاه طلبانه ترین اثر خون آشامی نیست که میبینید، اما هر فیلمی نباید «نوسفراتوی» مورنائو باشد. متاسفم برای این مقایسه بی اهمیت، اما تماشای «رنفیلد» برای من مانند خوردن یک نوشیدنی انرژی زا بود؛ پس من تجربه تماشای آن را دوست داشتم.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.