ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم The Menu
فیلم و سریال

نقد فیلم The Menu | بازی موش و گربه آقای سرآشپز

غیر قابل پیش بینی و تماشایی، این تعریف ساده منو است؛ طنزی سیاه و خشونت‌بار که در آن تعلیق، غذای اصلی است. اما فراتر از یک تعریف، منو استعاره‌ای از مبارزه طبقاتی و اتفاقاً یک ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۵ دی ۱۴۰۱ | ۱۳:۰۰

غیر قابل پیش بینی و تماشایی، این تعریف ساده منو است؛ طنزی سیاه و خشونت‌بار که در آن تعلیق، غذای اصلی است. اما فراتر از یک تعریف، منو استعاره‌ای از مبارزه طبقاتی و اتفاقاً یک طنز خوش طعم است. در ادامه با نقد فیلم The Menu همراه ویجیاتو باشید.

نقد فیلم The Menu

«منو» یک فیلم هیجان‌انگیز منحصر به فرد به کارگردانی مارک مایلود، فیلمساز بریتانیایی است که شاید تا ده دقیقه ابتدایی آن اصلا متوجه نشوید با یک فیلم هیجان انگیز روبرو هستیذ. این اثر سینمایی با عشق به داستان سرایی رضایت بخش ساخته شده است، و کارگردانی پرشور، بازیگران فوق‌العاده، و مهارت فنی جالب، چاشنی‌هایی هستند که روی مضامین مرکزی این فیلم سایه انداخته‌اند. در این فیلم نام‌های بزرگی از جمله رالف فاینس، آنیا تیلور جوی، نیکلاس هولت و جان لگوئیزامو ایفای نقش می‌کنند. این اثر 106 دقیقه‌ای حدود 30 تا 35 میلیون دلار بودجه دارد. اما در حالی که ترکیب هیجان و آشپزی به عنوان ترکیبی تازه برای این ژانر مورد توجه قرار گرفته است، به نظر شما اجرا چگونه است؟ برای یافتن این پاسخ با نقد فیلم همراه من باشید.


مشاهیر آشپزی نه تنها افرادی با مهارت چاقو‌بازی بالا هستند؛ بلکه آن‌ها به‌عنوان صاحبان ذوق، به ما نشان می‌دهند که آشپزی هنری است که کم‌تر از ظرافت یک شعر پارسی یا یک نقاشی ماندگار از داوینچی نیست. چنین شخصی بدون شک سرآشپز اسلوویک (رالف فاینس) است؛ آشپزی که دارای کاریزمای «گوردون رمزی» و استعداد داستان سرایی «آلفرد هیچکاک» است. او به هر چیزی که باید در حرفه‌اش دست یابد، دست یافته است، بنابراین در جزیره‌ای منزوی مستقر شده، جایی که اشتیاق خود را به کار می‌برد، دستور پخت غذا را کامل می‌کند و کام خوش‌شانس‌هایی را که می‌توانند 1250 دلار (هر نفر) برای یک شام بپردازند، قلقلک می‌دهد.

فیلم «منو» به کارگردانی مارک مایلود و نویسندگی ست ریس و ویل تریسی، داستان مارگو (آنیا تیلور جوی) و تایلر (نیکولاس هولت)، زوج جوان و به ظاهر ثروتمندی را روایت می‌کند که برای شرکت در یک مراسم غذاخوری ویژه به جزیره‌ای دورافتاده سفر می‌کنند. یک رستوران مجلل و عجیب و غریب متعلق به سرآشپز معتبر جولیان اسلوویک (رالف فاینس). با این حال، چیزی که به نظر می‌رسید یک شام ساده شیک و یک شب به یاد ماندنی است، در نهایت به چیزی بسیار شوم تبدیل می‌شود، زیرا سرآشپز اسلوویک، که غذاهایش را به عنوان قطعاتی از هنر مفهومی در نظر می‌گیرد، انتخاب می‌کند تا منوی خود را دقیقاً در همان شب تغییر دهد.

نقد فیلم The Menu

بیایید با این واقعیت شروع کنیم که ساخت روایی «The Menu» به آرامی انجام می‌شود و این فقط به خاطر فیلمنامه نیست، بلکه به دلیل کار بازیگری درخشان ارائه شده توسط رالف فاینس است. این بازیگر بریتانیایی از بازی در نقش سرآشپز اسلوویک راضی نیست، بلکه تبدیل به او می‌شود. نگاه او دریچه‌ای به آسیب‌های روحی اوست و لبخندش نشان دهنده شرارت. جولیان اسلوویک یک شخصیت رنج‌دیده است که به وضوح در درونش خلأ بزرگی دارد. این به طرز فوق‌العاده‌ای روی داستان این فیلم کاوش می‌شود و کارگردان بدون عجله اطلاعات را ذره ذره به ما می‌دهد.

با هر سکانسی که در فیلم نشان داده می‌شود و با هر غذای جدیدی که در کادر ظاهر می‌شود، تنش به آرامی افزایش می‌یابد. و این اتفاق خود به خود باعث می‌شود که گلوله برفی تعلیق ثانیه به ثانیه رشد کند و ما نمی‌دانیم چه زمانی این گلوله از هم فرو می‌ریزد و از بنیان نابود می‌شود. سرآشپز اسلوویک در این سفر احساسی مخاطب را همراهی می‌کند، ولی ما را در مورد نیت واقعی خود نامطمئن می‌گذارد، و این در حالی است که ما همچنان به کشف گذشته و انگیزه‌های او تا پایان فیلم ادامه می‌دهیم.

این فیلم خاص از طریق عناصر طنز و وحشت روانی، نقد اجتماعی ظریفی از بخش ممتاز جامعه یا همان پول‌داران ثروتمند می‌کند. همانطور که داستان پیش می‌رود، فیلم دوئل‌های درونی متعددی را که هر یک از شخصیت‌ها در رستوران از سر می‌گذرانند بیرونی می‌کند. این یعنی علیرغم این واقعیت که آنها از وضعیت اقتصادی غبطه‌انگیز برخوردار هستند و می‌توانند در یک رستوران اختصاصی شرکت کنند، هنوز درگیری‌هایی دارند که آنها را از درون می‌خورد. در واقع پول در نهایت تبدیل به یک پناهگاه و یک راه فرار برای آنها می‌شود.

نقد فیلم The Menu

و این موضوع نه تنها برای مشتریان، بلکه در مورد شخصیت رالف فاینس سرآشپز نیز صدق می‌کند. سرآشپز اسلوویک مردی است که توسط یک جامعه سرمایه داری همچون یک کالا مصرف شده است. او در کاری که انجام می‌دهد یک نابغه است، زیرا واضح به نظر می‌رسد که دو نفر مانند او در جهان فیلم وجود ندارند، اما این سرآشپز در جستجوی کمال دست نیافتنی است، و از اساس چیزی بیش از محدوده توان خود می‌خواهد. بنابراین در دیدگاه درون فیلم مشتریان و سرآشپز آنقدرها که به نظر می‌رسد متفاوت نیستند، زیرا در نهایت به دلایلی در یک مکان باهم دیگر همگرا می‌شوند. بنابراین، منو به ما اجازه می‌دهد تا ببینیم که موفقیت و امتیاز هرگز برای کسانی که همه آن را دارند کافی نخواهد بود.

اما به نوبه خود، همانطور که فیلم ما را به غوطه ور شدن در روانشناسی قهرمانانمان دعوت می‌کند و به ما فرصت می‌دهد تا در ذهن شخصیت‌های دیگر حرکت کنیم، عنصری وجود دارد که اصلاً مورد بررسی قرار نمی‌گیرد: و آن گروه آشپزها هستند. ما شاهد ارادت آنها به حرفه خود و قدردانی آنها از سرآشپز هستیم. ولی فراتر از آن، ما چیز دیگری در مورد آنها نمی‌دانیم.

آنها چه کسانی هستند؟ چگونه به آن رستوران رسیدند؟ چرا سرآشپز اسلوویک آنها را انتخاب کرد؟ انگیزه‌های آنها چیست؟ یا آنها می‌خواهند به چه چیزی برسند؟ ما هیچ یک از این پاسخ‌ها را دریافت نمی‌کنیم، زیرا این موارد سوالاتی هستند که فیلم اصلاً زحمت پرداختن به آنها را ندارد. واقعاً حیف است، زیرا داستان می‌توانست جالب‌تر باشد و به آشپزها هویت خاص خود را بدهد. شاید نه همه آنها، اما حداقل تعداد انگشت شماری از آنها. در عوض، این گروه از آشپز‌ها به پس‌زمینه داستان تنزل داده می‌شوند و به افراد بی‌اهمیتی در روند قصه فیلم تبدیل می‌شوند.

مطلب پیشنهادی
بلوغ پو و جستجو برای جانشین!
نقد انیمیشن Kung Fu Panda 4 (پاندای کونگ‌ فوکار ۴)
نقد فیلم The Menu

در سطح بصری، «منو» در اوج سادگی فوق‌العاده زیبا است. از فیلمی که هدفش نشان دادن این است که چرا غذاها و رستوران سرآشپز اسلوویک تا این حد مورد علاقه است، نمی‌توانید انتظار کمتری داشته باشید. در حالی که محیط در رنگ‌های سرد غوطه‌ور است، جایی که رنگ‌های خاکستری و قهوه‌ای به شکلی آشکار غالب هستند، بیشتر ظروف درون رستوران مملو از زندگی هستند. آنها مملو از رنگ‌های گرم‌تر هستند که نه تنها مردمک چشم مخاطب را خوشحال می‌کند، بلکه تضاد زیبایی را در پالت رنگ کار ایجاد می‌کند.

از سوی دیگر نماهای بسیار نزدیک به کار رفته در لحظات آماده سازی و و پخت غذا باعث می‌شود که ما بخواهیم در فضای این آشپزخانه باشیم. آنها همچنین به ما اجازه می‌دهند که بو، طعم و بافت هر غذا را تصور کنیم. و این حاصل کار یک فیلمبردار توانا است. پیتر دمینگ لبنانی که در ژانرهای مختلف با کارگردانان بزرگی چون دیوید لینچ، سم ریمی و وس کریون همکاری داشته است، فیلمبردار این فیلم است که اشتهای ما را از دریچه دوربینش به درون جهان فیلم باز می‌کند.

نقد فیلم The Menu

در کل باید گفت: چیدمان فیلم منو آشناست. ما گروهی از شخصیت‌ها داریم که همگی در یک موقعیت خطرناک گیر افتاده‌اند و باید برای زنده ماندن تلاش کنند (چیزی شبیه به فرنچایر اره). این فیلم افراد مختلفی را ارائه می‌دهد که همه موقعیت‌های متفاوتی دارند. ما منتقدان غذا، عاشقان غذا، سرمایه گذاران، یک بازیگر و قهرمان داستان مارگو میلز (آنیا تیلور-جوی) را داریم که تایلر (نیکولاس هولت) عاشق غذا را تا رستوران همراهی می‌کند. در واقع او یک جانشین برای تماشاگران است، زیرا مارگو در شناخت غذا مهارت کافی ندارد و صرفاً برای یک شام فانتزی آنجا است. مارگو آنچه را که مخاطب فکر می‌کند، می‌گوید، و در تضاد بسیار خوبی با شخص تایلر است که به غذا و خیلی چیزهای دیگر علاقه دارد.

گروه بازیگری این اثر شامل آنیا تیلور جوی و به خصوص رالف فاینس در اوج کار خود قرار دارند. در واقع فاینس پس از بازی در نقش لرد ولدمورت در مجموعه‌ فیلم‌های هری پاتر، با بازی در نقش شخصیت‌های شرور غریبه نیست، اما او در این فیلم نوع متفاوتی از بازی را ارائه می‌دهد. او به طور فوق العاده موفق می‌شود مرز بین درام و شرور تهدیدآمیز را متعادل کند و تماشای بازی او در این چارچوب همه را مجذوب خود می‌کند.

چکیده این اثر سینمایی را می‌توان در یک سکانس مشاهده کرد؛ بهترین سکانس در منو، سکانسی است که در آن از شخصیت تایلر خواسته می‌شود تا یک غذا را از ابتدا و به میل خود بپزد. این یک سکانس خوش ساخت است که منتقدانی را هدف قرار می‌دهد که نمی‌توانند خلق کنند و این لحظه در فیلم کاملاً کار می‌کند. در حالی که داستان «منو» ممکن است برای خیلی‌ها فاقد باورپذیری باشد و همیشه همه چیز را تا جایی که می‌تواند پیش نمی‌برد، اما در ژانر و چارچوب خود این یک فیلم فوق‌العاده ساخته شده با حس طنز سیاه است که در کل فیلم باقی می‌ماند. بسیار شبیه یک غذای واقعی، این ممکن است برای همه مناسب نباشد، اما برای من کارساز بود.


خلاصه نقد فیلم «The Menu»

نقد فیلم The Menu

داستان: یک زوج جوان به جزیره‌ای دورافتاده سفر می‌کنند تا در یک رستوران منحصر به فرد غذا بخورند که در آن آشپز یک منوی مجلل با شگفتی‌های تکان دهنده آماده کرده است.

نکات مثبت: یک فیلمنامه شیطانی تیز و جالب، جنبه‌های فنی خوشمزه، و یک گروه بازیگران باورنکردنی با داستان سرایی دقیق مارک مایلود پیرامون یک کابوس آشپزی. منو یک کمدی ترسناک هوشمندانه و طنز تلخ و بی رحم پیرامون ثروتمندان است.

نکات منفی: فیلم کمی طولانی است و در موارد نادر، مفهوم مرکزی خود را بسیار نازک و گاهی ناتوان بیان می‌کند. شاید برای برخی از سلیقه‌ها به اندازه کافی ترسناک نباشد!

چشم انداز اسکار: بهترین فیلمنامه اورجینال و بهترین موسیقی متن

مطلب پیشنهادی
به چشمان هیولا نگاه نکنید
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • Toni Cipriani 2005
    Toni Cipriani 2005 | ۱۴ مهر ۱۴۰۲

    خسته نباشید آقای پریمی

    واقعا کلکی که مارگو آخر فیلم به سرآشپز زد توی اون موقعیت بحرانی خیلی هوشمندانه و قابل تحسین بود!

  • mahdi-naeimi
    mahdi-naeimi | ۱۵ دی ۱۴۰۱

    در کل بخوام بگم خیلی فیلما هستن که از نظر من عالی و از نظر شما افتضاح است و ارزش دیدن ندارد اما میخواهم درباره این فیلم بگویم حتما اول آن را ببینید و نظر بدید چون ممکنه عالی ترین فیلم زندگی و از سمتی دیگر بدترین آن را ببینید اما فارغ از هر چیزی لذت میبرید اگه با تمام حواس خود آن را تماشا کنید و در نهایت میخوام بگم برای من سراسر لذت بود و حیرت این همه معنا....

  • هدایت واحدی
    هدایت واحدی | ۱۵ دی ۱۴۰۱

    به به عجب فیلمی بود
    ترکیب فوق‌العاده‌ی کمدی و رمز و راز، تیم بازیگری حرفه‌ای و کارگردانی بی‌نظیر مایلود، چفت و بست محکم و روغن‌خورده‌‌ی درِ ورودی اثری هستن که مخاطب با خیال راحت می‌تونه ازش عبور کنه در حالی که بهش ضمانت می‌دن دست خالی برنمی‌گرده

  • Mehran-Game-Maker-Fan-Of-Doom
    Mehran-Game-Maker-Fan-Of-Doom | ۱۵ دی ۱۴۰۱

    فیلم مسخره ای بود خوشم نیومد

مطالب پیشنهادی