با شخصیت‌ها و بازیگران فیلم Eternals آشنا شویم [قسمت دوم]

در قسمت قبلی این مطلب با تعدادی از بازیگران و شخصیت‌های Eternals آشنا شدیم، حالا در ادامه قصد داریم به معرفی کسانی که باقی مانده‌اند بپردازیم. نکته جالبی در مورد دو نفر از بازیگران باقی مانده وجود دارد که آن‌ها را از دیگر بازیگران متمایزتر و همینطور بیش‌تر در مرکز توجه قرار می‌دهد. دو بازیگر از سریال بازی تاج و تخت که حضور دوباره آن‌ها کنار هم می‌تواند هیجان انگیز و جذاب باشد.

در ادامه معرفی شخصیت‌های Eternals با ویجیاتو همراه باشید.

کینگو – کمیل نانجیانی

کمیل نجاجی که از صداپیشگان پر کار در سینما، تلویزیون و حتی بازی‌های ویدیویی سال‌های اخیر است و چندین بار چه به عنوان نقش اصلی و چه به عنوان کوتاه و فرعی در فیلم‌ها و سریال‌ها زیادی بازی کرده، یکی دیگر از هنرمندانی خواهد بود که در اترنالز شاهد ایفای نقشش خواهیم بود.

کمیل نقش کینگو (Kingo) را بر عهده دارد، کسی که سال‌ها هنرهای رزمی و آسیای شرقی را آموزش دیده و تبدیل به یک سامورائی شده و حالا به عنوان یکی از ماهرترین شمشیر زنان در کل کره زمین محسوب می‌شود.

او در دنیای مدرن از مهارت‌های خودش برای خلق هویت یک ستاره سینمای در فیلم‌های اکشن و رزمی استفاده می‌کند.

ماکاری – لارن ریدلوف

لارن ریدلوف که به تازگی پا به دنیای بازیگری گذاشته، عمده شهرتش را مدیون نقش کانی در سریال The Walking Dead است.

ماکاری (Makkari) یکی از اعضای اترنالز است که بیش‌تر عمرش را صرف ساخت و طراحی خودروها و وسایل نقلیه با سرعت بالا کرده. البته این تمام زندگی او نبوده چرا که ماکاری هم یکی از اترنال‌هایی است که زیاد در زندگی نسل بشر رفت و آمد داشته و خیلی از اتفاقات بزرگ تاریخی را به چشم خود دیده.

از آموزش نوشتن به مصری‌های باستان تا شاگردی مکتب افلاطون در مبحث فلسفه. حتی به عنوان ارابه‌ران داریوش اول در ایران باستان هم حضور داشته. ماجراهای مشهوری مثل جنگ تروجان، ولاد دراکولا و نبرد آلامو را هم تجربه کرده.

در طول ماجراجویی‌هایش با دیگر اعضای اترنالز مثل سرسی (که در قسمت قبلی این مطلب به طور مختصر معرفی‌اش کردیم) برخوردهایی داشته و حتی در کنار ابرقهرمانان زمینی مثل تور و گروه اونجرز جنگیده.

از معدود اترنال‌هایی بود که وقتی دیگر هم نوعانش زمین را ترک کردند همینجا ماند و به ایکاریس (Ikaris) کمک کرد تا برای نبرد با دیوینت‌ها آماده شود.

قرار است لارن ریدلوف نقش نسخه مونث و همینطور ناشنوای ماکاری را در دنیای سینمایی مارول ایفا کند؛ اولین ابرقهرمان ناشنوایی که در این دنیا حضور خواهد داشت.

درویگ – بری کیوگن

بری کیوگن که ردپایش را می‌توان در بسیاری از آثار موفق چند سال اخیر مثل فیلم‌های دانکرک، کشتن گوزن مقدس و سریال چرنوبیل دید قرار است نقش درویگ (Druig) را در اترنالز بازی کند.

درویگ رابطه خانوادگی نزدیکی با ایکاریس دارد و پسرعموی او است. او به عنوان ارباب آتش و کابوس شناخته می‌شود و همیشه نقشه‌هایی زیرکانه در سر می‌پروراند.

بعد از مرگ عموی دروگ، که پدر ایکاریس محسوب می‌شود، پدر دروگ سرپرستی ایکاریس را بر عهده می‌گیرد. رابطه نزدیک پدر درویگ و ایکاریس بعد از این حادثه و محبتی که به ایکاریس متمرکز شده باعث می‌شود رابطه ناخوشایند درویگ و پدرش ناخوشایندتر از قبل شده و او بیش از پیش نسبت به پدرش و مطمئناً حالا ایکاریس متنفر شود.

فاستوس – برایان تایری هنری

برایان تایری هنری که سابقه کار در آثار ابرقهرمانی و کمیک بوکی مثل مرد عنکبوتی: به درون دنیای عنکبوتی و جوکر را در کارنامه دارد این بار شانسش را در دنیای سینمایی مارول و فیلم اترنالز امتحان می‌کند.

گذشته فاستوس (Phastos) خیلی مشخص و واضح نیست و همواره با غمی که به همراه دارد دنبال یک فرد و یا حتی یک شیء نامعین است. حتی به همین دلیل هم ترجیح داده روی زمین بماند تا بالاخره بتواند این «چیز» نامشخص را پیدا کند.

او یکی از برترین تکنسین‌های مهندسی در بین اترنالز است و هوش بالای او باعث شده تا حتی در موارد نادری بتواند افرادی را از چند قدمی مرگ دوباره به زندگی بازگرداند.

با این که فاستوس از جنگ و درگیری متنفر است و سعی می‌کند از آن دوری کند اما گوش به فرمان ایکاریس شده و با او به میدان نبرد در جهت هدف همیشگی اترنالز، نابودی خطرات تهدید کننده زمین، می‌رود.

ایکاریس – ریچارد مدن

یکی از دو ستاره فیلم اترنالز که بیش از بقیه در مرکز توجه قرار دارد، ریچارد مدن است. کسی که به خاطر بازی نقش راب استارک، برادر ناتنی جان اسنو، در سریال بازی تاج و تخت مشهور شد. بعد از خروج از این سریال بود که توانست به عنوان شخصیت اصلی در فیلم‌ها و سریال‌های موفقی مثل سیندرلا، بادیگارد و مدیچی ظاهر شود.

ریچارد مدن نقش ایکاریس را بازی می‌کند، اترنالی که تا به حال در مطالب ما بارها و بارها نامش را خوانده‌اید. اسم ایکاریس در هنگام تولد مشخص نیست و او این اسم را از روی فرزندش و به احترام او انتخاب کرده! در برهه‌ای از زندگی با انسانی فانی رابطه‌ای برقرار می‌کند و حاصل این رابطه عاشقانه یک پسر است که نامش را ایکاریس می‌گذارند.

ایکاریس بزرگ بعد از مدتی فرزند و همسرش را برای مبارزه با دیوینت‌ها در سراسر زمین ترک کرده و چندین سال بعد وقتی بازمی‌گردد از مرگ ایکاریس کوچک و مادرش مطلع می‌شود. از همینجا است که نام ایکاریس را برای خود برمی‌گزیند.

ایکاریس یکی از فرماندگان و رهبران بزرگ اترنالز هم بوده و سعی کرده تماماً فرمانده‌ای عادل باشد. البته او با تینا اختلافات زیاد و طولانی مدت داشته که همین عامل باعث می‌شود تا وقتی تینا به عنوان پرایم اترنال برگزیده شده، ارزش او را زیر سوال برده و به چالشش بکشدش. در این چالش که یک مبارزه است موفق به شکست تینا شده و خود به عنوان پرایم اترنال جانشینش می‌شود.

ایکاریس برای محافظت از نسل بشر خود را به شکل یک ابرقهرمان به مردم زمین معرفی می‌کند. نبردهای زیادی هم بوده که او به همراه دیگر اترنالز و حتی اعضای اونجرز با هدف محافظت از بشر به مبارزه پرداخته.

بلک نایت – کیت هرینگتون

نفر آخر لیست ما را احتمالاً بتوان محبوب‌ترین ستاره این اثر در نظر گرفت. کیت هرینگتون که در سریال بازی تاج و تخت همبازی ریچارد مدن بوده و دو شخصیتی که این دو بازیگر به ایفای نقششان پرداخته بودند رابطه نسبتاً نزدیکی هم با هم داشتند، برای بار دیگر کنار هم قرار می‌گیرند.

بلک نایت (Black Knight) نام شخصیتی خواهد بود که کیت آن را بازی می‌کند. حتی اسم بلک نایت (به معنی شوالیه سیاه) هم موردی نسبتاً بامزه محسوب می‌شود؛ چرا که ناخودآگاه مخاطب را به یاد آخرین دیالوگ‌های رد و بدل شده بین راب استارک و جان اسنو در سریال مشترکشان می‌اندازد. جایی که راب (با بازی ریچارد) به جان (با بازی کیت) می‌گوید: «دفعه بعد که همدیگر را ببینیم تماماً سیاه به تن خواهی داشت.»

برخلاف شخصیت‌های Eternals که همه آن‌ها یکی از اعضای اترنالز هستند، بلک نایت (با هویت واقعی دین وایتمن – Dane Whitman) در واقع یک انسان است. او برادرزاده نِیتان گرت (Nathan Garrett)، کسی که با هویت بلک نایت به شرارت روی آورد، است. قلعه عمویش به او به ارث می‌رسد و تا وقتی که با یادداشت‌ها و خاطرات به جا مانده از نیتان رو به رو نشده، از هویت واقعی عمویش خبر ندارد.

بعد از اطلاع از هویت بلک نایت عمویش، تصمیم می‌گیرد که به عنوان یک ابرقهرمان به نوعی به جبران شرارت‌های عمویش بپردازد. او شمشیری طلسم شده‌ای که سال‌ها در خاندانش با نام Ebony Blade دست به دست شده بود را انتخاب می‌کند و نهایتاً با آن به عضویت گروه‌هایی ابرقهرمانی مثل اونجرز درمی‌آید.