چه کسی می‌تواند سرقت بانک توسط جوکر را فراموش کند؟ فیلم های ابرقهرمانی اغلب در ایجاد یک سکانس ورودی بزرگ عالی هستند و در چند دقیقه اول مخاطب را جذب می‌کنند. آنها این کار را با صحنه‌های اکشن دیدنی یا فقط لحظات هیجان‌انگیز یا احساسی انجام می‌دهند که بینندگان را علاقه‌مند میکند تا ببینند چه چیزی در انتظارشان است. یک شروع خوب باید توجه مخاطب را جلب کند، لحن داستان را معرفی کند و شخصیت(های) اصلی را به گونه‌ای به نمایش بگذارد که باعث شود به آنها اهمیت دهیم. این یعنی یک صحنه افتتاحیه خوب برای یک فیلم کمیک باید از نظر بصری و شنیداری جذاب باشد.
با توجه به بازار اشباع شده و به شدت رقابتی فیلم های ابرقهرمانی، ایجاد یک تاثیر اولیه به یاد ماندنی بسیار ضروری تر از همیشه است. بنابراین، چه این فیلم‌ها این کار را با خنداندن ما با صدای بلند انجام دهند، یا صرفاً ما را با یک منظره بصری غرق خود کنند، این صحنه‌های آغازین جزو بهترین صحنه‌های ژانر ابرقهرمانی هستند. پس در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا به شما بهترین صحنه افتتاحیه در فیلم های ابرقهرمانی معرفی کنیم.
Batman | 1989
برای چندین دهه، بتمن سینمایی ترین ابرقهرمان موجود بوده و مسلماً از ابرقهرمان‌هایی مانند سوپرمن و انتقام جویان پیشی گرفته است. در حالی که در زمان‌های اخیر برداشت‌های زیادی از مبارز شنل پول وجود داشته، اما هیچ‌کدام او را با همان تأثیری که تیم برتون در سکانس افتتاحیه بتمن در سال ۱۹۸۹ معرفی کرد، به مخاطب معرفی نکرده است.
در میان این نسخه بسیار گوتیک و در عین حال لذت بخش از شهر گاتهام، دو اراذل زنی را در یک کوچه نگه می‌دارند و کیف او را می‌ربایند. ولی همانطور که آنها سعی می‌کنند اموال غارت کرده خود را تقسیم کنند، بتمن (مایکل کیتون) در پس زمینه پشت سر آنها فرود می‌آید. در نتیجه اغراق نیست اگر بگوییم لحن فیلم های ابرقهرمانی برای همیشه با این صحنه تغییر کرد، منظور وقتی است که بتمن جنایتکار را در کنار ساختمان نگه داشت. و چه کسی می‌تواند اجرای بی‌نقص دیالوگ معروف «من بتمن هستم یا همان I’m Batman» را فراموش کند؟
Thor: Ragnarok | 2017
دمدمی بودن علامت تجاری تایکا وایتیتی در این فیلم و این سکانس مورد نظر با شخصیت اصلی به طور بی عیب و نقصی مطابقت داشت، و به او یک ناهنجاری فوری داد که باعث شد طرفداران را طوری جذب کند که دیگر قهرمانان MCU نمی‌توانند. گرچه ثور در ابتدای این دنباله خود را در زندان سورتور شیطانی می‌بیند، اما به راحتی آزاد می‌شود و با ارباب شیطانی و ارتش هیولاهایش با آهنگی زیبا در پس‌زمینه مبارزه میکند. اما از آنجایی که هایمدال از بایفراست پشتیبانی نمی‌کند، ثور همچنان باید از لژیون جهنمی سورتور جلوگیری کند و از یک اژدهای آتشین با «پیش رانش‌های» جت مانند در پشت خود نیز بگریزد.
این صحنه چنان هیجان و تخیل خوبی ایجاد میکند که به مخاطبان اطمینان می‌دهد که این فیلم بازگشتی عالی به فرم خوب برای ثور خواهد بود. حتی با وجود اینکه کیفیت جلوه‌های بصری این سکانس بیشتر از دو فیلم قبلی ثور است، اما فراتر از این نکات، این سکانس نشان می‌دهد که خدای تندر نیز می‌تواند به شدت شخصیتی خنده دار و سرگرم‌کننده باشد. به طور کلی این شروع لحن کل فیلم را به مخاطب نشان می‌دهد و این بهترین نکته است. در نتیجه این افتتاحیه عالی برای یک سبک جدید در MCU بود.
The Batman | 2022
در یک انحراف شدید از فیلم های ابرقهرمانی معمولی، بتمن مت ریوز مانند یک فیلم ترسناک با نشان دادن ریدلر در حال جاسوسی از شهردار گاتهام از دیدگاه او شروع می‌شود. زمانی که شهردار در آپارتمانش تنها می‌ماند، فیلم ریدلر را نشان می‌دهد که با شهردار در اتاق پنهان شده است و تماشاگران فقط می‌توانند تماشا کنند و منتظر بمانند تا قاتل طعمه‌اش را بزند. وقتی ریوز ماهرانه ما را در سرعت آهسته و تپنده آن دقایق ابتدایی هدایت میکند، تنش افزایش می‌یابد و شجاعانه نشان می‌دهد که این داستان بتمن چگونه است.
کارگردان مت ریوز با سنگینی انتظارات، صحنه آغازین بتمن را با اعتماد کامل به قدرت بینش خود اداره کرد. این صحنه از نگاه سینمایی شامل شاهکاری از تعلیق هیچکاکی است که تنها با تنفس سنگین ریدلر و یک قطعه موسیقی کلاسیک که در پس‌زمینه نواخته می‌شود، ترسناک‌تر شده است. همچنین این سکانس برای مخاطب مشخص میکند که این نوع متفاوتی از فیلم بتمن است، فیلمی که شباهت‌های بیشتری با فیلم «سکوت بره‌ها» دارد تا فیلم پاپ کورنی معمولی شما.
Spider-Man 2 | 2004
گاهی یک سکانس افتتاحیه نباید خیلی سنگین یا پر از جزئیات باشد؛ مصداق این جمله سکانس شروع دومین فیلم از سه‌گانه سم ریمی برای مرد عنکبوتی است. قسمت دوم مرد عنکبوتی علاوه بر داشتن یک سکانس ابتدایی فوق‌العاده، به لطف افتتاحیه‌ای که هم به طرز هیجان‌انگیزی سرگرم‌کننده و هم به‌طور جذابی عجیب بود، شروعی داغ داشت. محتوای این سکانس جذاب دیر به سر کار رسدن جناب عنکبوتی است.
در طول این سکانس تماشایی پیتر پارکر (توبی مگوایر) وظیفه دارد یک پیتزای به ظاهر غیرممکن را در عرض چند دقیقه تحویل دهد و از نام مستعار ابرقهرمانی خود استفاده کند و در شهر نیویورک بچرخد تا به موقع مکان مورد نظرش برسد. این صحنه همراه با آهنگی باشکوه و تپنده، بینندگان را بلافاصله در هیجانات سرگرم کننده‌ای که فیلم ارائه می‌کرد، غرق میکند. این شروع یک قلاب خوب برای مخاطب است که سخت داستان پیتر را دنبال کند. اما این دنباله جذاب سم ریمی فراتر از یک سکانس شروع خوب، از نظر بسیاری تبدیل به یکی از بهترین فیلم‌های ابرقهرمانی تاریخ سینما و البته مارول شد.
The Incredibles | 2004
در حالی که بسیاری از فیلم‌های ابرقهرمانی مبارزان جنایتکار خود را جذاب می‌کنند و دستاوردهای آنها را در صحنه آغازین شکوه و عظمت می‌بخشند، اما سازندگان انیمیشن ابرقهرمانی شگفت‌انگیزان کار متفاوتی انجام دادند. برَد بِرد کارگردان به جای اینکه ما را با توانایی‌های الهام‌بخش خود در به نمایش گذاشتن یک سکانس اکشن شگفت‌زده کند، تصمیم گرفت با نشان دادن اینکه چقدر این ابرقهرمانان عادی هستند، آنها را انسانی کند.
این سکانی افتتاحیه که به سبک مستند نمایش داده می‌شود، کلیپ‌هایی از مصاحبه‌های این ابرقهرمان‌ها در 15 سال قبل از دوران اوج خود را دارد. از آقای شگفت‌انگیز (کریگ تی. نلسون) که با میکروفون خود دست و پنجه نرم میکند، تا سرپیچی الاستی‌گرل (هالی هانتر) نسبت به آرام شدن، این شروع جذاب کاراکترهایی را به ما می‌دهد که می‌توانیم فوراً با آنها ارتباط برقرار کنیم و وقتی می‌بینیم چه چیزهایی انتظار ما را می‌کشد، همه چیز این اثر تأثیرگذارتر می‌شود.
The Dark Knight Rises | 2012
سه‌گانه ماندگار بتمن کریستوفر نولان به لطف شخصیت‌های مهیج و اکشن تماشایی خود امتحان زمان را پس داده است. هر دوی این عناصر در صحنه آغازین شوالیه تاریکی برمی‌خیزد که تام هاردی بین را به شکلی فراموش نشدنی به مخاطبان معرفی کرد، به نمایش درآمدند. شوالیه تاریکی برمی‌خیزد، آخرین فیلم در سه گانه شوالیه تاریکی کریستوفر نولان، با بازجویی یک مامور سیا از سه مردی که گفته می‌شود برای بین در یک هواپیمای در حال پرواز کار می‌کنند، شروع می‌شود.
اما هنگامی که یکی از زندانیان شروع به صحبت میکند، مشخص می‌شود که این برنامه دقیق خود بین است. در ادامه شرور نقابدار وقتی سربازانش از هواپیمای بسیار بزرگتر پایین می‌آیند و نیرو‌های سیا را ساقط می‌کنند دوباره همه را غافلگیر میکند. اما نه تنها این، بلکه یاران بین با برنامه قبلی به هواپیمای سیا می‌چسبند، آن را در آسمان می‌کشند و آنقدر باز می‌کنند که چیزی بیش از یک قوطی حلبی غول‌پیکر نباشد. اما چیزی که حتی تاثیرگذارتر است این نکته است که این صحنه در تولید خودش CGI صفر داشت. این یعنی سازندگان فیلم در واقع یک هواپیمای سرپایی گرفتند، آن را پاره کردند و از آسمان به زمین انداختند.
Watchmen | 2009
دید زک اسنایدر از Watchmen به طور طبیعی با مرگ کمدین، ادی بلیک، به دست یک مهاجم ناشناس آغاز می‌شود. در حالی که بلیک در آپارتمان بلند خود تلویزیون تماشا میکند، به مخاطبان نگاهی اجمالی به آمریکای جایگزین داده می‌شود که در آن نیکسون هنوز رئیس جمهور است و جهان با جنگ هسته‌ای با اتحاد جماهیر شوروی مواجه است. سپس صحنه، با حرکت استثنایی دوربین و بازی فراموش نشدنی نات کینگ کول در پس‌زمینه، مبارزه‌ی فراخشن بین بلیک و مهاجم را به تماشاگران می‌دهد. همه این‌ها بدون هیچ زحمتی به یکی از بهترین سکانس‌های تیتراژ آغازین در تاریخ فیلم تبدیل می‌شوند که یک افتتاحیه واقعا استثنایی را رقم می‌زند.
این صحنه آنقدر دارای ارجاع به منبع خود است که به نظر می‌رسد مستقیماً از صفحات رمان گرافیکی کلاسیک آلن مور گرفته شده است. همه چیز این سکانس در نهایت با پرتاب شدن کمدین از پنجره به بیرون و مرگ او، با افتادن دکمه صورتک نمادین آغشته به خونش به پایان می‌رسد. اقتباس زک اسنایدر از رمان گرافیکی تحسین‌شده واچمن، منتقدان خود را دارد، اما کمتر کسی انکار میکند که صحنه آغازین با هر چیزی که دارد توجه شما را جلب میکند. این صحنه ترکیبی خیره کننده از سبک و بی رحمی است، و همچنین باید مخاطبان را در مورد بسیاری از تاریخ متناوب جهان که برای داستان ضروری است، آگاه کند و این کار را با کارایی قابل توجه انجام می‌دهد.
Guardians of the Galaxy | 2014
اولین قسمت از نگهبانان کهکشان به کارگردانی جیمز گان در دنیای سینمایی مارول دارای یکی از بهترین صحنه‌های آغازین سینمای ابرقهرمانی است. در Guardians of the Galaxy، پیتر کویل در آخرین لحظات زندگی مادرش با واکمن خود در خلوت می‌نشیند. او قبل از اینکه توسط بیگانه‌ها ربوده شود تا با عبور از کهکشان زندگی جدیدی را آغاز کند، به دلیل مرگ مادرش با گریه به سمت بیرون فرار میکند.
پس از آمده لوگوی استودیو مارول، بینندگان سال‌ها بعد در سیاره مورگ با پیتر ملاقات می‌کنند تا او که اکنون یک پسر جوان است، یک گوی را بدزدند که بدون اطلاع او حاوی سنگ قدرت است. استارلورد در حالی که با سنگ بی نهایت می‌رقصد، آهنگ Come and Get Your Love را می‌خواند و به یکی از خاطره انگیزترین لحظات MCU تبدیل می‌شود. با رقصیدن کویل بدون مراقبت و استفاده از یک خزنده بیگانه مانند میکروفون، این صحنه غیرمنتظره و احمقانه قهرمان جالب فیلم را معرفی میکند و لحن سبک فیلم جیمز گان را نیز به خوبی به تصویر می‌کشد. بنابراین، از این لحظه به بعد، مخاطبان می‌دانستند که در شرف تماشای چیزی خاص هستند.
Avengers: Infinity War | 2018
همانطور که یک ندای پریشانی آزگاردی در پس‌زمینه طنین‌انداز می‌شود، سکانس شروع فیلم Avengers: Infinity War به طور موثری مخاطرات و لحن تاریک داستان خود را در چند ثانیه اول تعیین میکند. تانوس و گروه سیاه او برای اولین بار در کشتی آزگاردیان ظاهر می‌شوند و نیمی از مردم ثور را قتل عام کرده و خود خدای تندر را به زیر می‌کشند. سپس تانوس با پایین کشیدن هالک بدون سختی، قدرت ترسناک خود را نشان می‌دهد. نه تنها این، بلکه او هایمدال را می‌کشد و کلید نابودی لوکی را درست در مقابل ثور می‌زند.
بنابراین فقط در اولین صحنه، تانوس دو تن از قدرتمندترین قهرمانان زمین را شکست می‌دهد و برخی از شخصیت‌های محبوب فرنچایز را می‌کشد. و همانطور که تانوس دو مورد از شش سنگ بی‌نهایت را ادعا میکند، همزمان خود را به عنوان وحشتناک ترین تهدیدی که دنیای سینمایی مارول در آن نقطه دیده است، معرفی میکند. کل سکانس علیرغم سابقه طولانی MCU در ارائه صحنه‌های مقدماتی قدرتمند به بینندگان، برجسته می‌شود، زیرا قدرت غیرقابل انکار تانوس به عنوان یک آنتاگونیست و همچنین موقعیت‌های آسیب پذیر قهرمانان مورد علاقه طرفداران را برجسته میکند.
The Dark Knight | 2008
بر کسی پوشیده نیست که طرفداران فیلم‌های ابرقهرمانی به ندرت در مورد یک چیز اتفاق نظر دارند. با این حال، تنها فیلمی که می‌خواهد این شکاف را از بین ببرد، شوالیه تاریکی است. کریستوفر نولان کار استثنایی در جلب توجه و معرفی مجدد نمادین ترین شخصیت شرور بتمن در تاریخ سینما انجام می‌دهد.
فیلم کلاسیک کریستوفر نولان با گروهی از دزدان شروع می‌شود که برای جوکر یک سرقت از بانک انجام می‌دهند. اما هیچ چیز آنطور که به نظر می‌رسد نیست، زیرا مشخص می‌شود که بانک متعلق به مافیا است و سارقان یکی پس از دیگری یکدیگر را به خاطر سهم خود از غارت می‌کشند. همچنین لحظات اکشن زیادی در طول خود سکانس وجود دارد، زیرا دو سارق در بین دو آسمان خراش زیپ لاین می‌زنند و یکی با اتوبوس مدرسه از بانک عبور میکند. رئالیسم نولان در ترکیب با موسیقی استادانه هانس زیمر این صحنه را تبدیل به یک کلاس استادانه در افتتاحیه فیلم میکند.
تنشی که با پوشیدن ماسک‌های دلقک توسط سارقان بانک و بحث درباره جوکر ایجاد می‌شود، ظاهر شخصیت شرور را بسیار رضایت بخش‌تر می کند. در پایان این سکانس هیجان انگیز، جوکر خود را به عنوان آخرین سارق بازمانده نشان می‌دهد و با همراهی به ناوگان اتوبوس‌های مدرسه دیگر از مکان فرار میکند. بدون شک این صحنه هنوز هم مقدمه‌ای فراموش نشدنی و دلنشین برای یکی از بهترین فیلم های ابرقهرمانی ساخته شده است. فیلم‌سازان کمی می‌توانند مانند کریستوفر نولان، فیلمی جذاب و پرمعنا را به نمایش بگذارند، و صحنه آغازین شوالیه تاریکی یکی از بهترین کارهای اوست.
این سکانس شهر گاتهام را به نمایش می‌گذارد که از زمان شروع بتمن هیچ‌کدام از بی‌رحمی‌های خود را از دست نداده است، در حالی که به جوکر هیث لجر نیز رونمایی وحشتناکی می‌دهد. سکانسی خشن و پر از دسیسه در مورد اینکه دقیقاً این شخصیت شرور کیست، به بقیه شاهکارهای ابرقهرمانی نولان اجازه داد که بدون نقص جریان پیدا کنند. همچنین به دلیل تجربه‌اش با فناوری IMAX که موفقیت آن راه را برای نحوه فیلم‌برداری بلاک‌باسترهای مدرن از آن زمان تاکنون هموار کرده است، به عنوان یک دستاورد برجسته برای ساخت فیلم‌های پرهزینه عمل کرد.
گزینه افتخاری نویسنده: Kick-Ass
کیک‌اس که ترکیبی مضحک از تقلید آثار ابرقهرمانی همراه با طنز خام و خشونت ماورای تارانتینویی است، جلوتر از زمان خود به‌عنوان یک پارودی بلاک‌باسترهای ابرقهرمانی عالی بود. لحن فیلم به سختی می‌توانست بهتر از آنچه در صحنه آغازین خود این اثر بیان شد، به مخاطب معرفی شود.
سکانس شروع‌کننده این فیلم با اجرای مونولوگ طنزآمیز دیو لیزوسکی (آرون تیلور جانسون)، فردی با علاقه زیاد به ابرقهرمانی، با طنزی خنده‌دار و با یک پسر جوان که با لباسی کپی ابرقهرمانان بر فراز آسمان‌خراش ایستاده است، آغاز می‌شود و خود را آماده پرواز میکند، زیرا جمعیت فزاینده‌ای از تماشاگران ستایش‌کننده او پای این برج جمع شده‌اند. اما این شیرین کاری برای ابرقهرمان مشتاق چندان خوب پیش نمی‌رود، آن هم با کمدی شدید و ناگهانی که مقدمه‌ای خاص و تکان دهنده برای فیلم است.
سکانس آغازین بتمن آغاز میکند هم خوب بود،رسما یه فیلم کوتاه بحسا میومد اون اینترو