ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
فیلم و سریال

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why – سیه‌رویی بی‌فرجام

سال ۲۰۱۷ بود که نخستین فصل سریال 13Reasons Why پا به عرصه گذاشت و درام بی‌نظیری را با سیری در رومنس و تراژدی ارائه داد. این فصل که بر اساس رمانی از «جِی اشر» به ...

مهرشاد مرادزاده
نوشته شده توسط مهرشاد مرادزاده | ۱۶ شهریور ۱۳۹۸ | ۲۰:۳۰

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
سال ۲۰۱۷ بود که نخستین فصل سریال 13Reasons Why پا به عرصه گذاشت و درام بی‌نظیری را با سیری در رومنس و تراژدی ارائه داد. این فصل که بر اساس رمانی از «جِی اشر» به همین نام ساخته شده بود، داستان خودکشی «هانا بیکر» را تعریف می‌کرد. داستانی که روشنگر مشکلات یک نوجوان یا به اصطلاح تینیجر در جامعه کنونی بود و حقیقت، هرگز در آن سانسور نمی‌شد. در اصل، این معضلات کمتر بیش از اندازه نشان داده می‌شدند و مخاطب به اندازه هر کدام از آن‌ها را درک می‌کرد، نه نسخه‌ای که پیاز داغش زیاد شده باشد. حال، به فصل سومی می‌رسیم که مشخص نیست می‌توان آن را دنباله فصل‌ اول دانست یا به عنوان یک اثر کاملا مجزا پذیرفت. در ادامه با نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why از ویجیاتو همراه باشید تا به این بپردازیم که چرا «سیزده دلیل برای اینکه» دیگر نمی‌تواند حتی نام خود را توجیه کند.

  • سازنده: برایان یورکی
  • بازیگران: دیلن مینت، آلیشا بو، کریستین ناوارو، دوین دروید، جاستین پرنتیس، برندن فلین، راس باتلر، مایلز هیزر، ان وینترز و کیت والش
  • شبکه پخش کننده: نتفلیکس

فصل اول 13Reasons Why با شیوه بیان صریحش جنجال‌های زیادی به پا کرد. به همین دلیل از فصل دوم، ابتدای قسمت اول شاهد جمعی از بازیگران اصلی هستیم که به بیننده در رابطه با تماشای اثر هشدار می‌دهند. در این فوتیج گفته می‌شود این شو به مواردی همچون تعارض جنسی، استعمال مواد مخدر و خودکشی می‌پردازد و با بیان مواردی درباره آن‌ها، سعی می‌کند بحث‌ها و صحبت‌هایی را آغاز کند. حال این صحبت‌ها می‌توانند در ابعاد وسیع رسانه‌ای باشند یا توسط بینندگان در جهت بهتر کردن احوال جامعه و مردم صورت بگیرند. در ادامه به مخاطبان گوشزد می‌شود اگر خودشان با چنین مسائلی سروکار دارند، این سریال ممکن است برای آن‌ها مناسب نباشد و ترجیحا با فرد بزرگسال و مورداعتماد به تماشای آن بنشینند. مگر این عنوان به مسائلی اشاره ندارد که نوجوانان با آن‌ها دست و پنجه نرم می‌کنند؟ آن وقت این اثر برای همان کسانی که باید دایره اصلی مخاطبان سری را تشکیل دهند، مناسب نیست؟ بنابراین سؤالی پیش می‌آید که صراحتا چه کسانی باید سیزده دلیل برای اینکه را ببینند؟ اگر جوابی برای این سؤال ندارید، نگران نباشید. چراکه خود نویسندگان هم با فصل سومی که ساختند ثابت کردند نمی‌دانند چه مسیری را طی می‌کنند.

کلیف‌هنگری که نویسندگان در پایان فصل دوم قرار داده بودند، بینندگان را منتظر سومین فصل نگه می‌داشت. البته، آن بینندگانی که توانسته بودند تا پایان، دومین فاز سری را تحمل کنند. بنابراین، پیش از اینکه به جدیدترین فصل این سریال برسیم، باید نگاهی به آثار پیشین سری نیز داشته باشیم و در این مقاله نیز سعی شده روند کنونی این اثر با راهبرد سابقش مقایسه شود.

فصل دوم مضمونی که به سریال برتری می‌بخشید را تا حد زیادی تغییر داد و شیوه خلاقانه داستانگویی فصل نخست را فراموش کرد. هر چند نویسندگان توانسته بودند به طوری مینیمال و حداقلی، ماهیت روایت را جمع‌وجور و بینندگان بیش‌تری را حفظ کنند، همچنان هیچ اثری از آن درامی نبود که افتتاحیه سری به شیوه‌ای متمایز ارائه داد. سؤالی که پس از پایان فصل دوم برای من ایجاد شد، این بود که فصل بعد می‌خواهد به چه چیزی بپردازد و چه مفهومی را به مخاطبش القا کند.

همانطور که پیش‌تر هم اشاره شد، نویسندگان توانستند پایانِ بخشی از ماجرا را باز بگذارند، اما همچنان جزء باز مانده کشش تعریف تقریبا ۱۳ ساعت دیگر از داستان را نداشت. اینجا بود که آن‌ها متوجه شدند مجبورند یکی از شخصیت‌های اصلی خود را فدا کنند. این فصل به یک سؤال بزرگ می‌پردازد: چه کسی «برایس واکر» را کشت؟ سپس سعی شده برایس واکر با بازی جاستین پرنتیس در فلش‌بک‌ها حضور پیدا کند و روند پردازشش در این سکانس‌ها دنبال می‌شود. «کِلِی جنسن» نیز با شخصیت تازه اضافه‌شده این فصل، یعنی «آنی آچولا» با انگیزه‌های متفاوت و عجیب‌وغریب خود به دنبال قاتل برایس هستند.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
فصل جدید 13Reasons Why در بخش داستانگویی، تقلید شکست‌خورده‌ای از نخستین فصلش محسوب می‌شود. در این فاز شاهد بازگشت راوی هستیم. این وظیفه بر دوش «آنی» است؛ دختری که چندین سال اخیر بارها دبیرستان خود را عوض کرده، اکنون در لیبرتی های به سر می‌برد و نمی‌تواند خودش را از هیایوی آن دور نگه دارد. به همین دلیل ما شاهد سه برهه زمانی هستیم. یکی از آن‌ها که مشخصا زمان حال است، دیگری قبل از مرگ برایس رخ می‌دهد و گوینده داستان ما که وظیفه او جلو بردن وقایع حال بوده، از آینده برای ما سخنرانی‌هایش را ارائه می‌دهد. برای مشخص شدن اختلافات این تایم‌لاین، تصویر هم سه روش مجزا را برای نمایش دادن روایت به کار گرفته. فلش‌بک‌های مربوط به گذشته با افکت اشباع رنگ همراه هستند و تمام صفحه نمایش را پوشش می‌دهند. از طرفی، زمان حال افکت سینمایی دارک‌تری به خود گرفته و فضای صفحه‌ نمایش را به طور کامل پر نمی‌کند.
گاهی اوقات هم کارگردان تصمیم می‌گیرد تا برای برقراری ارتباط بیش‌تر و درک بهتر بیننده، تصاویر آنی از آینده را به نمایش بگذارد که سیاه و سفید هستند. نکته جالبی که در مورد سکانس‌های آینده آنی وجود دارد، این است که با جلو رفتن داستان و نزدیک‌شدن به انتهای فصل، رنگ‌ها کم کم به چشم می‌آیند و در نهایت، زمانی که حال و آینده به هم پیوند می‌خورند، اختلاف تصویری نیز از بین می‌رود. این خلاقیت به کار گرفته شده یکی از معدود مواردی است که مزیت فصل سوم محسوب می‌شوند.

راوی داستان ما دیگر آن تأثیرگذاری مورد انتظار را ندارد و این اشکال دلایل مختلفی دارد. در فصل اول، هانا بیکر فقط راوی داستان نبود و در اصل فردی بود که بینش ما را کنترل می‌کرد. اگر او می‌خواست داستان برای چند دقیقه جایی متوقف شود، این کار انجام می‌شد. اگر او می‌خواست از برخی بخش‌ها سرسری بگذرد و بعضی نکات را نادیده بگیرد، ما نیز بالاجبار مجبور بودیم با او همراهی کنیم. درست است گاهی «کلی» با سرپیچی‌هایش باعث می‌شود هانا کنترل مطلقش را از دست بدهد، اما باز هم روایت داستان به تصمیمات کلیدی هانا مربوط می‌شد. در فصل سوم اما آنی نه‌تنها کنترلی روی داستان ندارد، بلکه داستان او را کنترل می‌کند. او فقط سعی کرده گوینده‌ای باشد که صرفا به تعریف ماجراهای در حال وقوع بپردازد، نه کسی که مالک داستان است.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
دومین مشکل به سخنان وی و مفاهیم آن‌ها مربوط است. این معضل مربوط به گریس سیف، بازیگر این نقش نیست و به نویسندگان برمی‌گردد. این شو مرتبا سعی دارد به مخاطب بگوید صحبت‌ها و جملات آنی بسیار مهم هستند و بدون آن‌ها درک بیننده خدشه‌دار می‌شود. درست همانند پادکستی که عنوانش «تحلیل‌های فلسفی جامعه نوجوانان» باشد و پیام‌هایش از نظر عمق بینش، نه‌تنها به آن نزدیک نشوند، بلکه گاهی خنده‌دار هم به نظر برسند. برای مثال با لحنی شگفت‌آور می‌گوید «همه‌چیز روی همه‌چیز تأثیر می‌گذارد» و توقع دارد متوجه نشوید که از چنین حقیقتی واضح‌تر پیدا نمی‌شود.
هم تکامل و هم قوس شخصیتی آنی خالی از اشکال نیست.

البته هم تکامل و هم قوس شخصیتی آنی نیز خالی از اشکال نیست. از زمانی که ما با روایت همراه می‌شویم، او تقریبا با همه دوستی نزدیکی تشکیل داده که برخی از آن‌ها قابل توجیه هستند. برای مثال او برایس را به این دلیل می‌شناسد که مادرش پرستار پدربزرگ برایس محسوب می‌شود و آن‌ها در خانه مهمان خانواده واکر زندگی می‌کنند. یا «جسیکا دیویس» را در راه انتخاب شدنش به عنوان رئیس شورای دانش‌آموزی همراهی کرده و به این دلیل آن‌ها بیش‌تر موارد حتی مسائل جنسی را نیز به اشتراک می‌گذارند. در جهت مخالف، داستان هرگز به ما نمی‌‌گوید آنی چه زمانی و چرا با «تونی پدیا» صمیمی شد. همچنین فضولی دائم و قهرمانانه (!) او بعد از مدتی آزاردهنده و بیش از حد می‌شود؛ به‌طوری که به شخصه حس می‌کنم گاهی سریال در مسیر ژانر جاسوسی قرار گرفته تا درام نوجوانانه. این مورد باعث شده حتی بیش‌تر نماهای قوسی خانه خانواده واکر در نهایت به او اشاره کنند که کنج اتاق به صورت یواشکی در حال مشاهده و ضبط اعمال افراد است.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
روند فصل سوم 13Reasons Why برای توجیه نامش این است که در هر قسمت با یک سرنخ دست‌وپنجه نرم می‌کنیم و این این چرخه آن‌قدر تکرار می‌شود و می‌شود که دیگر اشتیاق مخاطب برای دنبال کردن داستان از بین برود. فلش‌بک‌ها مورد دیگری هستند که در ابتدا شاید جالب به نظر برسند، اما با گذشت زمان گیج‌کننده و بی‌هدف پیش می‌روند. این فلش‌بک‌ها برای توجیه دانایی شخصیت‌های مختلف از موارد معینی استفاده می‌شوند. بنابراین نه‌تنها خودشان دارای مقدار زیادی از مکالمات و اطلاعات پخش و پلا هستند، در زمان حال با مکالمات و اطلاعات به‌هم‌ریخته بیش‌تری ادامه می‌یابند.

بگذارید با یک مثال این موضوع را شرح دهم. فرض کنید خرده کاغذهایی روی زمین پخش شده باشند و هر کدام از آن‌ها در انتهای یک نخ بلند قرار دارند. شما با دنبال کردن آن نخ بلند به شیوه‌ای بدون هیجان و انگیزه، کاغذ مد نظر را پیدا می‌کنید. سپس وقتی آن را برمی‌دارید متوجه می‌شوید روی آن‌ها چند پاراگراف متن نوشته شده که باز هم حوصله‌سربر و بدون افت‌وخیز است. در نهایت هم گفته شده به فلان مکان بروید و با بی‌میلی اطلاعات پخش دیگری را به‌دست بیاورید. این بازی درست در فصل سوم سیزده دلیل برای اینکه بارها و بارها انجام می‌شود. به همین دلیل، داستان تبدیل به‌ چرخه‌ای از سؤالاتی مانند «فکر می‌کنی فلانی این کار را انجام داده؟» یا «واقعا فکر می‌کنی او توانایی انجام چنین کاری را دارد؟» تبدیل شده.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
این فلش‌بک‌ها حتی باعث طولانی‌تر شدن داستان هم شده‌اند که نه‌تنها روی پرسپکتیو مخاطب تأثیر گذاشته، بلکه باعث شده بازیگران هم نتوانند به خوبی از پس ایفای نقش شخصیت‌هایشان بر بیایند. در اصل هنوز هم سعی شده موارد جنجالی مطرح شوند، اما با طولانی بودن روند معرفی و پردازششان، پیام روایت دیگر آن تأثیرگذاری الزامی را ندارد. بازیگران هم که در صدد ایجاد واقعیتی باورپذیر برمی‌آیند، نمی‌توانند آن را پیدا کنند و در نتیجه، طولانی بودن پلات بیش‌ترین صدمه فنی را به بازیگران زده. نکته جالب‌ توجه دیگر این است که حتی نام قسمت‌ها هم بسیار بلند و ناهمخوان است.

رستگاری تعریف‌نشده

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
فصل سوم 13Reasons Why بیش از هر چیزی، درباره مفهوم رستگاری است و سعی می‌کند این پیام را از طریق دو شخصیت خود، یعنی برایس و تایلر به مخاطبش برساند. برایس در دو فصل قبلی به عنوان یک متجاوز سریالی معرفی شده بود که نه‌تنها رحمی ندارد، بلکه با ثروت خانواده‌اش می‌تواند منتظر عواقب بد اعمال خود نیز نماند. تایلر در فصل اول به عنوان یکی از دلایل خودکشی هانا بیکر معرفی شد و با مسیری که طی کرد، تحولات عظیمی را به خود دیده بود. این تحولات باعث شدند او روند جدیدی را تجربه کند و چندین بخش داستانی را به خود اختصاص دهد. مشکل بزرگ این است که نقش او در پیشبرد داستان به اندازه ساب‌پلات بود و هرگز در حدی وارد داستان اصلی نشد که بتواند آن را جلو ببرد. در فصل سوم او یکی از ستون‌هایی داستانی معرفی شده و قسمت بزرگی از ماجراها به او مربوط است. مخاطبان هم هرگز آن طور که نویسندگان مد نظر داشته‌اند با او همذات‌پنداری نمی‌کنند و این بخش از ماجرا اشکالات متعددی را به خود می‌بیند.
حتی با اینکه اتفاق فصل دوم با محوریت او از نظر بار تراژیک مفاهیمی زیادی را در خود جا داده بود، پتانسیل آن با تصمیم غلطی که رفته شده هدر رفته.

البته برایس هم پتانسیل‌های هدر رفته زیادی دارد. این فصل به این موضوع اشاره دارد که گاهی جامعه نمی‌گذارد افراد بد تغییر کنند و رو به بهبود پیش بروند. برایس متوجه عمق فاجعه شده و سعی دارد تا جای ممکن اعمال آزاردهنده‌اش را جبران کند. او سعی می‌کند در روابطش پیشرفتی داشته باشد و در نهایت دوستی مسالمت‌آمیز و آشتی‌جویانه تشکیل دهد. اما مدام تلاش‌هایش شکست می‌خورد و رو به افسردگی پیش می‌رود. این به بن‌بست‌خوردن‌ها یکی دیگر از مواردی هستند که سریال به خوبی نمایان کرده. اما تضاد ایجاد شده با فصل‌های پیشین به صورت خلاصه خوب از آب درنیامده. کم و زیاد شدن این تضاد باعث می‌شود مخاطب گیج بماند و نفهمد در نهایت تصمیم برایس چه بوده. سپس، این حرکت رو به تغییر در یک صحنه کنار گذاشته می‌شود که در بخش دارای اسپویل مقاله به آن پرداخته خواهد شد.

مادر برایس یکی از پردازش‌شده‌ترین شخصیت‌های فصل سوم به شمار می‌رود و بیش‌تر سکانس‌هایش معنادار و باهدف هستند. به همین دلیل، شاید تنها شخصیتی باشد که بیننده از نظر فکری، کاملا آگاهانه او را دنبال می‌کند. گذشته او کاملا مشخص و تأثیرگذار است، به‌گونه‌ای که تمام روابط خانه واکرها درک می‌شوند و می‌توان افکار پشت آن‌ها را دید.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
لحن روایی این فصل، به شخصیت اصلی داستان، یعنی کلی هم آسیب زده.

بعد از همه این شخصیت‌ها، به مهم‌ترین فرد یعنی کلی می‌رسیم. کلی ستاره داستان به شمار می‌رود و فصل سوم هم بیش‌تر ماجرا را با تمرکز روی او تعریف می‌کند. اما موضوع اینجاست که به غیر از اسکرین‌تایم زیاد وی، خبری از پردازش‌های به‌جا و پیش‌رونده نیست. به همین دلیل، پس از دیگر شخصیت‌ها به آن می‌پردازم. در فصل دوم، با شخصی طرف بودیم که قصد داشت مرگ هانا بیکر را هضم کند، با آن کنار بیاید و در نهایت به زندگی خود ادامه دهد. در فصل سوم، کلی نقش قهرمانی را بازی می‌کند که شعارش کمک به دیگران محسوب می‌شود، اما در عمل به فکر ارضای کنجکاوی خود است. برای مثال در صحنه‌ای که کلی از راز غمگین و احساسی تونی باخبر می‌شود، به جای دلداری و صحبت درباره احوال او، می‌خواهد سریعا به قتل برایس بپردازد و تحقیقات را ادامه دهد. درست است که ویژگی کنجکاوی بخشی از خصوصیات وی بوده، اما در این فصل به‌قدری بیش از اندازه نشان داده شده که گاهی کلافه‌کننده و بی‌معنی به نظر می‌رسد.

از طرفی، او که در دو فصل اول اعتماد خودش را نسبت به پلیس، مقامات قانونی و مشاوران از دست داده، سعی می‌کند مأموری خودخوانده باشد. این مأمور خودخوانده بودن قبلا هم در سریال دیده شده بود، اما هرگز به این اندازه بُلد نبود و موجب نمی‌شد برخی استدلال‌های پایه‌ای، مسخره و بدون منطقِ درستِ پشتیبان به نظر برسند. تلاش او برای بقا هم با عقل جور در نمی‌آید و اصلا با شخصیت‌پردازی‌های پیشین او همخوانی ندارد.

فصل سوم 13Reasons Why سعی می‌کند تحلیل‌های جدیدی از خودکشی هانا را به بیننده‌اش ارائه دهد. این تحلیل جدید، درک قبلی را عوض می‌کند و سعی می‌کند نور قبلا دیده نشده‌ای را به ماجرای فصل اول بتاباند. اما نه تنها به نفع سریال پیش نمی‌رود، بلکه به ضرر آن تمام می‌شود. نویسندگان سعی می‌کنند فلسفه‌ای را به یک دلیل واحد برسانند که درکش برای هر فرد متفاوت است.

چند پاراگراف بعدی بخش‌هایی از داستان این فصل را اسپویل می‌کنند.

پایان‌بندی فصل سوم 13Reasons Why با اختلاف یکی از بدترین اندینگ‌هایی است که در سریالی تلویزیونی به نمایش درآمده. «مانت‌گامری دلاکروز» با بازی «تیموتی گرانادروس» به عنوان قاتل برایس واکر شناخته می‌شود، در حالی که او هیچ‌ دخالتی در این زمینه نکرده. داستان از این قرار است که تایلر، بالاخره برای تعارض جنسی از او شکایت می‌کند و او را به زندان می‌فرستد. سپس صبح روزی که آنی برای ملاقات با پلیس قرار دارد، مانتی در زندان کشته می‌شود. به همین دلیل، آنی تصمیم می‌گیرد او را به عنوان قاتل به پلیس معرفی کند. قاتل واقعی، «الکس استندال»، پسر یکی از نیروهای پلیس بوده. بنابراین، وقتی پدر الکس متوجه می‌شود او قاتل برایس است، سعی می‌کند با انگیزه‌های مخالف او را دور از ماجرا نگه دارد.

این منطق غلط پایه‌گذار قسمت آخر حدودا ۷۰ دقیقه‌ای فصل آخر است. دلیل الکس برای کشتن برایس نیز احمقانه به نظر می‌رسد. «زک» در دعوایی با برایس، زانوی خود را می‌شکند و آینده ورزشی خود را از دست می‌دهد. به همین دلیل، در بندر مجددا با برایس درگیر می‌شود، یک پا و دو دست او را می‌شکند و او را آن‌جا رها می‌کند. برایس همان شب با جسیکا قرار ملاقات داشته و به او گفته بوده برای داشتن احساس امنیت، فرد دیگری را با خودش بیاورد. جسیکا نیز الکس را همراه خود آورده بوده. برایس در این دیدار، نوار حاوی عذرخواهی خودش را به او می‌دهد و از الکس می‌خواهد که به او کمک کند. وقتی الکس او را بلند می‌کند، شاهد یکی از عجیب‌ترین اشکالات این فصل هستیم.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
برایس، زک را تهدید می‌کند و تمام چیزی که داستان سعی بر تعریف داشت را زیر پا می‌گذارد. نویسندگان دوازده قسمت او را در مسیر تحول به خوبی نشان می‌دهند، سپس یک لحظه او را شیطان دو فصل پیش می‌کنند و بعد از آن ماجرا همچنان می‌خواهند بهبودیافتنش را روایت کنند. این کار فقط و فقط برای توجیه عمل الکس و در نهایت پدر وی برای حمایت از او صورت گرفت و هیچ مقصود دیگری ندارد. اگر مقصودش این باشد که برایس نمی‌توانست تغییر کند، پس چرا طی فصل نسخه در حال پیشرفت او نشان داده شد.

مشکل بعدی این است که سریال سعی می‌کند مجرم شناختن یک آدم بی‌گناه را خوب جلوه دهد. بله، مانتی فرد بسیار شروری بود و یکی از آنتاگونیست‌های داستان به شمار می‌رفت، اما هرگز مرتکب قتل برایس نشد. در حقیقت، او شاهدی هم دارد که در زمان قتل حتی نزدیک محل وقوع جرم هم نبوده، اما به این دلیل که مرده و نمی‌تواند از خودش دفاع کند، باید تمام تقصیرها را گردن او انداخت؟ این استدلال غلط کاملا در تضاد با هدف (قبلی؟) سریال قرار دارد که افشای حقیقت بود. این ضعفی است که نمی‌توان هرگز از کارنامه نویسندگان پاک کرد.

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
نکته دیگری که در پردازش جدید برایس نهفته، دلسوزی غلطی است که روی تأکید هم می‌شود. مثلا وقتی او متوجه می‌شود «جاستین» مجددا از هروئین استفاده می‌کند، به او قرصی از مشتقات تریاک می‌دهد. چرا او را وادار به ترک نمی‌کند؟ یعنی واقعا استفاده از یک مواد مخدر صنعتی به جای یک مواد مخدر خیابانی راه حل خوبی است؟ من که این‌طور فکر نمی‌کنم. از طرفی علت قتل برایس هم مدام تغییر می‌کند. صبح تیر خورده، شب کتک خورده و در آخر به علت غرق‌شدگی جان خود را از دست داده. لابد فصل بعد زنده می‌شود!

فیلمبرداری این فصل یکی از آن ابعادی است که توانسته در سطح خوبی باقی بماند، اما اشکالاتی نیز دارد. برای مثال در صحنه سقط جنین «کلویی»، از نمای کلوزآپی استفاده شده که نه تنها طولانی است، بلکه با بازیگری بد «ان وینترز» همراه شده. همچنین نماهای جلسات روانشناسی نیز بیانگر احساسات کامل شخصیت‌ها نیستند و بیش‌تر نیم‌رخ بازیگران را به تصویر کشیده‌اند. هرچند این موضوع می‌تواند این معنا را داشته باشد که شخصیت‌ها بخشی از خود را مخفی کرده‌اند. البته درک این موضوع برای بینندگان سخت به نظر می‌رسد. صحنه‌های خشونت‌آمیز فصل سوم بسیار محدود شده‌اند که تصمیم درستی به شمار می‌رود.

پیش‌تر هم به عملکرد خوب مادر برایس اشاره شد. شاید صحنه رویایی او با مادر هانا یکی از بهترین سکانس‌های این فصل باشد. این صحنه از نظر احساسی، فوق‌العاده به نظر می‌رسد و نورپردازی خوبی آن را همراهی کرده.

پایان اسپویل

تصمیمات غلطی که دیگر جبران نمی‌شوند

نقد فصل سوم سریال 13Reasons Why
سریال 13Reasons Why نمونه بارزی از عناوینی است که ساخت دنباله آن‌ها توجیه داستانی ندارند و به دلیل موفقیتی که افتتاحیه به همراه داشته، شورانرها احساس می‌کنند می‌توان آن را ادامه داد. این تصمیم برای 13Reasons Why به عنوان حکم مرگ سری درآمده و انتشار فصل سوم، همان مهر تأییدی است که مدت‌هاست منتظرش هستیم. جوی که از تین دراما به Soap Opera نزدیک شده، درست همان سرنوشتی است که باعث شده جدیدترین دنباله این فرنچایز از نظر مفاهیم داستانی، نزدیک فصل نخستش هم نشود. این فصل فقط مراسم ختم برایس واکر را در خود جا نداده، بلکه کل آن مراسم ختم بی‌شکوهی برای سریال سیزده دلیل برای اینکه محسوب می‌شود.
دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (35 مورد)
  • سوفیا
    سوفیا | ۲۰ آذر ۱۳۹۹

    مانتی تو این فیلم کراشم بود??

  • Shahab
    Shahab | ۲۰ مهر ۱۳۹۹

    فصل 3 واقعأ پایان بندی ضعیفی داشت این الکس استاندال هم بازیش خیلی رو مخه? به شخصه دلم نمیخواست که برایس به دست این شخصیت کشته بشه، و حدسش برام غیر قابل پیش‌بینی بود. هر چند اوایل فصل 3 فکر میکردم که برایس به دست مانتی کشته شده نه الکس، از نظر من واقعا پایان بندیش افتضاح بود. جا داره اینم بگم موسیقی متن بی‌نظیری داشت مخصوصا ترک ‌‌Funeral از Eskmo l که مرتبط با شخصیت برایس واکر بود یه جا تو قسمت 6 بودکه زک و مادرش تو مراسم یادبود برایس صحبت میکردن. آهنگش یه جور غم خاصی داره

  • M.r
    M.r | ۳۱ مرداد ۱۳۹۹

    شاید درست ترین نقدی که این سریال به خودش دیده همین بود،بنظر من دلیل نمیشه وقتی از یه سریال خوشمون بیاد تقص های بزرگی که تو چشممون میره رو نادیده بگیریم،بله منم یکی از طرفداران این سریال دوستداشتنی بودم ولی واقعا فصل سه اونطوری که باید نوشته نشده بود من اخرم نفهمیدم تکلیف اون سوراخ داخل سر برایس واکر چیشد همونطور که دیدیم اون که با غرق شدن تو رودخونه مرد!و چرا نویسنده از راه کلیشه ای کشتن ادم بده سریال استفاده کرد؟میتونست با زنده نگه داشتنش خودشو به چالش بکشه به هرحال یکبار دیدنش اصلا ضرری نداره ولی این سریال با یه داستان خیلی قوی شروع شد ولی فصل سه از خجالت دو فصل قبل دراومد حتی فصل دو!

  • بدون نام تا ابد
    بدون نام تا ابد | ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

    کل ماجرا از این قراره: فیلم دو تا قربانی داشت اول هانا بیکر ک وقتی بهش تجاوز شد احساس تنهایی کرد و وقتی از جامعه کمک خواست جامعه دستشو نگرفت و قربانی دوم برایس واکر بود ک بعد کارای بدش احساس پشیمونی مطلق کرد و تازه فهمید چه گندی زده و خواست کاراشو جبران کنه و به انسانیت برگرده ک جامعه باز دستشو نگرفت...
    در واقع ما همه قربانی جامعه بی فرهنگ و آدمای مغز فندقی هستیم ک نه دست بی گناهه میگیره برای حقش و نه دست گناه کار رو ک میخواد توبه کنه و به اشتباهاتش پی برده دوستان ازتون میخوام مواظب دوربریاتون باشید تا یه هانا بیکر یا رومینا اشرفی دیگه قربانی نکنیم رومینا و هانا دو تا از قربانی های فرهنگ غلط جامعن لطفاً هوای عزیزانتو بیشتر داشته باشین...

  • Yoyo
    Yoyo | ۱۶ خرداد ۱۳۹۹

    سلام دوستام میشه واس من اسپویل کنین که توی فصل دو و سه هانا بیکر حضور داره مثل فصل اول یا نه؟! خواهشا توضبح بدین؛

    • ممد
      ممد | ۲۰ خرداد ۱۳۹۹

      فقط فصل دو حضور داره بهت پیشنهاد میکنم همشو ببینی اگر چه هیچ فصلی مثل اول نمیشه

    • Yegane
      Yegane | ۷ تیر ۱۳۹۹

      توی فصل دو یه سری سکانس داره که تو ذهن کلی انجام میشه اونجا هانا هست ولی تو فصل سه کاملا حرف شده

  • Samirexell
    Samirexell | ۲۸ فروردین ۱۳۹۹

    دوستان نظرم اسپویل داره اگه سریالو کامل ندیدید نخونید :


    ببینید من شخصا از هر سه فصل سریال خوشم اومد چون افرادی مثل مانتی که منتظر بودن آزار بدن بقیه افراد مدرسه رو میدیدم تو مدرسه خودم.(حالا کاری ندارم چرا این کارو میکردن.) ببینید برایس تا آخرین لحظه دادگاه از کاری که کرده بود پشیمون نشده بود بعد خیلی راحت کل شخصیتش عوض میشه؟بعد درمورد اون نواری که ضبط کرده بود،داخل نوار کلی احساس پشیمونی کرد بعد تو مسابقه که دعوا شد همه چیزو گذاشت کنار و پای زک رو شکوند.شخصیت آنی مذخرف ترین و بی معنی ترین شخصیتی بوده که میتونست وارد سریال بشه.یه شخصیت فضول و دروغگو و بی منطق که به حرف هیچکس گوش نمیده.نبودن هانا تاثیر زیادی روی سریال داشت و این سوالو تو ذهن همه آورد که با مرگ برایس همه هانارو فراموش کردن؟شاید از نظر من مانتی حقش بود که بمیره چون اگه نمیمرد از کاراش پشیمون نشده بود و زندگی چندین نفر دیگه مثل تایلر رو هم ممکن بود خراب کنه.
    در کل سریال خیلی جذابی بود و داستانی داشت که داخل زندگی خیلی افراد ممکنه واقعیت داشته باشه.من به شخصه منتظر فصل چهارمش هستم.خیلی ممنون که تا اینجا خوندید.

    • Yegane
      Yegane | ۷ تیر ۱۳۹۹

      دقیقا من هم با وجود انی خیلی مشکل دارم ولی به شدت سریال جذابه و همچنان جذابیتشو تو فصل سه حفظ کرده مدام ذهن رو درگیر میکنه که بالاخره کی قاتل بودع

  • رها
    رها | ۲۷ فروردین ۱۳۹۹

    من به تازگی دیدم سریال رو و چند تا نکته میتونم بگم در بارش
    فصل سه گویی تنها برای جواب اعتراضات زیاد به سریال برای خود سر بودن نوجوانان و خشونت بری که توی فصلهای قبل بود ساخته شده بود
    صحنه های که میخواست چیزی به مخاطب نوجوان یاد بده کاملا ساختگی و تصنعی بود.... یکی از بزرگترین عامل موفقیت سریال بازیگرای خوبش بودن که تو فصل سه به بدترین شکل ازشون بازی گرفته شد.. شخصیت ها ی الکس جاستین.. حتی کلی نخ نما و بی در پیکر بودند
    شخصیت اروم و اخلاقی کلی تبدیل به یک ادم مشکوک شده بود که برای رسیدن به حقیقت حتی به کوچکترین اخلاقیات ( سرک نکشیدن تو وسایل بقیه وقتی اونا اطلاعی ندارن) اعتنایی نداشت!!!
    و شخصیت انی... نمیدونم چه طور توصیفش کنم ولی دقیقا قسمت ۵ این ادم تمام جذابیتی که متیونست برای مخاطب داشته باشه رو برای من از دست داد... ادمی فضول و بی منطق که به هیچ حایگاهش در سریال مشخص نبود!!
    تنها جذابیتی که ۱۳ دلیل... میتونه برای مخاطب داشته باشه دوستی به نسبت صمیمی و پاک چند نوجوانه و سریال تو فصل سه به جد روی این تاکید داشت که نمیشه هیچ وقت به هیچ کس اعتماد کرد!!!!

  • نگارین
    نگارین | ۲۵ فروردین ۱۳۹۹

    والا من شنیدم فصل سومش اومده با شوق وذوق توی نت سرچش کردم و اومدم ببینمش که یهو این نقد رو دیدم........ خلاصه کنم براتون که دیگه نمی خوام ببینمش .... خدایییش نقد خشنی بود و خیلی دیگه روی نقاط منفی کلیک کرده بود هرچند که من هنوز فصل سه رو ندیدم پس نمی تونم قضاوت کنم ...ولی خداییش خودمونیمااااااا فکر نمی کنید خودتون هم دارین به خشونت شخصیتای داستان می رسید ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

    • مهرشاد مرادزاده
      مهرشاد مرادزاده | ۲۵ فروردین ۱۳۹۹

      سلام دوست عزیز. ممنون از کامنتت.
      ببین چقدر غیرقابل تحمل بود که به این وضعیت رسیدم:)

    • Yegane
      Yegane | ۷ تیر ۱۳۹۹

      عزیزم نقد ب شدت تند و یه جاهاییش چرته حتما ببین ذهنتو با خوندم این نقد درگیر نکن همچنان جذابه

  • Saeed
    Saeed | ۷ اسفند ۱۳۹۸

    درصد بالایی از نقد شما مورد پذیرش من هم هست‌.
    اما در مورد شرح داستان و بی ربط بودن فصل ها و ایراداتی که از دیدگاه ما به داستان وارد میشه میتونه به خاطر تفاوت فرهنگ ما با فرهنگ جامعه ای که نویسنده براش روایت رو طراحی کرده هم باشه.
    ما فقط در تابع جوامع نظر دادیم.
    با تمام ایرادات به نظر من جنبه های اموزشی خوبی در هر فصل مطرح شده.

  • کریم
    کریم | ۱۵ آبان ۱۳۹۸

    فصل چهارم سریال تمدید شده در واقع من فکر میکنم علت مرگ برایس الکس نبوده برایس طبق قانون خاص نویسندگان خودش رو به خشکی رسونده و زنده بوده ولی اونجا احتمالا یکی با چکش یا هر چیز دیگری زده تو سرش و این همون سوراخ پشت سر برایس بوده ک چند بار تو سریال اشاره بش شده ی جورایی میتونم بگم کار کلویی یا پدرش یا دوست پسر تونی بوده من بیشتر ب اینا مشکوکم در ضمن اشکال اصلی که ب سریال وارده پلیس رو خیلی ساده نشون دادن در واقع تو این جور موارد کاراگاه پرونده رو دنبال میکنه ن کلانتر اینقد مسخره ک کلاتتر تازه بعد سیزده قسمت گوشی کلی رو گرفته و ب خاط پیام تهدید امیز کلی شمع پلیسیش فهمیده بدون چون چرا کلی قاتله اینو میتونست تو همون روز اول قتل بفهمه همینقد آبکی

  • Shivvaa
    Shivvaa | ۶ آبان ۱۳۹۸

    بالاخره اون سوراخ توی سرِ برایس بر اثر چی بود؟ اصلا معلوم نشد که!

  • Reza.h.k
    Reza.h.k | ۳۰ مهر ۱۳۹۸

    من در کل از هر ۳ فصل خوشم اومدش...ولی فصل ۲ از همه بهتر بودش از نظر من

  • Ǥøđ ɨs ĐɇȺđ :)
    Ǥøđ ɨs ĐɇȺđ :) | ۹ مهر ۱۳۹۸

    سلام دوستان.
    اول کار یه تشکر کنم از سایت خوب ویجیاتو بابت این نقد عالی.
    بعدش یه نقدم از خود ادمین کنم که به نظرم در کنار تمام نکات منفی که گفت به نظرم ارزش داشت نکات مثبت بیشتری هم اضافه کنه.(در ادامه یکی دو مورد مثال میزنم)
    در اینکه سریال از فصل یک به بعد بخصوص داخل فصل دو جذابیت نداشت شکی نیست.اما بخوام مثبت حرف بزنم به نظرم بازم فصل سوم یکم جذاب تر فصل دوم بود.(اما بی ربط تر!)
    به نظرم این فصل درباره بازگشت یک فرد گناهکار به جامعه رو به خوبی نشون داده بود.من که صدرصد قبول داشتم واقعا همینطوره.
    یکی از نکات مثبت داستان که من رو وادار کرد فصل سوم رو ببینم(بعد افتضاح فصل دوم) روابط برادری جاستین و کلی بود که واقعا فوقالعاده بود.(آدمهای زیادی تو جامعه وجود دارن داخل جامعه مثل جاستین که به خاطر مشکلات زیاد باعث میشه تبدیل به بزرگترین سارقان و جنایتکاران بشن در صورتی که که اگه تو یه خانواده خوب بزرگ میشدن تبدیل به یکی از بهترین و مهربون ترین آدم ها میشدن)
    یکی دیگه از ویژگی های مثبت فصل سوم هم باز کردن زندگی تونی پدیا(یکی از مرموزترین شخصیت های فصل اول و دوم سریال)بود به نظرم که واقعا جالب ب

  • نگار
    نگار | ۵ مهر ۱۳۹۸

    فصل سوم چیزی فراتر از افتضاح بود.. جالبش اینه قرار بود برایس بدمن ماجرا باشه، ولی با تموم شدن فصل سه من یه مشت آشغال آدم کش، دروغگو و فاسد رو دیدم که اصرار داشتن بگم برایس آدم بده است، در حالی که خودشون هزاران گند و کثافت به بار آورده بودن.
    آنی یکی از نچسبترین شخصیت های داستان بود، یه دختر فضول و عقده ای که سرش تو هزار ماجرا بود که اصولا بهش ربطی نداشت. کسی به خودش زحمت داد بفهمه چطور این هنوز از راه نرسیده با همه گروه در این حد صمیمی شده؟
    حالا میرسیم به پایان فراتر از افتضاح: دو نفر از نفر سوم به دلیل کاری نفرت داشتن، اون دو نفر ایستادن و مرگ نفر سوم رو تماشا کردن و بعد خیلی راحت رفتن سر زندگیشون و تازه گناه خودشونو انداختن گردن یه شخصیت بدبخت دیگه که خودش قربانی خشونت خانگی بود...واقعا نویسنده خجالت نکشیده با این سناریوی کشکی که سرهم کرده؟؟ در پایان فصل سوم، من فقط یه قهرمان دیدم: برایس واکر، شخصیتی که با خودش مواجه شد و شروع کرد به تغییر کردن و یه مشت آدم مزخرف که فقط جانماز آب میکشیدن و دست آخر در یه چیز مشترک بودن: آگاهی از یک قتل و پاک کردن صورت مسئله به مسخره ترین شکل ممکن

  • هانا بیکر خدابیامرز
    هانا بیکر خدابیامرز | ۳۱ شهریور ۱۳۹۸

    نقد کاملا منصفانه و درستی بود. ممنون از ویجیاتو و منتقد خوبمون.

    • مهرشاد مرادزاده
      مهرشاد مرادزاده | ۵ مهر ۱۳۹۸

      ممنون دوست عزیز که وقت گذاشتی.

  • negimhcf1
    negimhcf1 | ۲۹ شهریور ۱۳۹۸

    من نظر من فصل دومش هم اضافه بود کلا داستان یچی دیگه بود.از طرفی فصل سوم اصلا قضیه یه چی دیگه است بنابر این نمیتونه ادامه فصل دوم باشه.ربطی ندارن.می خواستن یه کاری بزن میتونستن همین داستان و با یه عنوان و یخورده تغییر بسازن والا .حالا فصل چهارمی اگه در کار باشه دیگه چ عاشوراییی میشه.ولی بشخصه دوست داشتم این فیلم وفصل چهارشم اگه اگه اگه بیاد می بینم

  • جیکوب
    جیکوب | ۲۵ شهریور ۱۳۹۸

    شماهیچ درکی‌از واقعیت‌های زندگی‌وحرف‌های این سریال ندارید.چون چیزی رو درک نمی کنیددلیل نمیشه‌درست نباشه.بله به لحاظ‌روانشناسی‌کسی ک این وقایع رو درک کرده ممکنه بعد از دیدنش مقلوب یاافسرده بشه و دست به‌کاریا کارهایی بزنه ک نباید...درثانی ضرب المثل معروفی هست ک میگه قبل از اینکه در مورد طرز راه رفتن کسی قضاوت کنی اول با کفشاش راه برو...شخصیت ها همونی بودن ک باید میشدن ویادرست این بودک‌بشوند.من نقد تونو تا آخر نخوندم چرا ک حس کردم بی انصافیه محضه .طرفدار دو آتیشه این فیلمم نیستم ولی ی مقایسه با فیلمای آبکی دیگه درحواشی این موضوعات نشون میده این فیلم همون طوری است ک باید باشه شما انتضار داشتید فضای فصل ۲ بعد از اتفاقات فصل ۱و افشاگری ها و محاکمه و ...چطور پیش بره؟یا بی عدالتی در فصل ۲ چگونه در فصل ۳ پاسخ داده بشه و یا شخصی ک گناهش برای همه آشکار شده و هیچ کس کار اونو تایید نمیکنه و به قولی تشت رسوایی اش افتاده ، متوجه اشتباهاتش شده‌و میخواد جبران کنه.البته‌هیچکس کامل وعالی نیست و تغییر هم یک شبه نمیشه.اما مثبت ترین نکته این فیلم اظهار تاسف برایس حین حالتی دریوگا بودک‌سجده‌را تداعی‌میکرد.

    • مهرشاد مرادزاده
      مهرشاد مرادزاده | ۲۵ شهریور ۱۳۹۸

      سلام دوست عزیز.
      در مورد بخش اول نظرت این رو بگم که ما هممون با دیدن، خوندن یا تجربه یک اثر سعی می‌کنیم برداشت خودمون رو ازش داشته باشیم و قطعا برداشت هر فرد متفاوته. اما موضوع اینه که اون درک ما قطعا پیش‌زمینه‌ای داره و در نقد هم به این اشاره کردم که سریال اون مسیرش رو گم کرده و داره اون پیش زمینه رو نادیده می‌گیره.
      در مورد بخش‌هایی دیگه‌ای هم که گفتی اگه کامل نقد رو می‌خوندی پاسخشون رو می‌گرفتی. ضمنا، من فردی نیستم که بخوام داستان بنویسم و فیلمنامه فصل‌های مختلف رو مشخص کنم.
      در مورد آخرین جملت هم به فرض این موضوع از عمد و توسط نویسنده‌ها و کارگردان به همین معنی که اشاره کردی، خلق شده؛ اما واقعا یک صحنه باعث می‌شه تمامی ضعف‌های پرورش یک شخصیت رو نادیده بگیریم و ازش به عنوان «مثبت‌ترین نکته» اثر یاد کنیم؟
      پ.ن: در آخر هم بگم به شخصه از فصل اول لذت بردم و قطعا اگه این فصل هم خوب بود، خود من بیش‌ترین لذت رو می‌بردم.

  • Sepehr
    Sepehr | ۲۱ شهریور ۱۳۹۸

    فصل سه از لحاظ فنی کم نقص و فیلمنامه بهتری نسبت به فصل دو داشت اما چیزی که سه فصله داره مداوم تکرار میشه،راوی گویی داستان سریال از دید یه شخص و فلش بک زدن به گذشته است

    از طرف دیگه بالارفتن سن بازیگران سریال،باورپذیری کاراکترا رو سخت کرده.
    مثلا *راس باتلر*بازیگر زک دمپسی امسال وارد 30 سالگی شده و بازی کردن نقش نوجوان 18 ساله هم برای خودش و هم برای بیننده عجیب به نظر میاد!وقتی همین بازیگر توی فیلم ابرقهرمانی شازم نقش بزرگسالی یک نوجوان 16 ساله رو داره(بقیه هم بالای24سال هستن)

    سازندگان سریال هم اصرار روی ساخته شدن 13 قسمت داشتن درحالیکه اگه به تجربشون به فصل دو نگاه میکردن شاید بهتر بود که این فصل رو با قسمت های کمتری تموم میکردن و ادای احترام به عنوان 13 دلیل رو فراموش میکردن

    مورد دیگه اینه که مواجه شدن با اینهمه مشکل تو سه سال اونم فقط برادانش آموز دبیرستانی چیز غیرعادیه کلی جنسن شخصیت اصلی فقط با 18 سال سن دو عشق سابقشو از دست داده،با یه فرد مسلح روبرو شده، و دوباره عاشق یه دختر دیگه میشه ولی تو واقعیت یافتن همچنین پسری حتی تو جامعه آمریکا غیر ممکنه

  • elly
    elly | ۲۰ شهریور ۱۳۹۸

    من فصل سه رو دوست داشتم البته كه وقتي فضاي يك سريال رو دوست داري بالاخره دنبالش ميكني عليرغم نقدهاي منفي ، اما قسمت آخر رو دو بار ديدم و برام سواله كه اولا قضيه شكليك به سر و گلوله چي بود؟ و اون خفگي در آب چي پس؟
    و واقعا بيخودي بود مرگش اونم به طرزي كه الكس هلش داد تو آب!
    و اينكه اگه يكي ديگه هم كشته بودش بازم پدر الكس چنين كاري ميكرد؟
    و خب صداقت و بها دادن به حقيقت چي پس ؟ اينهمه فرياد سر اينكه مرده ها هم سزاوار حقيقتن و در آخر..
    هرچند به مظرم برايس و مانتي با اون حجم از شرارت و آسيب زدن به ديگران قطعا سزاوار عذابي بودن اما ميشد خيلي شسته رفته تر و كم اشكال تر و درست و حسابي باشه درسي كه دنيا بهشون ميده ..
    و قبول دارم اون قسمت از نقد رو كه هرچي سعي ميكني برايس رو درك كني و اميد داشته باشي ميشد تغيير كنه اون چهره اي كه قبل از غرق شدن از خودش نشون ميده واقعا تاسف باره .. و همه چي رو خراب ميكنه دوباره ميل به خشونت داره ميل به آزار رسوندن داره و ..

    • حسین
      حسین | ۸ آبان ۱۳۹۸

      میل خشونت چی زدن ترکوندنش هرکی باشه عصبانی میشه

  • محمدرضا
    محمدرضا | ۱۸ شهریور ۱۳۹۸

    اتفاقا به نظر من ساخت این فصل الزامی بود . فصل دوم سریال اونقدر بد بود که نمیتونست پایان سریال باشه . این فصل با همه نواقصی که داشت بخصوص پایان بندی بدش به مراتب بهتر از فصل دوم بود . حال و هوای سریال دوباره مثل فصل اول شده بود و حس و حال واقعی تری به خودش گرفته بود و تنها مشکلش این بود که شخصیت ها بعضی وقت ها با دلایل خیلی پیش پا افتاده ای سعی داشتن که بقیه رو قاتل نشون بدن .

  • sajjadbsh
    sajjadbsh | ۱۷ شهریور ۱۳۹۸

    بابا ولش کنین. بعد فصل یک حتی دیگه ارزش بحث کردنم نداره

  • Yoones
    Yoones | ۱۷ شهریور ۱۳۹۸

    این سریالو دوست دارم چون باعث میشد خودمو جای شخصیتای اون بزارم و خیلی از مواقع حس میکردم که منم همچین تجربه ای داشتم به نظرم یکی از مهمترین نکته های سریال حداقل تو این فصل این بود که بازماندگان تجاوز باید گوشه گیری رو کنار بزارن اونا قربانی تجاوز نیستند و لازم به سرزنش هم نیستند مطمئنم اینو به خیلیا که از این موضوع رنج میبرن نشون داد که میتونن به زندگی برگردن و در برار ظلمی که بهشون شده بایستن. من هم یه بازمانده هستم.

  • ممد
    ممد | ۱۷ شهریور ۱۳۹۸

    معلوم نشد عکسایی که پیش تایلر بودن که به سر برایس شلیک شده چی بودن اصلا؟

    • مهرشاد مرادزاده
      مهرشاد مرادزاده | ۱۷ شهریور ۱۳۹۸

      خطر اسپویل
      .
      .
      .
      تایلر می‌خواسته خودکشی کنه و تو همون موقع جسد برایس رو می‌بینه. به همین خاطر اون عکسارو می‌گیره.

    • negimhcf1
      negimhcf1 | ۲۹ شهریور ۱۳۹۸

      اولا شلیک نشده گفتن با یچی زدن ولی الکس اصن نزدش(چون الکس قاتل بود)بعدشم عکسا برا اینکه تایلر برایس و پیدا کرد.در ضمن چرا پلیس به تایلر شک نکرد ؟؟؟؟؟؟یادم نمیاد

    • Zosha
      Zosha | ۹ مهر ۱۳۹۸

      ولی آخر نفهمیدم اون کیفی که پر از اسلحه بود و که تو آب پیدا کردن قضیه اش چی بود

      • shqyq
        shqyq | ۱ آبان ۱۳۹۸

        واس تایلر بود که کلی انداخته بود تو آب

مطالب پیشنهادی