۱۰ بازی خوبی که بخش داستانی آنها نادیده گرفته شد
بازیهایی مثل The Last of Us یا Witcher 3، که داستانی عالی داشتند برای همیشه در تاریخ جاودانه خواهند ماند. بر خلاف این موارد، بازیهای سندباکس یا چند نفره شاید خیلی جذاب باشند، ولی باز ...
بازیهایی مثل The Last of Us یا Witcher 3، که داستانی عالی داشتند برای همیشه در تاریخ جاودانه خواهند ماند. بر خلاف این موارد، بازیهای سندباکس یا چند نفره شاید خیلی جذاب باشند، ولی باز حس خوب بازیهای چند نفره و داستان زیبا آن را منتقل نمیکنند.
استودیوهای توسعهدهنده زیادی هستند که این موضوع را میدانند و سعی دارند که بازیهایی منتشر کنند که داستانی قوی داشته باشند. برخی از این استودیوها ممکن است که به شدت قدرتمند و پولدار باشند، برخی از آنها هم استودیوهایی ساده هستند که جای خود را در قلب بازیکنان پیدا میکنند. در هر صورت، تمامی این بازیها داستانی قوی را تعریف میکنند و ممکن است که گاهی اوقات ما اصلا متوجه آن نشویم.
در ادامه قرار است با ۱۰ بازی خوبی که بخش داستانی آنها نادیده گرفته شد، آشنا شوید. این بازیها به هیچ عنوان، به اندازهای که لیاقتش را داشتند، مشهور نشدند. برخی از این بازیها از یک مجموعه معروف هستند و برخی از آنها هم یک بازی تکی محسوب میشوند. در هر صورت، اگر دوست دارید که با یک سری بازی که شاید داستان خوب آنها را ندیده باشید آشنا شوید، در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
Mafia III
مجموعه مافیا تقریبا نسخه جرائم سازمانیافته مجموعه GTA است. این مجموعه بازیهایی دارد که واقعا نمیتوانید مشابه خاصی را برای آنها پیدا کنید. در نسخه سوم این مجموعه شما به عنوان یکی از سربازان قدیمی جنگ ویتنام به نام لینکلن کلی (Lincoln Clay) بازی میکنید. او مجبور است که بعد از سالها دوباره به دنیای جرم برگردد و خانوادهاش را از دست یکی از گروههای مافیایی نجات دهد. در طول این مسیر، لینکلن کم کم امپراتوری مافیایی خودش را تشکیل میدهد.
این بازی یک عنوان بدون نقص نیست؛ ولی قسمتهای مختلف آن دست به دست هم میدهند تا یک تجربه فراموشنشدنی را تشکیل دهند. بازی به خوبی داستان لینکلن را تعریف میکند و شما در طول آن با او آشنا خواهید شد. در کنار آن، دست و پنجه نرم کردن لینکلن با نژادپرستی دهه ۶۰ آمریکایی در حالی که مشغول ساخت یک خاندان مافیایی است خودش شرایط خیلی جالبی را ایجاد میکند. امتیازهای بازی خیلی خوب نبودند چون بسیاری از مکانیکهای بازی، باگهای فراوانی داشت؛ ولی از نظر داستانی Mafia 3 کاملا تکمیل است و حتما باید آن را امتحان کنید.
Mirror's Edge
دویدن آزاد در بازیهای ویدیویی معمولا مکانیک اصلی آن نیستند؛ بلکه یک روشی برای سفر از یک نقطه به نقطه دیگر محسوب میشوند. بازیهایی مثل Assassin's Creed و یا Dying Light از این مکانیک به محو احسن استفاده میکنند. حالا در بازی Mirror's Edge، پارکور اصلیترین قسمت بازی را تشکیل میدهد. بازی که در سال ۲۰۰۸ منتشر شد شما را در نقش یک دونده قرار میدهد که میخواهد در مقابل یک حکومت دیکتاتوری قیام کند و جان خواهرش را هم در این راه نجات دهد.
شاید با نام ۱۰ بازی خوبی که بخش داستانی آنها نادیده گرفته شد وارد شده باشید، ولی این بازی آنچنان داستان قدرتمندی ندارد. شما اگر این بازی را تجربه کنید متوجه خواهید شد که جذابترین ویژگی آن، گیمپلیاش است. ماموریتهای مختلف داستانی بازی هم به گونهای طراحی شدهاند تا مهارتهای شما برای حل پازل و پارکور را به چالش بکشند. این بازی در زمان انتشارش موفقیت خیلی خوبی پیدا کرد، ولی متاسفانه در دنیای امروزی به فراموشی سپرده شد.
Knack 2
انتشار نسخه اول بازی Knack یک فاجعه بود. این مجموعه به یک شوخی مسخره توسط سونی تبدیل شد که قصد داشت یک نماد جدید پلیاستیشن را با گیمپلیای ضعیف معرفی کند. این مسئله باعث شد که بسیاری از بازیکنان حتی به سمت نسخه دوم آن هم نروند. Knack 2 همان شخصیتهای قبلی را برگرداند که این بار یک تجربه خیلی قویتر را ارائه میدادند. تقریبا تمامی مشکلات نسخه قبلی هم حل شد و باگها و درجات سختی عجیب بازی از بین رفتند.
این نسخه داستان بازی را هم تقویت کرد و باعث شد که ماموریتهای آن هم طولانیتر شوند و هم با کیفیت بیشتری بازیکنان را به سمت خودش جذب کند. گیمپلی بازی هم تغییر کرد و مبارزههای آن ساده و لذتبخش شد. متاسفانه، با وجود اینکه این نسخه از نسخه قبلی چندین برابر بهتر بود، Knack 2 هم به سرنوشت نسخه اولش دچار شد. به خاطر بدنامی نسخه اولیه آن، کسی حتی دلش نمیخواست که نسخه دوم را امتحان کند.
Assassin's Creed Unity
انتشار بازی Assassin's Creed Unity شاید یکی از بحثبرانگیزترین انتشارهای تاریخ گیمینگ باشد. این بازی هم در تاریخ، به عنوان یکی از بازیهایی که قبل از اتمام ساختش منتشر شد، شناخته میشود. با این حال نسخه Unity از این مجموعه را میتوانیم به عنوان یکی از ۱۰ بازی خوبی که بخش داستانی آنها نادیده گرفته شد معرفی کنیم. چرا؟ چون داستان این بازی فوقالعاده است.
Unity ما را به کشور فرانسه در دوران انقلابش میبرد. شما در نقش یک اساسین به نام آرنو (Arno) بازی میکنید که قصد دارد انتقام قتل پدرش را در این دوران پر از شلوغی بگیرد. این بازی شاید داستانی تکراری داشته باشد، ولی نحوه اجرا آن است که در خاطرهها میماند. اگر الان Unity را بازی کنید قطعا تجربهای عالیتر از زمان انتشار اولیه بازی خواهید داشت. جلوههای ویژه بازی عالی است و از دیدن شهر پاریس در بازی اصلا خسته نخواهید شد. مکانیکهای آن لذتبخش است و داستان را به صورت کاملا احساسی عنوان میکند. تقریبا از تمامی جهات این بازی حتی شبیه به نسخه اولیهاش هم نیست.
Fable III
طرفداران مجموعه Fable تقریبا از نسخه سوم آن متنفرند. البته خب پایان سهگانه این بازیها اصلا چیزی نبود که انتظارش را داشتیم؛ پس تا حدودی حق هم دارند. سیستم مبارزه بازی به شدت تضعیف شد و گیمپلی بازی به شدت تکراری بود؛ ولی داستان آن یکی از بهترین مواردی بود که میتوانید در ۱۰ بازی خوبی که بخش داستانی آنها نادیده گرفته شد پیدا کنید.
در این بازی شما به عنوان یک پرنسی بازی میکنید که در حقیقت از نوادگان شخصیتهای قبلی نخسههای قبلی بود. شما باید در زمان یک شورش بزرگ سعی کنید که جان برادر خود را نجات دهید. این ماجرا شما را به دنیا Albion میبرد که در آن باید برای ادامه مسیر خود متحد پیدا کنید.
شما در طول این مسیر متوجه میشوید که تمامی انتخابهایتان پیامدهایی دارد که شاید از آنها خوشتان نیاید. در این راه شما قولهایی خواهید داد که شاید در نهایت نتوانید به آنها وفا کنید، صرفا به خاطر صلاح پادشاهی. هر چیزی که بخواهید میتوانید در مورد این بازی بگوید، ولی داستان آن و صداپیشگیاش حرف ندارد و روند ماموریتهایش که داستان را بازگو میکند، یکی از بهترین موارد کل این صنعت است.
Half-Life: Alyx
شما نباید به این زودیها انتظار یک عنوان جدید از مجموعه Half-Life را داشته باشید. با این وجود یک بازی هست که به خوبی حس این مجموعه را بازسازی میکند. اما متاسفانه افراد خیلی کمی هستند که آن را میشناسند و بازی میکنند.
بازی Half-Life: Alyx شما را در نقش الیکس ونس (Alyx Vance) قرار میدهد و شما داستان قبل از نسخه دوم بازی را دنبال میکنید. برخلاف بقیه عناوین این مجموعه، این بازی را فقط با هدست واقعیت مجازی خود استودیو ولو، یعنی VIVE VR میتوانید بازی کنید. مکانیکهای تیراندازی بازی واقعا سخت هستند و فضاسازی بازی واقعا شما را به دوران طلایی ولو میبرد. در طول ۱۲ ساعت از گیمپلی بازی شما با یک داستان عالی و شخصیتسازی افرادی که شاید با آنها آشنا باشید را خواهید دید.
البته خب باید اعتراف کرد که یکی از دلایل اصلیای که خیلی از افراد حتی سمت این بازی هم نرفتند این بود که فقط و فقط مخصوص واقعیت مجازی بود. این یعنی اینکه شما باید یک مبلغ خیلی بیشتری از پول بازی را پرداخت کنید، فقط برای خرید هدست واقعیت مجازی. البته گیب نوول (Gabe Newell)، رئیس شرکت ولو اسم این خرید اضافی را «سرمایهگذاری از قبل» گذاشت که شما را برای بازیهای آینده واقعیت مجازی آماده میکرد.
Immortals: Fenyx Rising
هر زمان که یک بازی با سبکی جدید و نوآورانه منتشر میشود، میتوانید انتظار انتشار چندین بازی مشابه در آیندهای نزدیک را داشته باشید. حالا اگر این بازی یکی از ۱۰ بازی خوبی که بخش داستانی آنها نادیده گرفته شد، باشد پس احتمالا ویژگیهای خوبی داشته که از آن تقلید شده است. بازی Immortals چنان داستانی قوی و گیمپلی جذابی داشت که تا همین الان هم چندین مورد بازی مشابه آن منتشر شده است.
این بازی یک عنوان اکشن است که شما را به دنیا یونان باستان میبرد. تمامی این بازی توسط داستانها و صحبتهای بین زئوس و پرومتئوس تعریف میشود. شما به عنوان Fenyx بازی میکنید که باید در نهایت یک هیولا به نام Typhon را شکست دهد. برای این کار باید کل سرزمین را به دنبال خدایان المپوس بگردید.
یکی از بخشهایی که در این بازی به خوبی میدرخشد، خلاقیت و طنز داستانی آن است. در این بازی مثل Breath of the Wild میتوانید به هر بخشی از بازی که میخواهید سفر کنید و با افراد متفاوتی ملاقات کنید. هر کدام از این افراد هم داستان جالبی برای تعریف کردن دارند و شما را به ماموریتی خلاقانه میفرستند. طنز داستانی آن هم در قالب شخصیتهای معروفش است. به طور مثال آرس که خدا جنگ یونان است در بازی به شکل یک مرغ است؛ و یا آتنا که در غالب یک کودک ظاهر میشود. گشت و گذار در این بازی جذاب به راحتی میتواند ساعتها از وقت شما را پر کند.
Call Of Duty: Infinite Warfare
مجموعه Call of Duty به راحتی محبوبترین مجموعه کل تاریخ است. اکتیویژن با این بازی توانست که در دهه ۲۰۱۰ به دنیا گیمینگ حکومت کند. با این حال طرفداران این مجموعه کم کم از تکراری بودن این بازیها خسته شدند و این استودیو مجبور شد که برای حفظ انگیزه آنها برای این مجموعه خلاقیت خود را افزایش دهد. برای همین هم در این نسخه از بازی به فضا رفتند؛ و تقریبا همه از این عنوان و داستانش متنفر شدند.
انتشار تریلر این بازی به یکی از بدنامترین تریلرهای تاریخ تبدیل شد. حتی تریلر بازی در یوتوب هم تبدیل به یکی از منفورترین ویدیوهای سال این پلتفرم شد. حالا اگر به سراغ همین ویدیو بروید، در کامنتهای آن میتوانید نمونههای بسیار زیادی از افراد را پیدا کنید که دیسلایک خود را پس گرفتهاند. داستان این بازی تبدیل به یکی از داستانهایی شد که حالا ارزش تجربه را دارد.
داستان بازی در مورد جنگ برای فتح منظومه شمسی است که پر از صحنههایی اکشن و فضاسازی تخیلی است. باید اعتراف کرد که مبارزههای فضایی بازی واقعا جذابند. حالا این سیستم مبارزه خوب را اگر با یک داستان قوی ترکیب کنید کی بازی عالی خواهید داشت که از آن به این سادگیها خسته نمیشوید. گاهی اوقات یک بازی تنفر خیلی زیادی دریافت میکند ولی دلیل قویای پشت آن نیست. نسخه Infinite Warfare هم یکی از بهترین مثالهای این موضوع است.
Max Payne 3
بازی Max Payne 3 شخصیت اصلی معروف این مجموعه را از نیویورک خارج میکند و به برزیل میبرد. در این کشور مکس به عنوان محافظ شخصی برای خاندان برانکو کار میکند. داستان از جایی جالب میشود که یکی از گروههای خلافکار خیابانی فابیانا برانکو را میدزدند و مکس باید سعی کند که او را نجات دهد.
تغییر مکان بازی جلوه خیلی جذابی را برایش به همراه داشت. دنیا رنگارنگ برزیل با تاریکی نیویورک واقعا متفاوت است و این ظاهر جدید، شخصیتی جدید هم برای مکس به همراه آورد. جدا از روایت زیبا داستان این بازی از مکانیکهای گلوله و ظاهری سینماتیک به خوبی استفاده میکند. این موضوع به راحتی شما را بر روی صندلی خود میخکوب میکند و نمیگذارد که به سادگی از روی آن بلند شوید.
این بازی به راحتی به پرفروشترین عنوان مجموعه مکس پین تبدیل شد. با این حال از نظر بودجهای یک شکست کامل بود و راکستار نتوانست که بازی را به همان اندازهای که خوب بود، نشان دهد.
Titanfall 2
به عنوان ادامه یک بازیای که فقط یک شوتر چند نفره بود، Titanfall 2 قاعدتا نباید تا این اندازه خوب باشد. این بازی واقعا یکی از بهترین و درگیر کنندهترین شوترهای اول شخصی است که تا به حال منتشر شده است.
در این بازی شما به عنوان جک کوپر بازی میکنید که یک پیاده نظام بود ولی به خاطر یک حادثه تبدیل به یک خلبان تایتانی به نام BT-7274 میشود. این دو نفر مجبورند که را خود را از میان ارتشی از دشمنان پیدا کنند و به کمک هم از دست آنها جان سالم به در ببرند. ماموریتهای این بازی پر شدهاند از صحنههای شوتر هیجانانگیز با طعم رباتیک و مکانیکی. شما میتوانید یکی از بهترین تجربههای دوران گیمینگ خود را در این بازی داشته باشید.
متاسفانه در دنیا امروزی بسیاری از افراد هستند که حتی نام این بازی را هم نشنیدهاند. پس اگر شما هم واقعا به دنبال یکی از برترین داستانهای بازی میگردید، باید حتما Titanfall 2 را امتحان کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اره اتفاقاً من اینفینیت وارفر رو خیلی دوست داشتم و خب فقط بخش داستانی رو بازی کردم چون بازی کرکی بود و واقعاً تجربه ی قشنگی بود هر دفعه وختی تعریفای بدشو یا پایین بودنش تو ریتینگ های کال اف دیوتی رو میدیم تعجب میکردم
*در ضمن تیتان فال دو بی نظیره protocol 3 رد که میشنم کلاً یاد 7274bt می افتم 👌
تایتان فال ۲ یکی از بهترین بازی هایی بود که تو زندگیم تجربهش کردم و همیشه منتظر نسخه سوم بودم ولی حیف که الکترونیک آرتز به هیچی جزپول فکر نمیکنه و فقط داره از طریق اپکس پول به جیب میزنه😔
Call of duty infinite warfare واقعا داستان جذابی داشت و من از تجربهش لذت بردم
یونیتی؟؟؟
شوخی میکنید دیگه؟بیشتر داستان ددکینگز دیده نشد تا خود بازی
اون داستان توجهی که حقش بود رو گرفت نادیده گرفته نشد
بازیای که هیچکس از این فرنچایز بهش توجهی نکرد رولیشنز بود
تایتان فال 2 عجب گیم پلی خفنی داشت داستانشم بد نبود من که باهاش حال کردم هنوزم روی سیستمم نصبه
یک فکت جالب:
ماد سازا برای هف لایف الکس ماد بدون وی آر منتشر کردن که البته باید یه سیستم خدا داشته باشی که بتونی تجربه کنیش
جالبه بدونید نسخه اکس باکس وان مافیا ۳ سیو دستی نداره اتو سیو هم درست کار نمیکنه !
فیبل ۳ هم واقعا سخت بود در حال بازی خوابت نبره
با ps4 پسر عمم تایتان فالو تموم کردم و یکی از باحالترین بازی هایی بود. که پلی دادم
داستان کالاف اینفینیت وارفر یک تراژدی واقعی و جذاب بود
مافیا ۳ هم که داستان و روایتش در گیم اواردز ۲۰۱۶ نه تنها نامزد شد بلکه جایزه رو هم برد
Ac unity واقعا داستانش عالی و احساسی بود.
Infinite warfare هم واقعا در حقش ظلم شد
Titanfall 2 هم متاسفانه کُلش دیده نشد
نه تنها بخش داستانیش