نقد انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken
انیمیشن روبی گیلمن برای دختران نسل زد ساخته شده؛ دختران تینیجر امروزی که مشکلات خاص مربوط به نسل خودشان را دارند و نمیدانند باید چطور با آنها سر و کله بزنند. روبی گیلمن نماینده جامعه ...
انیمیشن روبی گیلمن برای دختران نسل زد ساخته شده؛ دختران تینیجر امروزی که مشکلات خاص مربوط به نسل خودشان را دارند و نمیدانند باید چطور با آنها سر و کله بزنند. روبی گیلمن نماینده جامعه دختران نوجوان دنیای ماست که از پا گذاشتن به دنیای بزرگسالی چیزی نمیدانند؛ نسبت به برخی موارد آن ترس دارند و در ارتباطگیری با نسل گذشته (والدین خود) مشکل دارند. دخترانی که از جامعه گریزان میشوند و نمیدانند باید چطور درست زندگی کنند در صورتی که اگر به قول فرنگیها «کراکن درون خود را رها کنند» میتوانند بر همه مشکلات خود غلبه کنند. انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken با هدف برقراری با این مخاطبین ساخته و عرضه شده و میتواند درست به وسط این سیبل میدان تیر، اصابت کند.
انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken ساخته کرک دیمیکو است که بیش از ۲۵ سال سابقه در صنعت انیمیشن سازی دارد. مهمترین انیمیشنی که دیمیکو تا امروز ساخته انیمیشن Croods بوده که توانسته یک فرنچایز نسبتا خوب را در در دهه دوم قرن جدید خلق کند. انیمیشن قبلی او یعنی Vivo یک پسرفت درست و حسابی برای این کارگردان به حساب میآید و حالا او توانسته با انیمیشن روبی گیلمن، بار دیگر خودش را نشان دهد.
در انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken ما با دختری به نام روبی طرف هستیم که با خانواده عجیب و غریبخود در یک شهر ساحلی کوچک زندگی میکند. روبی و خانوادهاش موجوداتی دریایی به اسم کراکن هستند که از دریا به خشکی آمدهاند و قصد هم ندارند به آبهای آزاد برگردند؛ لااقل این چیزی است که والدین روبی دائما به او و برادر کوچکترش گوشزد میکنند. بر اساس گفتههای مادر روبی، دریا جای خطرناکی با آنها شده و پریان دریایی وحشتناکی درون آن زندگی میکنند که هدفشان کشتن کراکنها است. روبی و برادرش هم دلیلی برای ورود به آبها نمیبینند. این خانواده متفاوت به تمام مردم شهر گفتند که اهل کانادا هستند و مردم هم پوست فلسدار مانند آنها و قیافههای متفاوتشان را با همین بهانه پذیرفتهاند!
زمانی که پای روبی به آب باز میشود، کراکن درونش فعال میشود. در اینجا باید نقبی به گذشته زد و گفت که در فیلم Clash of Titnas کاراکتر زئوس یک دیالوگ معروف دارد که در آن میگوید کراکنها را رها کنید. این جمله بعدها در نسخه ریبوت سال ۲۰۱۰ هم توسط لیام نیسون (نقش بازیگر زئوس در این فیلم) گفته شد و به سرعت تبدیل به یک میم اینترنتی محبوب در شبکههای اجتماعی شد. این دیالوگ محبوب وارد فرهنگ عام مردم شد و اصطلاح کراکن را رها کن تبدیل به عبارتی شد که منظور آن رها کردن یک قدرت خارقالعاده و البته پنهان در سرشت آدمی است.
روبی نیز با وارد شدن به آب، کراکن درونش رها میشود و تبدیل به موجودی گنده و هیولا مانند میشود. موجودی که خودش از آن میترسد اما مادرش دائما به او تأکید میکند که هیچ چیزی او شبیه به یک هیولا نیست.با این حال روبی از خودش خجالت میکشد، از مردم فرار میکند. وارد دریاها میشود و با دوست پری دریاییاش، به دنبال ایجاد صلح بین کراکنها و پریان دریایی است.
در انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken بسیاری از کلیشهها شکسته میشوند. در اینجا پریان دریایی زیبارو قرار نیست شخصیتهای مثبت باشند و ما آنها را به چشم موجوداتی خبیث میبینیم. کراکنهای غولپیکر و چندپا شخصیتهای مثبت هستند و دیگر پسران و دخترانی که در انیمیشن حضور دارند نیز با تعاریف زیبایی کلیشهای همراه نیستند و قیافه و اندامی عادی دارند. تابوشکنی در Ruby Gillman, Teenage Kraken با سرعت پیش میرود و رنگ شعار هم به خود نمیگیرد اما واقعیت اینجاست که کلیشههای روتین در داستانسرایی وجود دارد. به عنوان مثال احتمالا همه مخاطبین در هر سن و سالی از همان وهله اول میفهمند که دوست روبی که خودش را یک پری دریای خوب معرفی میکند؛ قرار است ویلن (شخصیت منفی) داستان باشد و یا اینکه ارتباط روبی و مادرش نیز قرار است چطور است پیش برود نیز از دیگر کلیشههای موجود در انیمیشن است.
سازندگان Ruby Gillman, Teenage Kraken به خوبی نبض مخاطب را میشناسند و اثر خود را برای نوجوانان درست کردند. آنها سعی کردند تا در طراحی بصری کار خود نیز پا به پای ذائقه مخاطب جدید سینما قدم بردارند و در بحث موسیقایی نیز سنگ تمام گذاشتند و از قطعاتی استفاده کردند که کاملا برای جامعه مخاطبینشان ساخته شده است. اینکه سازندگان تا به این حد به جزییات انیمیشن خود دقت کردند تا دقیقا به قلب مخاطبین اصلی خود رسوخ پیدا کنند؛ جای تحسین دارد.
انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken بر دوش دو شخصیت اصلی خود یعنی مادر و دختر میچرخد؛ مثل فیلم همه چیز و همه جا به یکباره. در اینجا مردان نقش خاصی ندارند؛ از پدر خانواده که خانهدار است و آشپزی میکند گرفته تا دایی خانواده که رسما در یک دیالوگ میگوید که مردان در بین کراکنها تغییر خاصی نمیکنند و این زنها هستند که بزرگ میشوند. تمام هم و غم گروه سازنده اینست که کلیشهها را بشکنند و اگر این مساله به مذاق عدهای خوش نمیآید و آنها را موضوعاتی نامتعارف میدانند؛ دلیلی بر اینکه کار گروه سازنده غلط از آب در آمده؛ ندارد. باور دارم باید دائما و دائما این کلیشهها و سنتهای غلط شکسته شوند و تصاویر دیگری به نمایش در بیایند تا بتوان چیزهایی مانند اینکه زنان هم میتوانند نانآور خانه باشند و یا دختران هم میتوانند قهرمانان اصلی باشند را عادی جلوه داد.
روبی در حالت عادی و قبل از کراکن شدن رنگ پوست آبی دارد؛ رنگی که نشانه غم و اندوه است و نشان از افسردگی درونی این کاراکتر دارد. روبی در واقع مانند میلیونها دختر نوجوان دیگر است که در کنج اتاق خود گیر کردهاند و در دنیای دیگری غرق شدند و کاری با جامعه ندارند. او وقتی که تبدیل به کراکن میشود اما دگردیسی پیدا میکند و رنگ پوستش بنفش میشود. رنگ بنفش در واقع نماد اصالت و شخصیت است و یک رنگ سلطنتی در تاریخ به حساب میآید. این رنگ همچنین نشان از بالاترین سطح آگاهی و تفکر در زمینههای معنوی دارد. در واقع تبدیل شدن روبی به یک کاراکتر بنفش، قدم گذاشتن او در راه تکامل و رسیدن به آگاهی بیشتر را نشان میدهد؛ مثل حوایی که به سیب گاز زده باشد و حالا جهان خود را بهتر بفهمد ولو اینکه به او گفته شود بهای این کارش؛ گناه کردن بوده است.
صداپیشگان در انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken توانستند تقریبا کار خود را به خوبی انجام دهند. شنیدن صدای جین فوندا در قالب کاراکتر مادربزرگ پس از دوری طولانی مدت او از سینما شنیدنی است. او توانسته جایگاه جدیدی در سینما پیدا کند و به عنوان صداپیشه قهار در انیمیشنهای اخیر ظاهر شود و حالا هم با اینکه تجربه چندانی در امر صداپیشگی ندارد میتواند تبدیل به بهترین صداپیشه در بین اعضای تیم پشت پرده انیمیشن شود. فوندا پیشتر در انیمیشنهایی چون LUCK و یا اوالون نیز صداپیشگی کرده بود و بهنظر میرسد بتواند در مسیر جدیدی که قدم برداشته مانند دوران بازیگری جلوی دوربین خود، روز به روز بیشتر و بیشتر بدرخشد.
در سالی که در آن هستیم، دو انیمیشن ساخته شده که هر دوی آنها تا حد زیادی به مسائل نوجوانان دختر میپردازد. هم انیمیشن Nimona و هم انیمیشن روبی. در سالهای گذشته نیز آثاری مانند Turning Red درباره مشکلات دختران نوجوان در حین بلوغ ساخته شد و بهنظر میرسد که هالیوود بالاخره یادش آمده که باید برای نسل جدید، محتوا تولید کنند. خوشبختانه محتوایی که این نسل دریافت میکنند، محتوای مضحکی نیست که سالیان سال با آثاری چون سیندلار و سفید برفی به بچهها خورانده میشد و رنگ و بوی واقعیت در آنها بسیار بیشتر است. انیمیشنهای کنونی درسنامهای حقیقی از زندگی انسان هستند و سعی ندارند تا با زور و دروغ، همه چیز را خوب و گل و بلبل نشان دهند.
در انیمیشن Ruby Gillman, Teenage Kraken نیز همین فرمول تکرار شده است. روبی شخصیت کاملی نیست و قرار هم نیست که تنهایی بتواند همه کارها را بکند. از طرفی او لزوما نیاز به شوالیه سوار بر اسب سپید ندارد و قرار نیست حتما یک مرد به نجات این دخترک بیاید؛ بلکه در یک کلیشه برعکس، روبی قهرمان اصلی است و مردش را نجات میدهد. تغییر این عناصر در داستانهایی که امروزه روایت میشود؛ میتواند دختران شجاعتری را برای نسل فردای بشریت بیافریند؛ دخترانی که تا امروز هم در تمام محافل خودی نشان دادند و ثابت کردند که دیگر دوران «دخترانه» و «پسرانه» بودن کارها گذشته است. به همین خاطر هم میخواهم در پایان مطلب این نکته مهم را یادآوری کنم که تماشای Ruby Gillman, Teenage Kraken لزوما برای دختران نیست؛شاید همانطور که در اول صحبت نوشتم؛ جامعه هدف اصلی این انیمیشن این افراد باشند اما همه افراد؛ اعم از کوچک و بزرگ در خانوادهها در هر سنی میتوانند پای آن بنشینند و از شکسته شدن کلیشهها درس بگیرند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
برای من همین کلیشه شکنی ها خودش کلیشه شده
خیلی خیلی بیشتر لازمه تا عادی بشه
زیاد تو باغ نیستی نه :)
بزودی زنان مستقل 40 ساله ای رو شاهدیم که میان میگن الکی گول این جنبش های چپپکی رو خوردیم الان نه سن ازدواج داریم نه بچه نه حمایت احساسی ...
بسیار نقد خوبی یود.