نقد سریال حیثیت گمشده
سینمای ایران از نبود عناوین سریالهای تریلر و معمایی رنج میبرد. این موضوعی است که سالیان سال دامنگیر سینمای ایران بوده و کمتر اثری وجود دارد که توانسته باشد در این ژانر بدرخشد. بسیاری از ...
سینمای ایران از نبود عناوین سریالهای تریلر و معمایی رنج میبرد. این موضوعی است که سالیان سال دامنگیر سینمای ایران بوده و کمتر اثری وجود دارد که توانسته باشد در این ژانر بدرخشد. بسیاری از آثار ایرانی قرار رگفته در این ژانر از هوشمندی کافی برخوردار نیستند و مخاطب از فیلمنامه جلو میافتد. سریال حیثیت گمشده هم پا در همین عرصه گذاشته و تلاش کرده تا بتواند یک عنوان مهم و به یاد ماندنی در این ژانر باشد اما آیا سازندگان توانستهاند به این موفقیت برسند؟ با نقد سریال حیثیث گمشده همراه ویجیاتو باشید.
سریال حیثیث گمشده مرا به یاد رمانهای جنایی-معمایی معروفی میاندازد که طی سالهای اخیر در جهان منتشر شده است. سریال با یک شروع هیجان انگیز کاری میکند که همین رمانها با افراد کتابخوان انجام میدهد. آنها را در فصول اول خود به خود جذب میکند و خیلی سریع کاری میکند که خواننده نتواند کتاب را ورق نزند و میل به ادامه خواندن کتاب در آن شعلهور باشد. در آثار ایرانی طی سالهای اخیر سریال پوست شیر توانسته بود به این مهم دست پیدا کند و حیثیت گمشده نیز تا حد زیادی توانسته اثری باشد که به اصطلاح آن را در رده آثاری قرار داد که باید بینج واچ کرد. این اصطلاح برای سریالهایی به کار برده میشود که مخاطب دوست دارد قسمتهای مختلف آن را پی در پی ببیند.
حیثیت گمشده شروع تاثیرگذاری دارد؛ یک خانواده که از نداشتن بچه رنج میبرند و زنی که دور از چشم شوهرش از یک بچه نگهداری میکند و بهطور تقریبا ناخودآگاهی، این نوزاد را به کشتن میدهد. او که نمیداند باید چکار کند در نهایت تصمیم میگیرد تا خودش را بکشد و سعی میکند پیش از کشتن خود، همه اسرار زندگیاش را پنهان سازد تا شوهرش رازهای سر به مهر او را نفهمد. با این حال، امیر بعد از مرگ هاجر سوالهای بسیار زیادی در ذهنش دارد. زنش موقع مرگ حامله بوده، یک بچه در آغوش خود داشته که با مواد مخدر کشته شده و خود زنش نیز مواد مصرف میکرده. همه این موارد علامت تعجبهای زیادی را در ذهن امیر شکل میدهند که او را وادار میکند تا راز زنش را بفهمد؛ همانطور که مخاطب دلش میخواهد این راز را گرهگشایی کند.
معمایی که در سریال طرح میشود معمای تو در تو و جالب توجهی است. این معما هم با مفهوم خانواده گره خورده و هم با خلافهای متعددی از بچه دزدی گرفته تا فروش مواد مخدر و... در حیثیث گمشده، فیلمنامه تا حد ممکن مخاطب خود را احمق فرض نمیکند (هرچند در برخی موارد به این مشکل برمیخورد و خیلی سرسری از برخی نکات رد میشود) و تلاش دارد تا برای هر علتی، یک معلول توصیف کند. فیلم در حین روایت ماجرای زندگی پر رمز و راز هاجر، به یک داستان جانبی نیز میپردازد که با فلشبکهایی در اول هر قسمت، روایت میشود. ارتباط این فلش بکها با داستان اصلی سریال احتمالا در آینده روشن میشود و تاکنون که شش قسمت از سریال حیثیت گمشده گذشته، موضوع اضافه و بیموردی در سریال مطرح نشده است. این یعنی سریال تلاش دارد تا از تک تک دقایق خود استفاده کند و معمای خود را بسط دهد بدون آنکه قصد داشته باشد درگیر سوالات پر پیچ و خمی شود که هیچ جوابی برای آن وجود نداشته باشد.
معماها در سریال یک به یک حل میشوند و فیلمنامه به سراغ معمای بعدی میرود. یک سری نکات هم به مخاطب به صورت Hint ارائه میشود مثل این موضوع که احتمالا شوهر خواهرامیر، عاشق زنش بوده و یا با او یک ارتباطی داشته است. نکته مهم اینجاست که ما به عنوان بیننده سریال، چندان از امیر جلوتر نیستیم و پا به پای او در حل معماها قدم برمیداریم و البته بابت برخی خنگبازیها و اقداماتش حرص میخوریم.
امیر در بسیاری از سکانسها میتواند حرف بهتری بزندو یا کاری کند که کارستان باشد اما سازندگان در برخی مواقع او را تبدیل به یک شخصت لال و احمق میکنند تا پیچشهای داستانی خودشان پیش برود. این موضوع برای سریالی که مخاطب خود را دست کم نگرفته، نقطه ضعف محسوب میشود چرا که در این لحظات، رسما به مخاطب نارو میزند و در شخصیت پردازی کاراکتر اصلی خود دستکاری میکند.
تعلیق در سریال حیثیت وجود دارد و همین عنصر است که باعث شده تا تماشاگر دائما به دنبال شنیدن ادامه داستان باشد. با پیشروی قصه تا این لحظه و رسیدن به قسمت ششم، داستان چندان از جاده خود خارج نشده و توانسته شخصیتهایی خلق کند که برای مخاطب مهم باشند. گل سرسبد شخصیتهای سریال همانا امیر است که با بازی مهدی حسینی نیا میدرخشد. حسینی نیا بالاخره پس از سالها درخشش و کوشش در سریالهای مختلف به عنوان یک نقش فرعی، توانسته در این سریال نقش اصلی را ایفا کند و نشان دهد که میتواند تبدیل به یک بازیگر خوش آتیه شود. با این حال این موضوع که امیر تا پیش از مرگ هاجر، تا این حد نسبت به زندگی او بیتفاوت بوده کمی عجیب و غریب بهنظر میرسد. هرچند سریال در وهله اول تلاش میکند که نشان دهد مشکلاتی بین این زن و شوهر وجود دارد و علی رغم عشقی که بین آنهاست، این مشکلات نیز بین آنها فاصله انداخته است.
خود امیر هم تنها چند روز پس از مرگ هاجر، در حال عاشق شدن است و حسهایی به دوست زن مرحوم خود پیدا کرده است که باید دید در ادامه این مثلث عشقی بین امیر و شوهر خواهرش و این زن، به کجا میرسد. شوهر خواهر امیر با بازی امیرنوروزی شخصیت منفی سریال تا به اینجای کار است و توانسته گلیم خود را از آب بیرون بکشد. اما دیگر شخصیت خاکستری که در سریال وجود دارد بهزاد خلج بوده که پیشتر در سریال پوست شیر خوش درخشید. خلج از بازیگران درجه یکی است که هنوز آنچنان کشف نشده و احتمال دارد مثل مهدی حسینی نیا، در ادامه او را در کارهای بیشتری به عنوان نقش اصلی ببینیم. خلج میداند باید چطور کاراکتر خود را از دل فیلمنامه بیرون بکشد و آن را به واقعیت نزدیک کند و با تک تک اعضای بدنش، از چشمانش گرفته تا کوچکترین حرکت بدن خود، بازی میکند.
محمدحسین مهدویان به عنوان مشاور پروژه در این سریال حضور دارد و میتوان رنگ و بوی آثار او را در تک تک صحنههای حیثیت گمشده حس کرد. او توانسته در این اثر به همراه کارگردان، شخصیتهای قوی بسازد و بازیگران قهاری را نیز مسئول به تصویر کشیده شدن آنها کند. تیم بازیگری حیثیت گمشده به درستی انتخاب شدند و از بهترین Castingهایی هستند که در سالهای اخیر در یک سریال ایرانی دیده شده است. حتی نادر فلاح که در این سریال دقایق بسیار کمی بازی کرده و فط در فلش بک ها دیده میشود، بهترین بازی که ممکن است را از خود ارائه میکند و این موضوع مهارت کارگردان و مشاور خود را در انتخاب بازیگران نشان میدهد.
سجاد پهلوان زاد به عنوان کارگردان این اثر توانسته خودی نشان دهد و پس از تدوینگریهای متعددی که انجام داده حالا به جایی رسیده که سکان هدایت فیلم را برعهده بگیرد و قصه را به بهترین نحو ممکن روایت کند. فیلمنامه حیثیت گمشده بدون ایراد نیست و میتوان به آن اشکالات خرد زیادی گرفت اما اگر غیرسختگیرانه به پای این اثر بنشینید، سریال کاری میکند که مخاطب نتواند چشمش را از صفحه تلویزیون بردارد.
سریال حیثیت گمشده تا این لحظه تقریبا مسیر خود را پیدا کرد و توانسته مخاطبین زیادی پیدا کند. فیلمنامه نسبتا خوب و از آن مهمتر، روایت بسیار خوب قصه در کنار بازی عالی گروه بازیگری و کارگردانی بادقت و همچنین موسیقی شگفتانگیز اثر، کاری کرده که این سریال از جمله مواردی باشد که در حال حاضر ارزش تماشا کردن داشته باشد. باید دید پایان سریال چطور پیش خواهد رفت و به سندروم پایان بد سریالهای معمایی که اکثر آثار ایرانی با آن درگیر هستند، برخورد خواهد کرد یا خیر. اما تا آن لحظه، میتوان از این اثر و بازی جذاب بازیگرانش، لذت کافی را برد.
شما سریال حیثیت گمشده را دیدهاید؟ چه نقدی به آن وارد دارید و از چه بخشی از این سریال خوشتان آمده؟ حتما نظر خود را با ما در بخش نظرات در میان بگذارید.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.