۵ نکته برای افزایش بهرهوری در بازیسازی تکنفره
ساخت یک بازی ایندی به تنهایی کار سختی است. دیگر رئیسی وجود ندارد که به شما بگوید باید چه کاری انجام دهید یا همکارانی که در انتهای یک روز کاری سخت با هم به تماشای ...
ساخت یک بازی مستقل (Indie) به تنهایی کار سختی است. دیگر رئیسی وجود ندارد که به شما بگوید باید چه کاری انجام دهید یا همکارانی که در انتهای یک روز کاری سخت با هم به تماشای فیلم بنشینید.
بگذارید صادقانه بگویم، شما و کامپیوترتان تنها هستید. باید یک نفره چیزی را بسازید که ماهها و حتی سالها طول میکشد و در این دوران باید همیشه در مسیر درست باشید تا بهترین بازدهی کاری را داشته باشید. به سادگی ممکن است حواستان پرت شود و یک روز پرت داشته باشید یا حتی بیخیال پروژه شوید.
من اکثر هشت سال گذشته را به تنهایی کار کردهام. البته کمکهایی برای صداگذاری و موسیقی بازیها گرفتهام اما نقشهای برنامه نویسی، طراحی بازی و گرافیک را خودم انجام دادهام. این تجربه ۸ ساله باعث شده تا با چالشهای ساخت بازی به تنهایی آشنا شوم.
چگونه میتوان تمرکز را حفظ کرد؟ از کجا انگیزه انجام کار را کسب کرد؟ چطور در مسیر درست بمانم وقتی که ساخت بازی تا دو سال دیگر طول میکشد؟ هنگام کار چه لباسی بپوشم؟ نمیشود تمام روز را روی تخت بمانم؟
بگذارید یک اعتراف بکنم؛ من قبل از این که روی بازیهای مستقل کار کنم، به مدت یک دهه تهیهکننده بازیهای کلان بودجه بودم. من علاقه زیادی به مدیریت پروژه و بهینه بودن دارم. از آن دسته آدمهایی هستم که کتابهای مدیریت پروژه را برای سرگرم شدن میخواند. همچنین به عنوان یک شغل فری لنسر، برای مدیریت پروژههای مختلف مشاوره میدهم. در کل من خورهی بهرهوری هستم.
اشتیاق من برای بهرهوری به بازی سازی مستقلم نیز منتقل شده است. به صورت مداوم از دیگر توسعهدهندگان میپرسم که چطور کار میکنند و رویه خودم را ارزیابی میکنم تا بتوانم کارم را بهبود بخشم. ۵ نکتهای که در ادامه متن آمده است حاصل این هشت سال تحقیق و تجربه است.
۱- یک بکلاگ داشته باشید
به زبان ساده، بکلاگ لیستی از کارهایی است که باید انجام داد. مهمترین کار در بالای لیست قرار دارد و کم اهمیتترین در پایین لیست. با این روش به سادگی میتوان کارها را جابهجا، حذف یا اضافه کرد.
برای ساخت بکلاگ میتوان از یک جدول اکسل یا از سایتهایی چون پیوتال ترکر یا ترلو استفاده کرد. مهمترین چیز این است که کارتان را در لیست قرار دهید و همیشه آن را آپدیت نگه دارید.
همچنین داشتن یک تخمین زمانی برای انجام کارهای موجود در لیست مهم است. من ترجیح میدم این تخمینها را در کمترین حالت ممکن نگه دارم. وقتی در انتهای روز چندین وظیفه (task) را به عنوان انجام شده نشانهگذاری کنید، حس بهتری خواهید داشت. اگر میخواهید روی یک ویژگی بزرگ کار کنید، بهتر است آن را به تکههای کوچکتری تقسیم کنید.
خب حالا که بکلاگ را دارید، به خوبی از آن استفاده کنید. اگر ناگهان یک ایده خوب برای بازی به ذهنتان رسید، بهجای متوقف کردن کارتان آن را در بکلاگ بنویسید. از توییتر درخواست اضافه کردن یک ویژگی را دادهاند؟ در بکلاگ بنویسید. یک باگ جدید پیدا کردهاید؟ در بکلاگ بنویسید. اگر اولویتها تغییر کردند، آیتمهای موجود در بکلاگ را جابهجا کنید. یادتان باشد، بکلاگ مانند یک موجود زنده است و هر لحظه باید در حال تغییر باشد.
اگر در آغاز روز کاری مشکل شروع کردن تسکها را دارید بهتر است این تمرین را انجام دهید؛ بعد از پایان روز کاری به بکلاگ نگاه کنید و کارهای فردا را در بکلاگ به خاطرتان بسپارید. بگذارید ضمیر ناخود آگاهتان در طول خواب آن ها را مرور کند. بدین صورت، وقتی بیدار شوید آماده کار هستید.
بکلاگ یک نقشه راه است. به شما میگوید که کجا هستید، باید به کجا بروید و قبلا کجا بودید. اگر همیشه از آن استفاده کنید، هیچ وقت در مسیر گم نمیشوید.
۲- بهترین زمان خودتان را بشناسید
آیا شما یک جغد شب زندهدار هستید یا خروس سحرخیز؟ آیا کاملا خسته از سرکارتان بر میگردید؟ آیا همخانهای یا خانوادهتان در جریان کار حواستان را پرت میکنند؟ آیا بعد از خوردن ناهار وارد یک حالت خستگی میشوید؟
دانستن این که چه زمانی بیشترین بازده را دارید نکتهای کلیدی است. پیدا کردن چنین زمانی به خود آگاهی و آزمایشهای زیادی نیاز دارد. وقتی توانستید این زمان را پیدا کنید، از آن مراقبت کرده و به هر روشی که شده خودتان را به زمانی که در آن راحت هستید برسانید.
خود من به هنگام صبح بهترین بازدهی را دارم. ساعت ۲ که میرسد خستگی بر من غلبه میکند اما اگر بتوانم بعد از ناهار به سرعت به کار برگردم تا بعد از ظهر وضعیت خوب است. عصر دیگر بازده کمی دارم. به سادگی حواسم پرت میشود و مسائل مشکل را به سختی حل میکنم.
با دانستن این سعی میکنم بهترین استفادهام را از صبحها ببرم. قبل از این که وارد بازیسازی مستقل بشوم از ساعت ۵ صبح بیدار میشدم و روی پروژههای خودم کار میکردم. با این کار تا قبل از این که سر کار بروم ۲ تا ۳ ساعت میتوانستم بر کارهای خودم تمرکز کنم. من تلاش زیادی کردم تا عصرها کار کنم و هر دفعه شکست خوردم. اما بعد از این که روتین کاریام را به صبح منتقل کردم هیچ روزی را از دست ندادم.
زمانی که خانه ایندی ونکوور وجود داشت، همه افراد را میدیدید که بهترین زمان کاری خود را پیدا میکردند. بعضی از افراد کنار میز آشپزخانه جمع میشدند و با هم کار میکردند. گروهی دیگر دیرتر از خواب پا میشدند و در طول شب در اتاقشان کار میکردند به طوری که در هر زمانی وارد خانه ایندی ونکوور میشدید فرد یا افرادی را میدیدید که روی چیزی کار میکنند.
نکته خوبی که در رابطه با کار کردن در بهترین زمان خودتان وجود دارد این است که در دیگر ساعات روز حس آرامش دارید. میدانید که بهترین بازدهی را در کار داشتهاید.
۳- یک هدف واضح داشته باشید
یکی از بهترین راههای حفظ تمرکز این است که در طول روز فقط یک هدف داشته باشید؛ همان کاری که باید آن روز انجام دهید. داشتن هدفی واحد و واضح کمک زیادی به من کرده است. این کار به سادگی بزرگترین پیشرفت من در چند سال اخیر بوده است.
تمرکز بر یک هدف باعث میشود با مشکل به تعویق انداختن کار روبهرو نشوید. به شما کمک میکند کارتان را به نحو احسن انجام دهید و در تمام مدت حواستان پرت نشود، چرا که فقط بر آن هدف تمرکز کردهاید. هر چقدر هم که داشتن چندین هدف وسوسه انگیز به نظر میآید، این کار را نکنید. اولویت شما باید تمرکز بر یک هدف در روز باشد. اگر توانستید آن کار را تمام کنید به سراغ چیزهای دیگر بروید.
هدفی که در روز مشخص میکنید باید در دسترس و همچنین مهمترین آیتمی که در لیست بکلاگ وجود دارد باشد. این هدف میتواند راه رفتن کاراکتر در یک پروتوتایپ جدید باشد، یا اضافه کردن یک تایلست به بازی پیکسل آرت یا حتی ضبط ویدیو برای تریلر. مهمترین چیز این است که واضح و قابل انجام باشد.
۴- اینرسی
تمایل اجسام به حفظ حالت قبلی را اینرسی یا لَختی میگویند. این قانون در پروژهها نیز صدق میکند. اگر شما در حال کار کردن باشید و آن را ادامه دهید راحتتر هستید تا این که برای مدتی استراحت کنید و سپس به پروژه برگردید.
اینرسی در پروژههای تکنفره، بیش از هر عامل دیگری باعث از بین رفتن پروژهها شده است. اگر زمان کمی دارید و مشکلی برایتان پیش آمده است، کار کردن یک ساعته در طول ۵ روز روی پروژه بهتر از یک روز کار کردن به مدت ۵ ساعت است. این روند باعث میشود که موقعیت خود را حفظ کنید و پروژه را به جلو ببرید اما اگر یک روز ۵ ساعت کار کنید و ۴ روز دیگر دست به پروژه نزنید، بازگشت به کار نیز سخت تر میشود.
یادتان باشد که اینرسی قدرتمند است. به آن احترام بگذارید و برایش آماده شوید. وقتی بعد از دو هفته تعطیلی از باز کردن پروژه میترسید، به یاد بیاورید که این یک اینرسی است و پروژهتان را با نفرت از اینرسی باز کنید.
۵- تمام باگ ها را برطرف کنید
هیچ چیزی بیشتر از وجود باگهای متعدد، پروژه را کُند نمیکند. باگ ها، جلوی پیادهسازی ویژگیهای جدید را میگیرند. آنها حواس هر کسی را که متوجهش شوند پرت میکندن. همچنین درست کردن یک باگ منجر به دیده شدن باگ جدیدی میشود. دیباگ کردن پروژهتان را به عقب نندازید و سعی کنید باگهای سخت را حل کنید؛ حتی آنهایی که فقط به چشم شما میآیند.
اگر حین انجام یک تسک سخت با باگ مواجه شدید آن را در بکلاگ بنویسید تا بعداً حلش کنید. بکلاگ برای چنین کارهایی وجود دارد. مهمترین نکته این است که نسبت به پروژه خود نگاهی بدون باگ داشته باشید. این نگرش نه تنها منجر میشود که بدون دردسر سر و کله زدن با باگهای مختلف به توسعه بازی بپردازید، بلکه میتوانید در لحظهای کوتاه و هرگاه نیاز داشتید از بازی خود دمو داشته باشید.
همچنین حالا که دارید باگها را برطرف میکنید، سعی کنید اخطارهایی که در کنسولتان وجود دارد را نیز تمیز کنید. از همه مهمتر این که برطرف کردن تمام باگ ها، تمرکز شما را بهینه تر میکند چرا که اعتماد به نفس خوبی نسبت به پایه و اساس پروژه به شما میدهد.
در آخر میخواهم نکتهای در رابطه با اجرای این ۵ مورد بگویم. سعی نکنید همه آنها را همزمان اجرا کنید. سعی کنید یک نکته را در روند خود به خوبی جایگذاری کنید تا حس راحتی داشته باشید؛ سپس به سراغ بعدی بروید. انجام دادن درست یک نکته بهتر از شکست خوردن در همه آنها است.
امیدوارم این موارد به شما کمک کند تا بازدهی بهتری داشته باشید. اگر نکتهای در ذهن دارید، در نظرات به اشتراک بگذارید. در نهایت همه ما توسعهدهندگانی هستیم که میخواهیم در بازی ساختن بهتر شویم.