چرا کیفیت سریال های تلویزیونی خارجی بعد از مدتی افت پیدا میکند؟
چرا سریال های تلویزیونی خارجی پس از گذر چند فصل در شبکه ها، انتظارات هواداران خودشان را برآورده نمیکنند؟ این سوالی است که مفصل به آن میپردازیم.
چرا سریال های تلویزیونی خارجی در بلند مدت و پس از گذر چند فصل در شبکه های مختلف، انتظارات هواداران خودشان را برآورده نمیکنند؟ این سوالی است که در این یادداشت، مفصل به آن میپردازیم. شاید این سوال برای هر سریالباز یا حتی یک فرد معمولی که فقط در طول عمرش «فرار از زندان» دیده نیز پیش بیاید. ولی علت چیست؟ چرا در اکثر سریالها، به خصوص سریالهای امریکایی این مسئله به وضوح قابل لمس است؟
احتمالا از این موضوع مطلع هستید سریال های تلویزیونی خارجی در سرتاسر دنیا در چندین فصل تهیه میشوند. شبکههای امریکایی و اروپایی صرفا جهت تهیه یک فصل از یک ماجرا رغبتی نشان نمیدهند. مگر اینکه پس از شروع یک پروژه، سریال مورد نظر با افت شدید بیننده روبهرو شود و شبکه از تولید محتوای بیشتر برای سریال، امتناع کند. اینکه چرا پخش سریال های تلویزیونی خارجی لغو میشود و چه پروسهای شکل میگیرد تا یک سریال ماجرایی به مرز کنسل شدن میرسد در ادامه به طور مفصل به این مقوله خواهیم پرداخت. ولی اجازه دهید در ابتدا به دلایل اساسی بپردازیم که در درجه اول، به عنوان آغازگرهای پروسه لغو به شمار میروند. شاید اگر این موارد در سریالهای کنسل شده نظیر جنگیر (The Exorcist) وجود نداشت، تهیهکنندگان در شبکه به فکر لغو آن نمیافتادند.
البته شبکههای مطرح (و شاید بدنام!) نیز وجود دارند که بر اساس رویههای سیاستی شبکه، به هر سریال تلویزیونی اجازه پیشرفت بیشتر نمیدهند مگر اینکه طبق چارچوب شبکه عمل کنند. نمونه بارز این دسته از شبکهها را میتوان NBC نام برد که از دید عموم جامعه جزو منفورترین شبکههاست! این شبکه تقریبا هر سریالی که پتانسیل پیشرفت و محبوبیت داشته را طی اقدامی عجیب کنسل میکند. از دردناکترین سریالهای لغو شده این شبکه میتوان سریال هانیبال با بازی استثنایی مدز میکلسون را نام برد. قبل از اینکه بحث را بیشتر بشکافیم، اجازه دهید تا به انواع شبکههای تلویزیونی در کشورهای خارجی نگاه کنیم.
انواع شبکههای تلویزیونی
به طور کلی شبکههای تلویزیونی به دسته تقسیم میشوند: نتورک (Network)، بیسیک (Basic) و پرمیوم (Permium).
شبکههای نتورک به عنوان شبکههای عمومی در امریکا محسوب میشوند و شبکههای ABC، CBS، NBC و همچنین فاکس نمونههای مشهور آن هستند. مردم امریکا بابت خدمات و سرویسهای این شبکههای نتورک، پولی پرداخت نمیکنند و عمده درآمد شبکههای این چنینی به توانایی جذب تبلیغات برمیگردد. شبکههای نتورک بر اساس میزان تماشای برنامههای تلویزیونیشان به ازای هر اپیزود که اصطلاحا ریت مینامند، استراتژیهای تولید محتوا را در پیش میگیرند تا شبکه به سمت سوددهی سوق پیدا کند. نکتهی حائز اهمیت اینجاست شبکههای نتورک در استفاده از صحنههای خشن، زننده و جنسی گریبانگیر محدودیتهایی هستند و این قدرت را ندارند سریال های تلویزیونی خارجی با هر مضمونی تهیه کنند. روزی روزگاری (Once upon a time)، تئوری بیگ بنگ (The Big Bang Theory) و ساینفیلد (Sienfield) جزو سریالهای تلویزیونی خارجی مطرح این دسته از شبکهها به شمار میروند.
شبکههای بیسیک معمولا طرفداران مخصوص به خودشان را دارند و در ازای پرداخت مبلغی به صورت ماهیانه، شما قادر هستید از برنامههای این کانال به صورت کامل استفاده کنید. شبکههایی مثل AMC، TNT و همچنین USA نمونههای موفقی از شبکههای بیسیک محسوب میشوند. درآمد شبکههای بیسیک صرفا از مشتریها نیست و این شبکهها این قدرت را داشته تا تبلیغات دریافت کنند. به همین خاطر منطقی است صرفا ریت یک سریال تلویزیونی نمیتواند حکم قطعی بر لغو یا ادامه یک برنامه صادر کند. سالانه تعداد بسیار زیادی از این نوع شبکههای بیسیک در حال تشکیل بوده و مدیران این شبکه تمام تلاششان را به کار میگیرند تا شبکهشان بر پایه معروفیت سریال و برنامههای تلویزیونی، مطرح شود. استفاده از کلمات رکیک و فحشهای خیابانی در سریال های تلویزیونی خارجی این شبکه ممنوع نیست ولی شبکههای بیسیک نیز همانند شبکههای نتورک اجازه به نمایش در آوردن صحنههای بسیار خشن و جنسی را ندارند. سریالهای تلویزیونی مطرحی همچون برکینگ بد (Breaking Bad)، مردگان متحرک (The Walking Dead) و مستر روبات (Mr. Robot) مثالهای مهمی از برنامههای شبکهی بیسیک هستند.
با سبک سنگین کردن ویژگیهای هر شبکه، میتوان به این موضوع اعتراف کرد شبکههای پرمیوم جزو پرطرفدارترین شبکههای امریکایی نه فقط در ایالات متحده، بلکه در سرتاسر دنیا است. شبکههای خوشنامی مثل HBO، Showtime و نتفلیکس هزینهی به نسبت زیادی از مشتریان خود در قبال سرویس خود دریافت میکنند که البته هموطنهای این مرز و بوم، به راحتی و بدون هیچ دردسری میتوانند از سریال های تلویزیونی خارجی این شبکههای پرمیوم استفاده کامل و شامل را داشته باشند! شبکههای پرمیوم معمولا ساختار و چارچوب مخصوص به خودشان را داشته و مثل شبکههای نتورک درگیر محدودیتهای مختلف نیستند و از نشان دادن خشونت بیاندازه و صحنههای جنسی هیچ ابایی ندارند.
پخش سریال های تلویزیونی خارجی در شبکههای پرمیوم معمولا در آخر هفتهها در دستور کار قرار میگیرد و عوامل این شبکه به خصوص نتفلیکس و HBO به شدت تلاش میکنند تا روی برنامههای خاص و منحصر به فرد سرمایهگذاری کرده تا مشتریهای خودشان را حفظ کنند. شاید یکی از دلایل پیشرفت و محبوبیت شبکههای پرمیوم در همین موضوع است که به گزارش و فیدبکهای مشتریانش نسبت به برنامههای مختلف بهای زیادی میدهند. مسئلهای که در شبکههای نتورک تقریبا ارزش چندانی ندارد و نظر مخاطب یک برنامه تلویزیونی در اولویت پایینتری قرار میگیرد.
میتوان از نمونههای مشهور و زبانزد شبکه HBO به بازی تاج و تخت (Game of Thrones)، وستورلد (Westworld) و سوپرانوز (The Sopranos) اشاره داشت. شبکه نتفلیکس نیز چند سالی است به سمت ساخت برنامههای ابرقهرمانی نظیر پانیشر (The Punisher) روی آورده که این سیاست و رویکرد نتفلیکس توسط مخاطبین استقبال زیادی به همراه داشت. حال که از انواع و ویژگیهای هر شبکه خارجی اطلاعاتی هر چند کوتاه دستگیرمان شده، اجازه بدهید به سراغ دلایل ضعف برنامهها از لحاظ کیفی برویم.
و اما دلایل اصلی و مهم ضعف سریالهای تلویزیونی خارجی
با اطلاع پیدا کردن از دستهبندی و قوانین شبکههای مطرح دنیا، احتمالا مواردی دستگیرتان شده چرا بعضی از سریالهای مطرح به حال خودشان رها شدند و بعضی دیگر فصل به فصل بهتر از قبل عمل میکنند. ماجرا اینجاست سریال های تلویزیونی خارجی مثل مردگان متحرک (The Walking Dead) و همچنین سوپرنچرال (Supernatural) اگر تا بیست فصل هم ادامهدار باشد و صرفا قصهای بیجان تعریف کند، برای شبکه اهمیتی ندارد. مگر اینکه ریت سریال به قدری بحرانی شود که شبکه، مشتریان تبلیغاتی خودش را به کل از دست بدهد و طرف قرارداد شبکههای نتورک، به سمت شبکههای بیسیک متمایل شوند. مسئلهای که تقریبا در حال حاضر رو به افزایش بوده و دیر یا زود شبکههایی مثل CW و NBC برای جذب مجدد مخاطبینشان باید چارهای پیدا کنند. ولی چه اتفاقی رخ میدهد کیفیت یک سریال به شدت کاهش پیدا میکند؟
مهمترین المان در ضعیف شدن خط داستانی است. در فصل مقدماتی سریالی پرطرفدار مثل مردگان متحرک، با شش اپیزود در محیطی آخرالزمانی و تا حدودی ترسناک روبهرو میشویم. پس از پایان قسمت پایانی فصل نخست، همگی به اتفاق ایمان داشتند قصه ریک، قهرمان اصلی این سریال پتانسیل بیشتری داشته تا به اقتضا و چارچوب کمیک مردگان متحرک، با ماجرایی قویتر به وجد بیاییم و به اقتضای محیط و اتمسفر، کاراکترهای بیشتری از این کمیک پرطرفدار در درجه اول معرفی شده و ماجرای کلی چفت و بسط پیدا کند. ولی با گذشت زمان، مردگان متحرک دیگر سطح انتظارات هوادارانش را برآورده نکرد.
با پخش هشت فصل از این سریال، خط روایی به شدت نخ نما شده و اکثر هواداران این ماجرا، به طور کل قید تماشای سریال را زده و منتظر هستند تا سریال به طور کل خاتمه پیدا کند تا بلکه با تماشای فصل انتهایی، سر و ته کاراکترهای اصلی ماجرا یک بار برای همیشه بسته شود. در حقیقت در این دسته از سریالها با تعداد اپیزودهای نسبتا زیاد، قسمتهای بیربط و جدا به وفور در جدول پخش قرار داده میشود که به اصطلاح «فیلر» مینامند. یعنی اگر شما فیلرها را تماشا نکنید، به تجربهی اصلی قصه هیچ لطمهای وارد نمیشود.
فیلرها هم بی تاثیر نیستند
در شبکههای نتورک، فیلرهای بسیار زیادی تهیه میشوند که اغلب از حوصله هواداران معمولی خارج است. صرفا طرفداران دو آتشهی یک سریال که با کاراکترهایش زندگی کردهاند، با اشتیاق فیلرها را تماشا میکنند. به عنوان مثال در فصل اخیر سریال سوپرنچرال، دو قهرمان قصه یعنی سم و دین وینچستر طی حوادثی به دنیای اسکوبی دو روانه شده تا در دنیایی کارتونی به همراه کاراکترهای دنیای اسکوبی دو، معمای خانه ارواح را حل کنند. معمایی بچهگانه که تماشا کردن یا نکردنش هیچ لطمهای به خط داستانی اصلی نمیزند. ولی آیا صرفا به خاطر تعدد فیلرها باید به یک سریال پرطرفدار که در هر فصل حداقل ۲۲ اپیزود داشته انگ «ضعیف» بزنیم؟
شبکههای مختلف، سیاستهای متفاوتی دارند ولی معمولا هر سه نوع شبکه اکثرا از یک قانون کلی تبعیت میکنند که این قانون را نویسنده این مطلب تحت عنوان «پایداری تعداد برنامهها» تعریف میکند؛ یعنی به عنوان مثال هیئت مدیره شبکه فاکس (Fox) برای لغو یک سریال پر طرفدار و مشهور باید تجزیه و تحلیل کنند اگر سریال خوشنامی مثل پروندههای مجهول (The X-files) از صف تولید خارج شود چه ضرر و زیانی به بار میآورد و شبکه مورد نظر چه مقدار درآمد خودش را از خاتمه یا لغو سریال از دست میدهد. به همین خاطر برای تعادل در در سود و زیان، معمولا از شیوه جایگزینی استفاده میکنند. در مثال نام برده شده، پروندههای مجهول پس از چند سال خاک خوردن، دوباره به جدول پخش شبکه فاکس برگشت چون فاکس در پروژههای جدید خود نظیر Wayward Pines شکست خورد و جایگزینی برای پروندههای مجهول نتوانست تهیه کند.
شیوه جایگزینی؛ خوب یا بد؟
شیوه جایگزینی، راحتترین استراتژی شبکههای مختلف برای لغو سریال های تلویزیونی خارجی است. مثلا در حال حاضر ۱۳ فصل از سریال مطرح سوپرنچرال تهیه شده و تقریبا داد همه در آمده چرا شبکه، پروندهی این سریال تلویزیونی را مختومه نمیکند! شبکه CW سریال جایگزینی برای این برنامهی محبوب و قدیمی خود ندارد. در حقیقت زمانی سوپرنچرال پایان میپذیرد که سریال جدیدی به همان اندازه، پتانسیل برای محبوبیت داشته باشد.
در چند سال گذشته روی سریال پیامآوران (The Messenger) به شدت تمرکز شد و بر اساس افتتاحیه بسیار خوب سریال، زمزمههایی برای خاتمه سوپرنچرال از سوی شبکه به گوش میرسید تا اینکه این سریال جدید به یکباره در چند اپیزود بعدی خود با سر به زمین خورده و در نهایت پس از خاتمه فصل اول، ادامه ساخت این سریال فانتزی و تخیلی برای همیشه کنسل شد! پس واضح است چرا شبکه CW قید برنامههایی مثل سوپرنچرال را نمیزند چون دلیلی نمیبیند نان خودش را آجر کند.
از طرفی «تولید محتوا» برای شبکههای نتورک در اولویت نیست. شبکههای نتورک و در درجه بعدی بیسیک بیشتر دلشان میخواهد به دنبال جذب تبلیغات بیشمار برای سریال های تلویزیونی خارجی معمولی خود باشند تا اینکه صرفا یک سریال بسیار قوی تحویل مخاطبین بدهند. به همین سبب اگر شبکههایی همچون CW یا NBC تا ده سال نیز همین روند را در پیش داشته باشند، هیچ خللی در روند سوددهی شبکه ایجاد نمیشود ولو اینکه اعصاب مخاطبینش صرفا با خاک یکسان میشود!
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
واقعا ممنونم بابت این مقاله کاملا جامع و مفید بود البته یه استثنائاتی هم هست مثلاً سریال بریکینگ بد که فصل به فصل بهتر میشد اما یه سوال داشتم شبکه های پرمیوم که پول نسبتا زیادی رو از مخاطبانشان برای ارائه سرویس میگیرند و ما رایگان به اون سریال ها دسترسی داریم از لحاظ شرعی اشکال داره؟ درسته؟