بازی The Last of Us Part 2 در ابتدا پایان متفاوتی داشت
The Last of Us Part 2 یکی از حاشیهسازترین و بهترین بازی های تاریخ محسوب میشود که به نظر میرسد قرار بود پایان متفاوتی باشد. قبل از هرچیزی باید به این نکته اشاره کنیم که ...
The Last of Us Part 2 یکی از حاشیهسازترین و بهترین بازی های تاریخ محسوب میشود که به نظر میرسد قرار بود پایان متفاوتی باشد.
قبل از هرچیزی باید به این نکته اشاره کنیم که این خبر پایان داستان بازی لست آو آس ۲ را اسپویل میکند. نیل دراکمن در صحبتهای اخیر خود اشاره کرده است که در ابتدا پایان متفاوتی را برای بازی The Last of Us Part II انتخاب و طراحی کرده بودند. در واقع الی قرار بود که به شکل بدی ابی را بکشد و او را در آب خفه کند.
با این وجود استودیو میدانست که خود جوئل هم راضی نبود که ابی به دست الی کشته شود. جوئل میدانست مرگش اجتناب ناپذیر است و به خاطر تمام کارهایی که در طول سفر خود با مردم بیگناه کرده بود، این واقعیت را پذیرفته بود. از طرف دیگر ابی پس از کشتن وحشیانه جوئل در شروع بازی The Last of Us 2، به الی و دینا ترحم کرد و شخصیت خود را تغییر داده بود.
استودیو ناتی داگ تصمیم گرفت که بهتر است الی نیز چنین مسیری را طی کند تا به رستگاری نزدیکتر باشد. در پایان اول سرنوشت دست الی نیز متفاوت بود و قرار نبود انگشتان خود را از دست دهد. البته ناتی داگ قصد داشت که الی حتما یک عضوش را از دست دهد، اما روشی اول آنها با اتفاقات رخ داد ه در نسخه نهایی متفاوت بود.
یکی از ایدهها برای انجام این کار، به سادگی حمله پدر و مادر یک NPC که به دست الی کشته شده بود، در شهری نزدیک به پایان به او بود. این یک اقدام خشونت آمیز غیرمنتظره میتوانست نشان دهد که چرخه خشونت تا چه حد عمیق شده و گسترش یافته است.
چالشهای بازیسازی در ایران با سازنده بازی ایرانی Nobody's Left | ویجی کست
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
چقدر میتونست قشنگ باشه و چقدر مزخرف شد.
پایان بندی این بازی یاد فیلم دوزخ سبز رو برام زنده می کنه.
طرف خودش و دوستاش به وحشیانه ترین شکل ممکن شکنجه و زجرکش شدند. آتش گرفتند، خورده شدند، تکه تکه شدند، له شدند و...
بعد شخصیت اصلی یهو تصمیم گرفت که یه آدم مهربون باشه و دشمناش رو زنده و سالم نگه داره. میشه گفت یه پایان بندی مزخرف، کل جذابیت و ابهت یه اثر رو از بین می بره.
احتراما با شما موافق نیستم. بازی پیام بخشش رو میده و اینکه الی میبینه که ابی هم حق داشته و ذاتا پدر رو دوست داشته و مقداری به اون حق میده که انتقام گرفته و میبینه که با Lev مهربون هست و میخواد یک انسان دیگر رو نجات بده. الی ماجرا رو درک کرده و حتی با جول دعوا کرد که چرا بدون اجازه اون همه بیمارستان رو کشته و حق انتخاب به الی نداده.
ضمنا دوست عزیز الی هم تعداد قابل توجهی از گروه ابی رو کشت از جمله عشق ابی (اون مرد) و همسر باردارش رو.
و این کشتار و انتقام باید جائی تموم میشد.
من پیش بینی میکنم در شماره بعدی، ابی این لطف الی رو جبران کنه و فداکاری کنه.
لیاقت این بازی خیلی بیشتر از اینهاست. همه چیزش عالی بود. بخصوص داستان واقع گرایانه، چالش برانگیز و تفکر بر انگیز بعلاوه گرافیک و گیم پلی و شخصیت پردازی و اینکه گیمر باید با پروتوگانیست و آنتاگونیست با هر دو بازی کنه و اونها رو درک کنه. (در زندگی واقعی هم همه ما فکر میکنیم حق با ما هست و حقیقت نزد فقط ماست و بقیه باطل هستند. ولی چنین نیست)
از نظر من، داستان نسخه دوم بسیار کاملتر و زیباتر بود و گیمر را وادار به تفکر و قضاوت و انصاف می کند و خودمون رو جای طرف های دیگر هم می گذاریم و پیام این را می دهد که عمل نسنجیده و عصبانیت چقدر پیامد بد دارد. عشق و عاطفه واقعی رو نشون میده و البته تحلیل رفتار آدم ها. دیگه وقتش بود که در بازی های ویدئویی هم چالش داستانی عمیق داشته باشیم و اینطور نباشه که یک طرف همه خوب و فرشته باشند و طرف دیگر همه بد و شیطانی و خوب ها بد ها را از بین ببرند (در واقعیت دنیا هم اینطور نیست و باید خودمون را جای طرف مقابل بگذاریم)