ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

نقد فیلم The zone of Interest
فیلم و سریال

نقد فیلم The Zone of Interest | کمی آنطرف‌تر از فاجعه

جنگ، یکی از موضوعاتی بوده است که سینماگرها همواره به آن پرداخته‌اند. چرایی آن را می‌توان در اهمیت این موضوع و تأثیر زیادی که بر روند امور انسانی در قرون گذشته داشته است، یافت؛ در ...

حمزه سروری
نوشته شده توسط حمزه سروری | ۲۱ اسفند ۱۴۰۲ | ۲۰:۰۰

جنگ، یکی از موضوعاتی بوده است که سینماگرها همواره به آن پرداخته‌اند. چرایی آن را می‌توان در اهمیت این موضوع و تأثیر زیادی که بر روند امور انسانی در قرون گذشته داشته است، یافت؛ در این میان می‌توان خصوصاً به جنگ‌های جهانی اشاره کرد که با خسارات و تلفاتی که بر جای گذاشتند، انسان مدرن را برای همیشه به انسانی دیگر تبدیل کردند. تعداد جان باختگان، نحوه‌ی مرگِ آن‌ها، خسارات بسیار کلان به منابع انسانی و محیطی، اسراف سرمایه برای ساختن جنگ‌افزارها و… همگی سبب شدند تا دنیا دیگر نتواند مثل سابق پس از این دو جنگ جهانی باشد.

پرده نقره‌ای سینما، جایی بوده که اتفاقات مربوط به جنگ در آن حضوری همیشگی داشته‌اند، تا حدی که سبکی جداگانه با محوریت «جنگ» وجود دارد. کارگردان‌ها و کمپانی‌های مختلف به دلایل مختلف به این موضوع پرداخته‌اند؛ دلایلی که گاه شخصی بوده‌اند، گاه سیاسی و گاه فقط جنبه‌ی مالی کار در نظر گرفته شده‌ است. کشورهای مختلف و مناسباتِ قدرت، سبب شده‌اند تا هر فیلمِ جنگی رنگ و بوی مخصوص به خود را داشته باشد. البته که قصد ما در اینجا سبک‌شناسیِ جنگ و نمودهای مختلف آن در سینما نیست. در این مقاله قصد ما بررسی یکی دیگر از آثاری می‌باشد که می‌تواند به آن برچسب «جنگ» زد: The Zone of Interest با کارگردانی جاناتان گلیزر (Johnatan Glazer). فیلمی که خلاصه بگویم، خوش ساخت و خلاقانه است و از قاعده‌ی دیگر فیلم‌های جنگی در نکوهش رویدادهای تلخ جنگ جهانی دوم، پیروی می‌کند.

این فیلم، پیش از هر چیز فیلمی درباره‌ی اردوگاه‌های کار اجباری و کوره‌های آدم‌سوزی آشویتز است که همگی با آن آشنا هستیم، با این حال رویکردی متفاوت پیشه کرده تا در مقایسه با دیگر آثار مشابه، منظری جدید برای ارائه داشته باشد. این کوره‌های آدم‌سوزی که یکی از بدترین جنایات بشر در آن‌ها رخ داده است، منجر به کشتن چندین میلیون انسان به دلایل سیاسی، نظامی و اختلاف‌های نژادی و ایدئولوژیک شد.

روند ساخت

The Zone of Interest، از رمانی با همین نام اقتباس شده است که در سال 2014 توسط مارتین امیس (Martin Amis) نوشته شد. این رمان به شکلی استعاری به زندگی یکی از فرماندهان حزب نازی می‌پردازد که بر روی روند کار اردوگاه‌های آشویتز نظارت داشته است و در نزدیکی همان‌جا زندگی می‌کرده. با این وجود، این فیلم تنها یک اقتباس مستقیم نیست و سعی کرده که موضوع کار را دقیق‌تر بررسی کند. جاناتان گلیزر که پس از خواندن این رمان به اقتباس آن علاقه پیدا کرد، طیِ تقریباً ده سالی که بر روی ساختنش کار می‌کرد، سعی کرد تا به طور مداوم تصویری واقعی‌تر و واضح‌تر از آشویتز کسب کند. گلیزر، چندین بار از آنجا دیدن کرد و تحقیقاتی مستقیم بر رودولف هاس (شخصیت اصلی فیلم و فرمانده‌ی کمپ آشویتز) و خانه‌اش انجام داد. گلیزر، با مذاکره با مسئولان موزه‌ی آشویتز به آرشیوی مفصل از مصاحبه‌های کارکنان خانه‌ی هاس دسترسی پیدا کرد. او به مرور توانست به تصویری بسیار واقعی از شخصیت‌های رمان پیدا کند و پس از تحقیقات و مشاوره‌های فراوان فیلمنامه خودش را نوشت.

آغاز توسعه‌ی فیلم به سال 2019 برمی‌گردد؛ زمانی که سندرا هالر (Sandra Huller) و کریستین فریدل (Christian Friedel) به عنوان بازیگران اصلی به ترتیب در نقش‌های هدویگ و رودولف هاس، انتخاب شدند. این دو بازیگر پیش‌تر در فیلم Amour Fou با یکدیگر همکاری کرده بودند و با وجود رویکردِ محدود هالر نسبت به حضورش در فیلم‌های مربوط به نازیسم، او نهایتاً موافقت کرد که در فیلم The Zone of Interest حضور پیدا کند. او باور داشت که گلیزر به خوبی درباره‌ی اتفاقات مربوط به کمپ‌های آشویتز آگاه است و نگرانی‌های مشترکی نسبت به این موضوع دارند. کمپانی‌های A24، Film4، Access Entertainment و House Productions نیز تهیه کنندگی و حمایتِ مالی کار را برعهده گرفتند.

فیلم‌برداری در سال 2011 به مدت 55 روز در کمپ آشویتز صورت گرفت؛ جایی که تیم طراحی به سختی در تلاش بودند تا یک نسخه مشابه و واقعی از خانه‌ی هاس در همان حوالی را بازسازی کنند. کریس ادی (Chris Oddy)، به عنوان طراحِ تولید چندین ماه در تلاش برای آماده سازی خانه بود و مدت زیادی را نیز وقف ساختن باغی کرد که معنایی مهم در فیلم دارد.

باید اشاره کرد که گلیزر در ارائه‌ی فضایی کاملاً واقعی تأکید زیادی داشت، به همین دلیل نورپردازی‌ها در حین فیلم‌برداری محدود بود. همچنین بسیاری از قطعات موسیقی که توسط میکا لوی (Mica Levi) ساخته شد، مورد استفاده قرار نگرفت؛ صرفاً به این دلیل که ممکن بود داستانِ فرمانده هاس و خانواده‌اش دراماتیزه بشود!

بهشتی در همسایگی جهنم

همانطور که گفته شد فیلم The Zone of Interest روایت‌گر قصه‌ی رودولف هاس و خانواده‌اش در بهبهه جنگ جهانی دوم است. آن‌ها در خانه‌ای بسیار مجلل و اشرافی در نزدیکی کمپ‌های کار اجباری آشویتز زندگی می‌کنند و در بیشتر زمان فیلم زندگی این خانواده را دنبال می‌کنیم. آن‌ها بدون ذره‌ای دغدغه و نگرانی به مسائل روزمره‌ی زندگی اشرافی می‌پردازند؛ رودولف فرزندانش را به شنا و ماهی‌گیری می‌برد، همسرش مشغول به باغ‌داری و پرورش انواع گل است، مهمانی‌های خانوادگی در آن خانه‌ی مجلل صورت می‌پذیرد و تعدادی زیادی به عنوان خدمت‌کار درت لاش‌اند تا رفاه را برای خانواده‌ی فرمانده هاس فراهم بیاوند. در یک کلام ما شاهد یک زندگی کاملاً مرفه هستیم که می‌توان آن را به نوعی «بهشت» خواند! اما بهشت به چه قیمتی؟

کارگردان به وضوح تلاش می‌کند هر چیزی که مربوط به جنگ و فجایع اردوگاه‌های کار اجباری آشویتز، اتاق‌های گاز و کوره‌های آدم‌سوزی است را دورِ از زندگی خانواده‌ی فرمانده نشان بدهد. صدای تیراندازی همیشه در جایی دور به گوش می‌رسد، با وجود اینکه افرادِ یونیفورم پوش و رزمی را در فیلم می‌بینم، اما آن‌ها خارج از وضعیت انجام وظیفه هستند، یهودی‌ها و لهستانی‌های زندانی شده هیچ‌گاه حضوری مستقیم ندارند. حتی در یکی از سکانس‌ها که پسر کوچکِ فرمانده می‌خواهد نگاهی به اتفاقات پشت پنجره اتاقش بیاندازد، سریع از کار خود منصرف می‌شود و به زندگیِ به دور از دغدغه خودش باز می‌گردد! تمام این‌ها نشان می‌دهند که «جهنم» در همین نزدیکی می‌باشد؛ جهنمی که در آن هزاران نفر به راحتی آب خوردن شکنجه می‌شوند و زنده زنده می‌سوزند؛ جهنمی که فنداسیون خانه‌ی فرمانده هاس بر روی آن بنا شده است.

مهم‌ترین تلاش جاناتان گلیزر در ساختن The Zone of Interest، به نمایش کشیدن فضایی بود که در واقع اصلاً راوی داستان خاصی از آشویتز نیست و بر خلاف نام فیلم که «ناحیه‌ی مورد توجه» است، به حاشیه‌ای از اتفاقات تاریخی می‌پردازد که هیچ اثری از جنگ را نمی‌توان در آن یافت. هر چیزی که مربوط به جنگ است، در فضایی رخ می‌دهد که با وجود نزدیک بودن به مکانی که فیلم در آن جریان دارد، از آن فاصله‌ای مشخص دارد. سوالی که پیش می‌آید این است که مرکز توجه واقعاً کجاست؟

قصری بنا شده بر روی خاکستر

پیامی که The Zone of Interest در بطن خود دارد، بیش از هر چیزی به نمایش گذاشتن اختلاف و تضادی می‌باشد که بین زندگی فرمانده هاس و زندگی اسیران وجود دارد؛ به اندازه‌ی کافی درباره‌ی سیاهی‌ کمپ‌های آشویتز چه در سینما و چه در مدیوم‌های دیگر دیده‌ایم و شنیده‌ایم، اما آیا تضادی که این سیاهی با زندگی مرفه، بی‌دغدغه و آرامِ سران حزب نازی دارد را تا به حال این چنین نزدیک دیده بوده‌ایم؟ تلاش سازندگان، بیش از هر چیز در به نمایش گذاشتن این تضاد است.

در واقع زمانی که ما با خانواده‌ی هاس و زندگی روزمره‌ی آن‌ها آشنا می‌شنویم بهتر متوجه می‌شویم که فجایع کمپ‌های آشویتز تا چه حد غیر انسانی، تاریک و غیر قابل گذشت بوده‌ است. دقیقاً زمانی که هاس با خانواده‌اش مشغول اسب‌ سواری، ماهی‌ گیری و باغبانی است، چند صد متر آنطرف‌تر انسان‌های بی‌گناه داخل گازهای اتاق خفه می‌شدند یا داخل کوره‌های آدم‌سوزی ریخته می‌شدند. اتمسفرِ بسیار آرام و بی‌دغدغه‌ای که در طول فیلم می‌بینیم این تضاد را هر چه پر رنگ‌تر می‌کند.

در نیمه‌ی ابتدایی فیلم نماها و قاب‌های زیادی از تفریحِ خانواده‌ی رودولف، درخت‌ها و گل‌های پرورش داده شده در باغ شخصی آن‌ها، صحبت‌های خانوادگیِ روزمره و… وجود دارد که در آن‌ها سعی شده به آرامش و زیبایی توجه شود. آن‌ها به سگ خانگی خود، استخر شخصی و پرورش گل‌ها توجه بیشتری می‌کنند تا کشته شدن هم‌نوعان خود در همان نزدیکی!

در نیمه‌ی دوم، کمی از فضای داخل خانه خارج می‌شویم با فرمانده هاس به مهمانی‌های مجلل ترتیب داده شده برای سران نظامی نازی می‌رویم یا با مادر هدویگ سری به شهر برلین می‌زنیم. در نیمه‌ی پایانی، تعارفات کمی کنار گذاشته می‌شود و رویکرد مستقیم‌تری نسبت به مسائل مربوط اتخاذ می‌شود؛ مثلاً فرمانده هاس با یکی از خدمت‌کارانش وارد رابطه‌ی جنسی مخفیانه می‌شود، همسرش مستقیماً به یکی از لهستانی‌های خدمت‌کارش می‌گوید که همسرش می‌تواند او را بخاطر عدم دقت در نظافت تبدیل به خاکستر کند! یا در یکی از سکانس‌های پایانی صحبت‌هایی با لحن تحقیر آمیز نسبت به یهودی‌های زندانی شده در آشویتز دیده می‌شود.

همه‌ی این‌ها سوالی در ذهن بیننده‌ی تیزبین ایجاد می‌کند: آن قصری که دیوار به دیوار کمپ‌های آشویتز ساخته شده، آن زندگی مرفه، آن مهمانی‌های پرخرج و مجلل، دقیقاً بر چه چیزی استوار هستند؟ با این سوال به پیام درونی فیلم پی می‌بریم؛ فرمانده هاس جایگاه و مقام خود را مدیون به خاکسترهای جنازه‌هایی است که در کمپ آشویتز سوزانده می‌شوند و او هرگز مستقیماً با آن‌ها سر و کاری نداشته است. مرکزیت قدرت در واقع در جایی قرار دارد که از جنگ، تنها صدای گلوله‌های آن به گوش می‌رسد و از آنجا تنها دستورها صادر می‌شوند

به دل فاجعه با سبد میوه

همانطور که گفته شد، هر چیزی که مربوط به رنج‌های اسیران می‌شود خارج از قاب‌ها و در فاصله‌ای «دور» نگه داشته شده است و دوربین عمداً از به نمایش گذاشتن آن‌ها طفره می‌رود. همه چیز در The Zone of Interest تلاش می‌کند که رفاهِ زندگی فرمانده هاس و خانواده‌اش را به نمایش بکشد. با این وجود، دو سکانس کوتاه وجود دارد که در آن همه چیز با تمِ کلی فیلم تفاوت دارد. در این دو سکانس دخترکی یهودی را مشاهده می‌کنیم که شب‌ها برای زندانی‌ها در نزدیکی فنس‌های کمپ میوه جاسازی می‌کند تا کمی به هم‌نوعانش کمک کرده باشد. این دو سکانس با فیلترِ سیاه / سفید و نگاتیو، میوه رسانی دخترک را به تصویر می‌کشند و تنها موسیقی‌های موجود در فیلم در همین دو سکانس شنیده می‌شوند که قطعاتی بسیار تنش‌زا هستند. بطور کلی این قسمت‌های مجزای فیلم تضادی بسیار عمیق در حالتِ بیانِ تصویریِ خود دارند، همه چیز پر از تنش، پر از استرس و بی‌رحم به‌نظر می‌رسد.

گلیزر با نشان دادن این سکانس‌های متفاوت به خوبی توانسته نشان بدهد که خارج از فضای امنِ ویلای مجلل فرمانده هاس، فضا به چه شکل است! برای اسیران و زندانی‌ها همه چیز رنگ و بویی بی‌رحم، تاریک و پر از تنش دارد. در اینجا به خوبی اضطراب دخترک برای کمک رساندن در نحوه کارگردانی بازتاب شده است و ارتباطی مستقیم با رویکرد کلی فیلم دارد؛ این دو سکانس نشان می‌دهند که «واقعیت» آشویتز تا چه حد تاریک می‌باشد و تضادی بسیار ذاتی با زندگی مرفه سرانِ حزب نازی دارد.

جمع بندی

جاناتان گلیزر در واقع اصلاً قصد نداشته که داستانی از کمپ‌های آشویتز بسازد و خودش هم در مصاحبه‌ای گفته که فیلم واقعی در فاصله‌ای دورتر از The Zone of Interest به وقوع پیوسته است. با این حساب، می‌توانیم تلاش او را برای به نمایش کشیدن فاصله‌ای که بین زندگی سران حزب نازی و فجایع آشویتز وجود داشته، کاملاً درک کنیم. همه چیز در این فیلم متمرکز بر همین فاصله است و جایی که از آن دستورها برای قتل عام مردم بی‌گناه صادر می‌شده است. با این فیلم گذری عمیق به گوشیده‌های کمتر کاویده شده‌ی جنایات حزب نازی می‌زنیم.

بطور کلی با یک فیلم بسیار با کیفیت، کار شده و هدف‌مند روبرو هستیم که همه چیز در آن هماهنگی کامل دارد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی