ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

آیا باید نگران Mass Effect بعدی باشیم؟

خسته شدیم از این چرخه همیشگی!

امیرحسین وفاراد
نوشته شده توسط امیرحسین وفاراد | ۲۷ آبان ۱۴۰۳ | ۲۲:۰۰

الان با اعتماد به نفس خوبی می‌توانیم بگوییم که بازی Dragon Age: The Veilguard بازی خوبی بود. اشتباه نکنید، این بازی عالی یا شاهکار نبود، صرفا خوب بود. با توجه به استانداردهای امروزی توانست که تا حدودی ما را راضی نگه دارد. ولی بعد از انتشار این بازی، وقتی همه به این فکر می‌کردند که چگونه از بازی لذت ببرند، ما به این فکر می‌کردیم که بازی بعدی قرار است به چه شکلی باشد. متاسفانه نگرانی برای بازی‌های مس افکت یکی از حس‌هایی است که هرگز طرفداران این مجموعه را ترک نمی‌کند. از همان اتمام نسخه سوم این مجموعه تا همین الان هم ما نگران تک تک پروژه‌های بایوور بودیم و منتظر بودیم که بالاخره کارخرابی‌هایش کار دستش دهد.

از آن‌جایی که قرار نیست برای Dragon Age: The Veilguard هیچ DLC خاصی منتشر نشود، توسعه‌دهنده‌های بازی به سرعت کار خودشان را روی بازی بعدی شروع کردند. حالا بازی بعدی بایوور چیست؟ احتمالا تا الان دیگر می‌توانید حدس بزنید که قرار است که یک Mass Effect جدید باشد.

حالا در مورد این بازی چه می‌دانیم؟ خب راستش را بخواهید تقریبا هیچی. تنها اطلاعاتی که از آن در دسترس داریم این است که قرار است ماهیت بزرگ‌سالانه خود را حفظ کند و از نظر گرافیکی یک شاهکار تکرارنشدنی باشد. پس در مورد خودش زیاد حرفی برای گفتن نداریم، ولی وقتی که بازی آخر بایوور را می‌بینیم، کمی نگران Mass Effect جدید می‌شویم. چرا؟ با ویجیاتو همراه باشید تا شاید شما هم این نگرانی را درک کنید. چون این مشکلات از ظاهر بازی یا حتی خود بازی هم فراتر می‌رود و باید سفری به قلب خود بایوور داشته باشیم.

ایده‌ای که به واقعیت تبدیل نشد


چند وقت پیش اسم پروژه دراگون ایج جدید بایوور Dreadwolf بود. ما چیز زیادی در مورد این پروژه نمی‌دانستیم، ولی می‌دانستیم که ارتباط قوی‌ای با داستان‌های قبلی‌اش خواهد داشت و قرار است از همه بازی‌های قبلی‌اش بزرگ‌تر باشد. یک سری شایعات هم وجود داشت که بازی قرار بود به طور کامل تبدیل به یک اکشن نقش‌آفرینی تبدیل شود، ولی اطلاعاتی در مورد داستان بازی وجود نداشت. از تیم سازنده بازی هم خبری منتشر نمی‌شد؛ صرفا هر چند وقت یک بار اخباری در مورد آن‌ها بیرون می‌آمد که یک سری از این افراد اخراج شدند یا خودشان استودیو را ترک کردند. بایوور و EA ما را به طور کامل بی‌خبر گذاشتند تا انتظاراتمان از بازی بالا نرود.

بالاخره زمانی که بایوور اعلام کرد که پروژه Dreadwolf قرار است با نام The Veilguard ساخته و منتشر شود بود که یک سری اطلاعات دریافت کردیم. این بازی قرار بود که روی همراهان شما در بازی تمرکز خیلی زیادی داشته باشد و حتی تبلیغ اصلی‌اش هم مربوط به همین می‌شد. قرار بود که شخصیت شما به طور کامل بر اساس ارتباطی که با همراهان بازی داشتید شکل بگیرد و حتی آن‌ها قرار بود که کلید اصلی پیشروی داستان بازی باشند. 

چنین سیستمی قبلا وجود داشت، ولی در این حد بزرگ نبود. انگار که در این حالت از بازی، شما صرفا داستان را دارید تماشا می‌کنید. نه از چشم‌های خودتان، بلکه از چشم‌های شخصیتتان در بازی. این ایده خلاقانه و متفاوت بود. اگر به خوبی و درستی اجرا می‌شد، یک بازی با سبکی کاملا جدید و متفاوت را دریافت می‌کردیم. خیلی از افراد مشتاق این بودند که خودشان از نزدیک ببینند که بایوور چنین ایده‌ای را به چه شکلی اجرا می‌کند.

هدفی نامشخص


بعد از انتشار بازی همه چیز کمی عوض شد. از همان جا بود که خیلی از ما نگران Mass Effect بعدی شدیم. این موضوع که این همراهان و دوستانی که در طول بازی پیدا می‌کنید در چه حد خوب یا بد هستند جای بحث دارد و ما الان قرار نیست در مورد این موضوع بحث کنیم. چیزی که الان مد نظر است این است که این افراد چقدر عجیب و غیرطبیعی رفتار می‌کردند. اگر قرار است که کل داستان توسط این افراد کنترل و روایت شود، حداقل باید سطح قابل‌توجهی از واقع‌گرایی را رعایت کنند. همه چیز در بازی ساختگی به نظر می‌رسد. انگار که هیچ داستان یک‌پارچه‌ای در پس‌زمینه وجود ندارد که بخش‌های داستانی کلی بازی را به هم متصل کند. هر کسی سرش مشغول یک چیز است و همه چیز در نهایت به هم نمی‌رسد.

اینکه یک بازی سعی کند که چند داستان مختلف را به صورت همزمان تعریف کند اشکالی ندارد. همین بازی بالدورز گیت دقیقا همین کار را کرد. در طول این بازی، با توجه به روند بازی شما، ۵ الی ۱۵ داستان متفاوت به صورت همزمان روایت می‌شود. ولی روایت داستان‌های این بازی دو نقطه قوت بزرگ داشت. یکی اینکه همه آن‌ها به هم مرتبط بودند و دومی اینکه هر کدام از آن‌ها هدفی داشتند و روند و نتیجه آن داستان روی بازی کلی و بقیه همراهان شما تاثیر می‌گذاشت. ولی در Veilguard انگار که یک هدف نهایی در پشت داستان‌ها وجود ندارد. انگار که صرفا تعریف می‌شوند که گیم‌پلی بازی تنها نماند.

نوری در انتهای تونل


برای بازی‌ای که نقطه قوت داستانش مربوط به همراهانش می‌شد، این بازی به شدت ناامید کننده بود. حالا سوال این است که آیا قرار است Mass Effect بعدی هم به همین شکل باشد. آیا همراهان و Companionهای این بازی هم قرار است مثل Veilguard باشند؟ مهم نیست که بازی شما چقدر بزرگ باشد، یا چقدر محتوا و دیالوگ درونش وجود داشته باشد؛ وقتی که این دیالوگ‌ها به قدری طبیعی نباشند که بازیکنان ارتباط برقرار کنند، چه فایده‌ای دارد؟ اتفاقا اگر نحوه اجرا آن قرار است به این شکل ضعیف باشد، بیشتر از اینکه بازیکن را جذب بازی کند، از بازی دور می‌کند.

البته به یک شکل دیگر هم می‌توان به مسئله نگاه کرد. با توجه به اتفاقی که برای دراگون ایج افتاد، شاید اینکه نگران Mass Effect بعدی باشیم شاید کاملا بیهوده باشد. بایوور می‌تواند از تمامی اشتباهاتش درس بگیرد و ویل‌گارد برایش حکم یک تجربه تلخ را داشته باشد.

یکی دیگر از موضوعاتی که می‌تواند کمی قوت قلب باشد این است که در حال حاضر با بازی بعدی Mass Effect خیلی فاصله داریم. طبق حدس‌ها احتمالا بازی بعدی این مجموعه را تا سال ۲۰۲۸ یا حتی ۲۰۲۹ هم نبینیم. تا آن موقع استودیو بایوور وقت زیادی دارد که خودش را از این مرداب خلاقیتی بیرون بکشد و دوباره یک سری داستان و شخصیت درست و حسابی بسازد. از طرف دیگر این چند سال زمان مناسبی است که بایوور هم مثل یوبیسافت خودش را از پنجره به بیرون پرتاب کند. اما اگر مدیریت ساخت بازی دست پیش‌کسوتانی باشد که سه‌گانه قبلی را ساختند، شاید بتوانیم امیدوار باشیم.

چرخه دائمی بایوور


در نهایت خیلی فرقی ندارد که دیدگاه و نظرات بازیکنان به صورت فردی در مورد Dragon Age: The Veilguard چیست. اینکه شما از این بازی لذت بردید و عشق شما به این مجموعه را دوباره زنده کرد، یا شما را راهی بازی‌های قبلی کرد الان خیلی مهم نیست. مهم این است که بایوور نشان داد که ایده خوب به تنهایی کافی نیست. این استودیو نیاز دارد که روی اجرا و ساخت جزئیات بازی‌هایش تمرکز بیشتری داشته باشد. 

هر استودیومی‌تواند یک سری ایده خوب را به بازیکنانش بدهد و آن‌ها را با وعده آینده‌ای روشن راضی نگه دارد. ولی اینکه این دید و این ایده را چگونه به واقعیت تبدیل می‌کنند است که شرط است. باز هم باید بگویم که نسخه آخر دراگون ایج اصلا بازی بدی نبود. این بازی یک نقش آفرینی عالی است و شاید حتی یکی از بهترین‌ نقش آفرینی‌های اخیر باشد. ولی موضوعی که در موردش بحث است، تفاوت بین وعده و واقعیت ماجراست. صرفا الان باید نگران این موضوع باشیم که چرخه «امید به بازی بعدی و ناامیدی از بازی منتشر شده» بالاخره بشکند. با The Veilguard که اینطور نشد، شاید Mass Effect بعدی این کار را انجام دهد.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی