پس از سریال The Penguin، فیلمهای بتمن چه مسیری را طی خواهند کرد؟
موفقیت سریال پنگوئن احتمالات جدیدی برای دنیای فیلمهای بتمن بوجود آورده است
قمار دیسی بر روی سریال The Penguin جواب داد. اکنون سوال این است که آیا استودیو با این موفقیت به دست آمده، قمارهای بزرگتری بر روی دو فیلم لایو-اکشن دیگر از دنیای بتمن خواهد کرد یا خیر؟ همین چند روز پیش بود که سریال The Penguin، پس از هشت قسمت به پایان رسید و آنقدر خوب عمل کرد که مطمئناً به عنوان یکی از برترین روایتهای لایو-اکشن از دنیای بتمن به یاد آورده خواهد شد، آن هم بدون یک ثانیه حضور بتمن! در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا به پرسشهایی دربارهی این سری و آیندهی آن پاسخ دهیم.
لارن لفرنک و تیمش قادر بودند یک شخصیت فرعی از دنیای The Batman را انتخاب کنند و او را به یک شخصیت اصلی درگیرکننده تکامل بخشند. این شخصیت از سرگردِ کارمین فالکون تبدیل به رئیس خلافکارها میشود و موفق میشود گلیم خودش را از آب بیرون بکشد. چنین تکاملی با بازی کالین فارل به خوبی قابل لمس شده و همچنین نباید از کار شگفتانگیز طراح گریم و اعضای مصنوعی سریال یعنی مایک مرینو غافل شد که فارل را کاملاً تبدیل به آزوالد کاب کرده است. دیگر بازیگران هم در کنار او میدرخشند. داستانسرایی دستاندرکاران حاضر در اچبیاو و تیم لفرانک باعث شده تا یک درام مهیج جنایی را شاهد باشیم که به خوبی در کانتکست روایی فیلم The Batman جای میگیرد.
سریال The Penguin از آن جهت حائز اهمیت است که دنیای ساخته شده توسط مت ریوز در فیلم بتمن را غنی میکند و در فرانچایز کلی، اثری محسوب میشود که میتواند داستان بتمن را کاملتر کند. حتی میتوان بحث کرد که این سریال از خود فیلم بتمن هم بهتر است و به عنوان یک پروژهی مجزا، قدرت استفاده از تلویزیون برای بیان داستانهای شخصیتمحور و فرعی را نشان میدهد. با هر معیاری که حساب کنیم The Penguin یک موفقیت تمام و کمال برای کمپانی برادران وارنر و استودیوهای دیسی محسوب میشود؛ در نظر داشته باشید که منتقدان به شدت آن را پسندیدند و از همین الان صحبتهای زیادی دربارهی حضور پررنگ سریال در مراسم امی سال آینده در جریان است؛ بینندگان آن با هر اپیسود جدید افزایش یافت و شروعی طوفانی از نظر تعداد تماشاگر داشت.
قسمت نهایی A Great or Little Thing نام دارد و مقدماتی برای فیلم The Batman Part II فراهم میکند؛ شاید حتی مقدمهای برای فصل بعدی پنگوئن هم باشد! به هر روی با این قسمت همهچیز فعلاً در این سریال تمام میشود. ابتدا قرار بود که این سریال تلویزیونی یک مینی سریال برای نشان دادن اتفاقات فرعی بین فیلم بتمن و دنبالهی آن که در سال ۲۰۲۶ منتشر میشود باشد. اما همهی طرفداران دنیای سریال میدانند که چطور قواعد میتواند تغییر کند؛ به عنوان مثال سریال The White Lotus از HBO و Shogun از FX هم قرار بود که مینیسریال باشند اما موفقیتهای آنها برنامههای اجرایی شبکهها را خیلی زود تغییر داد. لفرانک در مصاحبهای که اخیرا با رسانهی هالیوود ریپورتر داشت جوابی دیپلماتیک داد که نشان میدهد او چطور در قالب داستانی بزرگتر کار کرده است و رویکرد او به چه شکل میباشد.
او در مصاحبه گفته:
«وظیفهی من ساختن یک پل بین فیلم بتمن و دنبالهی آن بود. من تمامی این شخصیتها را دوست دارم و نوشتن داستان دربارهی آنها واقعاً فان بود؛ این دنیا درگیرکننده است. داستانهای بیشماری میتوان در این دنیا تعریف کرد. با این حال، اگر داستانی بهتر برای گفتن ندارید یا خودتان از نظر خلاقیت ته کشیدهاید، بهتر است که قال قضیه را همانجا بکنید. نتیجتاً فکر میکنم اگر قرار باشد داستان این سریال را ادامه بدهیم، تنها راهش داشتن یک داستان واقعاً غنی و حتی غنیتر از قبل برای ارائه است.»
ریوز میگوید که همین الان همهی گزینههای ممکن را روی میز داریم، حال قدم بعدی هر چه میخواهد باشد؛ چه دنبالهی The Penguin را داشته باشیم، چه همین داستان در فیلم The Batman: Part II باشد، چه یک مینی سریال دیگر با محوریت سوفیا جیگانته ساخته شود. برای رسیدن به حرکت بعدی، فعلاً صبر بهترین گزینه است. با این وجود، قسمت پایانی این سریال سرنخهای زیادی دربارهی ادامهی داستان آز و سوفیا به ما داد؛ همچنین، میتوانیم بگوییم که اتفاقات این سریال چه تأثیری بر روی فیلم بعدی Reeves خواهند داشت.
رابطهی سوفیا جیگانته و سلینا کایل
اگرچه که سریال The Penguin کاملاً دربارهی شخصیت آزوالد کاب است، اما مقدمهای بر شخصیت سوفیا را ارائه میکند که در طی آن شاهد تکامل شخصیتش هستیم؛ او بخشی از موفقیت سریال میباشد. در سریال Gotham که توسط شبکهی فاکس پخش میشد، در فصل چهارم آن شاهد حضور سوفیا فالکون بودیم، اما آنطور که نیاز بود به او پرداخته نشد. بطور کلی، خارج از کامیکبوکها منبعی بهتر از The Penguin برای شناختن این شخصیت تاکنون وجود نداشته است.
معروفترین حضور سوفیا در کامیکبوکها مربوط به مینی سری Batman: Dark Victory است که توسط جف لیوب نوشته و توسط تیم سیل طراحی شده و طی سالهای ۱۹۹۹ تا ۲۰۰۰ منتشر میشد. در دنبالهای برای این سری که Batman: The Long Halloween نام داشت، بتمن یک قاتل سریالی به نام هنگمن را میبایست پیدا کند و مظنون اصلی او آلبرتو فالکون، برادر سوفیاست. نهایتاً میفهمیم که هنگمن در واقع همان سوفیاست و قصد انتقامگیری از هاروی دنت برای مرگ پدرش را دارد.
در سریال The Penguin، تیم نویسندگان تصمیمی هوشمندانه گرفتند تا ریشههای شخصیت سوفیا به عنوان هنگمن را کاملاً تغییر دهند. او به دلیل مرگ برادرش به عمل کردن فراخوانده میشود اما خودش او را نمیکشد (برخلاف کمیکها). همچنین بجای اینکه هنگمن باشد، صرفاً تبدیل به یکی دیگر از قربانیهای کارمین میشود؛ زمانی که دخترش سوفیا با یک روزنامهنگار محقق صحبت میکند، خلافهای خودش را بر گردن او میاندازد. این تغییر سبب ایجاد یک آرک شخصیتی جالبتر برای سوفیا شده و داستان او برای به دست آوردن میراث پدرش و خانوادهی خلافکار فالکون را تبدیل به یک روایت گیرا میکند.
در یکی از سکانسهای پایانی این فصل، سوفیا به آرکهام باز میگردد و یک نامه از خواهر ناتنیاش سلینا کایل دریافت میکند. در حالی که محتوای این پیام ناگفته مانده است، اما سوفیا با خواندنش لبخند میزند. خانوادهی سوفیا زمانی تمام چیز او بود اما فالکونها زندگیاش را خراب کردند. اولاً، سوفیا متوجه میشود مادرش را کارمین کشته و دوماً، پس از اینکه سوفیا نهایتاً از زندان آرکهام آزاد میشود، برادرش توسط آز به قتل میرسد؛ برادرش تنها کسی بود که واقعاً به او اهمیت میداد. هر عضو دیگر از خانوادهی او فکر میکرد که سوفیا دیوانه است و طوری رفتار میکردند که انگار واقعاً عقلش را از دست داده است. سلینا تنها فردی خواهد بود که او میتواند رویش حساب کند و شعلهای از امید و شروع دوباره را در سوفیا، جرقه میزند.
در فیلم The Batman، میفهمیم سلینا دختر کارمین است؛ کارمین مادر او یعنی ماریا را هم در دورهای که سلینا بچه بوده به قتل رسانده. در پایان فیلم، سلینا سعی میکند کارمین را بکشد تا انتقام مرگ مادرش و دوستش آنیکا را از او بگیرد؛ کارمین مسئول مرگ تعداد زیادی از زنانی بود که زیر دستش در Iceberg Lounge و کلاب زیرزمینی مخفی آن، کار میکردند که آنیکا نیز یکی از آنها بود. اگرچه که سلینا تقریباً در کشتن او موفق میشود، اما بتمن او را متوقف میکند تا کارمین جواب تمام جرائمش را هنگامی که تمامی فساد حاضر در زیرلایهی گاتهام برملا شد، بدهد. هرچند، کارمین قبل از اینکه توسط پلیس دستگیر شود، توسط ریدلر کشته میشود!
آخرین موردی که از سلینا در فیلم The Batman میفهمیم، این است که کتوومن در راه Bludhaven میباشد. همکاری احتمالی بین سلینا و سوفیا از این جهت هیجانانگیز است که این دو میتوانند در مقابل آز بایستند؛ باید بدانید که آز رئیس قبلی سلینا در Iceberg Lounge بوده و همچنین رانندهی پیشین سوفیا هم میباشد. این دو شخصیت مسلماً شباهتهایی با هم دارند و ترامای مشترکشان بخاطر پدرشان میتواند یک رابطهی قوی ایجاد کند؛ اما باید در نظر گرفت که بکگراند آنها با هم بسیار متفاوت است: در حالی که سوفیا همواره به عنوان یک پرنسس شناخته میشده، پدرش را شدیداً قبول داشته و هیچگاه دغدغهی مالی نداشته، سلینا در وضعیت بسیار بغرنجی رشد کرده و مشکلات مالی او را به سمت دزدی برای بقا سوق داده است؛ همچنین، کارمین هیچگاه از وجود او اطلاع هم نداشته. خیلی چیزها میتواند در این رابطه رخ دهد، اما قبل از هر چیز سلینا میبایست خواهر ناتنیاش را از زندان آرکهام بیرون بیاورد.
همانند هر چیز دیگری در بتورسِ مت ریوز، هنوز معلوم نیست که سوفیا و سلینا چطور، کِی و چگونه با یکدیگر ملاقات کنند. با این وجود، از آنجایی که داستان سوفیا در سریال The Penguin حیاتی بود و کریستین میلیوتی برای این ایفای نقش بسیار تحویل گرفته شد، میتوان گفت که او مطمئناً باز خواهد گشت.
ریوز در مصاحبهای با هالیوود ریپورتر توضیح داد:
«ایدهی معرفی سوفیا، خصوصاً از آنجایی حائز اهمیت است که به نحوهی وجود او در این دنیای مردسالار مینگریم و به نحوهای که بیننده با او ارتباط برقرار میکند. زمانی که به داستان مقابلهی او با آز نگاه میکنیم با خود خواهید گفت که هر دوی آنها واقعاً اوضاعشان خراب است. لورن لفرنک ارتباطی شخصیتی با این داستان برقرار کرده و شخصاً برای دیدن ادامهی آن بسیار هیجانزده خواهم بود، اما اینکه آینده چه خواهد شد فعلاً چیزی نمیدانیم. من به مرور متوجه شدهام که وقتی یک پروژه را آغاز میکنید، آن پروژهی جدای از سازندگانش یک زندگی به خصوص برای خودش خواهد داشت.»
آیندهی گاتهام سیتی و داستان فیلم The Batman: Part II
سریال The Penguin، فصل اولش را به شکلی بسیار دراماتیک خاتمه داد: آز سوفیا را شکست میدهد تا تبدیل به کلهگندهی جدید گاتهام شود؛ علاوه بر این، تحتالحمایهایش یعنی ویکتور آگیلار را هم کنار میزند تا آخرین ضعفش را بپوشاند. در طی این مسیر آز صحنهی تبادل مواد شهر گاتهام را کاملاً تغییر میدهد و سلسله مراتب قدرت در میان گنگهای قدرتمند شهر بهم میخورد. حالا دیگر شاهد پنگوئن با همان شمایل کلاسیکش (یعنی کلاه بلند، کت و جلیقه) هستیم و او نگاهش را بر روی سیاستهای جدید گاتهام دوخته است.
سقوط سوفیا به دلیل هوش وافر آز یا نقشهای ماهرانه توسط او نیست، بلکه سوفیا به اعتماد به نفس خودش میبازد، چرا که این مرد کوچک را دست کم گرفته بود. سوفیا افرادی نظیر ویکتور و لینک را کم حساب میکرد! لینک که زیردست فنگ ژائو رئیس Triad کار میکرد، از کنشهای ویکتور و آز تأثیر میپذیرد تا سازمانهای جنایی شهر را به هم بزند. بدین ترتیب نه تنها خانوادههای مافیایی فالکون و مارونیس، بلکه صحنهی جرم گاتهام کاملاً تغییر میکند و رئسای این گروهها به شکلی ناجور کشته میشوند.
آز در سکانسی به سوفیا دربارهی انگیزههای لینک، چنین میگوید:
«لینک از نادیده گرفته شدن خسته شده بود و باید بدونی که اون تنها نیست! سالهای سال تحقیر شدن، مسخره شدن و توسری خوردن آسون نیست، آدم رو میشکنه؛ تا حدی که دلت میخاد تو هم بقیه رو بشکونی. فکر میکردم که بتونی چنین وضعیتی رو درک کنی… ولی بهتر که نگاه کردم دیدم تو و امثال تو زیادی مشغول به بشقاب خودشون هستند؛ اونقدر مشغول که نمیبینن بقیه در حال مردن از گرسنگی هستند.»
در حالی که صحنهی جرم و جنایت گاتهام خیلی زود به حالت عادی بازخواهد گشت اما این شورشهای جمعی تغییری کلی در وضعیت بوجود آورد؛ فکرش را بکنید که در یک حرکت نسل قبلی گردن کلفتهای گاتهام و دلالهای مواد مخدر به کنار رفتند. در طی اتفاقاتی که در سریال The Penguin میافتد، فالکونها، مارونیها و خاندان نوپای جیگانته همگی نابود میشوند. جنگ مواد مخدر بین خانوادههای فالکون و مارونی برای دههها گاتهام را به گند کشیده بود و حالا به لطف آز تمام شد! با این حال، وقتی که بتمن به صحنه برگردد، خیلی برایش فرق نمیکند که چه کسی دقیقاً مقابل او ایستاده، خلاف خلاف است؛ شاید آزوالد کابلپات تنها روتین شبانهی او را تغییر داده و نه بیشتر.
پنگوئن کمک کرد تا دنیای زیرزمینی گاتهام تغییر کند اما او در تلاش است که منابع قدرتش را تنوع دهد تا به مراتب بالاتر برسد. او هماکنون با سباستین هیدی که یکی از اعضای کنسولگریست رابطهی خوبی دارد و از طریقش توانسته تا حدی به Crown Point دسترسی پیدا کند، اما به همین بسنده نمیکند و همانطور که در قسمت آخر از او شنیدیم قرار است با دوستان هیدی هم در شهرداری گاتهام آشنا شود. کاب به هیدی اطلاعاتی دربارهی بمبگذاری در Crown Point میدهد؛ بدین ترتیب او خودش را از اتهام تبرئه میکند، سوفیا را در مضیقه قرار میدهد و ارتباطات بهتری برای خودش با قدرتمندان ایجاد میکند.
هیدی به آز توضیح میدهد که کمیسیونهای سختتری علیه جرم قرار است ایجاد شود و بلا رئال، شهردار منتخب در رأس این سیاستهای جدید خواهد بود. او در سکانسی به آز میگوید:
«قراره مشکلاتی داشته باشی آز. رئال در حال ایجاد یک هیئت علیه فساده. اونا قراره پلیسها و شخصیتهای مهم شهر رو هم دخیل کنند. همچنین لیستی از همکاران کارمین را دارند. اونا قراره احضار و بازجوییت کنند، اگه میخای که نفوذی توی این جمع داشته باشی، باید حتماً پروندت پاک بنظر برسه!»
شخصیت رئال با بازی جیمی لاوسون (که در فیلم بتمن هم با همین بازیگر شاهد حضورش بودیم)، حضوری کوتاه مدت در این اپیسود دارد؛ در اوایل فصل هم در تلویزیون شاهد حضور کوتاهش بودیم. در انتهای فیلم The Batman، رئال به عنوان شخصیتی سیاسی نشان داده میشود که امید و تغییر را در شهر گاتهام میخواهد؛ خصوصاً پس از حملهی ریدلر و افشا شدن فساد سران شهر، چنین تغییری برای او از ملزومات بهنظر میرسد. سریال The Penguin نشانههایی از حضور او به عنوان شهردار را به تصویر میکشد و میفهمیم که شعارهایش واقعیست.
احتمالاً به این زودیها آز را به عنوان کاندید شهرداری نخواهیم دید، اما شاید یک کرسی در کنسولگری شهر گاتهام گیرش بیاید. در آخرین صحنهی آخرین اپیسود، ایو کارلو، معشوق آز به او میگوید: «گاتهام مال توست عزیزم. دیگر هیچچیزی سد راهت نخواهد شد.» اگرچه که تا حدودی این صحبت درست است، اما صحنهی بعدی خیلی زود به او میفهماند که این جمله آیرونیک گفته شده؛ نشان بتمن در آسمان شبِ گاتهام نورش نمایان میشود تا بیننده بداند او همیشه سد راه شخصیتهای شرور این شهر خواهد بود. البته که باید اشاره کرد لااقل در هشت قسمت ابتدایی این سریال، او سد راهی کسی نشد!
هنوز نمیدانیم که آیا پنگوئن آنتاگونیست اصلی فیلم بعدی بتمن در اکتبر ۲۰۲۶ خواهد بود یا خیر، اما طبق اخبار کمی که در دسترس است اینطور بهنظر نمیآید. در مصاحبهای که اخیراً کالین فارل با The Hollywood Reporter انجام داده بود، او گفت که «بهم گفته شده پنج یا شش صحنه در بتمن بعدی خواهم داشت»؛ این تعداد سکانس برای ویلن اصلی مشخصاً کم است! همچنین این بازیگر ایرلندی توضیح داد که هنگام امضای قرار داد برای فیلمهای بتمن، او نمیدانست که آیا قرار است در دومین فیلم این سری باشد یا خیر. با این وجود، هر قدر هم که حضور آز در The Batman: Part II کوچک باشد، نمیتوان اثراتی که بر گاتهام گذاشته را نادیده گرفته و مشخصاً در این فیلم کاملاً ملموس خواهند بود.
فصل دوم The Penguin و دیگر اسپینآفهای Batman
بین تبدیل شدن آز به یکی از سران دنیای زیرزمینی خلاف گاتهام و ورود او به سیاستهای شهر، جاهای خالی متعددی وجود دارد که بتوان طبق آنها داستانی جدید گفت؛ علاوه بر این شانسی برای رستگاری سوفیا هم وجود خواهد داشت. در ماه سپتامبر بود که کالین فارل با مصاحبهی خود نسبت به ادامهی این مینی سریال ایجاد شک کرد و نسبت به سختیهای فیزیکی موجود در نقش پنگوئن گلهمند بود. در واقع، فارل گفته بود: «زمانی که فیلمبرداری و ایفای نقشم در اینی سریال تمام شد با خودم گفتم که دیگر هرگز نمیخواهم آن کت و آن کلاه احمقانه را روی سرم بگذارم». هر چند در مصاحبههای بعدی او حرفش را پس گرفت. بطور کلی بهنظر میآید فرل، لفرنک و ریوز آمادهی ساخت فصل دوم هستند، اما پیش از آن نیازمند تأییدیه کمپانی برادران وارنر و فراهم کردن داستانی مناسب هستند.
در همین اثنا، سریال The Penguin درها را برای ریوز باز کرده تا داستانهای جنایی خود در این داستان را به شکل بهتری ادامه بدهد. حتی قبل از اینکه این مینی سریال تبدیل به یک موفقیت شود، این کارگردان در مصاحبه با رسانهی Entertainment Weekly اعلام کرده بود که دوست دارد چندین سریال در دنیای مشابهی وجود داشته باشد و مجموعهی ارتباط آنها سبب ساخته شدن نیمهی تاریک شهر گاتهام شود. او گفته بود:
«وقتی که صحبت ساختن سریالها از این جهان میشود من هیجان زده میشوم، چون میدانم که میشود به گوشههای نکاویدهای سر زد که The Penguin و The Batman از پرداختن به آن غافل بودهاند.»
گزارشهای متعددی در سالهای اخیر دربارهی ساخته شدن سریالهای فرعی از بتمن وجود داشته، این فیلمساز حتی تأیید کرده که چندین پروژه کنار گذاشته شده است؛ شامل یک سریال بر اساس نیروی پلیس شهر گاتهام و دیگری دربارهی تیمارستان آرکهام. مورد دیگری که باعث افزایش شکاکیتها میشود، گزارشات مبنی بر ساختن یک بتمن دیگر بود؛ جیمز گان یکی از سران استودیوهای دیسی مشغول بازسازی این دنیا بود و دوست داشت که یک فیلم بتمن دیگر را در روایتهای سینمای دیسی بنگجاند. بینندگان عادت دارند که بازیگران متفاوتی را در نقش یک ابرقهرمان ببینند، اما این قضیه مربوط به وقتیست که مدت زمان بین آنها زیاد باشد؛ حال اگر دو فیلم لایو-اکشن از بتمن داشته باشیم که بازیگران متفاوتی دارند، مشخصاً گیجکننده و عجیب بهنظر میرسد.
پس از شکست فیلم Joker: Folie a Deux، گان احتمالاً محتاطانه گام پیش خواهد گذاشت تا بلای مشابه بر سر پروژههای بعدی دیسی نیاید. هر چند موفقیت کلی فیلم پیشین بتمن و حالا سریال پنگوئن میتواند استودیوهای دیسی را مجاب کند تا از برندینگ Elseworlds خود بهره ببرد تا چیزی که ریوز تاکنون خلق کرده را گسترش بدهد. هر چه که آیندهی استودیوهای دیسی باشد مهم نیست، چون همین الان هم سریال The Penguin موفقیتی بزرگ و نادر را در دنیای تکراری روایتهای ابرقهرمانی انجام داده است.
حتی با در نظر گرفتن اینکه سریال بخشی از اتفاقات فیلمهای بتمن بود، باز هم داستانی گفته شد که درون خودش کامل است و پایانبندی رضایتبخشی دارد؛ مثلاً شخصیتهایی نظیر سوفیا، ویکتور و فرانسیس کاب را ممکن است هیچگاه دیگر در این فرانچایز شاهد نباشیم و حالا به لطف سریال داستانی درخور دارند. این سریال قادر بود که نگاهی جدید به یک شخصیت قدیمی با قدمت زیاد، بیاندازد و بیننده را به ذهن آزوالد کاب وارد کند؛ شخصی که به دنبال قدرت در شهر گاتهام میگردد و از روشهای خاص خود برای رسیدن به این هدف بهره میبرد.
لفرنک گفته بود:
«من میدانم که هدف سریال نشان دادن رشد آز بود. اما زمانی که او به قدرت میرسد و رشد میکند خودش را هم از دست میدهد؛ تلاشم این بود که در نهایت همهچیز خیلی تراژیک باشد. یعنی حتی وقتی که آز به همهچیزی که میخواهد میرسد، دوست داشتم یک داستان تراژیک ارائه کنم. او با این موفقیت، تنها یک توهم خلق کرده!»
سریال The Penguin هفتهی گذشته به پایان رسید، حالا همهچیز به کمپانی برادران وارنر و گان مربوط است که بخواهند ادامهای بر موفقیت این سریال بنا کنند یا خیر. هنوز برای این جواب خیلی زود است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.