
بازیهایی که احتمالا به صورت مخفیانه در یک جهان قرار دارند
دژاوو یا حس واقعی؟ بررسی ارتباطات و رازهای میان بازیهای مختلف

در دنیای بازیهای ویدیویی، بارها شاهد این بودیم که در تجربه بعضی از بازیها دچار دژاوو میشدیم، اما چرا این اتفاق رخ میداد؟ آیا واقعاً ارتباطی میان بعضی از بازیها وجود دارد یا صرفاً نظر شخصی و حس خودمان است؟ در این مقاله به بررسی تئوریها و فرضیههایی میپردازیم که ادعا میکنند بعضی از بازیها به صورت مخفیانه در یک جهان مشترک قرار دارند. پس با ویجیاتو همراه باشید.
System Shock و BioShock

آیا تا به حال به شباهت رهبران بازیهای بایوشاک و سیستم شاک دقت کردهاید؟ هر رهبری که در این دو نسخه یعنی System Shock و Bioshock معرفی شدهاند، نمایانگر سه چهره مختلف از قدرتهای جامعه هستند؛ فناوری (SHODAN)، سرمایهداری (رایان) و سوسیالیسم (لمب). این رهبران در هر دو جهان بازی، دنیایشان را به نابودی میکشند. شخصیتهای مختلف در این بازی هم شباهت های خاص خودشان را دارند، مانند Hacker در سیستم شاک و Jack در بایوشاک، هر دو شخصیت قابلیتهای خاصی در هک کردن دارند و هر دو به نحوی تحت تأثیر نیروهایی بالاتر قرار دارند. در نهایت با معرفی جهانهای موازی در بایوشاک اینفینیت امکان اینکه این دو بازی بخشی از یک مولتیورس مشترک باشند تقویت شد. همچنین کن لوین، خالق سری بایوشاک در بازی سیستم شاک 2 هم کار کرده است.
Alan Wake و Max Payne

فرضیه ارتباط دنیای مکس پین و الن ویک بخشی از جهان داستانی مشترک رمدی (RCU) است. اگرچه این ارتباط بهطور رسمی تأیید نشده، اما شواهدی در بازیهای کنترل و الن ویک ۲ وجود دارد. در کنترل، دیلن فیدن به ایدهای اشاره میکند که در یک دنیا، نویسندهای داستان پلیسی نوشت و در دنیای دیگر او پلیس واقعی شد. این میتواند به رابطه مکس پین و الکس کیسی (شخصیتی در الن ویک که شباهت زیادی به مکس پین دارد) اشاره داشته باشد. در الن ویک ۲، اشارههایی به The Inner Circle و A New Designer Drug دیده میشود که یادآور عناصر مهمی در مکس پین هستند. «محفل درونی» در مکس پین گروهی مخفی و قدرتمند بود که در پروژهی Valhalla و تولید داروی Valkyr نقش داشت. اشاره غیر مستقیم به گروهی مشابه در الن ویک ۲ میتواند نشان دهنده پیوندی مخفی میان این دنیاها باشد.
DOOM و Wolfenstein

یکی از محبوبترین نظریهها که حتی توسط id Software هم تأیید شده این است که DOOM Guy از نوادگان B.J. Blazkowicz، قهرمان سری ولفنشتاین است و حتی در DOOM RPG 2005 مستقیماً اشاره شده که دووم گای از نسل Blazkowicz است. همچنین در بازیهای مختلف هر دو فرنچایز نام بلزکوویچ به عنوان ایستراگ دیده شده است. در ولفنشتاین نازیها روی علوم ماورایی، تکنولوژی پیشرفته و آزمایشهای فضایی تمرکز دارند. این سطح از فناوری نشان میدهد که اگر نازیها در جهان ولفنشتاین پیروز میشدند، ممکن بود در آینده به سازمانی مانند UAC تبدیل شوند. در برخی نسخههای ولفنشتاین، لوگوی UAC در محیط دیده شده است. فناوریهای Mecha Hitler و ارتشهای سایبرنتیک نازیها شباهت زیادی به سایبردیمنهای DOOM دارند و ممکن است UAC همان پروژهی سری نازیها برای تسخیر جهنم باشد که در آینده از کنترل خارج شده است.
Silent Hill و Metal Gear

یکی از جذابترین ارتباطات میان این دو بازی، زمانی بود که هیدئو کوجیما قرار بود یک بازی جدید از سایلنت هیل بسازد. این پروژه که با همکاری گیرمو دل تورو و نورمن ریداس شکل گرفت به نام سایلنت هیلز شناخته میشد اما به دلایل مختلف از جمله اخراج کوجیما از کونامی لغو شد. در این بازی که دموی آن تحت عنوان P.T. عرضه شد، بسیاری از ارتباطات به متال گیر دیده میشد. در سایلنت هیل میتوان ارتباطات مستقیم به متال گیر پیدا کرد از جمله اشاره به Shadow Moses در Silent Hill: Shattered Memories که به یکی از مشهورترین عملیاتهای متال گیر اشاره میکند. همچنین سایلنت هیل ۲ و Silent Hill: Homecoming ارتباطاتی به عملیاتهای نظامی مشابه با آنچه در دنیای متال گیر وجود دارد، اشاره میشود.
Drakengard و Nier

سری بازی Nier که از مجموعه Drakengard به عنوان یک اسپینآف شروع شد، حالا به دنیایی مستقل و پیچیده تبدیل شده است. داستانهای این سری با اینکه ارتباطات کمی بین خودشان خود دارند، اما از نظر شخصیتها و رویدادها تقریباً از هم جدا هستند. با استفاده از پایانهای مختلف، پرشهای زمانی و اتفاقات پیچیده، دنیای مشترک میان Drakengard و Nier شکل میگیرد. اتفاقات دریکنگارد به طور مستقیم باعث شکلگیری وضعیت آخرالزمانی در دنیای نیر میشود. در دریکنگارد، شخصیت اصلی و اژدهایش دنیای انسانها را با استفاده از دانههایی که پورتالی به بعدی دیگر باز میکند، نابود میکنند. نتیجه این عمل، شیوع بیماری مرگبار در زمین و در نهایت، آغاز داستانهای Nier است. این انتقال از دنیای فانتزی به دنیای پساآخرالزمانی، نشانهای از اتصال این دو جهان است.
الدن رینگ و دارک سولز

یکی از قویترین تئوریهای ارتباط بین دارک سولز و الدن رینگ به دنیای نقاشیها مربوط میشود. در دارک سولز ۳ شخصیتی به نام نقاش وجود دارد که نقاشیهای او به دنیاهای واقعی تبدیل میشوند. بر اساس این نظریه، یکی از نقاشیهای او به دنیای الدن رینگ تبدیل شده است. تئوری دیگری نیز وجود دارد که به ارتباط دارک سولز و بلادبورن اشاره میکند؛ در بسته الحاقی بازی دارک سولز ۳ نقاش با خون به دست آمده از Dark Soulsها یکی از نقاشیهایش را خلق میکند که ممکن است منشأ دنیای بلادبورن باشد.
آزمایشگاههای مرموز در Portal و Half Life

در بازی پورتال، اشارههای کوچکی وجود دارد که نشان میدهند Portal و Half-Life در دنیای مشترکی قرار دارند. یکی از این نشانهها، اشاره مستقیم به شرکت Black Mesa در آهنگ پایانی بازی، یعنی Still Alive است. در این آهنگ آمده است:
شاید کسی رو پیدا کنی که بتونه بهت کمک کنه، شاید Black Mesa؟ یه شوخی بود، هاها شانسی نداری.
این اشاره ممکن است بهعنوان شوخیای برای طرفداران Valve به نظر برسد اما با توجه به فضای بازی پورتال که در یک آزمایشگاه نسبتاً ایزوله برای تحقیق در مورد سلاحهای تجربی اتفاق میافتد، احتمال اینکه این دو شرکت در کنار هم وجود داشته باشند، کاملاً منطقی است. بیشتر داستان پورتال در یک تاسیسات متروکه و زیرزمینی Aperture Science اتفاق میافتد و این باعث میشود که دنیای بیرون به طور مستقیم به نمایش گذاشته نشود. این موضوع امکان همزمانی اتفاقات پورتال و Half-Life را به ویژه پس از حمله Combine در پایان Half-Life 1 افزایش میدهد. Aperture Science و Black Mesa شباهتهای زیادی دارند که نشان میدهد نهتنها در یک دنیای مشترک بلکه به عنوان رقیبهم در حال فعالیت هستند. هر دو شرکت به تحقیق در زمینههای علمی تجربی میپردازند و اهداف تاریکی دارند که شامل تبدیل یافتههایشان به سلاح میشود. در نسخههای اولیه Half-Life 2، یک تاسیسات مرتبط با Aperture Science به نام Borealis وجود داشت که البته در نسخه نهایی بازی حذف شد اما این موضوع نشان میدهد که ارتباط بین این دو شرکت در مراحل اولیه توسعه هف لایف نیز مورد توجه بوده است.
GTA V و Red Dead Redemption

در دنیای جیتیای یک کتاب به نام Red Dead وجود دارد که نویسندهی آن J. Marston است. این موضوع باعث به وجود آمدن نظریهای در میان طرفداران شده که جک مارستون، فرزند جان مارستون از Red Dead Redemption، این کتاب را نوشته است. فرضیه منطقی به نظر میرسد، زیرا در پایان Red Dead Redemption ۲ جک به ادبیات علاقهمند شده و احتمال دارد که داستان پدرش را در قالب یک کتاب روایت کرده باشد.
پیوندهای پنهان در سه بازی تیم ICO

بازیهای Ico، Shadow of the Colossus و The Last Guardian با وجود تفاوتهایشان، شباهتهای زیادی دارند. این بازیها در دنیای ویران و خرابههای تمدنهای از بین رفته در گذشته جریان دارند. موجودات سایهای که در هر سه بازی حضور دارند، پیوند معناداری میان آنها ایجاد میکنند. همچنین، شاخها که به نوعی نشانه نفرین یا قدرتهای ماورایی هستنددر هر سه بازی دیده میشوند. همه این بازیها درباره جستجو برای قدرتهای خرافی و در نهایت سقوط تمدنها صحبت میکنند. در مجموع، هر سه بازی دنیای مشترک و پر از رازهایی ایجاد میکنند که بازیکن را به فکر کردن و گشت گذار بیشتر برای کشف آیتمهای مختلف در بازی تشویق میکند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.