
تأثیرگذارترین فیلمهای دهه ۹۰ میلادی هالیوود
فیلمهایی که شکل کلی سینمای هالیوود را دستخوش تغییرات عظیمی کردند
نگاهی به دوره ماندگار سینما که تخیلات را زنده کرد
در طول زمان فیلمهای به شدت تأثیرگذاری در سینما اکران میشود، اما وقتی به دههی ۹۰ برگردیم، با مجموعهای از فیلمها مواجه میشویم که شکل سینمای هالیوود را به کلی تغییر دادند. شاید دلیل این امر نسل متفاوت تماشاچیان و فیلمسازان دهه ۹۰ باشد یا اینکه هیجان وارد شدن به هزاره جدید، باعث خلق آثاری این چنینی شد. در هر صورت در دههی ۹۰ فیلمهایی ساخته شد که هنوز هم که هنوزه از آنها یاد میشود. برخی از فیلمسازان این دوره با تلفیق پیشرفتهای تکنولوژیک و تغییرات فرهنگی نسل مدرن، آثاری خلق کردند که توانست شکل سینمای امروزی را در هر ژانر به کلی تغییر دهد. اما چه فیلمهایی بیشترین تأثیر را بر سینمای مدرن داشتند؟ با ویجیاتو همراه باشید تا مروری بر فهرست تأثیرگذارترین فیلمهای دهه ۹۰ میلادی هالیوود داشته باشیم.
Jurassic Park

استیون اسپیلبرگ بدون شک یکی از مشهورترین فیلمسازان هالیوود است و فیلم پارک ژوراسیک هم جزو محبوبترین آثار او به شمار میرود. تعجبی ندارد که این اثر توانست فروش بسیار خوبی در گیشهها داشته باشد به حدی که تبدیل به یک فرنچایز شد. امسال هم قرار است هفتمین نسخه از این فرنچایز اکران شود. داستان فیلم Jurassic Park در مورد یک پارک موضوعی است که توسط جان هاموند خلق شده است. این شخص با مهندسی ژنتیک توانست دایناسورها را دوباره به زندگی برگرداند. گروهی از متخصصین برای تعیین امنیت پارک به آن جا میآیند، اما یک سری مشکلات در سیستم امنیتی پارک باعث آزاد شدن دایناسورها شده و زندگی آنها را در معرض نابودی قرار میدهد.
ژوراسیک پارک با جلوههای ویژه خیرهکنندهاش باعث انقلابی در صنعت سینما شد. تلفیق انیمشینها پیشرفته و گرافیک کامپیوتری، استاندارد جدیدی را در صنعت بنا نهاد و تأثیر خود را مخصوصاًَ در ژانر علمی-تخیلی نشان داد. فیلم پارک ژوراسیک در زمان عرضه چه در بین منتقدین و چه در بین تماشاچیان به محبوبیت زیادی رسید و توانست برای بینندگان تجربهای فراموشنشدنی با استفاده از تکنولوژی و واقعگرایی رقم بزند.
The Matrix

وقتی از فیلمهای تأثیرگذار صحبت میکنیم، امکان ندارد نام فیلم ماتریکس به میان نیاید. در این فیلم واچوفسکیها، اکشنی بینظیر را با درونمایه فلسفی عمیق ترکیب کردند. داستان فیلم ماتریکس در مورد نئو (با بازی کیانو ریوز)، یک برنامهنویس کامپیوتر است که در مییابد واقعیتی که میشناسد، در واقع یک شبیهسازی کامپیوتری توسط هوش مصنوعی است که بشریت را کنترل میکند. وقتی که او با مورفئوس آشنا میشود، باید بین بیدار شدن در دنیای واقعی و مبارزه با دشمنان، یا باقی ماندن در توهم پر از آسایش ماتریکس یکی را انتخاب کند.
انتظار ندارید فیلمی با چنین درونمایهای، بتواند سود زیادی نصیب سازندگان کند، اما فیلم ماتریکس با جلوههای ویژه فوقالعادهاس توانست فروشی فوقالعاده در گیشهها به دست آورد. در این فیلم از تکنیکی به نام bullet time استفاده شد که توسط آن زمان کند شده و صحنههای اکشن به صورت آهسته اجرا میشوند. این تکنیک بعدها به کرات در فیلمهای دیگر هالیوود استفاده شد. با استفاده از این تکنیک تماشاچیان قادرند که جزییات صحنه را بهتر درک کنند. با موفقیت این فیلم، ماتریکس هم تبدیل به یک فرنچایز شد که جدیدترین نسخه آن هم به زودی ساخته شد.
The Blair Witch Project

امروز در دنیای فیلمهای ترسناک، شیوه قصهگویی ویدئوی پیداشده (Found footage) بسیار کاربردی است، اما محبوب شدن این شیوه از قصهگویی به فیلم The Blair Witch Project در سال ۱۹۹۹ برمیگردد. در آن زمان، این رویکرد جدیدی بود که به خاطر بودجهی کمی که طلب میکرد، توانست خیلی از سنتهای صنعت را به چالش بکشد. این اثر نشان داد که میتوان با خلاقیت و بدون تکیه بر جلوههای ویژه سنگین و پرهزینه، به موفقیت رسید. داستان این فیلم در مورد سه دانشآموزی است که در حال تحقیق روی افسانه Blair Witch در یک جنگل، ناپدید میشوند. نکتهی جالب ماجرا این جاست که خیلی از اتفاقات سناریو فالبداهه بوده و به همین علت تأثیر زیادی روی باورپذیری اجرای بازیگران داشته و تماشاچیان را کاملاً در دل فیلم فرو میبرد.
فیلم The Blair Witch Project توسط ادواردو سانچز و دنیل میریک کارگردانی و به سرعت هم به یک پدیده فرهنگی تبدیل شد و توانست تأثیر زیادی روی تولید فیلمهای مستقل بگذارد. تأثیر این فیلم حتی ورای فیلمسازی رفته و به اینترنت کشانده شد، جایی که با خلق یک افسانه که مابین خط مرزی داستان واقعی و تخیل قرار گرفته، تماشاچیان را وادار به فکر کردن کند که این داستان واقعی است یا نه. دو دنباله دیگر از این فیلم ساخته شد و قرار است یک بازسازی هم از روی آن صورت بگیرد.
Titanic

فیلم تایتانیک به کارگردانی جیمز کامرون، یکی از احساساتیترین، موفقترین و در عین حال تأثیرگذارترین فیلمهای هالیوود است. داستان این فیلم بر اساس داستان واقعی غرق شدن کشتی تایتانیک در سال ۱۹۱۲ است و در آن لئوناردو دیکاپریو نقش جک، یک هنرمند از طبقات پایین اجتماع و کیت وینسنت در نقش رز، یک دختر از طبقات بالای اجتماع رو بازی میکند که قرار است به نامزدی فرد ثروتمندی در آید. این اثر یکی از شاخصترین آثار در زمینه ساختار روایی است که در آن رز پا به سن گذاشته خاطرات کشتی و عشق این مرد جوان را بیان میکند.
تایتانیک در آن زمان با بودجه ۲۰۰ میلیون دلاری، پرهزینهترین فیلم تاریخ بود. اکثر منتقدین و استدیوها نسبت به موفیت این فیلم بدبین بودند، اما تایتانیک توانست ورای تمامی انتظارات ظاهر شده و تمام رکوردهای گیشه را بشکند. این اثر توانست به پرفروشترین فیلم تاریخ سینما تبدیل شود. تایتانیک نشان داد چطور میتوان یک عشق تراژیک را در بستر داستان تاریخی روایت کرد و به موفقیت هم رسید. این فیلم توانست با بردن ۱۱ جایزه اسکار در سال ۱۹۹۸، تاریخساز شود.
The Lion King

قطعا در این لیست باید نام اثر افسانهای دیزنی قرار گیرد. فیلم شیرشاه توانست اننتظاراتی که از یک انیمیشن داریم را کاملاً تغییر دهد. شایان ذکر است که آهنگهای انیمیشن، شبیه به Hakuna Matata و Circle of Life نقشی کلیدی در ساختار روایی فیلم دارند و تأثیر زیادی در موفقیت شگفتانگیز این فیلم داشتند. داستان این انیمیشن در مورد شیربچهای به نام سیمبا است که باید بعد از پدرش تبدیل به یک پادشاه شود. پس از کشته شدن پدر، سیمبا با مشکلات عظیم فردی و خانوادگی دست و پنجه نرم میکند. شخصیتهایی شبیه به تیمون و پومبا همچنین باعث محبوبیت بیشتر فیلم در میان تماشاچیان شدند.
داستان فوقالعاده فیلم با این که برای سنین کودکان نوشته شده بود، توانست افراد بزرگتر را هم درگیر خود کند. استایلهای بصری فیلم و تلفیق آن با طبیعت زیبای آفریقا، یک نمایش خیرهکننده روی پردههای سینما آورد. تأثیر انیمیشن شیرشاه روی صنعت آن قدر زیاد بوده که از دل آن یک فرنچایز شامل دنبالههای متعدد، یک تئاتر برادوی و یک فیلم لایو اکشن در سال ۲۰۰۹ بیرون آمد. پیش-دنبالهای که از این فیلم در سال ۲۰۲۴ با نام Mufasa: The Lion King عرضه شد، نشان میدهد که داستان شیرشاه هنوز هم توانایی کشاندن مخاطب به سینماها را دارد.
Pulp Fiction

کوئنتین تارانتینو یکی از مشهورترین کارگردان سینماست و فیلمهایی که ساخته، اغلب جزو بهترین ساختههای سینما قرار میگیرند، با این حال او با فیلم داستان عامه پسند بود که توانست قاعده بازی را با ساختار روایی غیرخطی و دیالوگهای غنی و به یادماندنی تغییر دهد. تارانتینو با این رویکرد موفق شد خلاقیت خود را در هنر سینما نشان دهد و تماشاچیان را وادار کند تا بین اتفاقات داستان، خودشان ارتباط را پیدا کنند. داستان این فیلم متشکل از چند قصه مرتبط به هم از دنیای جنایات زیرزمینی لس آنجلس است. جان تراولتا در نقش وینسنت وگا و جولز وینفیلد در نقش ساموئل ال.جکسون ظاهر میشود، دو قاتلی که مابین پیشبرد مأموریتهای خود از فلسفه و فرهنگ عامه با هم صحبت میکنند.
فیلم Pulp Fiction توانست با طنز تاریک، خشونت استایلیزه شده و ارجاعات فرهنگی، به فیلمی به شدت تأثیرگذار در صنعت و هنر سینما هالیوود تبدیل شود. علاوه بر این پالپ فیکشن یکی از فیلمهایی بود که تأثیر زیادی روی پیشرفت سینمای مستقل داشت و نشان داد با بودجه کم هم میتوان به موفقیتی خیرهکننده در بین منتقدین و عامه مردم رسید. جالب است بدانید که بودجه این فیلم تنها ۱۰ میلیون دلار بود. تمام این ویژگیها باعث شد تا پالپ فیکشن منبع الهامی عالی برای فیلمسازان تبدیل و تا خود امروز در کلاسهای سینمایی تدریس شود.
The Sixth Sense

فیلم حس ششم ساخته ام.نایت شیامالان برای پیچش داستانی فوقالعادهاش که استانداردهای روایی روز را به چالش کشید، همچنان مورد تحسین قرار میگیرد. این اثر روی نسلی از فیلمسازان هالیوود و همچنین ژانر رازآلود تأثیر بهسزایی گذاشت. داستان این فیلم در مورد یک روانپزشک به نام دکتر مالکولم کرو (با بازی بروس ویلیس) است که سعی میکند به کول سیر، پسری که ادعا میکند مردگان را میبیند، کمک کند.
علاوه بر عملکرد عالی فیلم در گیشهها، فیلم حس ششم توانست نامزد شش جایزه اسکار هم شود. یکی از این رشتهها مربوط به بهترین فیلم سال بود که باعث شد اعتبار کارگردان فیلم به علت دید منحصر به فردش، بسیار بالا رود. دلیل موفقیت این فیلم تکیه بر روانکاوی برای روایت قصه و در عین حال نگه داشتن اتمسفری از تنش بود به جای اینکه تنها روی ترس فیزیکی تکیه کند. همچنین بار درام غنی فیلم باعث شد تا تماشاچیان به شکل عمیقی به مسائلی همچون زندگی، ماتم و گناه فکر کنند. فیلم حس ششم توانست با پیچشهای داستانی و ساختار رواییاش الگوهای قصهگویی متعارف را بشکند و به منبع الهامی برای فیلمسازان تبدیل شود.
Forrest Gump

تأثیر فرهنگی و تکنیکی فیلم فارست گامپ ساختهی رابرت زمکیس، این فیلم را به نقطه تحولی در تاریخ سینما هالیوود تبدیل کرد. داستان فیلم در مورد فارست (با بازی تام هنکس) است، مردی با آیکیو زیر متوسط که علی رغم محدودیتهایش، نقشی برجسته در اتفاقات تاریخی ایفا میکند. روایت فیلم از طریق فلشبکها صورت میگیرد و فارست داستان گذشتهاش را به غریبهها در ایستگاه اتوبوس میگوید در حالی که منتظر است تا جنی (با بازی رابین رایت)، عشق زندگیاش را ببیند.
فیلم توانست هم میان جمعیت منتقدین و هم مردم عامه به موفقیتی بینظیر برسد و به صورت جهانی ۶۷۰ میلیون دلار فروش کند و موفق به بردن شش جایزه اسکار، شامل بهترین فیلم، بهترین بازیگر و بهترین کارگردان شود. یکی از خلاقانهترین جنبههای فیلم فارست گامپ قرار دادن شخصیت اصلی به صورت دیجیتالی در کنار شخصیتهای مهم و حقیقی و همچنین در صحنههای تاریخی بود، مسئلهای که باعث شد از جلوههای ویژه در آینده بهرهای این چنینی برده شود.
The Mummy

فیلم The Mummy پس از اکران توانست به سطحی از موفقیت برسد که پس از آن دنبالهها، اسپینآفها، بازی ویدئویی و حتی یک پارک موضوعی بر اساس آن تولید شود. این اثر جان تازهای به سبک ماجراجویی و اکشن داد و المانهای ترسناک و طنز را به نحوی دلپسند با هم تلفیق کرد. همچنین فیلم The Mummy از جلوههای ویژه بینظیر و خیرهکنندهای نسبت به زمان عرضهاش بهره میبرد. داستان فیلم در مورد ریک او کانل(با بازی برندن فریزر)، یک فرد ماجراجو است که همراه با کتابخانهچی اولین کارناهان (با بازی ریچل وایس) و برادرش جاناتان (جان هانا) به صورت تصادفی باعث زنده شدن ایمونهتپ (با بازی آرنولد وسلو)، یک کشیش مومیایی شده مصری میشوند. ایمونهتپ سعی میکند تا معشوقهاش را دوباره زنده کند و در این بین این سه نفر باید جلوی او را بگیرند تا نابودیهای عظیم به بار نیاورد.
فیلم The Mummy توسط استیون سامرز کارگردانی شد. سامرز سعی کرد ادای دینی به نسخه کلاسیک فیلم در دهه ۳۰ سینمای هالیوود داشته باشد و در عین حال تجربهای پویاتر برای نسل جدید بینندگان به ارمغان آورد. فیلم توانست بیش از ۴۱۵ میلیون دلار در سرتاسر جهان فروش کند و به یکی از پرفروشترین فیلمهای آن سال تبدیل شود. استفاده از تکنولوژیهای پیشرفته موشن کپچر و شبیهسازی ذرات تأثیر شگرفی در آینده فیلمهای هالیوود گذاشت. این ابداعات باعث شد تا استانداردهای جدیدی برای فیلمها در زمینه جلوههای ویژه ایجاد شود. فیلم The Mummy با موفقیتش وارد فرهنگ عامه مردم شد و شاهد این امر ریبوت جدیدی از این سری است که قرار است در سال ۲۰۲۶ عرضه شود.
The Silence of the Lambs

فیلم سکوت برهها به کارگردانی جاناتان دمی، اثری در سبک دلهرهآور روانشناختی است که استاندارد جدیدی برای فیلمهایی که با تمرکز روی قاتلهای سریالی ساخته میشود، تعیین کرد. بزرگترین تأثیر فیلم در سناریوی آن است که با عمق و غنای زیادش توانست پنج جایزه اصلی اسکار را نصیب فیلم کند و آن را به یکی از سه فیلمی تبدیل کند که موفق به انجام این امر میشوند. داستان فیلم در مورد کلاریس استارلینگ (جودی فاستر)، یک مأمور FBI جوان است که میخواهد با کمک هانیبال لکتر (آنتونی هاپکینز)، یک روانشناش برجسته و البته آدمخوار، یک قاتل سریالی دیگر به نام بوفالو بیل (با بازی تد لواین) را دستگیر کند.
اگر امروزه فیلمهایی به مرکزیت قاتلهای سریالی داریم، قطعاً به خاطر تأثیر فیلم سکوت برههاست. با این که داستان فیلم گذری به اعماق روانشناختی جنبههای تاریک انسان میزند، سعی میکند رویکرد واقعگرایانه و علمی خود را هم نسبت به اعمال جنایتکارانه انسان حفظ کند. این فیلم همچنین باعث شد تا شرورهایی با جنبههای انسانی و پیچیده به محبوبیت زیادی برسند، برخلاف شرورهای متعارف سینما هالیوود که تا آن زمان که بیشتر تکبعدی بودند. با موفقیت این فیلم، فیلمهای دیگری هم بر اساس قصه هانیبال لکتر و یک سریال تلویزیونی هم از این شخصیت ساخته شد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.