
نقد فیلم Ash | رستگاری در سیارهای ناشناخته
اثری خلاقانه در قالب کلیشههای ژانر وحشت و علمیتخیلی
تحلیل کامل فیلم علمیتخیلی Ash (2025) با بازی ایزا گونزالز و آرون پال؛ در ادامه با بررسی داستان پیچیده، نمادگرایی فلسفی و شباهتهای آن به آثار کلاسیک مانند Alien و Solaris همراه ویجیاتو باشید.

ما دقیقاً نمیدانیم کی هستیم، میدانیم؟ بعضی وقتها اینطور بهنظر میرسد که شبیه به ماشینهای اتوماتیک که سوخت آن غرایز است، همینطور بدون توقف رو به جلو حرکت میکنیم. به یکباره اتفاقی میافتد یا شاید هم جرقهای در سر ما روشن میشود، میایستیم و به پیرامون خود نگاه میکنیم؛ دربارهی آن سوال میکنیم؛ از کجا آمدم؟ آمدنم بهر چه بود؟ جستجو برای یافتن جواب این سوالات آغاز میشود و ما در این جستجو از آنچه که قبلاً بودیم فاصله میگیریم؛ به عبارت دیگر از خود بیگانه میشویم.
در طول تاریخ فلسفه اشخاص متعددی از دریچههای متفاوتی به این موضوع نگریستهاند و سعی کردهاند که جوابهای متفاوتی بدهند. حال فیلم Ash و سازندگان آن نیز در عمیقترین لایهی فیلم خود، مفهوم از خود بیگانگی را زیر ذرهبین قرار میدهند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید تا به بررسی این فیلم بپردازیم.
فیلم Ash اثری در ژانر علمیتخیلی و و ترسناک است که به کارگردانی فلایینگ لوتوس و نویسندگی جانی رملر در سال جاری میلادی به روی پردهی سینما رفته است. شخصیت رییا (با بازی الیزا گونزالز) در بطن داستان قرار دارد؛ او به یکباره به هوش میآید و هیچ خاطره و تصوری از دنیای پیرامون خودش ندارد. او از داشتن هویتِ شخصی خودش محروم شده و حالا باید با کنار هم چیدن سرنخهایی که دارد، سر از این معما دربیاورد.
چندین جنازه که احتمالاً دوستانش بودهاند پیرامونش افتادهاند و سفینهای که سوارش است در حالت استندبای قرار دارد و بهزودی کاملاً از کار میافتد. با خارج شدن از این سفینه نیز هیچچیز عاید رییا نمیشود چرا که بدون وجود اکسیژن او خیلی زود از پای درمیآید. شخصیتی به نام براین (آرون پائول) هم به یکباره وارد داستان میشود؛ با ورود او رییا در یک دوراهی قرار میگیرد: آیا باید در این سیارهی دورافتاده بماند و رازهای درونی خودش را موشکافی کند تا سر از معمای آن دربیاورد یا بهتر است که هر چه زودتر از آنجا خارج شود؟

در طول فیلم Ash، قدم به قدم با رییا همراه میشویم تا بدانیم که واقعاً در آن سفینه و همچنین در سر او چه میگذرد. از میانهی فیلم همهچیز پیچیدهتر میشود و برای فهمیدن ظرافتهای داستانی و پیچیدگیهای آن باید کاملاً حواستان را به تصویر جمع کنید. فاصلهی بین واقعیت و توهم کمتر و کمتر میشود. شک و تردید در میان تک تک فریمها به چشم میخورد. چرا که تنها با بهم وصل کردن فلشبکهایی که در ذهن رییا جریان دارد میتوان متوجه شد که همهچیز در واقع درون شخصیت اصلی داستان جریان دارد.
این سیارهی ناشناخته و موجودات بیگانهی آن خودِ رییا هستند که به شکلی منقطع از او منفک شدهاند. با بهم وصل کردن قطعههای پازل است که این شخصیت به یک کلیت واحد میرسد. بیننده نیز با او همراه میشود تا تک تک این تکهها را در کنار هم بگذارد. پایانبندی فیلم نیز نتیجهایست که این خودشناسی به بار میآورد؛ آزادی و رهایی او نتیجهی شناخت اتفاقاتی کاملاً بیگانه است. به عبارت دیگر، با کمی دقت میتوان متوجه شد که رییا با ارتباط با موجودات بیگانه و تماس با آگاهیِ فرازمینی حاضر در آن سیاره، باید با خودش روبرو بشود و از چنین چالشی سربلند خارج شود.
صحنهای در دقایق ابتدایی فیلم وجود دارد که او از سفینه خارج میشود و در دوردست برای سایهای دست تکان میدهد، آن سایه همانند آینه این حرکت او را بازتاب میکند. همانطور که میبینید او در این دنیای بیگانه، بیش از هر چیزی با خودش بیگانه است. میتوان این تقابل فرد با سایهی خودش را به روانشناسی یونگ هم مربوط کرد؛ رییا از همان ابتدا در مقابل آینهای قرار میگیرد که به وضوح خود اوست اما شناختی از آن ندارد؛ در واقع شخصیت اصلی در طول مسیری که طی میکند، خاطراتی که به یاد میآورد و فهمی که میرسد، بخشی تاریک از وجود خودش را روشن میکند و به نوعی رستگاری میرسد.

رییا شاید یک بیگانه شبیه بیگانهی آلبر کامو نباشد ولی مسلماً از خودش چنان فاصلهی زیادی گرفته که نهایتاً با آن بیگانه شده است. همانطور که در پاراگراف ابتدایی نقد هم اشاره کردیم فیلم Ash در عمیقترین لایهی خود دربارهی از خود بیگانگیست؛ وقتی که به شکلی سمبلیک به داستان فیلم و اتفاقات آن نگاه میکنیم، این مضمون روشنتر خودش را نشان میدهد. از دست رفتن حافظهی رییا، دروغی بودن شخصیت براین، ارتباط او با آن موجود بیگانه همگی برای این هستند که او بتواند با یگانه ساختن ذهنیات درهمتنیده و آشفتهاش به نوعی صلح درونی با خود برسد.
پرداختن به چنین مفاهیمی بینندهی تیزبین و باتجربه در زمینهی سینما را به یاد Solaris به کارگردانی آندری تارکوفسکی هم میاندازد که در آن مفاهیم فلسفی و روانشناختی با ژانر علمیتخیلی گره میخورند و به پرسشهای عمیقی پرداخته میشود. در آن فیلم هم آگاهی فرازمینی به عنوان بازتابی از درون شخصیتها خودش را تصویرسازی شده بود.
باید اعتراف کرد که از نظر معنایی با فیلمنامهای قوی و چندلایه روبرو هستیم که در آن مضامین فلسفی مهمی چون روبرو شدن با هیولای درون و سفر درونی، مورد بازتاب قرار میگیرند. روایت آن نیز تا حدی ساده و سرراست پیش میرود؛ منظورم این است که بیجهت به شاخوبرگهای اضافی پرداخته نمیشود و همهچیز به دنیایِ درونی رییا مربوط میشود. شاید تنها ایرادی که بتوان به آن گرفت، الهامات واضحیست که از سری Alien گرفته شده؛ تا حدی که شبیه به کپی بهنظر میرسند تا الهام. موجود بیگانهای که به سفینه رسوخ کرده، حتی از نظر ظاهری هم شبیه به زنومورفهای سری Alien است!

اتمسر و فضای فیلم Ash چیزیست که آن را جذاب میکند. ترکیب کردن المانهای ژانر وحشت با علمیتخیلیهای کلاسیک، نتیجهای غریب به بار آورده است. بیگانگیِ رییا در جلوههای بصری سکانسهای شگفتانگیزی از سیارهای دوردست و غوطه خوردن او در میان خاطراتش، بازتاب شدهاند. ترس از ناشناخته، شک، تردید، پارانویا، خطر، توهم و… همگی احساساتی تنشزا هستند که از همان لحظهی ابتدایی تا لحظهی پایانی فیلم بیننده را در خود غرق میکنند.
تدوین فیلم با برشهای تند و گاه مونتاژهای طولانی، احساسات را منتقل میکند، رنگبندییهای متنوع و اشباعشده با نور گرم، فضای بستهی سفینه را تهدیدآمیز جلوه میدهد، و موسیقی الکترونیک و سایکدلیک فلایینگ لوتوس به نوسانهای روانی شخصیت اصلی عمق میبخشد؛ این فیلم از نظر فنی و بصری خاص است و بیشباهت به سفر روانگردان نیست!
نهایتاً باید گفت که فیلم Ash سعی میکند در قالب داستانی در بستر کلیشههای ژانر وحشت و علمیتخیلی، دربارهی مفاهیم عمیقی صحبت کند؛ گاهی پیروی از کلیشهها زیاد میشود و گاهی بیش از حد پیچیده میشود. اتمسفر فیلم سنگین است و مونتاژ و موسیقی آن تجربهای خلق میکنند که برای بیننده تا مدتی درگیر کننده میشود. این فیلم را شاید بتوان ترکیبی از Alien و Solaris در قالب و بودجهی بسیار کمتر توصیف کرد که با وجود بدیع بودن از نظر فنی، زیاد از حد وامدار به کلیشههای داستانی آثار پیشین جلوه میکند.

فیلم Ash سعی میکند در قالب داستانی در بستر کلیشههای ژانر وحشت و علمیتخیلی، دربارهی مفاهیم عمیقی صحبت کند؛ گاهی پیروی از کلیشهها زیاد میشود و گاهی بیش از حد پیچیده میشود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.