کلاوس کاری از کشور اسپانیا است و نگاهی جدید به مقوله کریسمس دارد. کلاوس توانسته با زاویه جدیدی به عید مسیحیان نگاه کند و یک اثر کریسمسی کاملا متفاوت ایجاد کند. کلاوس یک اثر دو بعدی جذاب است که به ریشههای بابانوئل میپردازد و این پدربزرگ مهربان برفی را برای اولین بار از سرآغاز برانداز میکند. کلاوس هم سر و شکل سنتی دارد هم درباره یک داستان کاملا کلاسیک سنتی است اما در عین حال طراوت و تازگی بینظیری دارد و میتواند مخاطب خود را بارها غافلگیر کند.
اگر انیمه سینمایی «اسم تو» را دیده باشید بعید است که غرق داستان عاشقانه و پیچیده و جذاب آن نشده باشید. کارگردان این اثر بعد از ساخت اسم تو حالا با کار دیگری برگشته که عجیب و غریبتر از داستان عاشقانه قبلیاش است و این عجایب در همان اسم اثر هم دیده میشود: «آب و هوا با تو». دختری که در انیمه جدید او حضور دارد قدرت توانایی آب و هوا را دارد و عاشق این دختر شدن داستان خاص خودش را دارد که در انیمه جدید ماکوتو شیناکی قصه آن روایت میشود. «آب و هوا با تو» قرار است با نام «فرزند هوا» در جهان اکران شود و بار دیگر عاشقانهای فانتزی را به انیمه بازان جهان تقدیم نماید.
قسمت دوم فروزن بعد از پنج شش سال وقفه اکران شد و بار دیگر داستان دو خواهر یعنی السا و آنا را روایت میکند که این بار قصد دارند تا به ریشههای خود بازگردند. قسمت دوم با اینکه چند قدم عقبتر از قسمت نخست این سری قرار میگیرد اما کماکان یک سر و گردن بلندتر از دیگر انیمیشنها به نظر میآید. انیمیشن از لحاظ بصری خیرهکننده است و آوازها نیز مقبول به نظر میرسند و یکی دوتایی از آنها نیز تا مدتی در ذهن ماندگار خواهند شد. فروزن ۲ یک دنباله آبرومند و البته نه یک دنباله شاهکار است که میتواند مخاطبین خود را راضی نگهدارد. اگر میخواهید نقد و بررسی کامل فروزن ۲ را مطالعه کنید، بهتر است به این لینک سر بزنید.
خانواده آدام بیش از ۸۰ سال عمر دارد و تاکنون چندین بار به شکلهای مختلف در پرده نقرهای سینما ظاهر شده و آخرین اقتباس آنها به همین انیمیشن امسال برمیگردد، اثری که توانسته به خاطر ماهیت انیمیشنی خود بیشتر و بیشتر به فضای طنز گروتسک این شخصیتها نزدیک شود و صداپیشگان نیز در آن به نحو احسنت شخصیتها را دوستداشتنی کردهاند. فضای انیمیشن کمی تا قسمتی شبیه به کارهای تیم برتون است اما امضا و اصالت خود را نیز حفظ کرده و از این حیث توانسته خود را از دام یک کپیکار شدن در امان نگه دارد.
این روزها شاهد افول نسبی سری انگری بردز هستیم، فرنچایزی که با بازی ویدئویی خود و نسخههای متنوع آن زمانی دنیای سرگرمیهای موبایلی را به تسخیر در آورده بودند و از محبوبترین فرنچایزها به شمار میآمد؛ حالا تقریبا به نفس نفس زدن افتاده است. انگری بردز ۲ دنبالهای برای انیمیشن پیشین است که با فروش نسبی خود توانست موفق ظاهر شود اما ساخته شدن آن در این شرایط انگری بردز یک ریسک پرخطر حساب میشد و خوشبختانه این اثر از پس ماموریت خود یعنی احیای درست و درمان این سری برآمده است.
قسمت دوم از قسمت اول بهتر ساخته شده و جنس کمدی زیبایی را درون خود حاکم کرده و توانسته عناصر خلاقی را وارد بدنه داستانی این پرندگان خشمگین و خوکهای احمق دشمنشان بکند که برای هواداران جذاب باشد. نقد این انیمیشن را میتوانید در اینجا بخوانید.
انیمیشن من بدنم را از دست دادم در هفتاد و دومین دوره جشنواره فیلم کن با اقبال مخاطبین مواجه شد و توانست یک داستان عاشقانه فانتزی را به شکلی سورئال در قالب یک انیمیشن به تصویر بکشد. داستان انیمیشن روایتگر یک دست قطع شده و بازخوانی خاطرات اوست؛ در لا به لای خاطرات این دست که از یک آزمایشگاه فرار کرده، میتوان زندگی صاحب قبلی او را دید. سبک و سیاق گرافیکی انیمیشن من بدنم را از دست دادم حال و هوای یک کار دو بعدی ساده را دارد که نباید گول ظاهر آن را خورد چرا که در پس پرده آن یک داستان عمیق نهفته است.
کمیک بوک بتمن هاش از بهترین سری کمیکبوکهای شوالیه شبهای گاتهام است و ساخته شدن یک انیمیشن بر اساس این کمیک بوک به تنهایی باعث شادی و مسرت هواداران شد. خوشبختانه انیمیشنی که برادران وارنر به کمک دی سی ساخته توانسته ضمن حفظ جذابیتهای کمیک بوک، موارد خلاقانهای را به بطن داستان اضافه کند که شاید در نگاه اول چندان به مزاق طرفداران دو آتشه خوش نیاید اما با نگاهی دوباره میتوان آن را ستایش کرد.
انیمیشنهای دی سی برخلاف فیلمهای این کمپانی توانستهاند یکی پس از دیگری موفق ظاهر شوند و با حفظ حال و هوای بزرگسالانه خود، مخاطبین جدیدی را نسبت به دیگر انیمیشنها به سمت خود بکشانند. بتمن هاش از بهترین آثار انیمیشنی کمیک بوکی ساخته شده است و نامش در لیست بهترین انیمیشنهای ۲۰۱۹ به همین خاطر درج شده است. نقد انیمیشن بتمن هاش در این لینک قابل دسترس است.
ریبوتها و بازسازیهای دیزنی از آثار انیمیشنی کلاسیک خود تمامی ندارد و این کمپانی روی این دور پولساز افتاده و قصد ندارد حالا حالاها از آن بیرون بیاید. امسال سال پررونقی برای این دنبالهسازیها بود و دو اثر علادین و شیرشاه توانستند گیشه را بترکانند و تماشاگران خود را به وجد بیاورند و در این بین شیرشاه عملکرد بهتری از خود نشان داده است.
گرچه اساسا آوردن شیرشاه در زمره بهترین انیمیشن کمی جای حرف دارد (چرا که مثلا شاهد یک لایواکشن سینمایی هستیم و همچنین با داستانی کاملا کپی پیست شده از نسخه کلاسیک روبرو هستیم، حتی در دیالوگها! و این یعنی کاهش خلاقیت) اما کیفیت CGI به کار رفته در حیوانات این اثر آنچنان آدمی را به حیرت میآورد که نمیتوان از آن گذشت کرد. شیرشاه مانند یک مستند بینظیر داستانی است که بیننده خود را از این کیفیت گرافیکی مبهوت میسازد و آوازها و اجراهای زیبایی نیز در خود گنجانده است. نقد این اثر را میتوانید در اینجا بخوانید.
عبارت یکی از تلخترین انیمیشنهای ساخته شده در تاریخ به راستی برازنده فونان است. فونان غم و اندوهی در بطن خود دارد که خارج شدن از آن کار هرکسی نیست و تیشهای به قلب تماشاگرش میزند که او را با کاراکتر اصلی معصوم و دوست داشتنیاش به شدت همراه میسازد. فونان از نادیدهترین آثار انیمیشنی سال جاری به حساب میآید. اگر فیلم «زمانی که پدرم را کشتند» اثر آنجلینا جولی را دیده باشید احتمالا با حال و هوای خمرهای سرخ و کامبوج آشنایی دارید و از تلخی و ترسناک بودن این برهه تاریخی در این کشور در حیرت ماندهاید، فونان نیز روایتگر همین دوران تاریخی است و کارگردانش از دل قصه والدین کشته شده خود اولین اثر خود را روانه سینماها کرده است. در اینجا بیشتر درباره این انیمیشن بخوانید.
این لیست برای تماشاگران ایرانی انتخاب شده و از همین رو نام آخرین داستان را در آن گنجاندهایم. انیمیشن آخرین داستان توانسته با ترکیب داستانهایی از دل شاهنامه و تخیل نویسنده جهان کهن ایران زمین را به شکل جالب توجهی بازسازی کند و داستان خود را در کنار کمیک بوکهای این مجموعه در سطحی نزدیک به استاندارد جهانی روایت کند. فیلمنامه آخرین داستان مشکلات ریزی دارد و در برخی مواقع گنگ به نظر میرسد اما با این حال این دلیل نمیشود که این انیمیشن را جزو بهترین کارهای انیمیشن سینمایی کشورمان در تاریخ این صنعت ندانیم؛ موسیقیهای بینظیر و صحنههای نفسگیر انیمیشن آخرین داستان آن را تبدیل به کاری ستودنی برای هر ایرانی کرده و دیدن آن را برای همه کسانی که به اساطیر کهن علاقهمند واجب کرده است. تغییراتی که در داستان حکیم ابوالقاسم فردوسی رخ داده در راستای جذابیت بهتر بوده و در برخی مواقع البته به نظر میآید که برخی حذفیات میتوانست پتانسیل قوی به انیمیشن وارد کند؛ با این حال آخرین داستان بیشک برای هر مخاطب ایرانی جزو بهترین انیمیشنهایی است که میتواند به تماشای آن بنشیند و از تماشای قهرمانان اصیل و پارسی آن لذت ببرد و از کیفیت کار نیز راضی باشد.
نقد و بررسی کامل این اثر را در این لینک بخوانید.
کامبوج و خمرهای سرخ آسیاست نه آفریقا
ریشِ بابانوئل بوده منظورتون دیگه؟
نه منظورمون ریشه هست دقیقا. ریشه و اصل و نسب. Origin.