
کاراکترهای مشهور و نمادینی که از بازیهای خودشان محبوبتر شدند
بازیهایی که زیر سایه کاراکترهای خودشان قرار گرفتند

در دنیای بازیها، معمولا تمرکز گیمرها روی داستان، گرافیک و گیمپلی است، اما گاهی اوقات یک شخصیت فرعی یا حتی مکمل میتواند مورد توجه قرار گیرد و از خود بازی محبوبتر شود. این اتفاق نشاندهنده قدرت طراحی شخصیت و تاثیرگذاری آن روی بازیکنان است؛ شخصیتهایی که با دیالوگهای بهیادماندنی، طراحی منحصر به فرد یا ویژگیهای خاص خودشان، به نماد تبدیل میشوند. بعضی از این کاراکترها طوری محبوب میشوند که حتی بازیای که از دل آن خلق شدند در سایه قرار میگیرد. طوری که طرفداران بیشتر با این شخصیت آشنا هستند تا با محیط، گیمپلی یا حتی داستان آن. در ادامه با معرفی این کاراکترها با ویجیاتو همراه باشید.
ساب زیرو و اسکورپیون

وقتی صحبت از مورتال کامبت میشود، کمتر کسی همان اول به سراغ قهرمان اصلی بازی یعنی لیو کانگ میرود. واقعیت این است که دو نینجای افسانهای بازی، یعنی اسکورپیون و سابزیرو به قدری تأثیرگذار ظاهر شدند که محبوبیتی فراتر از خود فرنچایز پیدا کردند. از همان روزهای اول در آرکیدها، بازیکنان عاشق قدرتهای منحصربهفرد این دو نینجا شدند. اسکورپیون با نیزه معروفش و جمله «!Get Over Here» و همچنین توانایی آتشین خود به سرعت به یک نماد تبدیل شد.
در مقابل آن، سابزیرو با قابلیت منجمد کردن دشمنان و اجرای Fatalityهای شاهکار، جایگاهی پیدا کرد که کمتر کاراکتری در تاریخ بازیهای مبارزهای به آن رسیده است. درحالیکه لیو کانگ قرار بود قهرمان اصلی داستان باشد، این دو نینجا تمام توجهها را به سمت خودشان کشیدند و حتی به پوسترها، کاورهای رسمی و محصولات جانبی هم رحم نکردند.
کورتانا

در بیشتر بازیها، دستیارهای هوش مصنوعی یا همان AI معمولاً خشک، بیروح و صرفاً ابزاری برای کمک به بازیکن هستند. اما کورتانا در سری Halo ثابت کرد که یک AI میتواند قلب طرفداران را به دست بیاورد و حتی از خود بازی هم محبوبتر شود. در کنار مستر چیف، کورتانا درست مثل نیمه دیگر روح او ظاهر شد.
تضاد شخصیتی که این دو باهم داشتند باعث شد او چیزی فراتر از یک راهنما باشد و به کاراکتری تبدیل شود که بازیکنان ارتباط عاطفی واقعی با او برقرار کنند. کورتانا فقط دستور نمیدهد و با جملات بهیادماندنیاش بازی را زندهتر میکند. به همین دلیل هم بسیاری از طرفداران، وقتی اسم Halo را میشنوند. بیش از خود مستر چیف، یاد کورتانا میافتند.
پیرامید هد

سری Silent Hill پر از هیولاها و کابوسهایی است که بازیکنان را میتواند تا سر حد مرگ بترسانند. اما در میان تمام این هیوالا ها و موجودات، یک موجود بیشتر از همه به نماد سری تبدیل شد و آن پیرامید هد است. این موجود با ظاهر عجیب و غریب و ترسناکاش با سر هرمی فلزی، بدن عضلانی و شمشیری بزرگ، چیزی بیشتر از یک دشمن ساده است. حضور آن به حدی تأثیرگذار بود که خیلی زود از یک کاراکتر بازی به چهره اصلی کل فرانچایز تبدیل شد. حتی کسانی که هیچوقت سایلنت هیل را بازی نکردهاند، معمولاً عکس پیرامید هد را دیدهاند یا اسمش را شنیدهاند.
پیرامید هد بیشتر از هر هیولای دیگری در تاریخ بازیها، مفهوم ترس روانی را میرساند. او فقط دشمن بازیکن نیست و نمادی از گناه، عذاب وجدان و تاریکی درونی شخصیت اصلی است. همین لایههای روانشناختی باعث شدند طرفداران و منتقدان به پیرامید هد فراتر از یک هیولا نگاه کنند.
جانی سیلور هند

سایبر پانک ۲۰۷۷ با کلی سروصدا عرضه شد، اما چیزی که بیشتر از همه ماندگار شد باگها یا نایت سیتی نبود. جانی سیلور هند با بازی و صدای کیانو ریوز، از همان اول تبدیل به مهمترین دلیل خیلی از گیمرها برای تجربه بازی شد. ظاهر و دیالوگهایش باعث شدند خیلی زود به یک چهره فرهنگی فراتر از دنیای بازیها تبدیل شود. حتی کسانی که سایبرپانک را بازی نکردند، از میمها و حضور کیانو در مراسم E3، اسم او را شنیدند.
در خود بازی هم جانی چیزی فراتر از یک همراه است؛ او نماد آزادیخواهی و شکستن ساختارهای فاسد شهر است. همین وجهه انقلابی، بهعلاوه حضور یک بازیگر محبوب هالیوودی، کاری کرد که محبوبیت جانی بیشتر از خود شخصیت اصلی بازی یا حتی بازی Cyberpunk شود.
کریپر

وقتی صحبت از Minecraft میشود، اولین چیزی که به ذهن خیلیها میآید نه بلوکها یا ساختوسازها است و نه چیز دیگری، بلکه یک موجود سبز به نام کریپر است. این هیولای سبز که در ظاهر ساده و بیصداست، با انفجار خودش میتواند ساعتها زحمت بازیکن را نابود کند. همین کار کافی بود تا کریپر به کابوس بازیکنان و همزمان به نماد اصلی بازی تبدیل شود.
در نهایت محبوبیت کریپر از خود Minecraft فراتر رفت، چون که بدون نیاز به دیالوگ یا حتی پیشزمینه داستانی، توانست یک حس ماندگار در دل بازیکن ایجاد کند. از کالاهای مختلف مثل تیشرت و عروسک گرفته تا میمهای مختلف، همه جا رد پای کریپر دیده میشود.. به همین دلیل کریپر یکی از بزرگترین نمادهای صنعت بازیها است.
گلدوس؛ آنتاگونیستی که پورتال را جاودانه کرد

بازی پورتال به لطف معماهای خلاقانهاش یکی از مهمترین بازیهای تاریخ محسوب میشود، اما چیزی که باعث شد تجربه آن در ذهن بازیکنان برای همیشه حک شود، حضور GLaDOS بود. این هوش مصنوعی اول بازی مثل یک راهنمای ساده به نظر میرسید، اما کمکم چهره واقعیاش بهعنوان یک ویلن سرد و بیرحم آشکار شد. لحن او و بازی با روان بازیکن، گلدوس را به یکی از بهیادماندنیترین شخصیتهای تاریخ ویدئوگیم تبدیل کرد.
محبوبیت گلدوس فقط به خود بازی محدود نمیشود. دیالوگهای او، مخصوصا شوخی معروفاش درباره «کیک»، خیلی زود به میم تبدیل شدند و نشان دادند که یک کاراکتر فرعی میتواند حتی از خود بازی محبوبتر شود.
کارل جانسون یا همان CJ دوست داشتنی

وقتی از جیتیای سان آندریاس صحبت میکنیم، بدون شک اولین چیزی که یادمان میآید، شخصیت اصلی بازی یعنی Carl Johnson یا همان CJ است. اما چیزی که CJ را از یک پروتاگونیست معمولی جدا میکند، عمق شخصیتی او در فرهنگ بازیهاست. CJ فقط داستان یک گنگستر جوان در شهر سان آندریاس را روایت نمیکند و با شخصیت قابل لمساش، به یک نماد فراتر از بازی تبدیل شده است که امروزه کمتر کسی میتواند بگوید که او را نمیشناسد.
CJ با دیالوگها و واکنشهایش، احساسات واقعی را به مخاطب منتقل میکند. بازیکنان به خاطر شخصیت او و مسیر زندگیاش در بازی، ارتباط عاطفی قویای برقرار کردهاند و همین باعث شد حتی کسانی که این بازی را تجربه نکردهاند، با اسم CJ و داستانش آشنا باشند. او تبدیل به شخصیتی شد که بین طرفداران جیتیای محبوبیتش از خود بازی فراتر رفته است.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.