
۱۰ شخصیت فرعی که میتوانستند قهرمان اصلی داستان باشند
شخصیتهای فرعی که حتی بهتر از قهرمان اصلی بودند

در دنیای بازیها، همیشه همهچیز حول پروتاگونیست یا شخصیت اصلی داستان نمیچرخد. گاهی کاراکترهای فرعی آنقدر پررنگ و تأثیرگذار ظاهر میشوند که حتی از قهرمان اصلی محبوبتر میشوند یا در ذهن مخاطب جایگاهی بزرگتر پیدا میکنند. این شخصیتها با داستان عمیق، شخصیتپردازی خوب یا حتی حضور کوتاه اما بهیادماندنی، توانستهاند ثابت کنند که اگر فرصتی برای درخشش داشتند، میتوانستند بهراحتی نقش اول داستان را از شخصیت اصلی بدزدند. از همراهان وفاداری که پابهپای قهرمان حرکت میکنند گرفته تا آنتاگونیستهایی که به نماد فراموشنشدنی سری تبدیل شدهاند، هرکدام نشان دادهاند ارزش بیشتری از یک «نقش مکمل» دارند. در این مقاله به سراغ ۱۰ شخصیت فرعی میرویم که میتوانستند قهرمان اصلی داستانهای خود باشند و حتی شاید لایقتر از کاراکتر اصلی به نظر برسند. با ویجیاتو همراه باشید.
سیری از ویچر ۳

سیری از سری ویچر بدون شک یکی از شخصیتهایی است که بسیاری از طرفداران اعتقاد دارند میتوانست قهرمان اصلی داستان باشد. او دخترخوانده گرالت است و به لطف خون باستانیاش تواناییهای خارقالعادهای دارد. قابلیت سفر میان دنیاها و زمانها چیزی است که هر شخصیت دیگری در جهان ویچر را در سایه او قرار میدهد. سیری در طول بازی ویچر ۳ نشان میدهد که میتواند به تنهایی دشمنان قدرتمند را شکست دهد و بار داستانی بزرگی را بر دوش بکشد. او همزمان ترکیبی از قدرت، آسیبپذیری و رشد شخصیتی را دارد که هر قهرمان اصلی نیازمند آن است. درست است که بازی حول محور گرالت ساخته شده، اما در بسیاری از لحظات، داستان بیشتر از هر کسی به سیری تعلق دارد. او نمادی از نسل جدید قهرمانان است همانطور که از داستان ویچر ۴ با خبر هستیم، بدون شک جایگاهش در بین قهرمانان بزرگ دنیای بازی تثبیت خواهد شد.
الیکس ونس از هف لایف ۲

الیکس ونس در مجموعه هفلایف شخصیتی است که بسیار فراتر از یک همراه یا دستیار ظاهر میشود. در هف لایف ۲، الکیس باهوش و شجاع است. برخلاف گوردون فریمن که هیچ دیالوگی ندارد، الیکس شخصیتی زنده و فعال دارد که میتواند مخاطب را خیلی راحت جذب کند. او علاوه بر مهارتهای تکنیکی و جنگی، با شوخیهایش، رنگی متفاوت به داستان میدهد. خیلی از بازیکنان معتقدند که اگر الیکس نقش قهرمان اصلی را بر عهده میگرفت، میتوانست روایت بازی را حتی قویتر کند، چون او تعاملات عمیقتری با محیط و سایر شخصیتها دارد. استودیو ولو از این پتانسیل با خبر بود و همین باعث شد که در Half-Life: Alyx، او بالاخره به مرکز توجه تبدیل شود و ثابت کند که شایستگی یک قهرمان اصلی را از همان اول داشته است.
الیزابت از بایوشاک اینفینیت

الیزابت از بایوشاک اینفینیت یکی از ماندگارترین شخصیتهای فرعی در تاریخ بازیها است. او به عنوان همراه بوکر دیویت حضور دارد و نقش کلیدی در داستان بازی ایفا میکند. قدرتهای خاص او در باز کردن دروازههای میان دنیاها، عملا او را به یکی از قدرتمندترین شخصیتهای جهان بایوشاک تبدیل کرده است. با وجود این تواناییها، چیزی که الیزابت را متمایز میکند، عمق شخصیتی اوست؛ ترکیبی از معصومیت، کنجکاوی و سرنوشت تراژیک. او میتواند به راحتی بار یک روایت کامل را به دوش بکشد، چون داستان زندگیاش بهاندازه کافی چندلایه است. بسیاری از بازیکنان معتقدند اگر بازی از زاویه دید الیزابت روایت میشد، تجربهای عمیقتر و احساسیتر به بازیکن ارائه میداد. الیزابت بیتردید یکی از شایستهترین شخصیتهای فرعی است که میتوانست قهرمان اصلی باشد.
ویکتور سالیوان از بازی آنچارتد

ویکتور سالیوان، یا همان «سالی» از سری آنچارتد یکی از دوستداشتنیترین شخصیتهای فرعی است که همیشه در کنار نیتن دریک قرار دارد. او با شخصیت کاریزماتیک و در عین حال پر از تجربه، به نوعی ستون اصلی این مجموعه به شمار میرود. گذشته پرماجرای سالی و سالها تجربهاش در دنیای ماجراجویی و گنجیابی میتواند محوریت یک داستان مستقل باشد. برخلاف نیتن که جوانتر و ماجراجوتر است، سالی دیدگاه یک فرد باتجربهتر و پختهتر را دارد. این تفاوت زاویه دید به او عمق ویژهای میدهد و ثابت میکند که شایستگی نقش قهرمان اصلی را دارد. یک بازی مستقل با محوریت سالی میتوانست نگاه جدیدی به دنیای آنچارتد بدهد و مخاطبان را بیشتر با گذشته و انگیزههای او آشنا کند.
سیدی ادلر از بازی رد دد ریدمپشن ۲

سیدی ادلر از رد دد ردمپشن ۲ یکی از شخصیتهایی است که بسیاری از طرفداران باور دارند میتوانست بهراحتی ستاره اصلی بازی باشد. او اول بهعنوان زنی معرفی میشود که همسرش را در حملهای از دست میدهد، اما بهسرعت به شخصیتی قوی، جسور و بیرحم در برابر دشمنان تبدیل میشود. سیدی مسیری از رنج و خشم به سمت استقلال و قدرت را طی میکند و همین رشد شخصیتی او را به یکی از الهامبخشترین کاراکترهای بازی تبدیل میکند. تواناییهای مبارزه و شخصیت مصمم سیدی باعث شد بسیاری آرزو کنند داستانی مستقل با محوریت سیدی ساخته شود. او نمادی از این است که حتی در دنیای بیرحم غرب وحشی، زنان هم میتوانند قهرمانانی شجاع و تاثیرگذار باشند.
زلدا از بازی لجند آو زلدا

زلدا سالها بهعنوان پرنسسی که نیاز به نجات داشت در ذهن بازیکنان حک شده است، اما واقعیت این است که او شخصیتی باهوش، قدرتمند و شایسته است که میتوانست قهرمان اصلی سری باشد. زلدا با تواناییهای جادویی و داناییاش نقش مهمی در مقابله با گانون و نیروهای تاریکی ایفا میکند و بارها نشان داده که توان رهبری و ازخودگذشتگی او چیزی کمتر از لینک نیست. زلدا در برخی نسخهها مثل Ocarina of Time یا Twilight Princess با هویتهای متفاوت و حتی در میدان نبرد حاضر میشود و نشان میدهد توانایی مبارزه و هدایت داستان را دارد. اگر داستان از زاویه دید او روایت میشد، ما شاهد کشمکشهای درونی یک رهبر جوان، مسئولیتهای سنگین روی دوشش و حتی روابط پیچیدهاش با لینک و سرنوشت هیرول میبودیم. زلدا میتوانست به جای یک شخصیت مکمل، نماد اصلی قهرمان بازی باشد.
اسنو وایت از بازی ولف امانگ آس

اسنو وایت در ولف امانگ آس از همان اول به عنوان یکی از شخصیتهای محوری در داستان شناخته میشود، اما اغلب در سایه بیگبی وولف باقی میماند. او ترکیبی از یک زن باهوش، با اعتماد بهنفس و اراده آهنین است که میتواند بهراحتی محور اصلی روایت قرار گیرد. اسنو در واقع مدیر اجرایی اداره فِیبلتاون است و بارها نشان میدهد که برخلاف ظاهر آرام و مهربانش، توانایی تصمیمگیریهای سخت و حتی بیرحمانه برای حفظ جامعه را دارد. اگر او شخصیت اصلی در بازی بود، بازی میتوانست روی فساد سیاسی و تصمیمات اخلاقی این شخصیت تمرکز کند؛ تصمیماتی که گاه بسیار سنگینتر از مبارزات فیزیکی بیگبی هستند. روایت از زاویه دید او میتوانست عمق بیشتری به دنیای تاریک و پر از توطئه Fables بدهد. اسنو وایت ثابت میکند که قهرمان بودن همیشه به شمشیر و مبارزه ختم نمیشود و گاهی مدیریت و دانش سیاسی است که سرنوشت همه را تغییر میدهد.
ناکلز از سری بازیهای سونیک

ناکلز همیشه به عنوان نگهبان قدرتمند Master Emerald و یکی از نزدیکترین متحدان سونیک شناخته میشود، اما شخصیت او پتانسیل بالایی برای قهرمان اصلی بودن دارد. برخلاف سونیک که ماجراجو است، ناکلز شخصیتی وظیفهشناس، جدی و شاید کمی گوشهگیر دارد که داستانی متفاوت و عمیقتر را رقم میزند. او نماینده سنتها و میراثی است که باید از آن محافظت کند و همین مسئولیت سنگین بار احساسی زیادی به شخصیتش میدهد. روایت یک بازی از دید ناکلز میتوانست روی دو محور اصلی تمرکز کند، یعنی مبارزات برای دفاع از زمرد و کشمکشهای درونی ناکلز در حفظ تعادل بین وظیفه و دوستی با سونیک و تیلز. حتی تواناییهای فیزیکی ناکلز مثل توانایی صعود از دیوارها باعث میشود مکانیکهای گیمپلی متفاوتی ایجاد شود. ناکلز شخصیتی تقریبا مغرور، وفادار و وظیفهشناس است که همین او را به یک قهرمان بسیار جذاب برای بازی تبدیل میکند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.