
10 مورد از جنجالی ترین فیلم های برنده جایزه اسکار
جوایز دردسرساز!
بسیاری از شما مخاطبانی که عاشق سینما و فیلم دیدن هستید، در جریان این موضوع هستید که لزوما یک فیلم برنده اسکار، فیلم خوبی نیست. در طی سالهای اخیر، اغلب برندگان جایزه اسکار، فیلمهایی بودند که در جوامع سینمایی با عناوینی مثل «بی خطر» تعریف میشوند. اینگونه فیلمها هیچ هدف روایی ندارند و هیچ نوع جامعه یا گروههایی را ناراحت نمیکنند. همه این فیلمها به نوعی در دوران خود جنجال به پا کردند.
در طول تاریخ مراسم اسکار، به فیلمهایی جایزه داده شده که به دلایل مختلفی در رسانه زیر سوال رفتند؛ از نژادپرستی و سواستفاده از کودکان گرفته تا ترس از همجنسگرایی و داستانهایی که در آن سفید پوستان منجی هستند. در حالی که برخی از این جنجالها فقط سالها بعد و با تغییر دیدگاه جامعه نمایان میشوند، باقی آنها از همان اول، حسابی سر و صدا به پا میکنند. البته ایراداتی که به هر کدوم از این فیلمها وارد شده، کاملا درست است و هر کسی باید خودش تصمیم بگیرد که آیا این ایرادات با نقاط قوت آنها تعادل دارد یا خیر. با ویجیاتو همراه باشید تا در ادامه، 10 مورد از جنجالی ترین فیلم ها که در تاریخ برنده اسکار شدن را معرفی کنیم.
10. The Tin Drum

فیلم The Tin Drum، داستان پسر بچهای را روایت میکند که در دوران جنگ جهانی دوم، یک کار منطقی را در برابر آن همه بیرحمی جنگ انجام میدهد: او قبول جلوی بزرگ شدن خودش را میگیرد. این پسربچه رشد فیزیکی خود را متوقف میکند و تصمیم میگیرد برای همیشه همان بچه باقی بماند. حال به نظر شما، مشکل بزرگ این داستان چیست؟ داستان رئالیسم جادویی این فیلم مستلزم این بود که یک بازیگر 11 ساله را برای ایفای نقش انتخاب کنند. اما داستان طوری پیش میرفت که اسکار با بازی دیوید بننت 11 ساله، در موقعیتهایی قرار بگیرد که قطعا مال بزرگسالان است.
به عنوان مثال، در یک صحنه از فیلم، اسکار درحال انجام کاری خارج از عرف برای یک پسربچه در فیلم است. چنین چیزی اصلا چیز قابل قبول و بی مشکلی برای مخاطب نیست. با اینکه این فیلم موفق شد اسکار بهترین فیلم زبان خارجی را برنده شود، اما تقریبا بلافاصله هم با انتقاد و سرزنشهای زیادی روبرو شد. اتهاماتی مثل اینکه این فیلم یک پورنوگرافی کودک است، حسابی زیاد شد و فیلم در چندین شهر، ایالت و کشور مختلف دنیا توقیف شد.
9. Boys Don't Cry

فیلم Boys Don’t Cry از آن دست فیلمهایی است که کلی حرف برای گفتن دارد و در عین حال یکی از جنجالی ترین فیلمها است. این فیلم با تصویر کشیدن یک داستان واقعی و غم انگیز توجهها را به سمت خشونت علیه افراد ترنس جلب میکند. خشونتی که اغلب نادیده گرفته میشود. این فیلم درباره براندون تینا، یک مرد ترنس است که به طرز وحشیانهای مورد آزار قرار گرفت و در نهایت به قتل رسید.
بخوانید: بهترین فیلم های برنده اسکار | این شما و این ۴۰ اثر ماندگار تاریخ سینما
بازیگران جوان و مستعدی که خیلی زود تبدیل به یک ستاره شدند، در این فیلم بازی کردند؛ مانند هیلاری سوانک در نقش اصلی پیتر سارسگارد و کلوئی سوینی. اما نکته اصلی اینجاست که این فیلم یکم پیچیده است و احساسات مختلفی را در تماشاگر برانگیخته میکند. به عنوان مثال، نقش اصلی را یک زن غیر ترنس بازی کرد که همین بحث برانگیز شد. یا حتی سکانس مرگ خشن او طوری کارگردانی شده بود که انگار عوامل درحال بهره برداری احساسی از تماشاگر بودند. یک مسئله دیگر هم وجود داشت. آن هم این که خیلی از شخصیتهای واقعی که در فیلم نشان داده میشوند، به شدت به نحوه به تصویر کشیده شدن خودشان اعتراض کردند.
8. Swing Time

فیلم Swing Time با وجود ترکیب فرد آستر و جینجر راجرز که استاندارد کیفی نسبتا ثابت و خوبی دارند، تبدیل شد به یکی از جنجالی ترین فیلمهای برنده اسکار.
دراین فیلم، آستر نقش شخصیتی به نام لاکی را بازی میکند؛ مردی که درحال پول جمع کردن است تا بتواند به طور آبرومندی با مارگارت ازدواج کند، اما وسط کار با پنی ، یک مربی رقص، آشنا میشود و به مرور عاشقش میشود. شیمی همیشگی و مهارتهای رقص فوقالعاده این دو بازیگر در طول کل فیلم به نمایش گذاشته شده است؛ در نهایت این فیلم برنده جایزه اسکار بهترین ترانه اورجینال را برای آهنگ The Way You Look Tonight برد.
فیلم Swing Time برای بخش طراحی رقص نیز نامزد اسکار شد؛ آن هم به خاطر اجرای موزیکال بوجانگلز هارلم که که ادای احترامی به بیل رابینسون بود.
شاید بپرسید مشکل جنجالی این موضوع چیست؟ قضیه از این قرار است که این فیلم در سال 1936 اکران و متاسفانه ادای احترام فرد آستر به یک هنرمند سیاهپوست، از طریق مقداری زیادی بلک فیس اجرا شده بود. یعنی او برای اینکه در نقش سیاه پوست برود، با چیزی صورتش را سیاه کرد. همه این قضیهها باعث تا فیلم با وجود اینکه بسیار خوش ساخت و با کیفیت است، مورد بحث قرار بگیرد و حتی تا سالهای بعد محکوم شود.
7. The Blind Side

فیلم The Blind Spot داستان واقعی مایکل اوهر، بازیکن حرفهای فوتبال آمریکایی را تعریف میکند. اوهر توسط یک خانواده سفیدپوست به فرزندی گرفته شد و در مسیر ورزشکاری خود حسابی حمایت. او در نهایت باعث شد به او ستاره NFL تبدیل شود که اکنون میشناسیم
اما این فیلم چند اشکال بزرگ دارد که باعث بحث برانگیز شدنش شد. فیلم از نظر واقعیت تاریخی حسابی تغییر کرده است؛ آن هم نه تغییری که به خاطر اشکالات زمانی فیلم باشد. به عنوان مثال در فیلم نشان داده میشود که مایکل اوهر حتی مفاهیم ابتدایی فوتبال را متوجه نمیشد تا اینکه مادرخوانده سفید پوستش با زبانی که او بفهمد برایش توضیح داد.
در این فیلم، کهن الگوی جنجالی منجی سفید پوست، بسیار پر رنگ است و این پیام را منتقل میکند که آدمهای سیاهپوست فقط به لطف خیرخواهی سفید پوستها میتوانند موفق شوند. این فیلم توانست جایزه اسکار بهترین بازیگر زن تاریخ را برای ساندار بولاک به ارمغان آورد؛ اما این جایزه پر از انتقاد بود که بخش مهمی از این انتقادات از طرف خود مایکل اوهر بود.
شخصیتهای واقعی اغلب از نحوه نمایش خودشان در فیلمهای زندگینامهای ناراضی هستند، اما در مورد اوهر، تغییراتی که از نظر نژادی در شخصیتش ایجاد شده آنقدر فاحش و پررنگ بود که نمیشد نادیده گرفت. اوهر ادعا کرد که فیلم به جای اینکه آن را یک آدم محروم از نظر تحصیلی نشان دهند، یک آدم کندذهن جلوه دادند. همچنین رابطه او با خانوادهاش را بیش از حد خوب نشان دادند؛ چراکه ظاهرا او با خانوادهاش مشکل جدی داشت. زیرا هیچ وقت او را رسما به فرزندی قبول نکردند و حتی وقتی به شهرت رسید، از نظر مالی از او سو استفاده کردند. بنابراین این همه ماجرای تاریک پشت یک داستان الهام بخش ورزشی بسیار زیاد است.
6. Emilia Perez

بایین رو راست باشیم، لحظهای که اعلام شد قرار است نتفلیکس یک فیلم موزیکال درباره رئیس باند مواد مخدر یعنی مانیتاس بسازد، همه منتظر بودند یک اتفاق ناخوشایند در مورد این فیلم بیافتد. چراکه رئیس این باند مواد مخدر کسی است که تصمیم میگیرد تغییر جنسیت دهد و و با جراحی، زندگی جدیدی را به عنوان امیلی شروع میکند.
از همان اول بسیار دور از ذهن به نظر میرسید که این فیلم شامل یک سری سکانسهای موزیکال کمدی باشد که در آن ریتا، وکیل این باند مواد مخدر، برای پیگیری کارهای مربوط به تغییر جنسیت، به کشورهای مختلف سفر کند و جاهایی که ممکن است این عمل در آن انجام شود را نشان میدهد تا بتواند با ظرافت کافی با موضوعاتی که مطرح میکند برخورد کند.
با اینکه فیلم Emilia Perez موفق شد تا نامزد 13 جایزه اسکار شود، در نهایت موفق شد دو جایزه اسکار هم ببرد. یکی برای سالدانا به عنوان بهترین بازیگر نقش مکمل زن و یکی هم برای قطعه موزیکال به عنوان بهترین آهنگ اورجینال. اما این نامزدهها و برنده شدن جوایز اسکار، از همه سو مورد انتقاد قرار گفت.
بسیاری از تماشاگران لاتین تبار از این فیلم انتقاد کردند؛ چراکه برای باری دیگر مکزیک را به شکلی کلیشهای پناهگاهی برای باندهای قاچاقچی نشان داده بودند. از سوی دیگر عوامل فیلم تمام تلاششان را کرده بودند که از بازیگران مکزیکی برای نقشهای اصلی استفاده نکنند. از سوی دیگر جوامع مختلف از این ناراحت بودند که فیلم یک تصویر قدیمی و غیر واقعی از هویت ترنسها ارائه میدهد. اما داستان جایی بیخ پیدا کرد که کارلا سوفیا گاسکن بازیگر اصلی فیلم، چندین توییت زن ستیزانه و توهین آمیز منتشر کرد که نظرات خیلی بدی درباره همه چیز میداد که سریعا آنها را حذف کرد.
5. Green Book

نمیدانم چند نفر از شما فیلم رانندگی برای خانم دیزی را به یاد دارد؛ فیلم Green Book تقریبا همان فیلم است اما به شکلی برعکس. در داستان این فیلم، یک آدم گردن کلفت ایتالیایی آمریکایی به اسم فرانک والهلونگا یک کار جدید پیدا میکند. او قرار است راننده یک پیانیست سیاهپوست معروف به اسم دان شرلی (با بازی ماهرشالا علی) باشد تا او را به تور کنسرتش در جنوب آمریکا در اوایل دهه 1960 برساند.
کتاب سبز اسم یک دفترچه راهنمای کوچک است که در آن به مسافرهای سیاهپوست راهنمایی شده که کدام مکانها برای توقف و ساکن شدن امن است. با وجود اینکه فرانک در اوایل فیلم بسیار نژاد پرستانه رفتار میکند، اما به مرور وقتی با شرلی وقت میگذراند، متوجه میشود که سیاهپوستها نیز مانند او یک انسان معمولی هستند. این بخش از داستان که بازهم شخصیت اصلی فیلم یک سفید پوست و داستان درباره روند تحول شخصیت او است، باعث شد تا این فیلم بازهم مورد بحث قرار بگیرد.
ماهرشالا علی دومین اسکار خود را برای بازی در نقش دان شرلی برنده شد که البته ناعدلانه هم نبود،زیرا واقعا خیلی خوب توانست کشمکش درونی یک مرد سیاهپوست کوئیر را نشون دهد که حس میکند به هیچ جا تعلق ندارد؛ هرچند که خانواده شرلی ادعا کردن این فیلم خیلی جاها شخصیت را تغییر دارند. همین ادعا باعث شد تا بسیاری از مخاطبان احساس کنند که ماهرشالا علی لایق این جایزه نبود.
4. Pocahontas

انیمیشن Pocahontas در زمان اکران خود، آن موفقیتی را که دیزنی بعد از فیلمهایی مثل شیرشاه، علاالدین و دیو و دلبر انتظار داشت نصیبش نشد. داستان یک عشق ممنوعه بین یک دختر سرخپوست جوان به نام پوکاهانتس و یک تاجر سفید پوست به نام جان اسمیت است. همین داستان کافی بود تا این فیلم برنده دو جایزه اسکار شود. یکی از این جوایز برای بهترین آهنگ اصلی و دیگری برای بهترین موسیقی متن بود. اما این جوایز نتوانست مانع انتقادهای بزرگی که به آن شد شود.
انیمیشن پوکاهانتس کمی اعتبار دارد،؛ زیرا شخصیتهای بومی را محور یک داستان امریکایی در دوران اولیه قرار داده و هیچ ابایی ندارد که خدمه مهاجر انگلیسی را به عنوان شخصیتهای شرو فیلم نشان دهد. اما این انیمیشن چندین ایراد ذاتی دارد. یکی اینکه مانند کتاب سبز، این فیلم به مسائل ذاتی مردم بومی نمیپردازد بلکه محوریت را بر پایه تغییر شخصیت سفید پوست گذاشته است. ازسوی دیگر واقعیت تاریخی زمین تا آسمان با این انیمیشن فرق دارد. در داستان واقعی، پوکاهانتس در کودکی توسط این تاجر دزدیده شد و او را مجبور کردند که دینش را عوض کند. او وقتی 17 سال داشت به عقد رالف در آمد و بعد از در انگلستان قبل از 20 سالگی بر اثر آبله مرد.
3. Slumdog Millionaire

فیلم Slumdog Millionaire یکی از الهام بخشترین و پر طرفدارترین فیلمهای دنی بویل محسوب میشود؛ تا این حد که فیلمنامه این فیلم در دانشگاهها تدریس میشود. این فیلم 10 بار نامزد اسکار شد و از بین آنها 8 جایزه اسکار برد. بهترین فیلم و بهترین کارگردانی از جمله جوایزی بود که برنده شد. داستان این فیلم در مورد بزرگشدن یک پسر جوان هندی به اسم جمال است که وسط زاغههای بمبئی بزرگ میشود و مدام به دنبال عاشق زندگی خود لاتیکا میدود. اوایل زندگی جمال، پر از بی رحمی و سختی بود؛ همین باعث شد خیلی از منتقدان، مخصوصا در هند به آن برچسب سیاهنمایی بیش از حد بزنند.
فیلم با سه شخصیت اصلی جمال، برادر بزرگترش و لاتیکا شروع میشود که بازیگران کودک نقش آنها را بازی میکنند. مدتی بحث سر این موضوع بود که شاید عوامل این کودکان را برای لحظهای از زاغههای هند بیرون کشیده و بعد از فیلمبرداری دوباره آنها را به زاغهها برگردانده است. با اینکه دنی بویل ادعا کرد که ترتیبی داده تا این ستارههای کوچک دیگر به زاغهها برنگردند، اما هنوز معلوم نیست این اتفاق افتاده باشد یا خیر.
2. Memoirs of a Geisha

فیلم Memoirs of a Geisha، یک اثر درام تاریخی است که بر اساس رمانی به همین نام از آرتور گلدن ساخته شده است. داستان این فیلم حول محور یک دختر ژاپنی جوان است میچرخد که به یک خانه گیشا فروخته میشود. این فیلم ممکن است در غرب به خاطر عدم دقت در نمایش فرهنگ ژاپنی مورد انتقادات مبهمی قرار گرفته باشد، اما در آسیا طوفانی بزرگتر به پا کرد. بزرگترین مشکل این بود که فیلمسازان، با نادیده گرفتن حساسیتهای روابط ژئوپلیتیکی بسیار حساس، سه بازیگر چینی را در نقشهای اصلی انتخاب کردند. اگرچه شاید مخاطبان ژاپنی از دیدن بازیگران چینی در نقش گیشاها، که عنصری سنتی از فرهنگ ژاپن است، چندان خوشحال نشوند، اما این اصلا در مقایسه با حسی که مخاطبان چینی داشتند چیزی نبود.
هنوز احساسات پیچیدهای بین چین و ژاپن وجود دارد که عمدتا ناشی از جنایات جنگی در طول جنگ جهانی دوم است؛ اما سابقه آن به گذشتههای بسیار دور هم میرسد. اینکه فیلم Memoirs of a Geisha تا حدی در طول جنگ جهانی دوم اتفاق میافتد، کمکی به اوضاع نکرد، زیرا خاطرات زنان آسایشگر چینی و کرهای را که توسط نیروهای متجاوز ژاپنی مجبور به بردگی جنسی شده بودند، زنده کرد.
این فیلم در چین از اکران در سینماها منع شد، همچنین دولت چین، ستاره فیلم را به خاطر پذیرفتن نقش در این فیلم، «مایه شرمساری چین» اعلام کرد.
1. Get Out Your Handkerchiefs

در فیلم Get Out Your Handkerchiefs سولانژ درگیر یک رابطه سه نفره با رائول و استفان میشود که هیچکدام از این دو نفر نمیتوانند از هیچ منظری او را راضی نگه دارند. اما بخش جنجالی ماجرا این نیست؛ داستان اینجاست که سولانژ عاشق یک نابغه ریاضی به اسم کریستین میشود؛ پسربچهای که سیزده سال سن دارد. آنها باهم رابطه دارند و حتی از او باردار میشود.
این فیلم مشکل بسیار بزرگی با به تصویر کشیدن رابطه یک فرد نابالغ با یک زن بالغ را برای خود ایجاد کرد. با این حال، این فیلم در همان سالی که اکران شد موفق به بردن جایزه اسکار بهترین فیلم خارجی زبان شد. نکته جالب اینجاست که امروزه ما به این رابطه نامشروع به عنوان بزرگترین مشکل فیلم نگاه میکنیم؛ اما وقتی اکران شد، مخاطبان بیشتر نسبت به نحوه برخورد با سولانژ معترض بودند. در واقع این برچسب را به فیلم چسباندند که او چیزی بیش از یک ابژه جنسی در فیلم نیست.
سخن آخر
در این مقاله تلاش کردیم در طول تاریخ جوایز اسکار کاوش کنیم و ده مورد از جنجالی ترین فیلم ها که برنده جایزه اسکار شدند را به شما معرفی کنیم. هر کدام از این فیلمها بعد از برنده شدن جایزه اسکار، بسیار مورد حمله منتقدان و مخاطبان قرار گرفتند که معمولا به دلایل فرهنگی و نژادی بود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.