ده فیلم ضد جنگ که نباید تماشای آنها را از دست بدهید
تاکنون فیلمهای بسیاری دربارهی جنگ در سرتاسر دنیا ساختهشده و در حال حاضر به یکی از پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی تبدیلشده است. بعضی فیلمها در ستایش جنگ است و هدف آن برانگیختن حس ملیگرایانه در مخاطبان ...
تاکنون فیلمهای بسیاری دربارهی جنگ در سرتاسر دنیا ساختهشده و در حال حاضر به یکی از پرطرفدارترین ژانرهای سینمایی تبدیلشده است. بعضی فیلمها در ستایش جنگ است و هدف آن برانگیختن حس ملیگرایانه در مخاطبان است. برای درک این آثار موقعیتی را تصور کنید که در کنار صدای گلولههای کالیبر 50، سرود ملی طنینانداز میشود. دستهای دیگر از فیلمها بدون تحمیل کردن عقیده و ایدئولوژِی خاصی، تنها و تنها جنگ و تبعات آن را بهعنوان یک واقعهی تاریخی بررسی میکند. اما شاید بتوان مهمترین آثار ساختهشده در این ژانر را فیلمهای ضد جنگ دانست. این دسته از آثار در تقبیح این پدیدهی شوم ساخته شدند و برای بیان منظور خود گاهی از طنزهای بیپرده و گاهی از نمایش خشونت کمک میگیرند. در ادامه ده فیلم ضد جنگ که ارزش وقت گذاشتن را دارند را باهم بررسی میکنیم. پس با ویجیاتو همراه باشید.
- 1 1- غلاف تمام فلزی( Full Metal Jacket 1987)
- 2 2- دکتر استرنجلاو (Dr. Strangelove 1964)
- 3 3- جوخه (Platoon 1986)
- 4 4- متولد چهارم جولای (Born on the 4th of July 1989)
- 5 5- رشتهها ( Threads 1984)
- 6 6- روز بعد (The Day After 1983)
- 7 7- در جبهه غرب خبری نیست (All Quiet on the Western Front 1930)
- 8 8- گالیپولی (Gallipoli 1981)
- 9 9- راههای افتخار (Paths of Glory 1957)
- 10 10- اینک آخرالزمان (Apocalypse Now 1980)
1- غلاف تمام فلزی( Full Metal Jacket 1987)
غلاف تمام فلزی ساختهی استنلی کوبریک یکی از مطرحترین فیلمهای سینمای کلاسیک و آثار ساختهشده درباره جنگ ویتنام است. جالب است بدانید این فیلم ضد جنگ علاوه بر تحسین منتقدان موفق شده نظر کهنه سربازان را نیز به خود جلب کند. غلاف تمام فلزی سکانسهای مشهور بسیاری برای آشنایی و یادگیری سینما دارد.
ممکن است در اولین مواجهه با این فیلم آن را در ستایش جنگ تصور کنید. بااینحال غلاف تمام فلزی، تمامقد در خدمت مذمت جنگ است. این فیلم فرآیند از دست دادن صفات انسانی و تبدیلشدن به موجودی خونخوار را در هنرمندانهترین شکل ممکن به تصویر میکشد ( نیمهی اول فیلم آموزش تفنگداران نیروی دریایی در یک کمپ دیوانهوار و سیر تکامل آنها از یک سرباز ساده به یک جانی تمامعیار است) نیمه دوم فیلم دربارهی عکاس خبری جنگی است که از تصور کشتن و قتل بهشدت وحشت دارد و در نهایت مجبور به انجام این کار میشود. پایانی شکوهمند و شوکه کننده.
غلاف تمام فلزی اثر قابلتوجهی در باب ماهیت انسان و جنگ است و تماشای آن در دنیای عجیب این روزها توصیه میشود.
2- دکتر استرنجلاو (Dr. Strangelove 1964)
بار دیگر فیلمی از استنلی کوبریک جایگاه دوم این لیست را به خود اختصاص میدهد. این فیلم ضد جنگ با زبانی طنز سیاستهای هستهای جنگ سرد، تحت عنوان "اضمحلال حتمی طرفین" را هدف قرار میدهد.
سکانسهای دکتر استرنجلاو شما را تا سرحد مرگ به خنده میاندازد. خندهای که پسازآن از خود میپرسید: "آیا عقلم را از دست دادم؟" " کدام دیوانهای در دنیایی که هر لحظه در معرض نابودی با جنگ هستهای است، زندگی میکند؟" پاسخ تلخ و گزنده این است که قطعاً همهی ما دیوانهایم که در چنین دنیایی زندگی میکنیم.
3- جوخه (Platoon 1986)
جوخه اثر ماندگار الیور استون، یک فیلم ضد جنگ تمام عیار دربارهی سربازان آمریکایی شرکتکننده در جنگ ویتنام است. سربازان شرکتکننده در این جنایت جنگی تا مصرف مواد مخدر و کشتن یکدیگر پیش میروند. ( جوخه بر اساس تجربیات شخصی الیور استون از جنگ ویتنام ساختهشده است)
پیام اصلی این فیلم این است که معصومیت نمیتواند در طول جنگ زنده بماند. شخصیت اصلی و ایدئالیست فیلم درنهایت متوجه میشود برای زنده ماندن باید بعضی از ارزشها را قربانی کرد. ارزشهایی که نابودی آنها به معنای غیراخلاقی بودن جنگ است.
4- متولد چهارم جولای (Born on the 4th of July 1989)
بار دیگر اثری از الیور استون. این فیلم ضد جنگ سیر تکاملی ران کوویچ از یک وطنپرست سادهدل به فعال ضد جنگ را به تصویر میکشد. متولد چهارم جولای تلاش بسیاری برای مبارزه با وطنپرستی بیچونوچرا دارد و جنگ را پدیدهای آشوبگرایانه میداند که در آن بیگناهان تاوان میدهند و مرگ را در آغوش میگیرند.
5- رشتهها ( Threads 1984)
این فیلم ساخته بیبیسی است و داستان زندگی چند خانواده قبل، بعد و در طول تبادل هستهای میان ایالاتمتحده آمریکا و اتحاد جماهیر شوروی را بیان میکند.
رشتهها فیلمی بیپرده درباره تأثیر تبادلات هستهای بر روی ذهنیت انسانها و ترس و کابوس دیوانهوار آنها از وقوع این اتفاق است. این فیلم حتی با گذشت چندین سال کارایی خود را بهعنوان اثری ضد جنگ حفظ کرده و هنوز که هنوز است میتوان آن را فیلمی وحشتناک در باب زندگی در دنیای در حال نابودی بر اثر جنگ هستهای دانست.
اما دقیقاً چه چیزی رشتهها را تا این حد ترسناک و تأثیر گذار کرده است؟ نابودی و مرگ آهستهی شخصیتها و به وجود آمدن جهانی تاریک که گونههای انسانی در آن در حال کاهش هستند.
6- روز بعد (The Day After 1983)
این فیلم ضد جنگ و آخرالزمانی دربارهی خانوادههایی است که در شهر کوچکی در آمریکا زندگی میکنند. جنگ هستهای این خانوادهها را با مرگ از هم جدا میکند، دولت شکست میخورد، هرجومرج بر جهان مسلط میشود و تمدنها در معرض تجزیه و فروپاشی قرار میگیرند. تماشای این فیلم ضد جنگ را از دست ندهید.
7- در جبهه غرب خبری نیست (All Quiet on the Western Front 1930)
این اثر ضد جنگ مانند فیلم جوخه داستان پسری جوان و ایدئالیست است که به دلیل وطنپرستی، افتخار و آرمانگرایی در دوران جنگ جهانی اول در ارتش ثبتنام میکند. او خیلی زود متوجه میشود همهی اینها طعمههایی برای جذب نیروی انسانی بوده و در عوض تنها رنج و مرگ نصیبش میشود.
در جبههی جنگ خبری نیست، جان انسانها را کالایی بیارزش برای جنگ معرفی میکند. گروههای سربازان یکی پس از دیگری از سنگرها بالا میروند، پیش روی میکنند و در نهایت میمیرند. این فیلم اعتقاد به شجاعت در ابتدای فیلم را در تقابل با خودکشی قرار میدهد.
در پایان، پسر داستان ما در محیطی مملو از گل و خون پروانهای را میبیند و درست وقتی آن را لمس میکند توسط تکتیرانداز دشمن هدف قرار میگیرد. پیام این فیلم کاملاً واضح است: " گاهی وطنپرستی میتواند شما را به آغوش مرگ ببرد."
8- گالیپولی (Gallipoli 1981)
مثل در جبههی جنگ خبری نیست، بار دیگر با سنگرهای جنگ جهانی اول سروکار داریم. در گالیپولی دو شخصیت جوان فیلم با هدف شجاعت و وطنپرستی راهی جبهههای جنگ میشوند اما تنها چیزی که به دست میآورند مرگ، ترس و وحشت است.
9- راههای افتخار (Paths of Glory 1957)
بار دیگر سنگرهای جنگ جهانی اول. در این فیلم ضد جنگ فرمانده از فرستادن سربازان خود بهسوی مرگی حتمی امتناع میکند و درنهایت او و سربازانش به خیانت متهم شده و برای این کار محاکمه میشوند. بنابراین یا باید داوطلبانه به آغوش مرگی حتمی بروید یا در صورت سرپیچی در سنگرهای خودی محاکمه شوید!
راههای افتخار معضل پیادهنظام بودن در طول جنگ را بهخوبی به تصویر میکشد.
10- اینک آخرالزمان (Apocalypse Now 1980)
اینک آخرالزمان فیلم جنگی موردعلاقهی بسیاری از ما است. این اثر ضد جنگ داستان یک مأمور CIA است که برای از بین بردن سرهنگ کلاه سبزی که در روستایی در اعماق جنگل خود را خدا خوانده است، راهی رودخانهای در ویتنام میشود. درنهایت وقتی مارتین شین، سرهنگ کورتز (مارلون براندو) را پیدا میکند او را مردی آسیبدیده از جنگ و دیوانه مییابد.
سفر برای یافتن سرهنگ کورتز سرشار از استعاره است. مثلاً پسازاینکه دیوانگی کورتز به اوج خود میرسد و افراد او دهکده را ویران میکنند، به دعوت خانوادهای فرانسوی و در کنار آنها غذا میخورند. درهرصورت اینک آخرالزمان توانسته اثرات ویرانگر جنگ بر انسانها را بهخوبی تصویر کند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
مطلبتون بسيار زيبا بود واقعا لذت بردم و با بسياري از فيلم ها هم خاطره بازي كردم.باز هم از اين مقاله ها در سايت بزارين
جنگ زمانی که قصد دارند نابودت کنن و بهت زور بگن کاملا لازم هست و البته تاوان و زیانی هم داره ولی زیان انجام ندادنش خیلی بیشتره، به نویسنده محترم هم باید گفت تو این شرایط مطالب بزدلانه و جهت دار ننویسه خیلی بهتره.
دوست عزیز در ابتدا این مطلب ترجمه ای از یک مقاله است که لینک اون در انتهای مطلب درج شده. همچنین ژانر ضد جنگ یکی از زیر شاخه های ادبیات جنگه که معمولا در کشورهایی که آغاز کننده ی جنگ بودند طرفدار داره، مثل موارد ذکر شده. ادبیات پایداری هم یکی دیگه از زیر شاخه هایی که درصد بالایی از تولیدات کشور ما رو تشکیل میده و موضوع این مقاله نیست و در آینده حتما به آن پرداخته خواهد شد.
پیشنهاد می کنم پیش از گذاشتن کامنت های احساسی در اون زمینه اطلاعات کسب کنید.
توهرگزجنگ رو ندیدی ولی جنگ روهمیشه کسی شروع میکنه تاکتیک واستراتژیک جنگ رونمیدونه وملت اش ارزش نداره جنگ خونریزی هرگزتموم شدنی نیست ولی اینحرفات که بزدلانه یعنی چی شمااشخاصی هستیداگربوی ججنگ بیادازکشورخارج میشیدجنگ ابلهانه احمقانه چیزیه مسؤلین بی تدبیرشروع کننده هستندوهرگزهرگزیکی ازآشناهایافرزندانشان درجنگ حتی دریغ ازیک ساعت درشهرک فیلم سینمایی احتمالش هست چندتایی عکس فیلم بگیرند که بازدیدازجبهه جنگ بوده