ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

۱۰ بازی که شروعی خسته کننده دارند ولی عالی تمام می‌شوند

۱۰ بازی که شروعی خسته کننده دارند ولی عالی تمام می‌شوند

شروعی آهسته همراه با پایانی شاهکار

محمد علی دهقانی آراسته
نوشته شده توسط محمد علی دهقانی آراسته تاریخ انتشار: ۱۳ آذر ۱۴۰۴ | ۱۴:۰۰

لحظات ابتدایی هر بازی مهم‌ترین دقایق آن اثر به شمار می‌روند چون علاقه و کشش بازیکنان برای ادامه مسیر از همان نقاط آغازین داستان شکل می‌گیرد. وقتی که یک بازی شروعی خسته کننده داشته باشد، مخاطبین به وضوح علاقه کمتری برای ادامه داستان خواهند داشت. این مسئله باعث می‌شود تا توسعه‌دهندگان لحظات آغازین آثار خود را تا حد ممکن جذاب و گیرا کنند و بازیکنان برای پیشروی در مسیر ترغیب شوند. این مورد اما برای همه آثار صنعت بازی صادق نیست. طی سال‌های اخیر ما عناوین زیادی را به چشم دیدیم که لحظات ابتدایی آن‌ها خسته کننده و حتی آزاردهنده بوده، اما در نهایت با داستانی شاهکار و جذاب روبرو شدیم. به همین دلیل در این متن از ویجیاتو قصد داریم تا ۱۰ بازی را معرفی کنیم که شروعی خسته کننده دارند ولی عالی تمام می‌شوند. با ما همراه باشید.

Horizon Zero Dawn

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
  • توسعه‌دهنده: Guerrilla Games
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴ و ۵، پی‌سی

برخی از بازی‌ها این هدف را دارند تا شما به شروع‌های خسته کننده آن‌ها نگاهی مثبت و زیبا داشته باشید و Horizon Zero Dawn هم یکی از این آثار است. بازی با یک کات‌سین سینماتیک آغاز می‌شود، جایی که یک کودک به نام Aloy در کنار سرپرست خود Rost قرار دارد و او اتمسفر جهان‌شان را شرح می‌دهد، مکانی که ماشین‌ و ربات‌ها آزادانه به گشت و گذار می‌پردازند.

بعد از این کات‌سین بازی آغاز می‌شود و شما باید Aloy را در دوران کودکی خود (که همراه با مشکلات زیادی است) به یک غار اسرارآمیز ببرید و در آن مکان دستگاه Focus را کسب کنید. در این لحظه شما دوباره با یک صحنه سینماتیک دیگر روبرو می‌شوید و به نوعی دقایق ابتدایی تجربه خود در نسخه اول هورایزن را به خسته کننده‌ترین شکل ممکن می‌گذرانید. در نهایت اما این دقایق فقط لحظات کوتاهی از بازی جذاب Horizon Zero Dawn به شمار می‌روند که شما را بیش از ۲۰ ساعت پای تجربه لذت‌بخش خود نگه می‌دارد.

Yakuza: Like a Dragon

  • تاریخ انتشار: ۲۰۲۰
  • توسعه‌دهنده: Ryu Ga Gotoku Studio
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴ و ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس/اس، پی‌سی

طی سال‌های گذشته در صنعت بازی ما با عناوین زیادی مختلفی روبرو شدیم که شروعی آهسته داشتند و برجسته‌ترین مورد بین آن‌ها را به نوعی می‌توانیم Yakuza: Like a Dragon تلقی کنیم. این بازی نقش‌آفرینی ژاپنی و نوبتی چیزی حدود ۵ ساعت زمان نیاز دارد تا بخش مقدمه‌اش را تمام کنید تا به یوکوهاما برسید. بعد از گذراندن این بخش و مشاهده دوران سختی که Ichiban پروتاگونیست بازی پشت سر گذاشته، داستان کمی از حالت گیج کنندگی خارج می‌شود.

وقتی که به عناوین قبلی یاکوزا نگاه می‌اندازیم، به وضوح مشاهده می‌کنیم که آن‌ها شروعی سریع‌ و قوی‌تر برای رسیدن به گیم‌پلی اصلی داشتند. البته این مورد به معنی بد بودن شروع نسخه Like a Dragon نیست ولی به طور کلی زمان زیادی را باید در بخش مقدمه آن سپری کنید. شاید شروع بازی برای طرفداران یاکوزا کمی عجیب باشد، اما شکی نیست که این اثر ارزش تجربه بالایی دارد و طرفداران ژانر JRPG از آن استقبال خواهند کرد و در انتهای مسیر با عنوانی معرکه روبرو می‌شوید.  

Disco Elysium

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۹
  • توسعه‌دهنده: ZA/UM
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴ و ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس/اس، نینتندو سوییچ، اندروید، پی‌سی

یکی از گیج کننده‌ترین شروع‌های تاریخ صنعت بازی بدون شک متعلق به Disco Elysium است. بسیاری از عناوین مسیر خود را با بخش آموزشی شروع می‌کنند و سعی دارند تا مخاطبین با گیم‌پلی به طور کامل آشنا شوند، مسئله‌ای که در مورد دیسکو الیسیوم صادق نیست. نقطه شروع دیسکو الیسیوم فقط خسته کننده نیست، بلکه به طرز عجیبی ترسناک و مخوف است؛ طوری که شما در مورد ماهیت بازی، داستان و گیم‌پلی از خود مدام سوال می‌کنید.

این اثر از همان ابتدا نشان می‌دهد که شما باید بیشتر دنبال اطلاعات باشید و چندان با اکشن روبرو نخواهید شد. انتخاب دیالوگ‌ها، صحبت‌های بین کاراکترها و در کل درک درست مسیر برای پیشروی داخل دیسکو الیسیوم بسیار سخت است. البته وقتی که موفق می‌شوید این بخش سخت داستان را پشت سر بگذارید، گیم‌پلی برای شما جا می‌افتد و یکی از بهترین آثار کارآگاهی صنعت بازی را ملاقات می‌کنید. مسیرها و نحوه رسیدن به اهداف به مرور در این بازی مشخص می‌شوند و پتانسیل واقعی و فوق‌العاده بالای دیسکو الیسیوم به چشم می‌آید. اگر عناوین پازلی با داستان‌ و گیم‌پلی پیچیده را دوست دارید، بد نیست تا با دیسکو الیسیوم خودتان را به چالش بکشید.

Persona 5

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۶
  • توسعه‌دهنده: P-Studio
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۳ و ۴ و ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس/اس، نینتندو سوییچ، پی‌سی

وقتی صحبت از سری بازی پرسونا می‌شود، مسئله شروع‌های خسته کننده و کند یک مورد طبیعی به حساب می‌آید. پرسونا ۵ هم مانند بقیه عناوین سری کنترل یک شخصیت را به شما می‌دهد که در دردسر افتاده و باید برای آزادی خود تلاش کند. مدتی بعد که مسیر را پیش می‌برید، قدرت‌های شما نمایان می‌شوند و به مرور چرخه گیم‌پلی حس زنده بودن را به شما القا می‌کند. البته رسیدن به نقطه‌ای که با هدف کلی و گیم‌پلی به طور گسترده ارتباط برقرار کنید کمی طول می‌کشد و نباید توقع سریع بودن این مسیر را داشته باشید.

مدت زمان آموزش‌های ابتدایی بازی به تعداد مکان‌هایی که می‌روید بستگی دارد و رسیدن به داستان‌های فان و بامزه‌ای که با بقیه دانش‌آموزان می‌گذرانید نیازمند صبر و حوصله بالا است. بعد از گذراندن بخش‌های ابتدایی بازی شما این قابلیت را دارید که با بقیه دانش‌آموزان ارتباط برقرار کنید و داستان‌های آن‌ها را نیز بشنوید. پرسونا ۵ به مرور کاری می‌کند که شما به طور کامل درگیر محیط اغوا کننده و جذاب آن شوید و در نهایت باید گفت که ارزش گذراندن شروع آهسته‌اش را خواهد داشت.

Kingdom Come Deliverance

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
  • توسعه‌دهنده: Warhorse Studios
  • پلتفرم‌ها: پل‌استیشن ۴، ایکس باکس وان، نینتندو سوییچ، پی‌سی

برخی مواقع این داستان نیست که آهسته پیش می‌رود، بلکه خود گیم‌پلی است که روندی کند و خسته کننده دارد. Kingdom Come Deliverance یکی از همین موارد است چون ساعات اولیه تجربه آن می‌توانند به شدت بی‌رحم باشند و این اتفاق در صورتی رخ می‌دهد که شما دوست نداشته باشید با مکانیک‌های واقع‌گرایانه‌ای که این اثر ارائه می‌دهد ارتباط بگیرید. اوضاع در ابتدای بازی طوری می‌شود که شما تصور می‌کنید که Kingdom Come Deliverance یک اثر بقامحور است تا عنوانی نقش‌آفرینی و ماجراجویی.

شمشیرزنی و تیراندازی شما اوایل بازی به شدت ضعیف است، نیرو و سلامتی بسیار پایینی دارید و این یعنی باختن و مرگ علی‌الخصوص طی مبارزات اصلی (که به ندرت رخ می‌دهند) موردی طبیعی خواهد بود. این مورد که مخاطبین باید بدون دریافت بخش آموزشی کامل به ادامه مسیر بپردازند و نگران همه نوع چیزی از جمله گرسنگی کاراکتر خود باشند به شدت عذاب‌آور است. اما زمانی که شما سطح و توانایی‌های خود را به اندازه کافی بالا می‌برید همه چیز تغییر می‌کند و چرخه گیم‌پلی بسیار جذاب، لذت‌بخش و راحت‌تر خواهد شد. در نهایت آزادی و قدرت‌های کاراکتر شما Kingdom Come Deliverance را از یک اثر خوب به شاهکاری فوق‌العاده تبدیل می‌کنند.

Outer Wilds

  • تاریخ انتشار:۲۰۱۹
  • توسعه‌دهنده: Mobius Digital
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴ و ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس/اس، نینتندو سوییچ، پی‌سی

پیشرفت در بازی‌های مختلف بستگی به توانایی‌های کاراکتر و مهارت‌های بازیکنان دارد، موردی که داخل Outer Wilds به دانش شما وابسته است. یاد گرفتن نحوه عملکرد المان‌های مختلف و دلیل وجود داشتن آن‌ها برای پیشروی در مسیر و تمام کردن این بازی اهمیت بسیار بالایی دارد. به همین دلیل مراحل ابتدایی بازی و درک درست از گیم‌پلی این اثر سرعت پایینی خواهد داشت و به وضوح برای مخاطبین خسته کننده می‌شود. از طرفی بازی به شما به شکلی دقیق نمی‌گوید که باید چه کارهایی انجام دهید، یعنی گشت و گذار بین سیارات مختلف بدون هیچ دلیلی یک مسئله طبیعی برای مخاطبین خواهد بود.

همه این سیارات محل سکونت فضایی‌های مختلف به شمار می‌روند و بازیکنان باید انتظار رخ دادن هر چیزی را داشته باشند. از طرفی هر ۲۲ دقیقه ستاره یک منظومه منفجر می‌شود، پس گشت و گذار بین سیارات چندان هم راحت نیست و طبیعت بی‌رحم و خشنی دارد. نکته جالب این جا است که مهم نیست چقدر شروع بازی و درک گیم‌پلی طول بکشد چون زیبایی Outer Wilds در یادگیری المان‌های جدید و ارتقا یافتن خلاصه می‌شود. فقط کافی است که شما ساعت اول تجربه خود را به درستی پشت سر بگذارید چون از همان لحظه با تجربه‌ای لذت‌بخش و عمیق در دنیای خفن و پهناور Outer Wilds روبرو خواهید شد.

Nier: Automata

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۷
  • توسعه‌دهنده: PlatinumGames
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴، ایکس باکس وان، نینتندو سوییچ، پی‌سی

اگر راستش را بخواهید شروع بازی Nier: Automata را نمی‌توانیم چندان خسته کننده تلقی کنیم اما شما باید چند بار بخش‌های ابتدایی را برای درک محتوای این اثر و رسیدن به پایان‌بندی خوب پشت سر بگذارید. بخش نهایی بازی از شما می‌خواهد تا دنبال رسیدن به پایان‌بندی واقعی بروید که مسئله بسیار سختی است و لحظات ابتدایی داستان نقشی حیاتی در گذراندن این تکه از مسیر دارند. در کل اگر این مسئله را کنار بگذاریم، Nier: Automata بازی چندان چالش‌برانگیزی نیست و پیامی مثبت‌اندیشانه با سبک هنری و موسیقی معرکه دارد.

بخش ابتدایی بازی برای بسیاری از بازیکنان آزاردهنده خواهد بود. شما باید نیمه ابتدایی بازی را به بازگویی دوباره از داستان اولیه بپردازید و انجام دادن ماموریت‌های جانبی نیز چندان تاثیرگذار نخواهند بود. اما باید در نظر داشت که داستان Nier: Automata در نیمه دوم مسیر به شدت بهتر می‌شود و تجربه‌ای لذت‌بخش‌تر و جذاب‌تر به مخاطبین می‌دهد. در نهایت باید گفت که  نقطه آغازین Nier: Automata شاید برای برخی از مخاطبین آزاردهنده باشد، اما محتوایی که در ادامه مسیر دریافت می‌کنید بدون شک ارزش وقت گذاشتن را دارد.

The Witcher 3: Wild Hunt

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۵
  • توسعه‌دهنده: CD Projekt Red
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴ و ۵، ایکس باکس وان، ایکس باکس سری ایکس/اس، نینتندو سوییچ، پی‌سی

اگر به طور کلی به بازی ویچر ۳ نگاه کنیم، سرعت نه چندان بالای گیم‌پلی در بخش‌های زیادی از داستان بسیار واضح خواهد بود. داستان از جایی شروع می‌شود که گرالت با ویچرهای دیگر داستان مانند Yennefer و Ciri (زمانی که یک کودک بود) داخل قصر به گشت و گذار می‌پردازند و با المان‌های هسته‌ای و مرکزی بازی در همین مکان ارتباط برقرار می‌کنیم. از همان ابتدا ما ارتباط پویای بین گرالت، ینفر، سیری و وزمیر را مشاهده می‌کنیم، البته همین لحظات خیلی آهسته و خسته کننده پیش می‌روند.

جالب است که بعد از پایان بخش آموزش و وقتی با وزمیر سراغ شکار Griffin نیز می‌رویم گیم‌پلی چندان سرعت بالایی ندارد. به طور کلی ویچر نه تنها شروعی آرام و آهسته دارد، بلکه مدت زمان قابل توجهی را باید طی کنید تا داستان سرعت بگیرد و کنترل کامل گیم‌پلی برای شما جا بی‌افتد. ویچر ۳ شاید شروعی آزاردهنده برای بسیاری از مخاطبین داشته باشد، اما به مرور کاری می‌کند که مخاطبین از همه لحظات آن و المان‌های گیم‌پلی لذت ببرند. از طرفی می‌توانیم شروع آهسته را دلیلی برای درک بهتر بازی و داستان و اتخاذ انتخاب‌های درست برای رسیدن به بهترین پایان‌بندی ممکن تلقی کنیم.

Death Stranding

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۹
  • توسعه‌دهنده: Kojima Productions
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴ و ۵، ایکس باکس سری ایکس/اس، iOS، پی‌سی

بازی Death Stranding شروعی بسیار طولانی و عجیب دارد، طوری که برای برخی مخاطبین تجربه آن خنده‌دار نیز می‌شود. البته باید گفت تصمیمات آقای هیدئو کوجیما هرگز بی‌دلیل نبوده و همین لحظات جنبه‌های اصلی بازی را برای ما شرح می‌دهند. داستان از جایی آغاز می‌شود که ما در نقش Sam Bridges باید بسته‌های مدنظر را داخل برهوتی خالی به مقصدهای خود برسانیم و پیدا کردن مسیر و پشت سر گذاشتن این راه طولانی به هیچ عنوان لذت‌بخش نیست.

در کنار طی کردن این مسیر دشوار و خسته کننده باید به تعداد بسیار زیاد کات‌سین‌ها نیز اشاره کرد که ترکیب آن‌ها با گیم‌پلی کمی سرگیجه‌آور می‌شود. آقای کوجیما دنیایی بی‌نظیر در دث استرندینگ تحویل مخاطبین داده و بازیکنان را به خوبی با محیط عظیم و پر از جزئیات آن اتصال می‌دهد و به نوعی همین شروع خسته کننده باعث می‌شود تا شما با گیم‌پلی فوق‌العاده بازی ارتباط عمیق‌تر پیدا کنید. شاید تنها مشکل بزرگ لحظات آغازین این بازی همان مسئله کات‌سین‌ها باشد چون دوست داریم بیشتر با گیم‌پلی دث استرندینگ ارتباط برقرار کنیم.

Red Dead Redemption 2

  • تاریخ انتشار: ۲۰۱۸
  • توسعه‌دهنده: Rockstar Games
  • پلتفرم‌ها: پلی‌استیشن ۴، ایکس باکس وان، پی‌سی

وقتی صحبت از شروع‌های خسته کننده در دنیای بازی‌ها می‌شود، بدون شک اولین موردی که به ذهن ما خطور می‌کند رد دد ریدمپشن ۲ است. رد دد ۲ فقط شامل مرحله آموزشی یا کات‌سین‌های طولانی در ابتدای بازی نیست، بلکه یک چپتر کامل داستان را با سرعت فوق‌العاده پایین پیش می‌برد. چپتر اول این بازی در فضایی برفی جریان دارد و شما اجازه گشت و گذار در بقیه مناطق نقشه را ندارید و این مورد مراحل اصلی را هم آزاردهنده می‌کند.

طی این بخش از داستان ما فقط ۶ مرحله اصلی را پشت سر می‌گذاریم ولی بسته بودن دست مخاطبین برای گشت و گذار، سرعت به شدت پایین ماموریت‌ها و نداشتن بسیاری از وسایل کاربردی بازیکنان زیادی را عذاب می‌دهد. گذراندن چپتر اول و رسیدن به منطقه Horseshoe Overlook مانند جادو عمل می‌کند چون از این نقطه به بعد آزادی بسیار معروف و لذت‌بخش رد دد ۲ در اختیار شما قرار می‌گیرد و توانایی انجام هر کاری را در دنیای پر بار و عظیم بازی خواهید داشت. در نهایت باید گفت برای درک شاهکار بودن این اثر لازم نیست به آخر داستان برسید چون با تمام کردن چپتر اول این مسئله به طور کامل نمایان می‌شود.

خوب دوستان نظر شما چیست؟ به نظر شما دیگر چه عناوینی می‌توانند در این لیست قرار بگیرند؟ نظرات خود را با ما به اشتراک بگذارید.

بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی

مطالب مرتبط از نگاه دیجیاتو
۱۵ آذر ۱۴۰۴
۱۵ آذر ۱۴۰۴
۱۵ آذر ۱۴۰۴
۱۵ آذر ۱۴۰۴