بهترین بازیهای ترسناک سال ۲۰۲۵
بازی های ترسناکی که فقط باید در تاریکی تجربه کنید!
بعضی بازیها هستند که فقط شما را میترسانند، اما بعضی بازیهای دیگر کاری میکنند بعد از خاموش کردن کنسول یا پیسی هم چراغ اتاق را روشن بگذارید. بازیهای ترسناک ۲۰۲۵ بیشتر از آنکه دنبال جامپاسکر باشند سراغ فضاسازی، حس ناامنی و داستانهایی رفتهاند که آرامآرام روی شما تاثیر میگذارند. امسال ژانر وحشت پر شده از تجربههای خاصی که شما را به چالش میکشند؛ با صدا، با سکوت، با محیط و حتی با انتخابهایی که میکنید. نتیجه هم مجموعهای از بازیهاست که ترسشان زود تمام نمیشود و تا مدتها در ذهنتان میماند. در ادامه برای معرفی این بازیها با ویجیاتو همراه باشید.
Silent Hill f

سیزده سال طول کشید تا یک Silent Hill اصلی جدید ببینیم و Silent Hill f ثابت میکند این انتظار بیدلیل نبوده است. اینبار بازی ما را به ژاپن دهه ۶۰ میلادی میبرد؛ جایی که برای اولینبار در تاریخ این مجموعه، خبری از یک شهر آمریکایی نیست. شهر خیالی Ebisugaoka شاید کیلومترها با رودخانه تولوکا فاصله داشته باشد، اما مه خیابانها آنقدر آشناست که خیلی زود متوجه میشوید هنوز در دنیای Silent Hill هستید.
بازی بدون تعارف سراغ ترسهای دوران رشد یک دختر میرود و همین، آن را از نظر روایی به تجربهای متفاوت و جسورانه تبدیل میکند. جامپاسکر کم ندارد، اما نقطه قوت اصلیاش لحظههای ساکت و نفسگیر است؛ جایی که تنش آرامآرام بالا میرود و ناگهان به صحنههایی میرسد که قلبتان را از جا میکند. حتی هفتهها بعد از تمام کردن بازی، بعضی از این صحنهها هنوز در ذهن میچرخند و شما را تنها نمیگذارند.
No, I'm Not A Human

بازی No, I’m Not a Human چند مدل از ترسهای واقعی دنیای امروز را میگیرد و آنها را در قالب یکی از نفسگیرترین بازیهای روانشناسانه سال کنار هم میچیند. دنیای بازی رو به فاجعه میرود؛ خورشید آنقدر داغ شده که مردم روزها وسط خیابان آب میشوند و تنها زمانی که انسانها میتوانند بیرون بیایند، شب است؛ آن هم برای پیدا کردن پناهگاهی تا روز بعد.
مشکل اینجاست که همزمان با این بحران اقلیمی، موجودات فضایی هم به زمین آمدهاند و خودشان را به شکل انسانها درآوردهاند. شما در نقش صاحب یک خانه کوچک، هر شب باید تصمیم بگیرید چه کسی را راهی خانه کنید و چه کسی را پشت در نگه دارید. خبرها هر روز روشهای تازهای برای شناسایی بیگانهها معرفی میکنند و شما باید انسانهایی را که پناه دادهاید را امتحان کنید و اگر رد شدند، بدون رحم آنها را حذف کنید. نتیجه، تجربهای تاریک و بیرحم است که حالوهوای بازیهای نقشفریب مثل Among Us را دارد، اما برای دنیایی ساخته شده که در آن دیگر هیچکس به همسایهاش اعتماد ندارد.
KARMA: The Dark World

بازی KARMA: The Dark World مثل Cronos: The New Dawn در نسخهای جایگزین از اروپا جریان دارد؛ جایی در اوج قدرت اتحاد جماهیر شوروی و در اوایل دهه ۸۰ میلادی. اینبار مقصد، آلمان شرقی سال ۱۹۸۴ است. با این حال، شباهت این دو بازی تقریبا به اسم و زمانهشان محدود میشود و مسیر KARMA خیلی زود راه خودش را جدا میکند.
این بازی تم وحشت را با حالوهوای عجیب و وهمآلود آثار دیوید لینچ ترکیب میکند و نتیجه، تجربهای است که هم ترسناک است و هم بهشدت درگیرکننده. بازی شبیه یک کابوس پیش میرود، اما به شکلی کنترلشده؛ داستانش را نه بیشازحد توضیح میدهد و نه بازیکن را کاملا سرگردان رها میکند. بازی KARMA: The Dark World در نهایت حسی شبیه نسخهای منسجمتر و بهمراتب ترسناکتر از We Happy Few دارد؛ اثری که مفاهیمی مثل گناه، خیانت و شستوشوی مغزی را در دنیایی بررسی میکند که در آن، اطلاعات مرگبارترین سلاح ممکن است.
Cronos: The New Dawn

استودیوی Bloober Team امسال با Cronos: The New Dawn برگشت؛ اولین آیپی ترسناک کاملا جدید آنها بعد از The Medium در سال ۲۰۲۱. کرونوس یک بازی وحشت علمی تخیلی سنگین است که در نسخهای خیالی از لهستان دهه ۸۰ میلادی و درست در شب کریسمس جریان دارد. ویروسی ناشناخته شهر New Dawn را به مرز فروپاشی رسانده و انسانهای آلوده را به موجوداتی وحشتناک تبدیل میکند؛ هیولاهایی که حتی میتوانند با هم ترکیب شوند و به چیزی مرگبارتر تبدیل شوند.
مبارزات Cronos سخت است، اما طوری طراحی شده که آزاردهنده نشود. جایی که بازی واقعا میدرخشد، داستان پیچیدهاش است. Kelly Burke در نقش شخصیت اصلی مرموز و درونگرای بازی، یکی از بهترین اجراهای سال را ارائه میدهد و صحنه پایانی Cronos طوری است که احتمالا چند ثانیه فقط به صفحه خیره میمانید.
Dead Take
بازی Dead Take ساخته Surgent Studios یک تریلر ترسناک سینمایی به تمام معناست؛ از اسمش گرفته تا ساختار روایت و اجرا. عنوان بازی اشارهای مستقیم به دنیای سینما دارد و داستان حول بازیگری به نام Chase Lowry میچرخد که در پی ناپدید شدن مرموز دوستش، Vinny Monro، وارد مسیری تاریک و ناآشنا میشود. حضور بازیگرانی مثل Neil Newbon، Laura Bailey و Ben Starr هم از همان ابتدا نشان میدهد با پروژهای جدی و پرستاره طرف هستیم.
گیمپلی Dead Take از ایدههای اتاق فرار الهام گرفته و بازیکن را به عمارت مجلل اما بهطرز نگرانکنندهای خالی در قلب هالیوود میبرد. پیشروی در راهروهای ساکت این خانه با جمعآوری ویدیوهایی کوتاه، خشن و گاهی عمیقا آزاردهنده پیش میرود؛ تکههایی که کمکم کنار هم قرار میگیرند تا تصویر بزرگتر داستان شکل بگیرد. Dead Take یکی از جاهطلبانهترین و متفاوتترین بازیهای ترسناک ۲۰۲۵ است؛ تجربهای که جسارتش آن را شایسته دیده شدن میکند.
Dying Light: The Beast
بازی Dying Light: The Beast کایل، پروتاگونیست اصلی بازی اول را بعد از مدتها دوباره به دنیای این مجموعه برمیگرداند و داستانش را درست از جایی ادامه میدهد که زخمها هنوز تازهاند. کایل اینبار در پی انتقام از بارون بیرحمی است که او را زندانی کرد و آزمایشاتی روی آن انجام داده است؛ مسیری که بازیکن را وارد دنیایی پر از انواع آشنای آلودهها و هیولاهای تازه میکند، آن هم در حالی که تواناییهای تقویتشده جدیدی برای زنده ماندن در اختیارش قرار میگیرد.
این بازی با انتقال بازی به منطقهای روستایی به نام Castor Woods، فرمول همیشگی مجموعه را کمی جابهجا میکند، اما ستونهای اصلیاش را از یاد نمیبرد. پارکور اولشخص، اکتشاف و مبارزه همچنان قلب تپنده تجربه هستند و در یک جهان باز پویا کنار هم قرار میگیرند. نتیجه، یک بازی ترسناک است که نشان میدهد Dying Light هنوز حرفهای زیادی برای گفتن دارد.
Post Trauma
بازی Post Trauma نشان میدهد صحنه بازیهای مستقل، مخصوصا در ژانر وحشت، هنوز هم پر از ایدههای تازه است. اولین ساخته استودیو Red Soul Games با الهام مستقیم از عناوین کلاسیک سایلنت هیل، بازیکن را در نقش یک راهبر قطار به نام Roman قرار میدهد؛ شخصیتی که ناگهان خودش را بین موقعیتی عجیب و بهشدت نگرانکننده میبیند.
رومن بیهیچ توضیح روشنی به دنیایی کابوسوار و خطرناک کشیده میشود و وظیفه بازیکن، حل پازلهایی است که هرچه جلوتر میرویم، پیچیدهتر میشوند. در میان محیطهای مختلف و وهمآلود، باید تکههای داستان را کنار هم گذاشت تا کمکم مشخص شود چه اتفاقی Roman را به این دنیا کشانده است؛ تجربهای که بیش از هر چیز روی حس سردرگمی حساب باز میکند.
Tormented Souls 2

بازی Tormented Souls 2 ادامهای مستقیم بر بازی اول است؛ اثری که در سال ۲۰۲۱ با بازگشت به دوران طلایی وحشت بقا، توجه بازیکنان را جلب کرد. اینبار هم بازیکن در نقش Caroline Walker قرار میگیرد و داستان درست بعد از اتفاقات قسمت قبلی جلو میرود؛ همان ماجرایی که او را درگیر پروندهای عجیب درباره دوقلوهای گمشده در یک بیمارستان متروکه کرده بود. توصیف بیشتر، لو دادن داستان است، اما همینقدر کافی است بدانیم حقیقتهایی که کرولاین آنجا کشف کرد، بهشدت تکاندهنده بودند.
در بازی Tormented Souls 2، کارولین راهی یک سکونتگاه دورافتاده در شیلی میشود؛ جایی که اتفاقات غیرطبیعی تازهای انتظارش را میکشند. بازی با حفظ حس وهمآلود قسمت اول، ایدهها و طراحیهایش را گسترش داده است. نتیجه، تجربهای آشنا اما پختهتر است که هنوز هم بلد است بازیکن را در تنگنای ترس و اضطراب نگه دارد.
Total Chaos

بازی Total Chaos مسیر جالبی را پشت سر گذاشته؛ پروژهای که در سال ۲۰۱۸ بهعنوان یک ماد برای Doom 2 شروع شد و حالا به یک تجربه مستقل و کامل تبدیل شده است. بازی بازیکن را در نقش یکی از نیروهای گارد ساحلی، در سواحل Fort Oasis رها میکند؛ یک مستعمره معدنی رو به زوال که پاسخ به یک پیام کمک عجیب، پای شما را به آن باز کرده است.
در ادامه، باید وارد عمق پیچدرپیچ جزیره شوید، منابع جمع کنید، سلاح بسازید و کمکم به دنبال پاسخ معمای کلی بگردید. بازی Total Chaos بهخاطر طراحی صدای درخشان و موسیقی ساخته Akira Yamaoka حسابی به چشم میآید و تعادل دقیقاش بین اکتشاف، حل پازل، مدیریت آیتمها و مبارزات نفسگیر اولشخص، آن را به یکی از آثار برجسته ترسناک سال ۲۰۲۵ تبدیل کرده است.
Routine

بازی Routine چند سال پیش معرفی شده بود و انقدر از معرفی بازی گذشت که عده زیادی فکر نمیکردند اصلا روزی این بازی منتشر شود. بازی اولینبار در سال ۲۰۱۲ معرفی شد و همین که بالاخره به دست مخاطب رسید، خودش شبیه یک معجزه است. اما خب، دیر رسیدن بهتر از هرگز نرسیدن است. Routine یک بازی ترسناک علمی تخیلی است که در یک پایگاه ماه جریان دارد؛ جایی که باید هم محیط را تعمیر کنید و هم از دست رباتهای قاتل جان سالم به در ببرید.
در نگاه اول، حالوهوای بازی Alien Isolation کاملا به چشم میآید، اما هرچه جلوتر میروید، Routine هویت منحصربهفرد خودش را پیدا میکند. بازی با سبک هنری رتروی دهه ۸۰، مانیتورهای CRT و کامپیوترهای قدیمی، فضای خاصی ساخته و با حذف کامل HUD، حسابی روی غرق شدن بازیکن در تجربه مانور میدهد. نه میزان نوار سلامتی خود را میدانید، نه تعداد تیرها را؛ همهچیز به حدس و ترس خودت بستگی دارد و همین تنهایی، Routine را عمیقا آزاردهنده میکند.
Sleep Awake

بازی Sleep Awake در دنیایی جریان دارد که گرفتار پدیدهای به نام The Hush؛ جایی که انسانها در خواب ناپدید میشوند. شخصیت اصلی، Katja، همراه با باقی مردم دنیا مجبور است با تمام توان بیدار بماند، چون خوابیدن میتواند آخرین کاری باشد که انجام میدهد.
همین بیخوابی مداوم، آرامآرام ذهن را از هم میپاشد و دقیقا همینجاست که وحشت بازی خودش را نشان میدهد. Sleep Awake در ظاهر یک عنوان Walking Simulator است، اما ایده اش آنقدر جذاب و متفاوت است که آن را از بسیاری آثار مشابه جدا میکند. تجربهای که بیشتر از ترساندن مستقیم، روی فروپاشی روانی حساب باز کرده و بهخوبی ارزش تجربه کردن دارد.
Look Outside

بازی Look Outside یکی از آن بازیهای نادری است که نشان میدهد عناوین ترسناک لزوما نباید اکشنمحور باشد. بازی در قالب یک RPG نوبتی روایت میشود و داستان جوانی به نام Sam را دنبال میکند که در آپارتمانش گیر افتاده؛ جایی که هرکسی جرئت کند به بیرون نگاه کند، به موجودی چندشآور و هیولایی تبدیل میشود.
استایل ۱۶بیتی بازی حسوحال کاملا رترو دارد. گیمپلی هم یادآور RPGهای نوبتی کلاسیکی مثل Earthbound است و با مکانیکهایی مثل گرفتن XP، حملهها و دوام سلاحها، به اصول ژانر وفادار میماند. Look Outside با همین ترکیب متفاوت، هم طرفداران ترس را راضی میکند و هم دل RPGبازها را به دست میآورد.
Little Nightmares 3

بازی Little Nightmares 3 در دنیایی کابوسوار جریان دارد که در آن دیگر تنها نیست. اینبار با دو شخصیت به نامهای Low و Alone روبهرو هستیم که در جهانی به نام Nowhere گرفتار شدهاند؛ جایی که با موجوداتی عظیمالجثه و بیرحم طرف هستید. هر محیط شبیه یک رویای بههمریخته است؛ از شهربازیهای متروکه گرفته تا کارخانههایی که تبدیل به مکانهای ترسناک شدهاند.
جنس ترس در Little Nightmares 3 مثل قبل آرام آرام روی شما تاثیر میگذارد. بازی همچنان روی حس ناتوانی، فرار و پنهان شدن تمرکز دارد، اما اضافه شدن تجربه دونفره باعث شده این حس شکل تازهای بگیرد. اینجا قرار نیست بجنگید و باید با همکاری زنده بمانید. به همین دلایل بازی Little Nightmares 3 یکی از خاصترین و بهیادماندنیترین بازیهای ترسناک سال ۲۰۲۵ محسوب میشود.
A.I.L.A

داستان بازی A.I.L.A حول یک سیستم پیشرفته میچرخد که برای تحلیل ترسهای انسان طراحی شده؛ سیستمی که با بررسی خاطرات، واکنشها و الگوهای ذهنی انسان، سناریوهای وحشت را میسازد و بازیکن را مستقیما داخل آنها رها میکند. هر محیط، حاصل تصمیم یک الگوریتم است، نه یک ذهن انسانی و همین موضوع باعث میشود هیچچیز قابل پیشبینی نباشد.
ترس در A.I.L.A از جنس بیاعتمادی است؛ بیاعتمادی به فضا، روایت و حتی منطق بازی. با اینکه ساختار آن به تجربههای روایتمحور و روانشناختی نزدیک است، تمرکز اصلیاش روی این ایده میچرخد که اگر یک ماشین یاد بگیرد از چه چیزی میترسی، چطور میتواند همان ترس را علیه خودت استفاده کند.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.