۱۲ نکتهای که هر کارگردان تازه کار باید بداند
به واسطه پیشرفت و گسترش تکنولوژی در سالهای اخیر، امکانات مورد نیاز برای ساخت سریال و فیلمهای سینمایی یا مستند بسیار ساده تر از قبل قابل تهیه هستند. به طوری که یک نوجوان میتواند با ...
به واسطه پیشرفت و گسترش تکنولوژی در سالهای اخیر، امکانات مورد نیاز برای ساخت سریال و فیلمهای سینمایی یا مستند بسیار ساده تر از قبل قابل تهیه هستند. به طوری که یک نوجوان میتواند با جمع کردن پولهای ماهانهاش یک دوربین فیلمبرداری خریداری کرده و با همکاری دوستانش به ساخت اثر مورد نظر بپردازد. در این میان، دانشگاههای هنر یا موسسات آموزشی فعال در زمینه فیلمسازی نیز تعدادشان هر روز بیشتر از قبل میشود. این دو عامل در سالهای اخیر دست در دست هم در نهایت باعث شدند تا امروز تعداد بیشتری از علاقه مندان به کارگردانی آثار مختلف به آرزوی دوران بچگی خود دست پیدا کنند.
اگر شما نیز از آن دسته افرادی هستید که قصد دارید کارگردانی را آغاز کنید یا به تازگی فعالیت خود را شروع کردهاید، این مقاله برای شما به قلم تحریر درآمده است. در این مقاله سعی شده است تا به 12 نکتهای اشاره شود که کارگردانهای تازه وارد باید به آنها توجه داشته باشند. افرادی نیز که قصد ورود به این حوزه را دارند، میتوانند با یادگیری آنها سرعت پیشرفت خود را دو چندان کنند.
برخی از کارگردانها ایدههای خود پیرامون فیلم در حال ساخت را به صورت مرتب شده در دفترچه خود یادداشت میکنند. برخی دیگر اما ترجیح میدهند بدون هیچ ترتیب و نظم خاصی، ایدههایی که ناگهان به ذهنشان میرسد را در بخشهای خالی فیلمنامهای که در اختیار دارند بنویسند. برخی از کارگردانان هرگز در سالهای فعالیت شان دوربین را لمس نکردهاند. برخی دیگر اما به تک تک جزئیات فنی از جمله اندازه لنز، دمای رنگ دوربین و سرعت شاتر اهمیت میدهند. تعدادی تنها پشت مانیتور نشسته و به بازیگران و دست اندرکاران دستور میدهند. برخی هم ترجیح میدهند تعامل بسیاری با افراد حاضر در صحنه فیلمبرداری داشته باشند.
مهم نیست که برای کارگردان شدن به یک دانشگاه فیلم سازی میروید یا ترجیح میدهید تمامی مهارتهای مورد نیاز را از طریق خواندن کتاب، گوش کردن به پادکست یا تماشای ویدئوهای آموزشی یاد بگیرید، در هر صورت نیاز خواهید داشت تا یک سبک فیلمسازی برای خود انتخاب کنید. در هنگام انتخاب سبک فیلمسازی تان نیز یک موضوع بسیار حیاتی را در نظر بگیرید: با راضی نگه داشتن دست اندکاران پشت صحنه و بازیگران، انعطاف پذیری بیشتری خواهید داشت.
بازیگران و به طور کلی افرادی که در روند ساخت یک فیلم حضور دارند، با کارگردانان مختلف سر و کار دارند و پس از مدتی به راحتی میتوانند یک کارگردان خوب را از بد تشخص دهند. معمولاً نیز در زمان همکاری با کارگردانانی که اخلاق چندان قابل تحملی ندارند، تنها به فکر انجام وظیفه شان هستند و به اصطلاح خودمانی تر، دل به کار نمیدهند. در نتیجه، کیفیت نهایی محصول آن چیزی نیست که تهیه کنندگان و صد البته کارگردان انتظارش را دارد.
نویسنده وبسایت نو فیلم اسکول مصاحبهای کوتاه با 12 کارگردان مختلف ترتیب داد و در جریان آنها به صحبت درباره روند ساخت یک فیلم پرداخت. در مصاحبهها، هر یک از این ۱۲ کارگردان به یک نکته بسیار مهم و منحصر بفرد اشاره کردند که افراد تازه کار و فعال در این زمینه باید بدانند. البته قبل از پرداختن به آن نکات، نویسنده که از قضا خود نیز یک کارگردان بوده، به یک نکته اشاره کرده است که پرداختن به آن خالی از لطف نیست.
- 1 نمای گمشده را پیدا کنید
- 2 یک گروه بسازید
- 3 تنها در پشت دوربین ننشینید!
- 4 نام آنها را به زبان بیاورید
- 5 بدون تصویر تدوین کنید
- 6 یک دوربین بی کیفیت بخرید
- 7 هرگز فراموش نکنید!
- 8 ذهن و بدن
- 9 لحظهای صبر و تمام جزئیات را بررسی کنید!
- 10 از بازیگران بخواهید که حرف بزنند
- 11 تقلب بنویسید
- 12 معرفی
- 13 برداشتهای غیر کلامی فراموش نشود
نمای گمشده را پیدا کنید
بن پلویمر: طبق روال، پیش از اینکه فیلمبرداری را آغاز کنم، تمامی لوکشینهای مناسب را بررسی میکنم، استوری بردهای مربوط به تمامی نماها را تهیه میکنم و در نهایت پیرامون برنامه کاری با دست اندرکاران پشت دوربین و بازیگران صحبت میکنم تا از همه جزئیات خبر داشته باشند. در واقع، کل پروژه را یک بار در ذهن خودم مورد بررسی قرار میدهم. با اینحال، در حین رانندگی برای رسیدن به صحنه فیلمبرداری، بار دیگر به نماهایی که ممکن است از آنها غافل شده باشم یا نماهایی که امکان بهبود دارند فکر میکنم.
در زمان رانندگی برای حضور در صحنه فیلمبرداری، از تجهیزات و مدت زمانی که برای ضبط در اختیار داریم مطلع هستم. بنابراین، این بازه بهترین زمان برای بررسی نوع فیلمبرداری است. همانطور که اشاره کردم، برخی اوقات ممکن است از نمایی غافل شده باشید که احتمالاً همانی است که باید انتخاب کنید. برخی اوقات هم میتوان با ترکیب 2 نمای ثابت، یک نمای جدید خلق و برای معرفی یک شخصیت از آن استفاده کرد. گاهی اوقات در هنگام فکر کردن، ناگهان این جمله را به خودم میگویم: «اگر اینکار را انجام دهم، عالی میشود.» هر زمان که این جمله در ذهنم گفته میشود، ایده را در جایی یادداشت میکنم و به محض رسیدن سر صحنه فیلمبرداری آن را با بقیه به اشتراک میگذارم. اگرچه تغییرات این چنینی میتواند بی نظمی سر صحنه منجر شود اما قطعاً باعث بهتر شدن محصول نهایی خواهد شد.
جف ترمین (سازنده فیلمهای The Dirt، Bad Grandpa و Jackass)
یک گروه بسازید
جف تریمن: یکی از مواردی که به صورت ناخودآگاه برای ساخت فیلمهای سینمایی و سریالها انجام میدادم، ساختن گروه بود. پس از نهایی شدن ساخت فیلم، به کافی شاپ میرفتیم و نوشیدنی سفارش میدادیم. در آنجا وقت میگذراندیم، صحبت میکردیم و در نهایت همین کار به انتخاب دست اندرکاران ساخت فیلم و ایجاد رابطه دوستی میان آنها منجر میشد.
در زمان ساخت The Dirt، میخواستم فیلم را در نیو اورلئان و دور از نیویورک فیلمبرداری کنم که در آن احساس راحتی میکردیم. دیگر خبری از برگشتن به خانه در ساعات پایانی شب، ملاقات با اعضای خانواده و گذراندن آخر هفتهها با دوستان نبود. ما به عنوان اعضای تیم تولید در یک جزیره بودیم. این موضوع اگرچه چالشهایی را برای ما به همراه داشت اما فکر میکنم همین مسئله باعث شد تا اثری عالی ساخته شود.
رابطه دوستی میان بازیگران به آنها کمک کرد تا همانند اعضای واقعی یک گروه موسیقی کنار هم باشند. حتی بازیگران نقش اصلی فیلم برای یادگیری نوازندگی به یک کمپ رفتند. این فیلم درباره یکی از گروههای موسیقی سبک متال در دهه 80 میلادی است. بازیگران نگاه جدی به این پروژه داشتند و میخواستند اثری واقع گرایانه بسازند. برای رخ دادن چنین اتفاقی، بیرون رفتن و گشت و گذار در کافهها نیاز بود.
در صورتی دست اندرکاران ساخت یک فیلم تمام تلاش خود را به کار میگیرند که استعداد بالایی داشته باشند، ارزش بسیاری برای پروژه شما قائل شوند و در نهایت نیز درک درستی از خواستههای شما داشته باشند. در چنین شرایطی، میتوانید تمرکز خود را روی بازیگران خلق دنیای فیلم قرار دهید. این رویه جواب داده است. در جلو و پشت دوربین تبدیل به یک خانواده شدیم و همین مسئله نیز باعث شد تا فیلمی عالی ساخته شود.
جردن برادی (کارگردان کلیپهای تبلیغاتی)
تنها در پشت دوربین ننشینید!
جردن برادی: در روزهای فیلمبرداری، تمایل دارم زودتر [از بقیه] به سر صحنه بیایم و نگاهی به لیست دست اندرکاران بیندازم. با یاد گرفتن نام افراد، دیگر نیازی نخواهد بود از نوع لباسی که بر تن دارند برای صدا زدن آنها استفاده کنید. تمامی دست اندرکاران، نقش بسیار حیاتی را در تولید یک فیلم ایفا میکنند و یاد گیری نامشان، نشان دهنده احترامی است که برای آنها قائل هستید.
اگرچه سعی میکنم تا در طول روزهای فیلمبرداری به موارد کوچک اهمیت کمتری دهم اما همیشه استوری برد را پرینت کرده و همراه خودم میآورم. بدین ترتیب، هر آنچه که نیاز دارم در اختیارم قرار است و میتوانم درباره تغییر نماها و تاثیری که روی کلیپ تبلیغاتی میگذارد فکر کنم. این کار باعث میشود تا در عین حال که تمرکزم روی جزئیات حفظ شده است، در ذهنم نگاهی به اثر نهایی داشته باشم.
نکته دیگری که میخواهم به آن اشاره کنم، احتمالاً از هیچ کارگردان دیگری نخواهید شنید. اما نکته بسیار ارزشمندی است، به طوری که ماهها پس از اتمام پروژه دست اندرکاران ساخت میآمدند و بابت آن از من تشکر میکردند. پس از ناهار، در حالی که یک سینی با تعدادی آدامس، دهان شویه و تعدادی پاک کننده دندان روی آن به همراه دارم، در صحنه فیلمبرداری به پیاده روی میپردازم. تمامی دست اندرکاران حاضر در سر صحنه و افرادی که از طرف آژانس [تبلیغاتی] در آنجا حضور دارند، میتوانند تعدادی از چیزهایی بردارند و نفسی تازه کنند. اسم آن را «سینی طراوت» گذاشتهام و با عملکردی شبیه به دکمه ریست، باعث میشود تا افراد حاضر در صحنه فیلم برداری بخش دوم از کارها را با حسی خوشایند آغاز کنند.
جرمی کُنر (سازنده آثاری همچون Drunk History و Another Period)
نام آنها را به زبان بیاورید
جرمی کنر: دانستن این نکته باعث شده است تا روند فیلمبرداری بسیار ساده و بی دردسر پیش برود. به خصوص زمانی که یک الی 2 ساعت از برنامه عقب هستید و فضایی پر تنش بر همه کس و همه چیز حاکم است. نصیحت من این است: نام آنها را به زبان بیاورید!
نه به خاطر اینکه نشانه ادب است (که دلیل بسیار خوبی هم محسوب میشود)، بلکه باعث از بین رفتن تنش و دست پاچگیهای غیرضروری میشود. پی بردن به این نکته سالها زمان برد اما مسئلهای ساده و در عین حال حائز اهمیت است. نام آنها را به زبان بیاورید. به همین سادگی!
در گذشته بر سر حاضران در صحنه فیلمبرداری فریاد میزدم: «امکانش هست که این صحنه را دوباره بگیریم و امکانش هست که تو شانهات را به سمت دوربین بچرخانی؟» یا میگفتم: «امکانش هست که در پایان صحنه قدم زنان دور شوی؟» مشکل اینجا بود که چنین جملاتی را همزمان برای 4 بازیگر متفاوت به کار میبردم.
در مانیتوری که روبروی من قرار دارد، تصویری کلوزآپ از یک بازیگر وجود دارد؛ تصویری به شدت واضح! اما تنها برای من. این تصویر برای دیگران واضح نیست. به خصوص برای بازیگران حاضر در صحنه که نمیتوانند بفهمند منظور من کدام یک از آنها بوده است.
در ضمن، مشخص نیست که با حرکت یکی از بازیگران یا مشتری که میخواهد یک دستمال سفره بردارد، کدام از یک دست اندرکاران نورپردازی باید چراغ مربوط به خود را تغییر دهد یا مشخص نیست که در هنگام حرکت بازیگر در صحنه، کدام یک از دست اندرکاران صدابرداری باید میکروفون خود را جابجا کند.
واقعاً ساده است؛ گفتن نام فردی که در حال صحبت با او هستید باعث میشود تا جمله شما واضح تر شده و سردرگمی کمتری در میان دست اندرکاران ایجاد شود. [باز هم تاکید میکنم] نکته بسیار سادهای است اما یادگیری آن سالها زمان برد.
پیتر آتنسیو (سازنده سریال کمدی Key & Peele)
بدون تصویر تدوین کنید
پیتر آتنسیو: بهتر است که این نکته آموزشی در دسته بندی مربوط به «نکات تدوین» قرار گیرد اما از آنجایی که کارگردانی شامل نظارت و کنترل روی تمامی جنبههای تولید فیلم میشود، منصفانه است که این نکته را مرتبط با کارگردانی نیز بدانیم.
گاهی اوقات بعد از کنار هم قرار دادن نماها برای خلق یک سکانس، لبه ویدئو (Video Track) را غیر فعال و دیالوگها، جلوههای ویژه و صدا را مستقل از تصویر تنظیم میکنم. ضرب و ریتم، بیش از اینکه بصری باشند مفاهیمی شنوایی هستند. بنابراین، بعضی وقتها شنیدن به شما در اولویت بندی نماهای یک سکانس آنطور که میخواهید، کمک بسزایی میکند.
به نظرم این اتفاق از آنجایی رخ میدهد که الگوهای آشنا در موسیقی بسیار آسان تر از تصویر قابل تشخیص هستند. وقتی یک آهنگ آغاز میشود، به طور غریزی میتوانید زمان آغاز گفتن متن توسط خواننده را حدس بزنید، حتی اگر آن را در گذشته نشنیده باشید. شرایط مشابهی نیز برای تولید فیلم وجود دارد.
به طور غریزی، زمان مناسبی برای گفته شدن یک دیالوگ یا پایان دادن به سکانس وجود دارد. و این طور نیست که همیشه بین نوع حرکت دوربین و چنین مواردی هماهنگی وجود داشته باشند. بنابراین، سکانس را بدون صدا تنظیم کرده و سپس تصویر را با آن هماهنگ کنید.
دنی جلینک (سازنده آثاری همچون Children’s Hospital و Last Week Tonight With John Oliver)
یک دوربین بی کیفیت بخرید
دنی جلینک: توصیه من: همیشه برای بررسی لوکیشنها یک دوربین کوچک همراه خود ببرید. به شخصه یک مدل ارزان قیمت و قدیمی از سری ویکسیا (برند کنون) دارم که از آن برای تصویر برداری بدون هدف [در لوکیشن] استفاده میکنم. اگر در هنگام قدم زدن ناگهان چیز جالبی ببینم، حتی اگر دلیل منطقی نداشته باشم، از آن فیلمبرداری میکنم.
اگر در اتاقی که از آن خوشم آمده یک ویژگی خاص باشد، میتوانم با استفاده از دوربین روی آن زوم کنم. همچنین [با استفاده از دوربینی که همراه دارم] نماها، مسیر حرکت دوربین، زوایا و غیره را مورد بررسی قرار میدهم. بعدها که قصد انتخاب لوکشین دارم، به بررسی تصاویر و فوتیجها میپردازم که نکند از چیزی غافل شده باشم.
در آینده، وقتی مشغول تهیه لیست مربوط به نماها هستیم، به واسطه فوتیجها تصویر ذهنی واضحی از لوکیشنها خواهم داشت. البته میتوان تمامی این کارها را با یک تلفن همراه یا یک دوربین دیجیتال انجام داد اما وقتی از ابزارهایی مانند دوربین خودم استفاده میکنم، به درک بهتری از لوکیشن میرسم.
با استفاده از این دوربینهای کوچک که نیازی به تعویض رم ندارند و باتریشان برای یک روز کافی است، میتوانم از هر چیز جالب توجهی فیلم و عکس تهیه کنم. ماهیت «از همه چیز تصویر تهیه کن» این نوع دوربینهاست که باعث میشود ابزاری عالی باشند.
پائول بونانو (سازنده سریال Hidden America with Jonah Ray)
دنیای [فیلم سینمایی، سریال یا کلیپ تبیلغاتی] خود را بشناسید!
پائول بونانو: مهم نیست چیزی که میسازید یک فیلم سینمایی یا کلیپ تبلیغاتی ۳۰ ثانیهای است، در هر صورت دو موضوع بسیار مهم وجود دارد که باید قبل از فیلمبرداری مشخص شود:
- قوانین و منطق دنیایی که در حال خلق آن هستید را بشناسید. در این صورت، زمانی که سر صحنه فیلمبرداری هستید و نیاز به اعمال تغییراتی در فیلمنامه دارید، میدانید که چه تغییراتی با در نظر گرفتن منطق دنیای شما جواب میدهد و چه تغییراتی هم جواب نمیدهد. با داشتن تسلط کامل روی منطق دنیای خود، میدانید که چه زمانی باید نحوه ایفای نقش بازیگر را تغییر دهید یا چرا آن جوک تاثیری نخواهد داشت یا چرا آن نما اصلاً مناسب نیست.
- تمهای بصری خلق و آنها را تعریف کنید. نیازی نیست که بگویید عامل منفی که در کادر بندی قرار دادهاید، برای انتقال غم و اندوه شخصیت اصلی است. مشکلی نیست که خودتان را به شکل دیوانه واری پرمدعا و از خود راضی نشان دهید. فقط بدانید که چرا دنبال تغییر در نحوه ایفای نقش بازیگر، عمق تصویر، اسپلش رنگ یا نور پردازی هستید.
توجه همزمان به این دو نکته، یک نوع انسجام بصری به پروژه شما میآورد.
نیک کورروسی (سازنده فیلمهای Wobble Palace و Deep Murder)
هرگز فراموش نکنید!
نیک کوروسی: توصیه من بسیار ساده است؛ همیشه هر آنچه که در مدرسه فیلمسازی یاد گرفتهاید را به یاد بسپارید. به شخصه، هیچ وقت تئوری را که پیرامون فیلم «و عدالت برای همه» (And Justice For All) به ما یاد دادند فراموش نمیکنم.
کِرک لارسن (یکی از کارگردانان سریال Mr. Student Body President)
ذهن و بدن
کرک لارسن: دوست دارم قبل از فیلمبرداریهای مهم مدیتیشن انجام دهم، به خصوص اگر فیلمبرداری چند روز طول میکشد. چیز مهمی نیست، تنها شامل چند تا ورزش تنفسی میشود.
روز قبل از فیلمبرداری، همه چیز را چک میکنم، به طوری که از تمام جزئیات کار اطلاع دارم. آغاز کار با برنامه ریزی قوی یعنی زمانی که اتفاقی خارج از برنامه رخ میدهد میدانید که باید چه کاری انجام دهید. همچنین مطمئن میشوم که از لحاظ بدنی آماده هستم، همراه خودم چند تا اندروفین داشته باشم، بدنم هیدراته باقی بماند، فاصله وعدههای غذایی مناسب باشد و از میزان زیادی کافئین نیز استفاده نکنم.
سالم نگه داشتن ذهن و بدن، من را مطمئن میکنم که از تمام ظرفیتهایم سر صحنه فیلمبرداری استفاده میکنم.
کارلا دائودن (کارگردان کلیپهای تبلیغاتی)
لحظهای صبر و تمام جزئیات را بررسی کنید!
کارلا دائودن: قبل از هر برداشت، نفس عمیقی بکشید! نگاهی به مانیتور بیندازید، صبرکنید و سپس درباره قاب بندی تصویر و آنچه که قرار است [مقابل دوربین] اتفاق بیافتد فکر کنید. واقعاً صبر کنید؛ نگاهی به رنگها، جزئیات، صحنه فیلمبرداری و نورپردازی بیندازید. شاید نکته چندان مهمی به نظر نرسد اما هر از گاهی باید آن را به خودم یادآوری کنم. وقتی طبق یک برنامه فشرده پیش میروید، ممکن است به سادگی تحت تاثیر قرار گرفته و چک کردن جزئیات را فراموش کنید. بنابراین، مطمئن شوید که پیش از هر برداشت حس خوبی نسبت به تمام جزئیات داشته باشید.
اگر سر صحنه فیلمبرداری ایده جدیدی به ذهن شما خطور کرد، آن را کنار نگذارید. افکار احمقانهای همچون «آیا باید از مناسب بودن این قاب بندی مطمئن شوم؟» یا «آیا باید این برداشت از آن سمت بگیرم» را جدی بگیرید. برخی اوقات به خاطر فشاری که سر صحنه فیلمبرداری روی شما قرار دارد چنین ایدههایی را نادیده میگیرید که احتمالاً باعث میشود در هنگام تدوین محصول نهایی به شدت احساس پشیمانی کنید. احتمالاً فرصت دوبارهای برای فیلمبرداری بدست نخواهید آورد، بنابراین هر ایدهای که به ذهنتان میزند را جدی بگیرید!
کلی لاندری (سازنده آثاری همچون Starter Pack و Guilty Party)
از بازیگران بخواهید که حرف بزنند
کلی لاندری: اگر در تمرینات بازیگر جوان یا تازه کار در برقراری ارتباط با سکانس مشکل داشته باشد یا آن سکانس از دید او بدون جذابیت باشد، از او میخواهم تا یکی از جملاتی را انتخاب کند که به او در یافتن دلیل اهمیت این سکانس برای کاراکتر او کمک کند؛ جملاتی مثل «مرا دوست داشته باش»، «مرا تنها بگذار»، «حقیقت را به من بگو» یا «بگذار خوشحالتان کنم».
سپس از بازیگر میخواهم پیش از هر جملهای که باید سر صحنه بگوید، این جملات را اضافه کند. برای مثال، اگر دیالوگ اصلی او «هی، اوضاع زندگیت چطوره؟» و جملهای که باید اضافه کن «مرا دوست داشته باش» باشد، آنها میگویند: «مرا دوست داشته باش. هی، اوضاع زندگیت چطوره»
تاثیر اضافه شدن جملات به دیالوگ اصلی بازیگران شگفت انگیز است. بازیگران اغلب با انجام این تمرین دیدگاه جدیدی نسبت به سکانس پیدا میکنند، زیرا آنها را مجبور میکند تا هر افکار قبلی خود را کنار بگذارند. شبیه یک نوع خانه تکانی است که باعث میشود بازیگر آن سکانس را جذاب ببیند. این تکنیک حتی برای یک برداشت واقعی یا کلوزآپ از چهره بازیگر نیز کاربرد دارد. تنها مطمئن شوید که مکث کافی بین جمله اضافی و اصلی وجود دارد تا بتوانید در هنگام تدوین جمله اضافه شده را حذف کنید.
تقلب بنویسید
دنیل شپرد: شب پیش از روز فیلمبرداری، استوری بردهای را بر میدارم و نکاتی را پیرامون موضوعات مختلف از جمله نحوه ایفای نقش بازیگران و پیوستگی مینویسم. موارد سادهای مثل: «مطمئن شو که بازیگر زن در این نما فنجان قهوه را پایین میگذارد» یا «بازیگر مرد باید پس از گفتن دیالوگش در اینجا به خارج از دوربین نگاه کند».
این کار را شبیه به مرور و مطالعه قبل از تست میدانم. اکثر اوقات این یادداشت باعث ایجاد ایدهای جدید سر صحنه فیلمبرداری نمیشود و تنها همانند برگه تقلبی هستند که نکات مهم را پیش از برداشت هر نما به من یادآوری میکنند. کارکرد یادداشت برداریهای این شکلی بدین صورت است که مرا از پوشش جزئیات مطمئن میکنند، در نتیجه میتوانم تمرکز خودم را روی موضوعات بزرگتر و البته بررسی ایدههای جدید که ناگهان به ذهنم خطور میکنند قرار دهم.
در ضمن، اکثر اوقات یادداشتهایم را پیش از روز فیلمبرداری در اختیار تدوینگر قرار میدهم تا بتواند استوری بردهای متحرک (Animatic) جدیدی تهیه کند. این کار به ما در روز فیلمبرداری کمک بسیاری میکند و در نتیجه میدانم که بازیگر باید دیالوگ خود را چقدر سریع بگوید تا بدین ترتیب زمان بیشتری در اختیار مخاطب قرار بگیرد که منظور جوک یا طنز به کار رفته را بفهمد.
معرفی
اورن کاپلان: برای پروژههایی که زمانبر هستند، نماهای معرف را فراموش نکنید. شمارش از دستم در رفته است که چند بار سر تغییر به نمای بیرونی یک خانه یا نمای هوایی از کوهها در تدوین به مشکل برخوردهام. هیچ مخاطبی دوست ندارد از نمای مدیوم از یک شخص در یک اتاق، ناگهان به نمای مدیوم از شخصی دیگر در اتاقی متفاوت برود، مگر اینکه اتفاق خاصی در جریان باشد. [منظور کارگردان این است که قبل از نشان دادن چنین نماهای متفاوت و مستقل پشت سر هم، از نمای معرف استفاده کنید تا مخاطب بتواند بین آنها ارتباطی ایجاد کند]
نماهایی همانند نشستن در یک خانه شهری در محیطی آرام درست پیش از انفجار از آن دست موارد ساده و پیش پا افتادهای است که احتمال فراموش کردن آنها بالاست. مثل من نباشید که برخی اوقات مجبور میشوم تا با تهیه تصاویر مختلف از فروشگاه Pond5، زمان و مکان اتفاقات داستان (Setting) را برای مخاطب معرفی کنم.
در ضمن، از هر فردی که میتوانید بازخورد دریافت کنید. ناراحت شدن به خاطر دریافت بازخورد درباره فیلمنامه به این معنی است که حتما باید به آن بپردازید و بررسیاش کنید. اصلاً و ابداً مهم نیست که این بازخورد چقدر شما را [در لحظه] ناراحت میکند.
برداشتهای غیر کلامی فراموش نشود
مت انلور: اولویت اصلی تان را روی برداشتهای غیر کلامی بگذارید. نماهای واکنشی در اکثر موارد بیشترین میزان خندهها را از مخاطبان میگیرند و از قضا احتمال نادیده گرفتن آنها در هنگام تولید بسیار بالاست. نحوه درست بیان شدن دیالوگ تنها نیمی از جذابیت یک سکانس را تضمین میکند. مهم نیست که سکانس بی کلام است یا نه، در هر صورت قرار دادن اولویت روی واکنشهای عالی و تهیه تصاویر بیشتر از آنچه که در لحظه فکر میکنید نیاز است، نشان میدهد که از طنز آمیز بودن سکانس خود مطلع هستید. دیالوگها در هر صورت توسط بازیگران گفته میشوند. موضوع حائز اهمیت این است که واکنش بی نقصی از آنها جلوی دوربین بگیرید.
گذشته از این، [فراموش نکنید که] در راه رسیدن به محل کار کافه بنوشید. هر کارگردانی باید مقداری زودتر از ساعت مورد نظر سر صحنه حاضر شود تا در کنار دست اندرکاران ساخت، صبحانه بخورد و گپ و گفتی بزند. البته همه ما میدانیم که به محض رسیدن سر صحنه، کار شما آغاز میشود؛ ممکن است درباره نحوه ایفای نقش بازیگران، نماها، تمرین با دوربین یا موارد دیگر صحبت کنید. به محض اینکه در دید دست اندکاران قرار گرفتید، باید خود را آماده پاسخ دادن به انواع سوالات کنید. بنابراین در هنگام رانندگی برای رسیدن به محل کار میزان کافئین مورد نیاز را دریافت کنید. این کار نه تنها لذت بخش است، بلکه باعث میشود تا در زمان مورد نیاز، انرژی کافی برای انجام کارها را داشته باشید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بله دوستان من بعد این مقاله یک کارگردان موفق شدم و واقعا مدیون خدا و بعد پدر و مادرم و ویجیاتو هستم?
ولی مقاله زیبایی بود ممنون?