نقد فیلم Bombshell – روایتی تلخ از آزار و اذیت جنسی زنان در محیط کار
سال ۲۰۱۶ بود که یک افتضاح رسانهای در دنیای رسانهها پیش آمد و راجر ایلز، مدیر وقت فاکس نیوز به تعرض جنسی کارمندان زن خود متهم شد. ایلز هدایت امپراتوری این شبکه خبری را بر ...
سال ۲۰۱۶ بود که یک افتضاح رسانهای در دنیای رسانهها پیش آمد و راجر ایلز، مدیر وقت فاکس نیوز به تعرض جنسی کارمندان زن خود متهم شد. ایلز هدایت امپراتوری این شبکه خبری را بر عهده داشت و بعد از گذشت بیست سال از این هدایت؛ یکی از مجریان اخراج شده این شبکه اعلام کرد که چون با ایلز رابطه جنسی برقرار نکرده از این شبکه بیرون انداخته شده؛ اعتراض این مجری و توامان شدن آن با جنبش Metoo و اعتراف دیگر مجریان سابق و فعلی فاکس نیوز رسوایی بزرگی برپا کرد که در نهایت منجر به اخراج ایلز از سوی رییس بزرگ (رابرت مورداک) شد.
موضوعی که در بالا به طور مختصر و مفید گفته شد، دستمایه ساخت فیلم Bombshell شده و شرح و تفصیلی روی آن آمده تا داستان را سینماییتر کند. Bombshell روایتگر زنان بلوند شبکه فاکس نیوز است که آلوده به سیاستهای کثیف و هرزه ایلز شدند و برخی از آنها برای پیشرفت شغلی و درآوردن نان شب تن به خواستههای رذلانه او دادند و برخی دیگر نیز با مقاومتی که از خود نشان دادند، از این شبکه اخراج شدند.
Bombshell فریاد این زنان است که تاکنون از طریق جنبش Metoo شنیده شده؛ جنبشی که میتوان آن را یکی از بزرگترین فعالیتهای مدنی زنانه در سالهای اخیر دانست و در عبارتی خلاصه میتوان آن را «اعلام کردن با شهامت زنان در برابر آزار و اذیتهای جنسی» تعریف کرد. ماجرای خیزش جنبش Metoo در شبکه فاکس نیوز توسط جی راچ روایت شده، کارگردانی که چند سالی است از عرصه کمدی سازی فاصله گرفته و وارد بازیهای سیاسی شده است. راچ خالق شخصیت آستین پاورز (هجویه کاراکتر جیمز باند) بوده و دو فیلم کمدی ملاقات با والدین و ملاقات با فاکرها را نیز در کارنامه خود دارد. او با ساخت فیلم The Campaign وارد حیطه سیاست شد و با ساخت «ترومبو» توانست خودش را در این عرصه ثابت کند. Bombshell ادامه این راه بوده که البته سخت است آن را یک اثر سیاسی صرف نامید؛ هرچند رگههایی از سیاست در آن دیده میشود.
Bombshell در زمان انتخابات ریاست جمهوری آمریکا آغاز میشود، زمانی که ترامپ روی کار آمده بود و با حرفهای ضد زنانهاش مورد هجوم منتقدان قرار گرفته بود. مجری معروف شبکه فاکس نیوز یعنی مگین کلی (با بازی شارلیز ترون) در یک مصاحبه مطبوعاتی با ترامپ یکی به دو کرده و او را بابت حرفهای زشت و زنندهاش در برابر زنان مورد شماطت قرار میدهد. ترامپ کفری شده و از آنجایی که شبکه فاکس نیوز نیز یک شبکه جمهوریخواه افراطی به حساب میآید، مدیر شبکه یعنی راجر ایلز نیز از مگین میخواهد که کوتاه بیاید.
در همین حین یک مجری نسبتا تازهوارد رویاهای زیادی برای برنامهسازی در نظر دارد و میتواند ترتیب ملاقات خود را با ایلز بدهد، این زن که کایلا نام دارد (با بازی مارگوت رابی) نمیداند که چه آینده تاریکی برای پیشرفت شغلیاش در انتظار اوست. گرچن کارلسون (با بازی نیکول کیدمن) دیگر مجری با سابقه این شبکه است که اخیرا به خاطر راه نیامدن با شرایط ایلز، ساعت برنامهاش تغییر یافته و به نوعی هشدار اولیه را دریافت کرده است. گرچن حاضر نیست به درخواست پیشنهاد رابطه جنسی از سوی ایلز پاسخ مثبت بدهد و در برابر خواستههای هوسبازانه این مدیر مقاومت میکند...
Bombshell همزمان روایتگر زندگی کاری این سه زن بلوند آمریکایی در یکی از بزرگترین رسانههای تلویزیونی این کشور است. گرچن و مگین دو کاراکتر واقعی هستند که در ماجرای رسوایی ایلز نقش بسزایی را ایفا کردند و کاراکتر کایلا یک شخصیت فرضی و خیالی است که وارد بدنه داستان شده است. کایلا در واقع نمادی از تمام دختران و زنانی است که به نوعی مورد آزار و اذیت جنسی ایلز قرار گرفتهاند و نماینده تمام این افراد زخم خورده در طول بیست سال سابقه مدیریت او است. پروندههای فاسدی مانند پرونده ایلز با اعتراف دهها مجری زن همراه بود که رودی بختیار، مجری ایرانی تبار نیز در این بین وجود داشت و فیلمساز بنا به دلایلی نامعلوم گریز کوتاهی به ماجرای رودی بختیار هم میزند. اساسا همین گریز زدنهای گاه و بیگاه است که فیلم Bombshell را از تبدیل شدن به یک شاهکار سینمایی بر حذر میدارد و آن را تهدید میکند.
فیلم تازه جی راچ خوشبختانه شعاری عمل نمیکند اما از آنسو بسیار احساسی رفتار میکند و بیشتر از آنکه به مولفههای سینمایی و روایت قصه تکیه کند، به ماجرای احساسی و برانگیختن حس همذات پنداری تماشاگر بسنده میکند. این مهم با شکستن بعد چهارم در صحنههای انگشت شماری از فیلم نیز قوت میگیرد و به نظر میرسد فیلمساز قصد دارد با ارتباط مستقیم کاراکترها از طریق دوربین با تماشاگر، آنها را بیشتر همراه شخصیتها بسازد و برای این موضوع حاضر است بیخود و بیجهت بعد چهارم را نیز بشکند. این دست و پا زدن برای حس همدردی موضوعی نیست که چندان جالب باشد هرچند واقعیت اینست که به خاطر سوژه جنجالی و بازی بینظیر بازیگران، باید اعتراف کرد این حقه سینمایی کاملا میگیرد.
سه بازیگر اصلی فیلم جزو بهترین بازیگران زن هالیوود به شمار میآیند و مارگوت رابی در اینجا یک سکوی پرتاب برای خود درست میکند که او را کاملا با سایر نقش آفرینیهای پیشین خود متمایز میسازد. او در سکانسی که ایلز از او میخواهد تا بدننمایی کند؛ وحشت را در چشمانش به نمایش میگذارد. رابی این سکانس را طوری بازی میکند که تماشاگر در کنار او خجالت میکشد و از ایلز شیطان صفت بیزار میشود. تنها سکانسی که تا حدی به این مسائل جنسی اشاره دارد در همین سکانس خلاصه شده و کارگردان به درستی از نشان دادن صحنههای بیشتری از آزار و اذیت جنسی پرهیز مینماید؛ مسالهای که بازهم به یمن جنبش Metoo در هالیوود شکل گرفته و پیشتر به طور مفصل درباره آن صحبت کردهایم.
اما جدا از مارگوت رابی ما با دو غول بازیگر دیگر روبرو هستیم که هر یک به تنهایی تبدیل به یک برند سینمایی شدهاند. شارلیز ترون و نیکول کیدمن، هر دو از زیبارویان هالیوودی هستند که به «فرو رفتن کامل در نقش و ابایی نداشتن از تغییرات فیزیکی و ظاهری» شهرت دارند. این دو بارها و بارها در آثار سینمایی مختلف، با گریمهای سنگین و متفاوتی ظاهر شدهاند و توانستهاند قدرت بازیگری خود را تثبیت نمایند. شارلیز ترون در Bombshell کاملا به یک شخصیت دیگر تبدیل شده و شاید در وهله اول شناختن او کار نسبتا سختی باشد. ترون در این نقش حتی صدای خود را کاملا تغییر داده و در خدمت تبدیل شدن به مگین کلی درآمده است. بازی بینظیر ترون و مهلتی که فیلم بیشتر از همه به او میدهد، باعث شده تا این کاراکتر به نوعی تبدیل به شخصیت اصلی فیلم بشود و بیننده بیشتر از همه با او انس بگیرد.
کیدمن نیز در قامت گرچن کارلسون (آغازکننده این شورش زنانه علیه ایلز) به زیبایی هنرنمایی میکند و هرچند فیلم به او کمترین مهلت را برای قدرت نمایی بازیگرش میدهد ولی در همین صحنههای کوتاه، کاملا سکانسها را از آن خود میکند. گریم سنگین کیدمن هرچند به اندازه گریم ترون عجیب نیست اما او را بسیار شبیه به گرچن واقعی کرده و او با تقلید آگاهانه و بسیار دقیق از این شخصیت توانسته که گرچن دنیای واقعی را در سینما به تصویر بکشد.
همانطور که در ابتدای صحبت ذکر شد، Bombshell یک فیلم مستقیما سیاسی نیست و با زیرکی تمام حرفهایش را علیه جمهوریخواهان و ترامپ میزند. فیلمساز خوب میداند که نباید روی ترامپ زیاد مانور بدهد و پرونده او را در همان اوایل فیلم برای همیشه میبندد و سعی می:ند که صحنههای مربوط به او را با صحنههای مستند بازسازی کند و حرفش را با دلیل و منطق بیان کند. ترامپ در یک سوم ابتدایی فیلم پررنگ است و پس از آن داستان سه شخصیت اصلی روایت میشود اما بالانسی در نحوه این روایات وجود ندارد. فیلم نمیتواند هر سه قصه را با عدالت تقسیم کند و بیشتر از آنکه بتواند یک روایت داستانی جذاب را خلق کند، یک قصه احساسی را به تصویر میکشد که تا پیش از این فقط درباره آن شنیده بودیم. سه زن که برای حق و حقوق خود میجنگند و نمیخواهند اسیر هوسهای مدیر خود باشند تبدیل به ابرقهرمانانی میشوند که بدون شنل و لباسهای مخصوص، تماشاگران را مجذوب خود کرده و بازی عالی بازیگران آنها برگ برنده اصلیاش است.
Bombshell میتوانست رنگ و بوی سیاسی به خود بگیرد اما ترجیح داده از این موضوع فاصله بگیرد؛ Bombshell میتوانست تبدیل به یک اثر هیجانی بشود اما از این موضوع هم حذر کرده و تمرکز خود را روی زنان زخم خورده خود گذاشته است. راه و روشی که فیلمساز در پیش گرفته به خودی خود بد نیست اما Bombshell را از رسیدن به یک اثر ماندگار دور میکند و آن را تبدیل به یک فیلم تاریخ مصرفدار میکند. Bombshell (که در فارسی میتوان آن را بمب خبری ترجمه کرد) بیشتر شبیه به یک دلنوشته و یا یک بیانیه میماند و نگاهی موشکافانه و ریزبینانه به این معضل ندارد؛ معضلی که در سراسر جهان وجود دارد و همواره تهدید کننده زنان و مسیر شغلیشان بوده است. این فیلم میتواند اولین قدم برای تشریح و تفصیل پویش Metoo باشد اما نمیتواند حرف حق و جذابی در این باره بزند و باید امیدوار بود که این پویش در آینده در قالب یک اثر سینمایی بهتر به تصویر کشیده شود.
توضیح و تصحیح: در ساعات اولیه انتشار مطلب؛ اسم شبکه به اشتباه Cnn درج شده بود که بابت این موضوع پوژش میطلبیم.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
"CNN نیز یک شبکه جمهوریخواه افراطی به حساب میآید" ?♂️ از شما بعیده لطفا قبل از نوشتن مقاله اگه مطالعه نمی کنید دو تا سرچ تو گوگل بکنید
نیازی به سرچ نیست؛ اشتباه من و حواس پرتی بود که درست شد
CNN نیس، فاکس نیوزه
تصحیح شد. اشتباه از ذهن شلوغ بنده بوده . عذرخواهی میکنم
موفق باشید ?