ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اخبار و مقالات

چرا ناگهان دست از فیفا بازی کردن کشیدم؟

طی سال‌های اخیر شخصاً به باور مهمی رسیده‌‌ام؛ زندگی درست مثل یک بازی است و همه چیز بر محوریت «تلاش» و بعد «نتیجه» پیش می‌رود، که شکل ساده‌تر و قابل لمس‌تر آن را می‌توان به ...

حسین آدینه
نوشته شده توسط حسین آدینه | ۱۱ تیر ۱۳۹۸ | ۲۳:۳۰

طی سال‌های اخیر شخصاً به باور مهمی رسیده‌‌ام؛ زندگی درست مثل یک بازی است و همه چیز بر محوریت «تلاش» و بعد «نتیجه» پیش می‌رود، که شکل ساده‌تر و قابل لمس‌تر آن را می‌توان به صورت «انجام کار» و سپس «کسب جایزه» عنوان کرد. مکانیزمی که سال‌هاست توسط دانشمندان تحت تحقیق و بررسی قرار دارد و گفته می‌شود به صورت کلی شالوده زندگی را شکل می‌دهد، ضمن اینکه شرکت‌های بزرگ و موفق نیز سعی می‌کنند از گیمیفیکیشن استفاده کنند.

تک تک فعالیت‌های روزمره در زندگی با بازخوردی مثبت (Positive Affect) یا منفی (Negative Affect) همراه خواهند بود؛ اگر مجموعه‌ای از این فعالیت‌ها (غالباً) نتیجه‌ای مثبت داشته باشد، انسان تمایل به ادامه دادن و حتی پیشرفت و ایجاد روحیات انگیزشی را در خودش پیدا خواهد کرد. بدیهی است در سوی مقابل اگر فرآیند یا فعالیتی در اکثر اوقات بازخوردی منفی داشته باشد، به مرور زمان فرد را دل‌زده و خسته می‌کند و در نتیجه او (بالاخره روزی) دست از ادامه دادن می‌کشد.

مثال این موضوع را شبانه‌روز در زندگی خود مشاهده می‌کنید؛ این روزها دانشجویان و دانش‌آموزان رغبت کمتری برای تحصیل جدی دارند. چرا؟ چون پُر واضح است در نهایت نتیجه دندان‌گیری نصیب‌شان نخواهد شد و صرفاً سال‌های زیادی از عمر ارزشمندشان صرف آموختن علومی بی مصرف می‌شود. یا حتی در مواردی ساده‌تر و عامیانه نیز این مسئله کاملاً مشهود است، مثلاً تصور کنید برای دوست یا همسرتان (حتی چندبار) هدیه‌ای بخرید ولی او به هیچ عنوان نه خوشحال شود نه قدردانی کند؛ آیا دوباره آن کار را تکرار می‌کنید؟

کل این ماجرا موضوع مهمی به اسم «سرگرمی» و البته تجربه «بازی‌های ویدیویی» به عنوان یکی از اصلی‌ترین معیارها برای سرگرم شدن را نیز پوشش می‌دهد. کافی است نگاهی به برخی از بازی‌هایی که دوست ندارید انداخته و کمی در موردش تفکر کنید؛ معمولاً وقتی یک بازی (از هر نوعی) از ماهیت سرگرم کنندگیِ خودش به اشکال دیگری تبدیل شود یا هیچ نتیجه رضایت‌بخش و جایزه‌ای به دنبال نداشته باشد، انگیزه و رمق مخاطب برای ادامه دادن را از بین می‌برد.

من فوتبال را در دوران کودکی با FIFA شناختم؛ درست خاطرم نیست، فیفا 96 یا 97 بود که EA Sports اکشن عجیب و خنده‌داری در بازی فوتبالی‌اش گنجانده بود که در واقع امکان کتک‌کاری و حتی تکه پاره کردن بازیکنان حریف را می‌داد (هنوز تصویر صحنه‌های بامزه‌اش جلوی چشمانم است). از همان سال‌ها بود که تجریباتی دل‌نشین از بازی فوتبال در خاطرم شکل گرفت و همین مسئله سبب شد رفته رفته به دنیای واقعی توپ و دروازه نیز علاقه‌مند شوم.

فیفا برای من انتخاب اول برای بازی کردن دسته جمعی در خانه، محل کار، مهمانی‌ها، گیم‌نت و غیره بود. اخیراً حتی به صورت حرفه‌ای‌تر و به خصوص بعد از ورود به بخش Ultimate Team بیش از قبل فیفا بازی می‌کردم و همیشه حرفی برای گفتن داشته‌ام. اما احساس می‌کنم کم کم این سفرنامه به آخر رسیده و باید چهار گوشه جعبه‌های بازی فیفا را بوسیده و کنارش بگذارم.

متهم ردیف اول؛ فیفا 19

آلتیمیت تیم آدم را گرفتار می‌کند؛ حتماً شنیده‌اید که بازی‌هایی مثل «فورتنایت» و «کندی کراش ساگا» اعتیادآور خوانده می‌شوند و مطالعاتی نیز پیرامون آنها صورت گرفته، اما شک نکنید بخش مشهور و پرطرفدار بازی فیفا نیز به نوعی اعتیادآور است و اگر زیاد درگیرش شوید خواب و خوراک را از شما خواهد گرفت؛ چون به قدری حرص و طمعِ دریافت بازیکنان بهتر و پیروزی در رقابت‌ها و در نتیجه کسب جایزه‌های بزرگ‌تر را در شما تقویت می‌کند که نمی‌توان در چند جمله و به سادگی آن را توصیف کرد.

فیفا (به خصوص در بخش آلتیمیت تیم) همیشه متهم به برنامه‌ریزی و دخالت در نتایج مسابقات بوده است؛ به نظر می‌رسد این مسئله در فیفا 19 به اوج خود رسیده و همراهی آن با فاکتورهای منزجر کننده متعدد، لذت تجربه بازی را تقریباً به صفر رسانده و حتی تبدیل به عصبانیت مداوم و نفرت شده است.

اجازه دهید در مرحله نخست به المان‌های گیم پلی آزار دهنده فیفا 19 اشاره کنیم که عملاً تجربه نسخه سال قبل را دست خوش تحول کرده است؛ در بررسی دیجیاتو به معرفی کامل و اشاره به نقاط قوت و ضعف فاکتورهای جدید گیم پلی پرداختم، اما حالا می‌توانم به راحتی اعتراف کنم اغلب آنچه در مورد مزیت‌های بازی گفته بودم اشتباه بوده و بروزرسانی‌های متعدد نیز اوضاع را بدتر کرده که بهتر نکرده است.

نبردهای تن‌به‌تن موسوم به ۵۰/۵۰ به هیچ عنوان واقع گرایانه نیست؛ بله، درون مستطیل سبز درگیری بدن‌به‌بدن زیاد رخ می‌دهد، کافی است یک یا دو هفته رقابت‌های لیگ جزیره را دنبال کنید تا حساسیت و تنش حاضر در مسابقات را به خوبی لمس کنید. اما این موضوع هرگز به آن شکلی نیست که در فیفا 19 تصویر می‌شود.

در جای دیگر نرخ موفقیت تکل‌های صحیح خود را مرور کنید؛ حتی اگر ویرجیل ون‌دایک که در حال حاضر یکی از بهترین مدافعان وسط جهان است را در اختیار داشته باشید، امکان ندارد هنگام تکل زدن نفس‌تان بند نیاید. در سوی مقابل آنقدر قدرت بدنی دارد که در نبرد تن‌‎به‌تن مثل دیوار چین عمل کرده و بدون حرکت خاصی مهاجمان را نقش زمین می‌کند. یا پل پوگبا که در میانه میدان می‌تواند با اضافه کردن کمی دریبل همه را از سد راه بردارد.

سال قبل بیشتر از هرچیزی سرعت بازیکن مهم بود (طوری که حتی یک بازیکن نقره‌ای با امتیاز ۷۴ اما سرعت دویدن ۹۶ می‌توانست عملکردی بهتر از یک کارت طلایی با امتیاز ۸۹ اما سرعت دویدن ۷۵ داشته باشد)، خوشحال بودیم این مسئله تا حدی در فیفا 19 مرتفع خواهد شد، اما متاسفانه فاکتور دیگری به اسم قدرت بدنی در کنار آن قرار گرفت که غیرمنطقی بودن بازی را بیش از گذشته تقویت می‌کند.

باز جای شکرش باقی است که بعد از اعتراض عموم کاربران، مکانیزم Timed Finishing (زمان‌بندی برای شوت) طی چند آپدیت ابتدایی بهتر شد و در واقع به اهرمی برای کسانی که توانایی یادگیری بالاتری دارند بدل گردید. یعنی اگر بازیکن بتواند در شوت زدن به صورت زمان‌بندی شده مهارت کسب کند، می‌تواند شوت‌های بهتری زده و در نتیجه راحت‌تر و تماشایی‌تر گل بزند.

شاید سن من کمی بالا رفته باشد و به تبعِ آن با دشواری بیشتری بتوانم با تغییرات اساسی کنار بیایم؛ تحقیقات علمی اثبات کرده افزایش سن نرخ یادگیری، سرعت عمل و تمرکز را کاهش می‌دهد، اما بدیهی است مخاطب یک بازی فوتبالی صرفاً کودکان و نوجوانان نیستند و الکترونیک آرتز نباید تحولاتی اینقدر اساسی در نحوه بازی کردن ایجاد کند.

علاوه بر تمام این مسائل، در روزهای نخست، فیفا 19 به قدری سرشار از باگ و ایراد بود که به شدت مورد تمسخر رسانه‌ها قرار گرفت؛ مشکل اصلی جایی بود که این باگ‌ها صرفاً جنبه ظاهری نداشتند و برخی از آنها عملاً روی نتیجه و عملکرد یک بازیکن (به خصوص دروازه‌بان) اثر مستقیم می‌گذاشتند و رسماً اعصاب خُردکن بودند. با این وجود که در حال حاضر اغلب این ایرادات به لطف بروزرسانی‌های متعدد رفع شده، همچنان شاهد رخدادهای آزاردهنده زیادی هستیم.

پول پرستی به سبک الکترونیک آرتز

حرفی نیست که کمپانی الکترونیک آرتز در حال حاضر یکی از بزرگترین توسعه‌دهندگان بازی‌های ویدیویی در دنیا محسوب می‌شود و تاکنون دستاوردهای درجه یکی داشته، اما در گذر زمان برخی سیاست‌های غلط مجموعه باعث شده این کمپانی در عین حال به یکی از منفورترین شرکت‌ها هم تبدیل شود.

یکی از مشهودترین نمونه‌های این موضوع در مجموعه بازی‌های فیفا دیده می‌شود؛ همانطور که احتمالاً می‌دانید چند سالی است Ultimate Team به تنها بخشی تبدیل شده که تیم توسعه‌دهنده به صورت منظم و گسترده به آن بها می‌دهد؛ رسماً خیلی از قسمت‌های دیگر مانند Career Mode به حال خود رها شده‌اند

دلیلش هم واضح است؛ آلتیمیت تیم مثل یک ماشین پول‌سازی برای الکترونیک آرتز عمل کرده و با پشتیبانی مداوم و معرفی رویدادهای پشت سر هم، همواره جیب مخاطب را تهدید می‌کند. خرید FIFA Point و به دست آوردن بهترین کارت‌ها و در نتیجه کسب پیروزی‌های بیشتر در مسابقات آتی، درست مثل قماری است که به جان و ذهن کاربر افتاده و او را برای «بیشتر خرج کردن» ترغیب می‌کند.

دولت بلژیک هرگونه خرید «لوت باکس» در بازی‌های ویدیویی از جمله فیفا را ممنوع کرده است؛ لوت باکس که در این بازی به شکل پک‌های طلایی، نقره‌ای و برنزی دیده می‌شود، تقریباً ماهیتی مشابه با قمار دارد؛ چرا که با پرداخت مبلغی، به صورت تصادفی و کاملاً شانسی مجموعه‌ای جایزه دریافت می‌کنید که احتمال بی‌مصرف بودنشان و در نتیجه ضرر کردن در آنها به مراتب بیشتر از سود است.

این مسئله به شکل شگفت‌آوری سایه کاپیتالیسم را بر آلتیمیت تیم گسترده است؛ کسانی که ثروتمند هستند یا از ارزش مالی بالاتری در کشورشان برخوردارند می‌توانند بی‌شمار پک باز کرده و در نتیجه با کمی اقبال، بهترین بازیکنان جهان را در اختیار داشته باشند، ولی کسی که دست و بالش باز نیست باید از زمین خاکی شروع کرده و همیشه با بی عدالتی مواجه شود، حتی اگر در بازی کردن ماهر و زبردست باشد.

جالب اینجاست که قانون نانوشته‌ای در رابطه با «نرخ هزینه کردن کاربر» با «خوش شانسیِ او» در فیفا 19 وجود دارد که به وضوح قابل لمس است. هر چقدر کسی بیشتر پول خرج کند ممکن است بازیکنان بهتری به دست بیاورد. اما اگر نفر دیگری با تلاش و زحمت و پیروزی در مسابقات متعدد پک‌های خوبی نصیبش شود، شانس پایین‌تری برای به دست آوردن کارت‌های ارزشمند دارد.

تصور کنید در کنار این شرایط، مسئله مهمی به اسم «Scripting» نیز وجود دارد؛ گاهی اوقات بازی برای شما تصمیم می‌گیرد، بُردن یا باختن شما را تعیین می‌کند و تعداد گل‌هایی که می‌توانید به ثمر برسانید را دست‌خوش تغییر، و به دنبال این قضیه بهترین بازیکن میدان شما ناگهان مبتلا به بیماری حرکتی شده و توانایی حمل صحیح توپ را هم از دست می‌دهد. شوت‌ها گل نمی‌شوند، دروازه‌بان بدترین اشتباهات تاریخ را مرتکب می‌شود و بی‌شمار مثالی که می‌توان آورد و بیشتر و بیشتر حرص خورد!

حال در نظر بگیرید تمام مسائل یاد شده با کیفیت ضعیف پینگ و پَکِت‌لاس بالا در اینترنت کشورمان همراه می‌شود؛ شاید تصور کنید بهانه‌تراشی است، اما به جرأت می‌توانم بگویم حداقل نیمی از باخت‌های من در آلتیمیت تیم ناشی از تاخیری است که بین فرمانِ کنترلر و اجرای آن عمل در صفحه نمایشگر وجود دارد. شاید بگویید می‌توان به این تاخیر عادت کرد و عملکرد دستان‌مان را با آن همراه سازیم، اما نکته جایی است که کیفیت اینترنت مدام در تلاطم و تغییر است و شاید ساعتی پینگ ۶۰ داشته باشم و ساعت دیگر ۱۶۰.

هر آنچه تاکنون مطالعه کردید، مجموعه‌ای است که در کنار یکدیگر قرار گرفته و دست‌به‌دست هم می‌دهند تا روی اعصاب شما پیاده‌روی کنند؛ کافی است در یوتیوب و شبکه‌های اجتماعی مشهور مثل 433 و brfootball جست‌وجو کنید تا مجموعه‌ای از لحظه‌های عصبی کننده فیفا را با اصطلاح «Rage Quit» و موارد مشابه تماشا کنید. ماجرا برای من تا جایی پیش رفت که برای مدتی طولانی با حس تنفر، انزجار و عصبانیت فیفا بازی می‌کردم، اما طمع پیشرفت و کسب یک پیروزی بیشتر، مانع از آن می‌شد که دست از بازی کردن بکشم.

چند ماه بود که فیفا 19 برای من طاقت‌فرسا و لطمه زننده بود؛ و این لطمه نه تنها از نظر روحی و روانی روی ذهنم اثر می‌گذاشت، بلکه به اقتصاد زندگی‌ام نیز آسیب وارد می‌نمود، چرا که نقطه‌های اوج عصبانیت در حین بازی کردن معمولاً با پرتاب کردن کنترلر یا کوبیدن وسیله‌ای به در و دیوار همراه می‌شد. همیشه هم پیش خودم می‌گفتم چرا دارم این بازی را ادامه می‌دهم، ارزش این حجم از اعصاب خُردی را ندارد، اما باز فردای آن روز فیفا 19 را اجرا می‌کردم.

در حال حاضر خوشحالم که مدتی است فیفا بازی کردن را کنار گذاشته‌ام؛ بدون اغراق اوضاع و احوال روحی بهتری دارم، کمتر عصبی شده و از کوره در می‌روم و سلامت تجهیزات گیمینگ حاضر در اتاقم هم دیگر در خطر نیست. فعلاً احتمال و ذهنیت خرید فیفا 20 نیمه‌های سال نیز کاملاً منتفی است، مگر آنکه بازی به قدری متحول شده و پیشرفت کند که تجربه آن اجتناب‌ناپذیر باشد. ولی در هر حال مطمئنم هرگز دوباره دست به تجربه فیفا 19 نخواهم زد و هرکسی که مرا به بازی و رقابت دعوت کند، در کمال خونسردی پیشنهادش را رد می‌کنم.

اگر شما هم تجربیاتی مشابه با من دارید، در قسمت نظرات به اشتراک گذاشته و دیدگاه‌های خود در این رابطه را با ویجیاتو در میان بگذارید.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (6 مورد)
  • احمد
    احمد | ۲۴ مهر ۱۳۹۹

    من وقتی التیمیت ۱۹ بازی کردم دلمو زد گذاشتم کنار ولی التیمیت ۱۸ خیلی خوبه

  • محمد
    محمد | ۲۹ فروردین ۱۳۹۹

    منم‌آلتیمیت بازم فیفا ۱۹ را اواخر فروردین ۹۸ گذاشتم کنار ولی باز وسوسه شده و فیفا ۲۰ رو در این ایام کرونا که خونه نشین بودم خریدم، که ای کاش نمیخریدم دستم بابت این بازی فیفا عملا ناکار کروم ولی بازم ادامه میدم، امیدوارم بتونم بزارم کنار

  • حسن
    حسن | ۳۰ تیر ۱۳۹۸

    من اینقدر حین بازی فیفا فوش میدادم که ابرو حیثیتم پیش خانواده رفت. فوش به لق لقه دهنم تبدیل شده بود با یه بزرگی حرف میزدم ناخاسته زبونم نچرخید یکی از فوشهای امیزشی رو به دهنم اوردم ابروم رسما به فنا رفت.لازم به ذکره بنده هم دوال شوکو چنان کوبیدم دیوار مع تا یک هفته ترکشاش گوشه کنار خانه پیدا میشد

    • حسین آدینه
      حسین آدینه | ۳۰ تیر ۱۳۹۸

      دقیقا میدونم چی میگی. چون خود منم همینطور بودم. من دوتا کنترلر ایکس باکس و یه میز عسلی هم شکستم!!!

  • Mohsen
    Mohsen | ۱۲ تیر ۱۳۹۸

    من یه کارت player of the week هری کین داشتم ۱۸۰ هزار سکه خریده بودم.موقع فروش خواستم همین مبلغ رو بذارم که حواسم نبود ۱۸ هزار سکه گذاشتم برای فروش.اونجا دیگه آلتیمیت تیم رو گذاشتم کنار.

  • petrichor
    petrichor | ۱۲ تیر ۱۳۹۸

    دوست داشتم :)
    البته من کلا نمیتونم بازی های مثل فیفا و مورتال کمبت بازی کنم، همش قاطی میکنم الان چیو با چی باید بگیرم، کلی هم فن و تکنیک برای حفظ و تمرین کردن، کی میره این همه راهو! البته من هیچوقت معتاد هیچ بازی نشدم، نمیدونم چرا شاید چون یک سال تمام از گیم فاصله گرفتم با دلیل درس هام، کلا از بعد اون موقع، بازی کردن برام مثل وقت تلف کردن شد و هر چند وقت تفریحی و فقط برای حال و هوا عوض کردن بازی میکردم، معمولا بعد چند وقت از بازی ها زده میشم، بنظرم وقتی یک مدت فاصله میگیری میفهمی چه اشتباهی کردی، خودت از چقدر تجربه های لذت بخش دیگه محروم کردی، البته هنوزم دنیای گیم تخصصی مطالعه میکنم، مجله های خارجی دانلود میکنم یا میخرم و میخونمشون، ولی بازی دیگه نهایتا شده هفته 1 یا 2 ساعت

مطالب پیشنهادی