نقد سریال همگناه – یکی بگه جرم من چیه
اولین تجربه مصطفی کیایی در سریالسازی برای شبکهی تقریبا طلسم شده و بدنامِ خانگی، "روی هم رفته" تجربهی بدی نیست، اگرچه خبری از ایدهای بخصوص (بر اساس طرحی از چیترا نادری با عنوان علی کوچکی) ...
اولین تجربه مصطفی کیایی در سریالسازی برای شبکهی تقریبا طلسم شده و بدنامِ خانگی، "روی هم رفته" تجربهی بدی نیست، اگرچه خبری از ایدهای بخصوص (بر اساس طرحی از چیترا نادری با عنوان علی کوچکی) یا فضاسازیِ متفاوتی نیست. شهر همچنان شهر تهران است و آدمها همگی برایمان آشنا هستند. این فیلمساز که نویسنده نود درصد کارهایش بوده، اینبار نیز در کنار کسوت تهیهکنندگی و کارگردانی، کار را نیز، شخصا به عهده داشته است. با در نظر گرفتنِ سابقهی این کارگردان، باید دید این «همه فن حریف بودنِ» کیایی، این بار چگونه سرانجامی را برای این سریال رقم میزند. ویجیاتو را در نقد سریال همگناه همراهی کنید.
از اولین سرنخ ها
به طور کلی سریال همگناه با عنوانی جالبِ توجه(اگر با تکرار آن در دیالوگها به گَند کشیده نشود- به قدری عبارت مانکن را در سریال مانکن شنیدیم که عنوان از دهان افتاد) در مقایسه با دیگر سریالهای شبکهی خانگی شروع بهتری دارد اگرچه در اجرا همچنان در این دو قسمت، چیزی شبیه بقیه است و تنها در یکی دو صحنه، کار حسی خوبی با ما میکند؛ صحنهی ابتدایی و صحنهی ملاقات پدر و پسر. مصطفی کیایی طبق منشِ همیشگی، برادرش محسن کیایی(در نقش آرمان) را که انگار از دل فیلمهای سابقش از جمله «فاجعه مطرب» بیرون کشیده شده، به این سریال تزریق میکند تا این بازیگرِ درشت جثه همچنان برای مخاطب مزه بپراند؛ چیزی شبیه به بهرامِ سریال مانکن با بازی فرزاد فرزین. امیدوارم در ادامه، کیاییِ بازیگر به بلایِ فرزینِ خواننده دچار نشود.
اکثر بازیگران سریال نیز عینا شبیه به همیشهشان هستند. در این میان دو زوج سینمایی یعنی رویا تیموریان- مسعود رایگان و افسای چهره آزاد-شاهرخ فروتنیان جزو تیم بازیگری هستند که اولین زوج نام برده در داستانِ فیلم، خواهر و برادرند.
در این میان پرویز پرستویی از باقی، بیشتر و بهتر به چشم می آید بخصوص بخاطر گریم و لباسش. او کاراکتر نسبتا متفاوتی در فیلمنامه دارد اما مگر نگاه و صدای به جا مانده از حاج کاظمِ آژانس شیشهای میگذارد او تمام و کمال یک فریبرز صبوری باشد.
به نظر میآید که سبک بازی پرویز پرستویی را میتوان به دو لحنِ کمدی و جدی تقسیم کرد؛ او به وقت جدی بودن یکجور و به محض کمدین شدن، یکجور است و از این دو حالت خارج نیست. به عبارت بهتر او یا همان کاراکتر رضا مثقالی معروف به رضا مارمولک است یا پدر لیلا در سریال خاک سرخ و لاغیر. در هر صورت بازی او جذابیت های خاص خودش را دارد البته تا وقتی وارد دایره ابتذال و مطربی نشده است؛ خطایی بس بزرگ برای یک بازیگر باسابقه.
خلاصه اینکه با دیدن جمعی از بازیگران مطرح، فورا انتظارات عجیبی پیدا نکرده و فکر نکنید خبری شده است. در واقع خبرهای خوب مال وقتی ست که این حجم از بازیگران در کیفیت کار موثر باشند. در مطالب بعدی حتما میزان کیفیت بازیگری ها بررسی میشود.
ماجرای سریال بر محور شخصیت اصلی یعنی فریبرز صبوری میچرخد؛ یک پلیس-کاراگاه با گریم آل پاچینویی. او متعلق به خاندانِ طول و طویل صبوریها است که فریده با بازیِ خوب رویا تیموریان تکخواهرِ او و فرید(مسعود رایگان) و فرهاد(مهدی پاکدل) برادرانش هستند. اینطور که به نظر میآید همگی به سبک سریال قدیمیترِ همسایهها، در یک ساختمان واحد زندگی میکنند که خب این ایده کار تصویربرداری را راحتتر کرده است. اگرچه همچنان مشکلات وجود دارند.
در یکی از صحنهها وقتی خارجی-روز است، دایی و مادر به پاسگاه پلیس و به سراغ پسرِ هرزهی خانواده یعنی آرمان میروند اما وقتی به خانه میرسند صحنه خارجی- شب است. مگر چقدر طول کشیده؟! این موضوع در کنار اجرای بدِ فرار پر از معطلی پرویز و رفقایش از دست پلیس، نشان از دقتِ نه چندان کافیِ منشی صحنه، کارگردان و دیگر عوامل دارد. پرویز و دیگر خلافکارها صدای آژیر پلیس را به وضوح میشنوند اما گویا نیاز دارند پسربچه بیاید درِ ماشین را باز کند و به آنها بگوید «پلیس اومده» تا از جایشان جُم بخورند. فرارشان در قابهای بسته شلخته نیز بر این امر بیفزایید. این نوع پرداخت، اجراهایی سست و نه چندان قوی را در مبحث دزد و پلیسی سریال خبر میدهد.
سریالی که تم اصلیاش روی همین موضوعات بنا شده است و امیدوارم روال کارش همچون سریالهای نهنگ آبی یا مانکن به خزعبلات نکشد. از طرفی آنچه اهمیت دارد وجود "حداقل" عطفهایی است که در فیلمنامه جاسازی شدهاند و میتوانند عامل محرکهای برای دیدنِ ادامهی سریال باشند. به هر حال بحث تقابل و جدایی یک پدر و پسر میتواند کلیشهای باشد که از رونق نمیافتد.
تنها عامل جذابیت سریال تا به اینجای کارش نیز همین حسهای تردید، ترس و تقابل میان یک پدرِ منتظر و غمگین و یک پسرِ رم کرده اما ظاهرا کمی احساسی و شکننده است. البته باز هم متاسفانه خبری از جزئیات در این بین نیست و بخشی از احساسات پدرانه فریبرز صرفا روی وایت بورد نوشته میشود و حس انتظارش در این پا و اون پا کردن و نگاه کردن چندباره به ساعت دیواری خلاصه میشود. ما با مصادیق تصویری قابل توجهی روبرو نیستیم.
مدت زمان سریال هم گناه مانند اکثر سریال های ایرانی، با سوار شدن و پیاده شدن از ماشین یا رفتن از این سرِ اتاق به آن سرِ اتاق پر میشود اما صرفِ پرداخت به جزییات تصویری نمیشود و چه حیف. حتی فلش بک ها نیز فارغ از جذابیت و جزییات هستند و بدترین بازی نیز به جوانی پروز پرستویی (که توسط پسرش انجام شده) تعلق دارد. به قدری این بازگشت به گذشته ها بد هستند که پیش خودمان می گوییم کاش کارگردان، تصویرسازی عشق سابق لیلی و فریبرز را به تخیلات خودمان میسپرد.
بارها برای همگی ما ثابت شده که حضور بازیگران مطرح ابدا نمیتواند بدون وجود فیلمنامهای خوب، اثری را نجات دهد. هنوز نمیتوان درباره این سریال نظر قطعی داد که کار به کجا میانجامد اما هماکنون که در حال نوشتنِ این مطلب هستم میتوانم تمامی کاراکترها را در یک خط توصیف کنم تا به تکبعدی بودنشان پی ببریم. پرویز (حبیب رضایی) خلافکاری بوده که برادر زنِ فریبرز است رضایی برای بار چندم با پرستویی همبازی می شود و امیدوارم این سریال قدمی اگر رو به جلو نبود حداقل مایل ها از این انتظار ما دور نباشد.
فریبرز یک پلیس است که غمِ دوری فرزند دارد، بدونِ اینکه در چالش کلیشه ای اما مهم میان "انجام وظیفه" یا "احساس شخصی" قرار بگیرد به راحتی دست به معامله میزند. کاش می دیدیم که در این باره کمی با خودش کلنجار میرود.
نحوه معرفی این پلیس نیز چندان جذابیتی ندارد و ما با یک ماموریتِ جالب توجه روبرو نیستیم. اصلا فضای پلیسی سریال زیادی غمگرفته، سرد و بدون اکشن است و اوج اکشنِ سریال هم همان بگیر و ببند دزد و پلیس بود که شرحش رفت. ماجرای تیراندازی او وسط خیابان هم کمی نچسب است. آیا یک پلیس کارکشته و معروف ماشینش را بخاطر حرف صدمن یه غاز یک جاعل متوقف میکند؟ و سپس بدون اندکی تامل، دست به شلیک مستقیم به سمت یک موتورسوار ناشناس میزند؟ آن هم درست در کنار مجرمی در بغل دست خودش؟ هدف صحنه ایجاد یک عافلگیری جالب است که در اجرا با نمایشی ضعیف همراه می شود و به قیمت دست و پاچلفتی نشان دادن پلیس.
تیپ های تک بعدی دیگر را نیز میتوان به همین ترتیب نام برد. رویا تیموریان یک مادرِ حرصبخور است (انصافا بانمک هم حرص می خورد) و زنان دیگر نیز در همین حد و اندازه. نسرین (افسانه چهره آزاد) همسر فریبرز رسما کاراکتر مهمی تا به اینجا نیست و ما حتی واکنش اولیه او نسبت به جمله شوهرش "پیمان پسرم رو دیدم" را در کادر نداریم. دوربین روی فریبرز است و روی او هم به طور تصنعی باقی می ماند و تاکید بیجا می کند. حدس نزدیک به یقینم این است که وضع این زنان تا آخرِ سریال به همین منوال باقی میماند. وضع دختران جوان سریال از آنها هم کلیشهایتر است. چه دختران خانواده صبوری و چه دختران بزرگ شده در فقر.
معرفی کاراکترها عمدتا بدون نقطهگذاری دقیقی صورت گرفته و ما رسما در این دو قسمت مدام باید درگیر کشف نسبتهای فامیلی میان کاراکترها باشیم. ورود فرهاد صبوری (مهدی پاکدل) در قسمت دوم و حضورش در لوکیشن قصابی جالب است و امیدوارم این کاراکتر در کنار کاراکترهای فرعی دیگر، نقش فعالی در بسط داستان اصلی سریال داشته باشند و بتوانند شخصیت اصلی سریال را نیز قوام ببخشند.
نکته طلایی: ترفند طفره رفتن را بیاموزیم بعد فیلمنامه بنویسیم
سوال "چرا یهو رفتین" تنها سوال اصلی فریبرز از زن و بچه ای است که معلوم نیست چرا 28 سال پیش غیب شده اند و باز هم معلوم نیست با چه دلیل و برهانی پرویز برادر زنش، به او دروغ میگوید و حقیقت را کتمان میکند. ای کاش حداقل برای خالی نبودن عریضه، به "آخه چرا"های فریبرز، جواب هایی ضد و نقیض داده میشد تا ذهنمان به چالش کشیده شود نه اینگونه سوت و کور باقی بماند.
نویسندههای سریال های جدید عادت کرده اند که به راحتی آب خوردن از جواب به سوالات واضح، (تکرار میکنم سوالاتی که در لحظه توسط یکی از کاراکترها مدام در حال پرسیده شدن است) طفره بروند درحالیکه باید برای این گریزها و موکول کردن ماجرا به قسمت های بعدی، توجیه بتراشند؛ خشک و خالی که نمیشود.
در ادامه کار مشخص می شود که با یک فیلمفارسی طرف شدهایم یا یک کار متوسط قابل یکبار دیدن.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
فقط یک ربع از این سریال رو دیدم وانقدررر افتضاح بود اومدم نقدشرو بخونم که ببینم من بدبینم یا واقعا با یه افتضاح طرفم ٫ انقدر جملات کلیشه ای انقدر بازی گرفتن از بازیگران ضعیف بود که حد نداشت ٫ تا به حال انقدر بازی بد از پرویزپرستویی ندیدم ٫ فقط انگار خواستن یه فیلمی بسازن ٫ هیچ عمقی نداره فیلم٫ کارکتر ها هیچ پیشینه ای ندارن و همگی بیروح بودن
کسی از این فیلم خوشش میاد که فیلم خوب کمدیده باشه
سریال در ابتدا با داستانهای که پتانسیل خوبی برای جزب مخاطب دارند شروع میشه اما هر چی پیش میرویم ساختار سریال سطحی تر و غیر واقعی میشود. سریال دارای شاخ برگ های زیادی است که ارتباط منطقی با هم ندارند و هر کدام سطحی باقی می مانند. نقش طراحی شده برای خانم هدیه تهرانی، مصنوعی، غیر طبیعی و فاقد جذابیت بود. همچنین به دلیل شلوغی و تداخل داستانها، فضاهای گنگ و مبهم زیادی وجود داشت. در کل به نظرم ارزش وقت گذاشتن نداشت.
یه سوال . پریا و فریبرز هم تخیلات پیمان بودن چون توی سکانس آخر هم لیلا قیب شد هم پریا و فریبرز
سلام سریال خوبی بود فقط خیلی پلیس های ضعیفی بودن مثلا فریبرز اصلا هوش و ذکاوت یک پلیس رو نداشت و دوم اینکه فریبرز از قسمت اول تا آخر لباس هاش مخصوصا کاپشنش عوض نشد.بو نگرفت لباساش
با توجه به چیزی که در این ۲۳ قسمت دیدم میتونم بگم که این سریال از بهترین سریال های نمایش خانگیه چرا که هر قسمتش مخاطب رو به چالش میکشه و اینقدر که ضرب اهنگ مناسبی داره که شما حاضر نیستی حتی یک قسمتشو رو از دست بدی از طرفی انتخاب بازیگرش واقعا هم از لحاظ شباهات ظاهری که باید وجود داشته باشه و هم از لحاظ توانایی واقعا عالی بوده و باید بگم که نقد هایی اینچنین تند هدفی جز سیاه نمایی ندارن
احساس میکنم پرویز گورکنه از توهمی بودن پیمان داره سو استفاده میکنه
ویجیاتو سخت نگیر با سریال ایرانی طرفیم دیگه . برادران کیایی ماشالاه قبضه کردن همه جا رو .
خدایی چقدر گرفتی این سریالو توی اذهان مخاطبین زمین بزنی؟ یعنی ی نکته مثبت ی نقطه قوت نداشت که بخواید بهش اشاره کنید؟ بخش های اندکی از انتقادهاتون قابل قبول بود و باقی مطالب صرفا حشویات اون هم برای پر کردن مقاله. بلاشک سریال هم گناه تا به اینجای داستان جزء قوی ترین های نمایش خانگی بوده و نظر مخاطبین رو هم جلب کرده. هر اثر هنری ممکنه نواقصی هم داشته بلشه و هم گناه هم ازین قاعده مستثنی نیست. در کل سریال جذابیه
به عنوان یک بیننده معمولی یکی از نقاط قوت فیلم رو خرده داستان هایی میدونم که برای 90 درصد کاراکتر ها وجود داره و همنشینی همراه با غافلگیری لحظه به لحظه اش فضای جذابی رو ایجاد کرده و البته از نقاط ضعف فیلم صحنه های بیهوده هست که با نبودش سرعت فیلم بیشتر میشد (معضل آب بستن) و مورد دیگه صداکردن بزرگترها با اسم کوچیک که در خانواده های ایرانی اتفاق نمیفته .
این سریال بی نظیره وهرکسی بگه بده مغرضانه نظر میده فوق العاده است
به نظرم سریال قشنگیه و به نظرم نقد شما بی مورد هست. به هر حال مردم این سریال را می بینند و باهاش همراه شدن. به نظرم متن بالا بیشتر سیاه نمایی بود و به نقاط قوت سریال اشاره نشده بود. این سریال پر از اتفاقات غیرمنتظره و معمایی هست و عالیه و بسیار هیجان انگیز و عاشقانه
به هر حال برای سرگرمی ما مردم این سریال هارو میبینیم همگناه انقدر بد نیست که نشود تحمل کرد ، اما هیچکدام ازین سریال ها را با رغبت و شوق نمیبینیم چون جنبه به صرفه بودن و سنبل کردن موضوع و کمی کش دار کردن هر قسمت کاملا مشهود است و اینها از جذابیت و اعتبار سریال کم می کند
اگر هنر پیشه های خوب کم کم به بازی کردن درین سریال ها ادامه بدهند حتما نگاه مردم به تدریج به هنرشان عوض خواهد شد مثلا رویا تیموریان شب دهمکجا یا در ظنز باغ سرهنگ و شمس العماره کجا و رویا تیموریان همگناه کجا؟!!
ویا پرویز پرستویی مارمولک و لیلی با من است و اژانس شیشه ایی کجا و پرستویی مطرب و بازی زورکی و بی حس و حال همگناه او کجا؟؟؟!!
متاسفانه هم سلیقه مخاطب به بدترین شکل دگرگون شده و هم دیگر کار گردانی متخصص و با اثر ماندگار برای سینما وتلوزیون و بقیه ی رسانه ها برای هنر هفتمکشورمان باقی نمانده است.
این سریال واقعا فوق العاده است گریمور دل اصلا خوب نیست بازیگرای هم گناه گریمشون طبیعیه اما تو دل همه اشون ضایع هستن من هم گناه رو خیلی دوست دارم ایکاش قسمتاش بیشتر بود?
صحنه های تعقیب و گریز دزد و پلیس بسیار نا امید کنندس خیلی سطح پایینه ، فقط صدای ایست ایست می یاد با حرکت دوربین بی نظمو داغون . آخه فقط نگاه هیز آرمان به زیبا یا فرهاد به هدیه که نباید سریالو مطرح کنه ، در حالیکه قسمت اکشن سریال باید خیلی خیلی قوی می بود ، حیف از موضوع فیلمنامه ، ضعف پرداخت به داستان ، بازی افتضاح هنر پیشه های درجه یکموم ، که انگار فیلمنامه رو بهشون دادن گفتن سه دو یک حرکت فقطم یک برداشت داریم خود دانی ، افسوس از این همه ابتذال
قسمتای پلیسی ضعف داره ولی شما ایتذال میدونی چیه در موردش حرف میزنی نگاه هیز عاشق بودن هیز میدونید شما بازی هدیه تهرانی و حبیب رضایی ضعیف بوده کلا در اشتباهید با فاصله
کاش کمی سریال دنبال میکردید یه بازی عالی کرده هدیه تهرانی تو این سریال بعد میگیرگد بازیا بد بود. ابتذال!!! شماها اصلا نمیدونید چی میگید عاشق شدن دو نفر در سیر داستان و اتفاتش میذارید رو هیزی با کیا شدیم ۸۴ میلیون
مگ 87 میلیون نفر نبودیم?
نه دو سه سال جلوتری??
به نظرم به طور کلی سریال جذابیه .
اما شخصیت سارا خیلی خشک و جدیه طوریکه انگار به هیچ عنوان شیطنت های سن خودش و نداره .
بازی هدیه در خور سنش هست دوسش دارم اما کاش گاهی یه پختگی نشون میداد خیلی لوس حرف میزنه توی نسل الان دختر ۱۸ ساله اینقدر هم بچه نیست.انتقاد اخر صمیمیت خانواده صبوری قشنگه ولی اینطور خانواده ها که راحتن ،پولدارن ،بی قید و بندن اقلیت جامعست کاش روی اکثریت بیشتر مار میشد .مثلا همه خانواده صبوری پولدار و صاحب مقام نبودن...اما انتخاب بازیگر فوق العادست .مثل سریال دل یکنواخت نیست که فقط روی یک موضوع کار بشه و از چند وجه دارن مسائل روز و بررسی میکنن .تغییر جنسیت،اعتیاد،طلاق،خلاف و ....
خیلی از کارگردان ممنونم.عالیه کارشون .دستمریزاد.
دختر ۱۸ ساله ای که از کودکی پدر و مادر نداشته چی؟ رفتار بچگانه نداره؟ به نظرتون چنین دختر یا پسری شخصیتش به ویژه از نظر عاطفی درست شکل میگیره؟
داستانهای شبکه خانگی و فیلم های ایرانی به شدت متاثر از مدل زندگی ایرانی با فرهنگ غالب کشور هست که واقعا هنوز ما در مفاهیم اولیه هستیم این سریال داستان و موضوعات خوبی رو هدف قرار داده اما اینکه چقد بتونه داستان رو پرورش بده باید دید چه می شود.
سریال دل که برداشت سخیف سریالهای ترکی.
اگر شخصیت پیمان، یک اسکیزوفرن چندشخصیتی باشه، بسیار موفق از کار در اومده.
منم همچین حسی دارم، مخصوصا که حس میکنم لیلا ساخته ذهن پیمانه و واقعن در دنیای بیرونی فیلم مرده
الان که قسمت یازده فصل دو رو دیدم واقعا کف کردم... یا فیلنامه رو میدونستید یا که دیگه خیلی ذهن خلاقی دارید
فیلم نامه یک کالکشن از تمام رمان های زرد ایرانی مردی که پسرش و گم کرده و پسره مبخواد انتقام بگیره ،اون یکی از سر ترحم ازدواج سوری میکنه.......این فیلم فقط اعتبار بازیگراش رو دارن
یک سریال با روایت داستان بسیار ضعیف و ابتدایی ترین سوتی های ممکن مثلا در قسمت آخر گورکن که آدم به اون گنده گی معرفیش میکنن که صاحب مافیاست و پلیس در به در دنبالشه راس راس تو خیابون میگرده هیچکیم صورتشو ندیده بعد ننه اشو سواره بنز میکنه و دقیقا پا میشه میره دم رستوران ایرج دیگه کبابی تو تهران نیست یا پرویز پرستویی میاد در خونه اش و ایشون نمیتونه درو باز نکنه و مثلا بعدش بگه حموم بودم و یا دختر لیلا دقیقا میاد و مخ اون آقای خواننده معروفو که اون همه دختر دنبالشن رو میزنه و کلی سوتی های احمقانه دیگه که آقای کیایی همین قدر به خودش زحمت نداده که یکم به شعور مخاطب توهین نکنه و اینارو طبیعی تر پرداخت کنه
یا دختر عمو هدیه جلو محضر داره به مهدی پاکدل علنا با حرفش میگه تنها امید طبقه فقیر اینه که یه پولدار بیاد بگیرتشون وگرنه خودشون به هیچ جا نمیتونن برسن و هیچ کاربردی تو جامعه نخواهند داشت
و صحنه آخرم که مهدی پاکدل منتظر هدیه که جای باباشه نشسته و با لبخند میره تو اتاق خواب روشم یه آهنگ رمانتیک گذاشتن که بگن چه زیباس این صحنه
بسیار سطح پایین و سخیف
????????
این مکالمه فرانک کلانتر با مهدی پاکدل رو جلوی محضر منم نپسندیدم و موافقم باهاتون و کاملا درین مورد نقد خوبی داشتین اما با سایر قسمتهای نقد خیر، شما اگه سریال دل رو میدیدین متوجه میشدین سریال ضعیف چیه! بیست و خورده ای قسمته مردمو سرکار گذاشتن بخاطر یک موضوع تجاوز اونم با حرکات اسلوموشن و شدیدا داستان خارج از عرف با ترویج عشق مثلثی و تجمل گرایی و خیلی چیزای دیگه، همگناه بی شک بهترین سریال خانگی بوده با بازیگرای درجه ۱، داستان منسجم و قوی، بدون پیش بینی و سرشار از هیجان، و دغدغه های جامعه رو خیلی خوب نشون میده و خیلی راحت میتونیم همذات پنداری کنیم. برای هر کاراکتر یه داستان ب خصوصی طراحی شده و کل سریال حول یه داستان نمیچرخه، انچه گذشتها و انچهخداهیددیدهای بسیار کوتاه و یک دقیقه ای(برخلاف سایر سریالای خانگی ک نصفش موزیک ویدیو و انچه گذشت و خاهید دید بود) همه و همه نشون میده برای وقت و پول مردم ارزش قائل شده و برای ساخت سریال بسیار زحمت کشیده شده و شایسته تقدیره.
بااینکه سریال دل خیلی الکی طولانی شده و مخصوصا ۱۰ قسمت اولش خسته کننده س اما اولا یه تجاوز چیه؟! ایا یه سریال باید همزمان به چند بحران بپردازه؟ و اینکه اگر با دقت سریال رو ببینید متوجه میشید که نکیسا، آوا، توران، رابی، اتابک کارهایی کردن که برای ما قابل پذیرش نیست و از خیلی هاشونم بدمون میاد ولی وقتی یک سیر رو نشون میده که اکثرا هم از بچگیشون شروع شده که چه مسائل و شرایطی باعث شده اون آدم به اینجا برسه، هرچند از زشتی کارشون کم نمیشه و همه دوست داریم در نهایت هرکس به چیزی که سزاوارشه برسه اما یکی از معدود زمان هاییه که به شخصیت هایی که بهشون میگیم منفی هم پرداخته شده و میبینیم متجاوز هرچند باید مجازات شه ولی ۱۰۰ درصد گناهکار نیست و هرکس شرایط مختلفی رو گذرونده که ما ازش بی خبریم?
شخصیت پیمان رو تو این فیلم خیلی دوست دارم.اینکه تا آخرین قسمت معلوم نشد با اسکیزوفرنی دست و پنجه نرم میکنه یکی از نقاط قوت فیلم میتونه باشه
البته که هرکس نظر خود را دارد اما به نظر دادن با برداشت اشتباه کاملا متفاوت است . مقصودم اون جمله شما درمورد دختر عموی هدیه است . این به معنای توهین به قشر پایین نبود اگه دقت کرده باشید دیالوگ بیان میکنه که هدیه تا این مدت سختی های زیادی کشیده درست نیست الان که یکم احساس خوشبختی ترکش کنید و این اصلا توهین نیست این درواقع وصف حال یک نفر تا کنون است فکر نمیکنم وصف حال قشر پایین باشد.
واقعا خنده داره بشینیم یه گوشه فقط گیر بدیم این کبابی نمیرفت میرفت اون کبابی اینکه نمیشه نقد یک سریال
کی میگه مهدی پاکدل جای بابای هدیه است؟؟؟؟؟؟؟تازه به خاطر اینکه زده بود به بابای هدیه اومده بود جلو و نمیخواست بدبخت تر بشه که با اون پیر مرده ازدواج کنه ?
تو سریالهای خانگی بهترین بوده تاالان،خداییش اصلا نمیتونی پبش بینی کنی چه اتفاقی برای هرکدومشون میفته انقدرکه طبیعی میره جلو
.دل که بیننده رو به سخره گرفته با داستان توهمی(هیچ جای جهان دختر،پسر و اطرافیانشون همچین رفتاری نمیکنن که اینا داستانو پیش میبرن) که تابلوعه برای پول دارن کشش میدن
خدایی اونایی که میگن بده چطوری میگن یکی بهترین سریالای در حاله پخشه داستانش غیر قابل پیش بینی و هر قسمت یه اتفاق جدید میوفته که ادم اصلا فکرشم نمیکنه
سلام فیلم خوبیه فقط نمیدونم چراهمش حس میکنم لیلامرده وفقط توخیال پیمانه اخه بجز پیمان باهیچکس دیگه مکالمه نداشته تاالان ازاول فیلمم همون لباساتنشه خخخخ
وای آفرین خدایی چه جوری حدس زدین آفرین
موضوع سریال جذاب وقشنگه ولی دیالوگها،مکثها،سوالات بی جاب خارج از واقعیته، و قطعا در سریالهای ایرانی برای گذشتن وقت ،سکوتهای طولانی،نشان دادن راه پله ،ماشین سوار شدن،صحنه های بیخود رو مخ آدمه،نفقد جالبی بود
تو فکر کنم فیلم دل دیدی اشتباه داری میزنی
بگذارید فیلم یکم جلو بره بعد نقدش کنید شما دو قسمت اول رو دیدید و این جور بدبینانه نقدش کردید به نظرم سریال هم گناه جز معدود تی وی شو های ایرانی است که از فیلمنامه منسجمی برخورداره
و بازیگران آن هم انصافا خوب بازی می کنند
و همچنین هم ژانر غم انگیز داره که گاهی اوقات با طنز مخلوط میشه
و جای تعجب داره که شما بازی و نقش محسن کیایی رو با بازی و نقش فرزاد فرزین یکی می کنید
#تامل بیشتر:)
به نظر من هم همگناه قشنگه هم مانکن قشنگ بود ولی من با همگناه بیشتر حال میکنم?
حالا چرا سه بار گفتی؟
به نظر من هم همگناه قشنگ بود هم مانکن ولی من با همگناه بیشتر حال کردم ☺
به نظر من هم فیلم همگناه قشنگه هم مانکن قشنگ بود ولی من با همگناه بیشتر حال میکنم ☺
اینجاست که نتیجه میگیریم سر دو قسمت اول که عموما بحث معرفی چهره هاست شروع به نقادی نکنیم.
اینجوری هم وقت خودمون هدر نمیره هم وقت دیگران
واقعا موافقم با نقدتون. فیلمنامه اصلا قوی نیست و دیالوگ ها فوق العاده سطحی و شخصیت ها خیلی کلیشه ای هستند. تعجب می کنم انقدر تعریف میشه از این سریال. سریال بدی نیست ولی فقط ارزش یک بار دیدن رو داره.
چون حتی اگه همه چی سطحی باشه کارگردان فوق العاده ای داره و ارزش فیلم رو میبره بالا
سلام , به نظر منم پیمان گورکنه یا حداقل یکی ار اعضای اصلی هستش , و نیکی هم خواهر پیمانه , دختر فریبرز
فک نمیکنم نیکی دختر فریبرز باشه احتمالا یا دوستدختر پیمان بوده یا همکارش
منم حدس میزنم نیکی خواهر پیمانه،ولی اگر خودشو به عنوان دختر فریبرز معرفی میکرد همه چی اوکی میشد که
مرسی پیشبینی ??
حالا ک همه نظر دادن منم ی نظر بدم،خواهشا از ایران و کارگرداناش انتظار نداشته باشین ی فیلم یا سریال مثل ارباب حلقه ها یا بازی تاج و تخت بسازن،مثل اینه ک از یه فقیر بخوای بنز زیر پاش باشه،پس فیلمتو نگاه کن و لذت ببر یا اصلا نگاه نکن.
چرت ترين نقد ممكن!!!
اولين سرياليه كه ميشه گفت فيلم نامه اش خوبه
دقیقا قبول دارم واقعا فیلم نامش حرف نداره
داستان جالبی دارن
حدس من اینه که پیمان گورکنه
لیلارم پدر فریبرز از خونه انداخته بیرون
فک نمیکنم فرهادم از هدیه جدا بشه
نظر منم همینه
بنظرم فرید لیلا رو بیرون انداخت تا فربیرز با نسرین ازدواج کنه .... بنظر منم پیمان گورکنه ... فقط سوال اینجاست که مشکل نیکی چیه؟
اون دکتری که به عنوان پدر مادرش معرفی کرده واقعی نیس این ک معلوم شد ولی فک میکنم احتمالا همکار پیمان بوده نیکی
نقد بسیار ضعیف و فاقد جنبه های تحلیلی درست..
موافقم با شما
اقا من کاری ب بقیه سریال ندارم ولی واقعا ترنسارو ب شکل افتضاحی داره بد نشون میده وقتی بلد نیستن درباره ترنسا سریال بسازن مجبورم نیستن تو سریالاشون حرف از ترنس بزنن
یه بحث درونی بوده همه جور ترنسی داریم همه که شبیه هم نیستن
من از این سریال خانگی خوشم میاد و همشون خوب بازی میکنن ولی بعضی جاهاش اصلا خوب نیست مثلا سارا باید به باباش بگه بابا فرید نه همینطوری اسم خالیشو صدا بزنه یه بچه این فیلم رو نگاه کنه میگه منم پس به مامانم و بابام اسمشون رو صدا میزنم دیگه بهشون نمیگم مامان و بابا
بچه نباید این فیلمو ببینه خب :/
نه قسمت ازین سریال گذشته، بیننده هنوز دچار سردرگمیه ک چی به چیه
بنظر من این کار هم یه کار مبتدل دیگه مثل مطرب از آقای کیایی است. حیف آقای پرویز پرستویی اون تصویر خوبی که ازش بخاطر بازیهای درخشان قبلیش داشتیمو با بازی در لس آنجلس تهران و مطرب و هم گناه خراب کرد...حیف
همینطوره
سلام جناب آقای کارگردان حتما کارتن پری دریایی رو دیدن ! کارگردان این کارتون که 31 سال پیش یعنی سال 1989 اقدام به ساختن این کارتون کرده کاملا مشخصه که اطلاعاتش در مورد انواع موجودات زیر آب و نحوه زیستن آنها کامله اما متاسفانه شما در ساخت این سریال که آن را در عصر اینستا گرام به تصویر کشید اید به سهولت امکان استعلام از ثبت احوال جهت زنده بودن پسر و فرزند یک مامور آگاهی و بدست آوردن آدرس آنها به هیچ وجه توجه نکرده اید . اگر قدری تحقیق می کردید شاید با تغییر کوچکی در فیلم نامه میتوانستید دانش خود را زیر سئوال نبرید . شاید بخشی از مخاطبین شما متوجه بی اطلاعی شما نشوند . اما نگاه کردن فیلم کارگردانی با اطلاعات کم برای سایرین چندان خوشایند نیست . به همین دلیل است که ما جهان سومی هستیم چون حاضر نیستیم دانش خود را در زمینه کاری مان افزایش دهیم.
به نظرم بهتره صبر کنید تا قسمت های بعدی بیاد، حتما این ابهامات برطرف میشه، زود قضاوت نکنید خیلی خوبه...
سلام .یکی بگه سارا چرا به باباش میگه فرید؟؟؟چند نفر تو ایران هستن که پدرشون رو با اسم صدا بزنند؟؟؟
واییی دقیقاااا..من اول فک کردم خواهرشه ولی بعد که یجا گفت من دخترم سارا رو خوب میشناسم تعجب کردم..حتی به مامانشم میگفت مژگان...اصلا یعنی چی؟؟؟چرا پدرشو به اسم صدا میزنه؟؟؟؟
مژگان مامانش نیست اما اینکه به پدر و مادراشون به اسم صدا میزنن خیلی بده .
وا.... این چه حرفیه چه بدی داره
وا.... چرا این قدر تعجب کردین ... خیلی از خانواده ها از خیلی سال پیش اینطور هستن.... برای شما که تا حالا ندیدین عجیبه
مژگان مادرش نیست و زمانی ک پدرش بعد از فوت مادرش زن میگیره سارا ب خونه عموش (پرویز پرستویی)میره ب نظر من اول صبر کنید یک فیلم تموم بشه بعد نقد و برسی شو بزارید
چون سارا پیش عمو و زنعموش بزرگ شده
خیلی ها .... این که عجیب نیست
خیلیا هستن خودمم بابامو به اسم صدا میکنم
پیرو صحبت قبلیم نمیدونم تونستم منظورم رو برسونم یا نه خلاصه حرفم اینه دل کارشون نیت اصلیشون ساخت یک کار خوب نیست کاری نیست که هدف والایی داشته باشه صرفا واسه کسب درامود ساخته میشه همین ایراد هایی که شما به فیلم گرفتین همه دردش همینه اگه کاراکتر ها مسخره بنظر میاد اگر صحنه ها به هم نمیخوره اگه حساسیتی برای اینکه فیلنامه قوی نباشه اگه حساسیت برای ساخت یک کار درجه یک وجود نداره دلیلش همینه که دل و روح انسانی با کار درگیر نیست عشق به کار عشق عوامل با ساخت یک کار درجه یک نیست که اگه بود دل بیننده و نقد کننده کار هم با کار یکی میشد هدف فقط پول دراوردنه چه این کار چه کلا سینمای ایران اینه که فیلم مثل مطرب مثل زندانیها و غیره ساخته میشه
یکشنبه شب یه سر به فیلیمو بزنید، موقعی که کاور قسمت جدید میاد؛ بیشتر از ۹۴ درصد اون قسمت لایک خورده ( درصورتی که هنوز نیومده ) و این قطعا نشون دهنده عاالی بودن کار هستش. مطرب و هم گناه کار های بسیار جذاب و خوبی از آقای کیایی بودن و بازخورد های خوبشو میبینیم، پس یعنی کار با علاقه بوده و وقت زیادی صرفش شده که خوب دربیاد.و قطعا وقتی که کار خوب باشه میتونه درآمد خوبی هم داشته باشه، کار بی کیفیت درآمد نداره...پس یا شما اهل فیلم نیستی یا بلد نیستی خوب نقد کنی :/
البته این توجیه خوبی نیست. توی فیلیمو خیلی چیزا زیاد لایک میخوره!
و البته چون ذائقه ی مردم عوض شده، درآمد داشتن، لزومأ به منزله ی خوب بودن اثر نیست!
به نظر میرسه شما هیچ چیزی از فیلم سازی و نقد نمیدونی...فیلم های ایران به جز تعداد انگشت شمار همه یه افتضاح کامله که به خاطر نبود تفریح و شادی در مردم و صرف یه اهنگ و صحنه زرد در فیلم مردم رو به سینماها میکشونن.حیف از پولی که بابت دیدن این نمایش های مضحک صرف میکنین
ما توی ایران زندگی میکنیم نه لس آنجلس پس بهتره توقعمون در سطح همین کشور و تواناییهاش باشه
خوب همه داستان سر حس فیلم از قدیم گفتن هرچه از دل براید لاجرم بر دل نشیند همه ایران سریال هایی که از اول توی شبکه خانگی اومد و ادامه دارم شد مثل همگناه و این نه اولیشه نه آخریش داستان سر اینه که زور پول دراوردن و سود بیشتر به ارایه یه کار خوب میچربه و توی همین بحث ها هدف اصلی گم میشه اونم رصایت مردمی که میگن ولش کن بابا بلخره ملت مبگیرن میبینن که استاد این کارم مهران مدیری که با ابکی ترین ها میلیارد در میاره بقیه میگن چرا ما در نیاریم و اینه هدف فقط میشه پول و صرفا چاپیدن ملت پس فیلمهایی مثل ممنوعه مانکن شهرزاد غیره این ریگ میزنه بیرون
موافقم
به دیسلایکای پیامتم توجه کن ?
بعنوان یه بیننده معمولی، همین حس کنجکاوی ای که ایجاد شده برای فهمیدن روابط و تعدد داستانهای تو در تو و بهم متصل برام کفایت میکنه. بقیه ش رو که نوشتین، منِ تماشاچی اصلا بهش دقت نکرده بودم. فکر کنم خیلی بد بینانه نقدش کردید.
این ابهام ها که آخر داستان لو نرفته (تا قسمت ۵) این جذابیت رو ایجاد میکنه که بقیه شو دنبال کنم.
قابل تحسینه واقعا♡
حس عجیبی به بنده میگه ایشون دمبشون به یه جا وصله
کلا تو کشور ما هر کسی رو میبینم کارهای پیچیده رو بدون دغدغه انجام میده شک ندارم اون فقط یه سایه هستش و کار اصلی رو کسی میکنه که تسبیح دستشه و پیشونیشم شکل پیشونی من نیست . البته چند نفر دیگه هم هستند مثل منوچهر هادی و ....
در مورد سریالم هیچی نمیگم چون چیزی واسه گفتن ندارم.
همون شما چیزی نگو، حستم واسه خودت نگه دار?