ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم‌های وسترن
فیلم و سریال

قرنطینه، بهترین زمان برای چشیدن طعم فیلم‌های وسترن

فیلم‌های وسترن از سال‌های دور همیشه حایگاه متمایز و خاصی در سینما داشته‌اند و در کشور خودمان نیز بیگانگی آنچنانی نسبت به آن‌ها وجود ندارد. یکی از مثال‌های بارز این مسئله فیلمی چون خوب بد ...

محمدجواد مبین‌زاده
نوشته شده توسط محمدجواد مبین‌زاده | ۱۷ فروردین ۱۳۹۹ | ۱۴:۰۰

فیلم‌های وسترن از سال‌های دور همیشه حایگاه متمایز و خاصی در سینما داشته‌اند و در کشور خودمان نیز بیگانگی آنچنانی نسبت به آن‌ها وجود ندارد. یکی از مثال‌های بارز این مسئله فیلمی چون خوب بد زشت (با هنرنمایی کلینت ایستوود) است که تقریبا همه ما با آن آشنایی داریم و در سال‌های نه‌چندان دور شهرت زیادی هم در میان مردم داشت. این روزها که خیلی‌ها حوصله‌شان لبریز می‌شود و نمی‌دانند به چه پناه برند، فرصت خوبی به‌دست آمده تا به سراغ تجربه‌های جدید و ویژه برویم؛ مجله مشهور نیویورک تایمز چندی پیش به همین جهت مقاله‌ای منتشر نموده و به معرفی یک نقطه آغاز مناسب برای ورود به دنیای وسترن پرداخته است.

پیشنهاد می‌کنیم در ادامه این مقاله همراه ویجیاتو باشید.

فیلم‌های وسترن

حتی کسانی از ما که هزاران ساعت از زندگی خود را صرف تماشای فیلم و سریال کرده‌اند، همچنان نقاط ضعفی دارند؛ شاید اکثر ما برخی از مهم‌ترین مسیرهای هنری در تاریخ سینما را طی نکرده باشیم یا - حتی خجالت‌آورتر از آن - به بزرگی و عظمت برخی از ‌آثار پی نبرده‌ایم. نتیجتا، قصد داریم در اینجا به یک شاه‌راه کلیدی قدم بگذاریم. اگر کارگردان‌های اصلی را نمی‌شناسید، من یک نقطه آغاز ایده‌آل را به شما معرفی خواهم نمود. اگر همیشه احساس می‌کردید یک ژانر خاص از فیلم به‌درد شما نمی‌خورد، هدف ما تغییر این دیدگاه است.

بیایید کار خود را با ژانری آغاز کنیم که خیلی وقت است عده‌ای مرده قلمدادش می‌کنند: وسترن، که بدون شک هنوز هم در قالب آثار ریویژنیسم (مثل Unforgiven یا Deadwood) یا ماندگارترین تقلیدهای سینمایی (مانند Blazing Saddles) زنده است. وقتی برخی افراد می‌گویند از ژانر وسترن منتفر هستند، همیشه فکر می‌کنم تصور آنان از «وسترن» فیلم‌هایی چون Bonanza یا Shane باشد. با کمال احترام به Shane، باید گفت که بهترین آثار وسترن اغلب خط واضح و ساده‌ای میان خیر و شر نمی‌کشند. این فیلم‌های پیچیده معمولا در مناطق خاکستری سیر می‌کنند و در جایی راوی داستان هستند که جامعه هنوز درگیر ایجاد ساده‌ترین و ابتدایی‌ترین قوانین و معیارهای شرف و افتخار است.

یادداشت: ریویژنیسم یا تجدیدنظرطلبی مترادف با "بازنگرش‌گری" در اصل عنوانی بود برای نظریه‌ها و روش‌های سیاسی سوسیالیست‌هایی که در اواخر قرن نوزدهم و سرآغاز قرن بیستم می‌زیستند و در برخی از نظریه‌های کارل مارکس در مورد نبرد طبقاتی و آینده جامعه سرمایه‌داری بازنگری کردند و به جای انقلاب‌خواهی، هوادار تحول آرام از سرمایه‌داری به سوسیالیسم شدند.

حلقه فیلم‌های وسترنی که باد بتیکر با همراهی بازیگر مشهور، داندولف اسکات، بین سال‌های ۱۹۵۶ تا ۱۹۶۰ ساخت بهترین نقطه آغاز محسوب می‌شوند. این فیلم‌ها سریع و پر زد و خورد بوده (همه کمتر از ۸۰ دقیقه طول می‌کشند) و به داشتن فیلم‌نامه‌های فشرده و معلق شهرت دارند. در حالی که تماشای آن‌ها به صورت تصادفی و بدون ترتیب هم میسر است اما با دیدنشان به شکل مترتب می‌توانید زمینه‌ها و تغییرات ژانر وسترن در گذر زمان را به طور کامل دریابید.

بعضا فیلموفیل‌ها (عاشقان سینما) سر این موضوع بحث دارند که آیا ترتیب این فیلم‌های اصلی باید شامل تمام هفت اثری باشد که باد بتیکر و اسکات در آن‌ها همکاری داشته‌اند یا Westbound (محصول ۱۹۵۹ که بتیکر در لحظات پایانی به پروژه‌اش پیوست) از لیست خط بخورد؟ در هر حال ترتیب عناوین مذکور بدین صورت است:

  • (Seven Men From Now (1956
  • (The Tall T (1957
  • (Decision at Sundown (1957
  • (Buchanan Rides Alone (1958
  • (Ride Lonesome (1959
  • (Westbound (1959
  • (Comanche Station (1960

اگرچه، فیلم‌های بتیکر در زمان خود فیلم‌هایی درجه ۲ محسوب می‌شدند و در واقع شاعرانه‌ترین آثار وسترن هم نبودند (اگر دنبال این مورد هستید حتما به سراغ My Darling Clementine یا همان کلمنتاین عزیزم و یا دیگر آثار جان فورد بروید)، اما خب احتمالا نمادین‌ترین فیلم‌های وسترن همین ساخته‌های بتیکر باشد که با تماشای مترتب آن‌ها شما تقربیا یک نگاه عمیق و گسترده به ژانر وسترن داشته‌اید؛ از تصویر یک مرد قانونِ درستکار تا تاریک‌ترین گوشه‌های ریویژنیسم (گرچه بتیکر فیلم‌های فوق‌العاده‌ای در ژانر نوآر -سبک جنایی تاریک- مانند The Killer Is Loose هم ساخته است).

یکی از نکات کلیدی که در فیلم‌های مورد بحث مشاهده می‌شود، عملکردهای خیره‌کننده و برجسته اسکات در آن‌ها است، به طوری که پردازش شخصیتی و حتی لهجه او در هر فیلم متفاوت به‌نظر می‌رسد. مثلا در عنوان Seven Men From Now وی نقش یک کلانتر سابق را ایفا می‌کند که به دنبال قاتل همسرش می‌گردد. در دو فیلم بعد، یعنی Decision at Sundown، خوش‌نیتی و «خیر» کمتر در دلایل و اهداف اسکات وجود دارد. در این اثر عامل انتقام و خون‌خواهی از شخصیت اسکات (بارت الیسون) گرفته شده و در کنار ساکنین شهر Sundown‌ قرار می‌گیرد. این مردم نیز برای خود دلایلی دارند تا شخصیت منفی داستان (جان کارول) را از شهر بیرون کنند. ولی خب چکیده مفاهیم اینطور القا می‌نماید که کاراکتر اصلی ما دیگر آن مرد حقیقت و جویای هدفی درست نیست، بلکه در پاره‌ای از موارد مضمون «خوب» بودن را زیر سوال می‌برد.

و خب مانند تمام ساخته‌های بتیکر، داستان‌سرایی در Decision at Sundown جلوه‌های اعجاب‌انگیزی دارد و در آن شاهد یک پردازش قدرتمند همراه بازیگرانی فوق‌العاده هستیم که طی یک روز (بله، روزی که هنگام طلوع آفتاب به اتمام می‌رسد) تمام وقایع را رقم می‌زنند. در این فیلم تصویر مردمی که به خودفریبی پناه آورده‌اند خیلی به آثار تاریک و پوچ‌گرای یوجین اونیل شباهت دارد. یک متصدی میخانه به خوبی فضای حاکم را توصیف می‌کند:

اگر به اندازه من پشت این میز ایستاده و برای مردم نوشیدنی سرو می‌کردید، دیگر به نسل انسان امید چندانی نداشتید.

فیلم‌های وسترن

فیلم سینمایی کابویی Ride Lonesome که در آن سال‌ها با سیستم سینمااسکوپ فیلم‌برداری شد، نوعی نقطه اوج برای ژانر وسترن است. در این اثر اسکات در نقش بن بریگِید، یک جایزه‌بگیر ظاهر شده و (بازهم) منتقم خون همسرش است. اما خب در اینجا کارن استیل وارد داستان می‌شود و کارهای بریگید را زیر سوال می‌برد. Ride Lonesome از نظر روایی همان الگویی را دنبال می‌کند که Seven Men From Now در پیش گرفت. شخصیت اسکات بازهم با یک دشمن قدیمی (شکارچی طلا و گنج، لی ماروین) و دو قانون‌شکن با نام‌های پرنل رابرتس و جیمز کوبرن برای دستیابی به هدفی مشترک متحد می‌شود.

فیلم‌نامه اکثر این آثار توسط برت کندی یا چارلز لنگ نوشته شده که تقریبا همه‌شان از نظر پیچیدگی و لایه‌پردازی سبکی سقراطی یا دیالکتیک دارند. به عقیده برخی منتقدان فیلم‌های وسترن بتیکر به شکل غیرمعمولی حس تنگناهراسی را به مخاطب القا می‌کنند. آن‌ها عادت دارند شخصیت‌های موجود در فیلم را در اردوگاه‌ها، اصطبل‌ها، سلول‌های زندان محبوس نموده و احتمال فرار و مسافرت‌های طولانی -که ذات بسیاری از آثار وسترن است- را از بین ببرند. اما خب همین آثار بودند که عنصر تنوع و انعطاف را وارد سبک وسترن کردند و در واقع می‌توان آن‌ها را مخالف فیلم‌های Wagon Train خواند.

در نهایت نکته نه‌چندان مثبت فیلم‌های آن دوران این است که بعضا باید با افکار و صحبت‌های نژادپرستانه مواجه شوید. به هرحال تصویر آمریکایی‌های بومی به عنوان اسب‌خواران، یا قاتلان همسر خود می‌تواند در دنیای امروزی به‌شدت زننده و ناخوشایند باشد. حتی نام شخصیت هنری سیلوا در عنوان The Tall T‌ چنان زشت است که نمی‌توانیم آن را اینجا ذکر نماییم.

اگر سوال اساسی فیلم‌های وسترن این باشد که «ما چگونه باید در یک جامعه عادلانه و منصفانه کنار یکدیگر زندگی کنیم»، در نتیجه فیلم‌های بتیکر به این سوال و جنبه‌های مختلف آن عمق و روح بخشیده‌اند. با تمام این اوصاف، فیلم مورد علاقه شما در ژانر وسترن چیست؟


بیشتر بخوانید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی