نقد فیلم Resistance – حکایتی دیگر از قهرمانان واقعی جنگ
فیلم «Resistance» یا «مقاومت» اسمی که خود به خود یادآور تصور جنگ و مصائب انسانی آن است، فیلمی به کارگردانی و نویسندگی جاناتان جکوبوویکز که دیدن آن به طور کامل تایید کننده این تداعی ذهنی ...
فیلم «Resistance» یا «مقاومت» اسمی که خود به خود یادآور تصور جنگ و مصائب انسانی آن است، فیلمی به کارگردانی و نویسندگی جاناتان جکوبوویکز که دیدن آن به طور کامل تایید کننده این تداعی ذهنی خواهد بود. در ادامه برای بررسی و نقد فیلم «Resistance» با ویجیاتو همراه باشید.
فیلم «Resistance» روایت واقعی از زندگی دلقکی است که شاید بتوان او را مهمترین و انسانترین دلقک تاریخ دانست.
مارسل مارسو او که تا قبل از سال 1938 میلادی تنها یک کمدین ساده بود و به اجرای نمایش در کاباره، کشیدن نقاشی و در نهایت به اصرار و پافشاری پدر در قصابی زندگی بی هدف خود را در روزمرگی میگذراند، حالا در همین سال با پیشنهاد اجرای متفاوت برای مخاطبانی متفاوتتر از آنچه در کابارهها دیده بود و میشناخت روبرو میشود تا همین بهانهای شود که امروز، تاریخ این تلخک از جان گذشته را به گونهای دیگر معرفی کند و او را قهرمان واقعی جنگی خونین بداند که با هنرش جان صدها کودک بیسرپناه را در روزهای سیاه و تلخ بشریت نجات داده است.
آلمان تحت سلطه نازیها اداره میشود، پیشوای خود خوانده در سودای تصرف جهان و به دنبال اصلاح نژاد انسان در حال کشتار و قتل عام یهودیان است، او آلمان را با نیروهای خود وارد جنگ با کشورهای هم مرز میکند و در کمتر از شش هفته، لوگزامبورک، هلند، بلژیک و حتی شمال فرانسه که پاریس نیز جزئی از آن است به تصرف خود در میآورد و بیش از ده هزار کودک را یتیم، آواره و بی سرپناه می کند.
فیلم با سکانسی از خانواده سه نفره یهودی شامل پدر، مادر و دختر کوچک آنها و نشان دادن روابط گرم این خانه آن هم در اوج آرامش و سکوت کار خود را آغاز می کند. اما دیری نمیپاید که این سکوت توام با آرامش با صدای چکمههای سربازان نازی از هم میشکند. فیلمساز به درستی خشونت حیوانی سربازان را از نگاه پر ترس و حزن آلود الیزابت با بازی بلا رمزی (بازیگری که قبلتر او را در سریال Game of Thrones دیده بودیم) به تصویر میکشد.
به لحاظ سینمایی در فیلم «Resistance» داستان اصلی از جایی شروع میشود که اد هریس در نقش ژنرال جورج اس پاتون در مقابل نیروهای نظامی خود داستان قهرمانی را تعریف میکند که اینبار نه اسلحهای به دست داشته است و نه خون انسانی را به زمین ریخته است، اما با به خطر انداختن جان خود، جان صدها کودک یتیم بر جا مانده از جنگ را نجات میدهد. او از یک دلقک بعنوان قهرمان اصلی زندگی خود یاد میکند تا این پیش زمینه، بهانهای باشد تا مارسل مارسو با بازی خسه آیزنبرگ به روی صحنه آماده و به اجرای نمایش آنهم روبروی سربازان نظامی بپردازد.
یکی از تاثیر گذارترین سکانسهای فیلم، لحظه رویارویی مارسل با صد و بیست کودک یتیم و تلاش او برای شروع و ایجاد یک رابطه احساسی میان خود و کودکان است. او که تا قبل از این هنر و استعدادش در میان مردم عادی چندان جدی گرفته نمیشد حالا در مقابل خود مخاطبان کم سن و سال و پرشور و اشتیاقی را میبیند که فارغ از تلخی حاکم و سیاهی دوران به او و هنر منحصر به فردش از ته دل میخندند. صحنههای پر احساس از اجرای دلقک در آن شرایط با نورپردازی درست و قاب عالی دوربین، حال و هوا و صمیمیت خاصی را به تصویر میکشد.
این نمایشهای متواضعانه دلقک، که در عین سادگی اجرا میشود گاهی با آموزشهای حیاتی مثل بالا رفتن از درخت همراه است که تاثیر خود را به درستی در سکانس پایانی و نجات جان کودکان میگذارد.
سکانس قطار و لحظه ورود کلاوس باربی افسر مشهور نازی در لیون که به قصاب لیون نیز شناخته میشد (زیرا عامل مرگ هزاران نفر از مردم آن منطقه شد و بسیاری را نیز به اردوگاه آشویتس فرستاد بود) با بازی ماتیاس شوویفر یکی از بهترین و دلهرهآورترین سکانسهای فیلم است. تقابل مارسل مارسو و کلاوس باربی در راهرو قطار و آن هم رخ به رخ هم، نفسها را در سینه حبس میکند، دیالوگهای رد و بدل شده میان این دو و پیش کشیدن موضوع آینده هنری کودک تازه متولد شده کلاوس باربی، معانی سوبژکتیو به شدت قابل تاملی در دل خود به همراه دارد.
جاناتان جکوبوویکز در فیلم «Resistance» در حقیقیت موفق شده است بیآنکه از جلوههای ویژه سینمایی و یا نشان دادن خط مقدم جنگ استفاده کند، به خوبی روایت تخت و بیآلایش خود را به دور از اغراق و تصنع قالب بر این ژانر تعریف و قهرمان واقعی داستان را به تماشاگر معرفی کند.
کیفیت بازی بازیگران فیلم «Resistance» همگی عالی است، خسه آیزنبرگ در این فیلم یکی از بهترین بازیهایش را (همچون بازی در نقش مارک زاکربرگ) به نمایش گذاشته است. در مورد موسیقی متن فیلم نیز باید اذعان داشت در سراسر اثر به حد کفایت تاثیرگذار و در خدمت صحنهها و قصه است.
در مجموع فیلم «Resistance» به عنوان یک فیلم زندگی نامهای به واسطه فیلمنامه خوب، بازیهای درخشان و از همه مهمتر اهمیت به تعالیم انسان دوستی آنهم بدون دچار شدن به شعارزدگی، جز آثار مهمی است که تماشای آن به علاقهمندان سینما پیشنهاد میشود و باید این نکته را تاکید کرد که قرار نیست با فیلمی جنگی و اکشن روبرو باشید، بلکه جنگ در اینجا به خدمت قدرت درام و داستانسرایی خوب فیلم در آمده و کاملا در حاشیه قرار دارد.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
این به همگان ثابت شده که هر جا یهودیان امنیت داشتند یا به فکر کشتن یک ملت بودند یا از بین بردن یک نژاد و یا رهبران و پیامبران اونها ...به نظرم یهودی راستگو نداریم حتی همانهایی که فکر میکنیم یهودی خوبند فقط بخاطر منافعشان که یا پول است و یا امنیت مذهبی خوب دیده میشوند..یهودیان ایران هم بخاطر امنیت دینی و امنیت جانی در سکوتند...دینی که خدایش دم از برتری نژادی بنی اسراییل نسبت به دیگر نژادها میزنه و دیگر نژادها رو چون گله گوسفند میبینه و یهود رو چوپان اونها مگر میشه یک یهودی از خدای خودش بهتر باشه و بگه من با دیگران برابرم؟ مگر بخاطر منافعش
عالی بود... چون هم مفید بود هم ختصر
ممنون ?