ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

اشتباهات شخصیت های خانه کاغذی - Banner
سریال

بدترین اشتباهاتی که شخصیت های سریال خانه کاغذی انجام داده‌اند

شخصیت های سریال خانه کاغذی یا همان سرقت پول از کمپانی نتفلیکس اشتباهات بدتری نسبت به سرقت مسلحانه از بانک انجام داده‌اند. اشتباهاتی که برخی از آن‌ها منجر به اتفاقات بدی برای خود یا دیگر ...

الهه احمدی راد
نوشته شده توسط الهه احمدی راد | ۲۰ اردیبهشت ۱۳۹۹ | ۲۰:۳۲

شخصیت های سریال خانه کاغذی یا همان سرقت پول از کمپانی نتفلیکس اشتباهات بدتری نسبت به سرقت مسلحانه از بانک انجام داده‌اند. اشتباهاتی که برخی از آن‌ها منجر به اتفاقات بدی برای خود یا دیگر اعضای گروهشان شده است. در ادامه بزرگ‌ترین اشتباهاتی که شخصیت های اصلی سریال خانه کاغذی مرتکب شده‌اند را ذکر خواهیم کرد. با ویجیاتو همراه باشید.

موفقیت سریال سرقت پول (Money Heist) عمدتا به دلیل سکانس‌های اکشن فوق‌العاده و دسیسه‌چینی‌های حرفه‌ای است که مخاطب را سرجایش میخکوب می‌کند. با وجود تعداد زیادی بازیگر، نویسندگان این سریال پرطرفدار، به هر شخصیت هویت خاص خود را داده‌اند و آنها را به خوبی پرورش داده‌اند.

هر کاراکتر پیشینه منحصر به فرد خود را در رابطه با چرایی و چگونگی پیوستن به گروه پروفسور را دارد و سعی شده تا بیشتر کاراکترها با یک سری خصیصه بخصوص به تماشاگران معرفی شوند؛ یکی کله شق است و یکی رمانتیک و دیگری حس رهبری دارد و یکی یک روانی.

چیزی که این سریال را برای مخاطبان جذاب‌تر می‌کند مرتبط بودن داستان شخصیت‌ها با واقعیت است. واضح است که سرقت از بانک کار درستی نیست اما آنچه آن‌ها را به این سمت سوق می‌دهد همان چیزی است که طرفداران را شیفته این سریال کرده‌است.

در این‌جا بدترین اشتباهاتی که شخصیت های خانه کاغذی مرتکب شده‌است (به غیر از دزدی) را بررسی خواهیم کرد. کارهایی که باعث شده روند داستان کاملا به هم بریزد و اگر رخ نمی‌داد ماجرای سرفت درست پیش می‌رفت و این همه بدبختی را شاهد نبودیم!


۱۰- توکیو (ترک ریو در جزیره)

توکیو از شخصیت های خانه کاغذی

در پایان فصل ۲، ریو و توکیو از گروه جدا شدند و با هم به جزیره‌ای رفتند. این دو عاشقانه در این جزیره زندگی کردند و فارغ از هر دغدغه‌ای در خلوت خودشان به یک زندگی ساده و بی‌دردسر ادامه دادند.

درحالیکه به تازگی در حال لذت از آزادی، عشق و ثروت تازه به دست آمده‌شان بودند بودند، توکیو بی‌قراری کرد و بزرگترین اشتباهش یعنی ترک کردن ریو در جزیره را مرتکب شد. توکیو می‌خواست با جامعه در ارتباط باشد و این انزوا در یک جزیره دورافتاده را نمی‌پذیرفت اما او به هیچ‌وجه از تبعات تصیممی چون ترک ریو و تنها گذاشتن او در جزیره خبر نداشت.

تنها گذاشتن ریو در جزیره، پروفسور را وادار کرد تا دوباره گروه را جمع کند و هم زمان با سرقت از بانک اسپانیا، ریو را نیز نجات دهد. تبعات این‌کار از دست دادن یکی از شخصیت‌های مهم گروه بود و با پایان یافتن فصل ۵ احتمالا کاراکترهای بیشتری را از دست خواهیم داد.

۹- پروفسور (نکشتن پالرمو)

پروفسور از شخصیت های خانه کاغذی

به نظر می‌رسد پروفسور برای تمام مشکلات در رابطه با سرقت و آماده شدن تیم برای اجرای نقشه‌ها راه‌حلی دارد. با این حال او هم نه به اندازه بقیه اما در نوبه خود خطاهایی مرتکب شده‌ که عواقب ناگواری به همراه داشته‌است. پرفسور با اینکه مغز متفکر گروه است و حلال بحران‌ ولی گاهی اوقات او هم در مدیریت بحران کم می‌آورد و غیرمنطقی عمل می‌کند.

در فصل چهارم و بعد از مرگ نایروبی توسط گاندیا، مشخص شد که مقصر اصلی ماجرا پالرمو بوده است. پروفسور فرصت این را داشت که با کشتن پالرمو به بقیه نشان دهد سزای خائنین در گروه چیست! در حقیقیت او باید به هلسینکی دستور قتل وی را می‌داد اما این‌کار را نکرد و باعث شد که یک خطاکار بزرگ در گروه باقی بماند و شاید، شاید، بعدها دوباره دچار خطای از نوع انسانی شود!

۸- هلسینکی (محافظت نکردن از نایروبی)

هلسینکی از شخصیت های خانه کاغذی

هلسینکی ،خونسردترین شخصیت این سریال است و با وجود اینکه قلچماق (عبارت ترکیبی قل به معنای بازو و چماق به معنای زمخت) به نظر می‌رسد ولی دل نازکی دارد. در واقع او در ظاهر شبیه مردی دیوانه به نظر می‌رسد اما در باطن بسیار احساسی است.

بزرگترین اشتباه هلسینکی پیروی از یک دستور بود. زمانی که گاندیا آزادانه در بانک پرسه می‌زد، به هلسینکی دستور داده شد تا رد او را بگیرد. در ادامه ثابت شد که پیروی از این دستور اشتباه بزرگ و جبران‌ناپذیری بود و نایروبی را به کام مرگ کشید.

با شرایط وخیمی که نایروبی روی تخت درمان و بعد از عمل جراحی داشت، نیاز بود که فردی قابل اعتماد کنار او می‌ماند اما حتی با ادامه هرج و مرج‌ها، او را تنها گذاشتند. اگر هلسینگی به جای اینکه رد گاندیا را بگیرد، کنار نایروبی می‌ماند چه می‌شد؟ او ممکن است در فصل ۵ از تصمیمی که در آن لحظه گرفت پشیمان شود.

۷- ریو (به‌هم زدن با توکیو)

ریو از شخصیت های خانه کاغذی

ریو جوان‌ترین عضو گروه است و بعضی اوقات از روی جهل و خامی مرتکب اشتباهاتی می‌شود. او همچنین تقریبا پاک‌ترین عضو گروه است و کمتر خلق و خوی خلافکاری در شریان‌های بدنش و روحش جریان دارد. او درست بعد از اینکه با کلی مشقت و بدبختی توسط گروه دوستانش نجات پیدا کرد با توکیو به‌هم زد و به او گفت که دیگر نمی‌تواند با او باشد. او عواقب این تصمیم خود را با توجه به اینکه توکیو شخصیتی غیرقابل پیش‌بینی دارد، نادیده گرفت.

ریو به غیر از خودش به این موضوع که تصمیمش برای توکیو، بقیه اعضای گروه و کل نقشه چه معنی داشت فکر نکرده بود. تصمیم او توکیو را به مسیری خطرناک سوق داد به طوری که او هنوز نتوانسته با این قضیه کنار بیاید و ممکن است هر آن بار دیگر منفجر شود و انفجار توکیو مساوی است با یک بدبختی گنده!

۶- دنور (سرزنش توکیو... یا شاید دعوا با پدرش مسکو؟)

دنور در سریال خانه کاغذی

اشتباه دنور سرزنش کردن یکی از اعضای گروه به خاطر اقدامات شخص دیگری بود. از نظر دنور، توکیو مقصر مرگ پدرش است اما او به یاد نمی‌آورد که خودش با پدرش دعوای سرسختی کرد و کاری کرد که مسکو تصمیم خودش را بگیرد. این درست است که بازگشت توکیو به بانک پرخطر بود و می‌توانست از آن اجتناب کند اما این تصمیم مسکو بود که او را پوشش دهد و همین پوشش‌دهی نیز کار دستش بدهد.

درحالیکه مسکو در حال خونریزی بود، دنور توکیو را مسئول تیر خوردن او دانست. با گذشت زمان دنور با این غم کنار آمد اما آیا واقعا این موضوع بین آن‌ دو برطرف شده‌است؟


در مورد سریال خانه کاغذی و شخصیت‌های آن بیش‌تر بخوانید:


۵- برلین (رفتارش با آریادنا)

تماشای برلین در دو فصل اول سریال سرقت پول، شخصیت واقعی او را به درستی ادا نکرد. برلین کاراکتری مجنون با پتانسیل‌های بسیار بیشتری از آن چیزی بود که در فصل یک از آن دیدم ولی متاسفانه با مرگ زودهنگامش، یکی از بهترین شخصیت‌های سریال را از دست دادیم. اگرچه فقدان برلین در فصول بعدی با فلش‌بک‌هایی جبران می‌شود اما این راضی کننده نیست.

در هر حال باید گفت در آن دو فصل اول، برلین فردی عجول به تصویر کشیده شد که از پروفسور دستور می‌گرفت و مخاطبان به این باور رسیده بودند که او به دنبال فرصتی مناسب است تا کنترل همه چیز را به دست بگیرد. اما در فصل‌های ۳ و ۴ همه چیز روشن شد و فهمیدیم که برلین هنوز انسانی نابکاری است اما برادرش (پرفسور) را خیلی دوست دارد.

بدترین کاری که برلین انجام داد، تسلیم کردن زندگی خود و قربانی کردن آریادنا باتوجه به خواسته شخصی‌اش بود. برلین به او تجاوز کرد و احساس کرد که شاید بین او و گروگانش وابستگی وجود دارد. وقتی او از نقشه‌هایش باخبر شد عصبانی شد و آریادنا را وادار کرد تا با او بمیرد، هرچند عده‌ای باور دارند که کاراکتر آریادنا زنده مانده است.

۴- راکل (پیوستن به پروفسور)

در طول فصل اول، این مامور کارکشته پلیس نقشی مهم در سرقت پول داشت. مادر تنهایی که با همسر سابقش که می‌خواهد کنترل زندگی بچه‌شان را به دست بگیرد سر و کله می‌زند و همیشه در موقعیت‌های سخت راه‌حلی هوشمندانه دارد. اما پس از تماس تلفنی او با پروفسور همه چیز تغییر کرد.

بدترین اشتباه راکل، کشیده شدن او به جبهه مخالف بود. اگرچه او این کار را از روی عشق انجام داد، پروفسور از تاثیر خود بر او استفاده کرد تا آنچه او و تیمش به آن نیاز داشتند را به دست آورد. در طول این روند، او شغل و زندگی‌اش را از دست داد و و به جایی رسید که یک تماس تلفنی می‌توانست خانواده‌اش را هم را از او بگیرد.

اینکه چرا راکل با این همه تجربه در کار پلیسی و امنیت به گروه پرفسور ملحق شد همچنان برای بسیاری از بینندگان سوال است، هرچند زندگی فروپاشیده او می‌تواند یکی از دلایل سست‌عنصری او باشد.

۳- آرتورو (تجاوز)

از فصل ۱، مخاطبان می‌دانستند که آرتورو یک سری مشکلاتی دارد. او به همسرش خیانت کرد و با منشی مخصوص خود یعنی مونیکا روی هم ریخت و بعدا متوجه شد او باردار است و سعی کرد مونیکا را از خود دور کند.

آرتورو به جای اینکه عاقلانه رفتار کند سعی کرد با هردو طرف سازش کند و هم زنش را داشته باشد و هم دوست دخترش را اما در نهایت شکست خورد. با این کار او مونیکا و پسرش را از دست داد. به دلایلی بازگشت او به این سریال در فصل ۳ و ۴ از نظر نتفلیکس هوشمندانه به نظر می‌رسید، هرچند بسیاری از طرفداران از بازگشت او چندان خشنود نیستند چرا که اساسا او را کاراکتر مهمی نمی‌بینند.

در هر حال در این فصل آرتورو درحالیکه دوباره با گروگانان به دام افتاده بود، با خوراندن قرص به یکی از آن‌ها و تجاوز به وی، اختلالات شخصیتی و جنسی خود را اثبات کرد و بیش از پیش در بین تماشاگران منفور شد.

۲- نایروبی (گفتن رازی به برلین)

نایروبی یکی از شخصیت‌های محبوب طرفداران، مثل بقیه اعضای گروه اشتباه کرده‌است. بزرگترین اشتباه او، قدر ندانستن خیلی چیزها بود. او هرکاری که بتواند انجام دهد را انجام می‌دهد و گاهی اوقات اجازه می‌دهد تا احساساتش، رفتارهای او را کنترل کند و این همان چیزی است که باعث شد برلین تصمیم بدی بگیرد و زندگی آریادنا را همراه خوش بگیرد.

نایروبی از نقشه‌های آریادنا طی یک استراق سمع پشت در دستشویی خبردار می‌شود و متوجه می‌شود که این زن قصد دارد تا به خاطر پول با برلین بماند و در نهایت در لحظات آخر عمرش، او را با نفرت تنها بگذارد. نایروبی دربین جر و بحثشان قضیه را به برلین لو می‌دهد. شاید اگر او این راز را برملا نمی‌کرد برلین و آریاندا هنوز زنده بودند.

۱- پالرمو (خیانت به گروه)

پالرمو هم مانند برلین از نوعی جنون رنج می‌برد و همانطور که پرفسور می‌گوید میل شیدید به رهبری دارد. او به نقشه وفادار است و این موضوع در ابتدا هم جز اولویت ها و تمرکز اصلی او بوده است. اما اعضای گروه اکنون یک خانواده هستند و او به آن‌ها پشت کرد چرا که قدرت رهبری را از او گرفتند.

در واقع زمانی که پروفسور رهبری گروه را به توکیو سپرد او از کوره در رفت و تصمیم گرفت یک آشوب به پا کند تا دوباره قدرت را در دست بگیرد، آشوبی که نابودی گروه را به همراه داشت. البته بر اساس اعتراف خودش، اقدامات او صرفا برای انتقام گرفتن بود و نمی‌دانست فراری دادن گاندیا می‌تواند تا این حد ترس و دلهره ایجاد کند.


پرسش‌های متداول در مورد سریال خانه کاغذی:

از سریال سرقت پول یا خانه کاغذی چند فصل منتشر شده است؟

سریال خانه کاغذی (Money Heist) در ۹ فصل از طریق سرویس استریم نتفلیکس عرضه شده است.

چرا شخصیت های سریال خانه کاغذی از نام شهرها استفاده می‌کنند؟

وقتی الکس پینا، سازنده سریال، با پیراهن که روی آن کلمه «توکیو» نوشته شده بود سرکار می‌آید، الهام‌بخش خسوس کولمنار برای نام‌گذاری شخصیت‌ها با این سبک و سیاق می‌شود.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (4 مورد)
  • TOKIO
    TOKIO | ۲۶ مهر ۱۳۹۹

    نایروبی نباید میمرد:(

  • ایلیا
    ایلیا | ۳۱ خرداد ۱۳۹۹

    سلام... پستتون خیلی عالی بود. اما ما یه سری اشتباهات از کل گروه هم داشتیم.
    پروفسور میتونست وقتی که راکل رو آورد روی پشت بوم بانک ، با استفاده از همون راکل ، دزد ها رو از بانک خارج کنه و فقط یه نفر بمونه تا طلا ها رو خارج کنه.

    • TOKIO
      TOKIO | ۲۶ مهر ۱۳۹۹

      +

  • hsaeid
    hsaeid | ۲۲ اردیبهشت ۱۳۹۹

    با عرض سلام و خسته نباشید
    هدف از تولید این پست دقیقا چی بود؟
    جز علاقه نویسنده ب فیلم چیز دیگه ای ندیدم
    هیچ نکته مخفی و حائز اهمیتی مطرح نشده
    این پستای ضعیف با عنوان های اغراق کننده کمتر کار کنین
    دوستتون داریم

مطالب پیشنهادی