معرفی بازی Darkest Dungeon – در میان سیاهچالها
برخلاف بیست سال پیش که بازیهای سخت خیلی طرفدار نداشتند، اما حالا یک سری از بازیسازها به استانداردی برای اضافه کردن چاشنی چالش به بازیهایشان رسیدهاند و از سختی بیش از حد، راهی برای خلق ...
برخلاف بیست سال پیش که بازیهای سخت خیلی طرفدار نداشتند، اما حالا یک سری از بازیسازها به استانداردی برای اضافه کردن چاشنی چالش به بازیهایشان رسیدهاند و از سختی بیش از حد، راهی برای خلق آثاری اعتیار آور پیدا کردهاند. نمونهاش همین سری سولز. آثاری که در نگاه اول، بازیهای سادهای به نظر میرسند اما وقتی با اولین باسهایشان رو به رو شوید و چندین بار پشت سر هم شکست بخورید، ناخواسته تحریک میشوید برای تلاش بیشتر. با تلاش بیشتر و در نهایت رسیدن به هدف مورد نظر، حس آرامش خاطر و قدرتی را تجربه خواهید کرد که مثال زدنی نیست و قادر به چشیدن مزهاش در بسیاری از بازیهای معمولیتر نخواهید بود.
با این حال، تنها بازیهای سخت این روزها را میازاکی و تیم با استعدادش نمیسازند. حتی دلیل هم نمیشود که انتظار داشته باشید، تمام بازیهای سخت دقیقا شبیه سری سولز ساخته شوند. چراکه در حال حاضر، آثار مختلفی را در ژانرهای گوناگون داریم که در عین ارائه تجربهای سخت و خشن، رد نوآوری نیز در گیمپلی و دیگر اجزای اصلیشان دیده میشود. شاید یکی از بهترین مثالها برای چنین ادعایی Darkest Dungeon باشد. بازی مستقلی که توسط تیمی کوچک اما با استعداد ساخته شد و به جرات میتوان آن را جزو بهترین بازیهای ایندی چند سال اخیر قرار داد.
قصه Darkest Dungeon در مورد یک ارثیه عجیب و مرموز است. به شما از طرف یکی از خویشاوندان دورتان، یک عمارت ارث رسیده. خویشاوندی که با گشت و گذار در اعماق همین عمارت، پورتالی به جهانی متفاوت باز کرده و پای موجودات خطرناکی را به دنیایی که شما در آن زندگی میکنید، باز کرده. وظیفه شما این است که به سراغ این ارثیه طلب نکردهتان بروید، سیاهچالها و تمام سوراخ سنبههایش را برای پیدا و نابود کردن این موجودات عجیب و غریب زیر و رو کنید.
با این حال، از بین بردن این موجودات کار چندان راحتی نیست. مبارزات بازی به صورت نوبتی صورت میگیرند. این یعنی با هر ضربهای که به دشمنان مقابلتان بزنید، طبیعتا یک ضربه مهلک هم از طرف آنها دریافت خواهید کرد. اما همه این ضربات مهلک نثار جان یک نفر نمیشوند. به هر حال، نمیتوان تنها وارد این سیاهچالهای تاریک شد و آنها را از وجود هر موجود جنبدهای خالی کرد. برای همین، بازی در کنار شما کاراکترهای دیگری را هم به قلب تاریک سیاهچالهای بازی میفرستد که هر یک تواناییها و ویژگیهای خاص خودشان را دارند.
وظیفه شما این است که این افراد را حین نبردها مدیریت کنید. حالا چه این مدیریت میخواهد در استفاده به موقع از تواناییهای هر کاراکتر باشد، چه ترتیب چینش مناسب آنها در جریان هر مبارزه. در کنار این، باید حواستان به سطح استرس کاراکترهای تحت کنترلتان نیز باشد. سطح استرس کاراکترها با افزایش میزان تاریکی، مردن کاراکترهای دیگر و حتی آسیب دیدن در نبردها بالا میرود و این موضوع اغلب به نفعتان نیست. چراکه در بیشتر مواقع، بالا رفتن میزان استرس عواقبی چون پایین آمدن سطح اعتماد به نفس یا قدرت جنگاوری به همراه دارد و طبیعتا با چنین مسائلی نمیتوان به جنگ موجودات اهریمنی رفت.
با این حال، استرس روی برخی کاراکترها برعکس عمل میکند. مثل یک سری از ما انسانها که وقتی در شرایط سخت و استرسزا قرار میگیریم عملکرد ذهن و بدنمان برای مدتی بهتر میشود، تعدادی از کاراکترهای بازی هم با گرفتن استرس، بهتر میجنگند و تلاششان برای زنده ماندن بیشتر میشود. همه اینها در کنار هم، پیچیدگی و جذابیت خاصی به گیمپلی Darkest Dungeon بخشیدهاند و تجربه بازی را به شدت اعتیاد آور کردهاند. البته Darkest Dungeon فقط در مورد نبرد و خالی کردن سیاهچالها از موجودات عجیب و غریب نیست. بلکه بازی به کاراکترهایش هم اهمیت میدهد و صرفا آنها را به عنوان گوشت دم توپ معرفی نمیکند.
شهری که عمارتتان در آن واقع شده، حکم یک هاب نسبتا کوچک را برای بازی دارد. از طریق این شهر، میتوانید کاراکترهایتان را ارتقا دهید یا کاری کنید که با دعا و عبادت، به افرادی شجاعتر و کم استرستر تبدیل شوند. در کل Darkest Dungeon بازی به شدت خلاقانه و اعتیادآوری است و اگر تا حالا تجربهاش نکردید، پیشنهاد میکنم زودتر به سراغش بروید. Darkest Dungeon در حال حاضر برای پلی استیشن 4، ایکس باکس وان، پیسی، نینتندو سوییچ و iOS عرضه شده و میتوانید با پراخت ۲۵ دلار، آن را تجربه کنید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عالی بود دمتگرم