بازی Contra: Operation Galuga نگاهی دوباره به یکی از مجموعه بازیهایی است که قدیمیترها بیشتر با آن خاطره دارند. اما آیا این بازی ارزش خرید دارد؟ با بررسی ویجیاتو همراه باشید.
صنعت بازیهای ویدیویی از ابتدا تا به امروز مسیر پر فراز و نشیبی را پیموده است و در این راه، آزمون و خطاهای بسیاری انجام شده تا به ثبات امروز برسیم. در آغاز بازیها صرفا چند خط ساده بودند اما امروز بازیهایی عرضه میشوند که در آنها فاکتورهای زیادی لحاظ شده است؛ از داستان چند لایه گرفته تا گیمپلی سرگرم کننده، همه در خدمت محصولی هستند که پیش روی مخاطب قرار گرفته. در بین تمامی المانهایی که تشکیل دهنده پایههای یک بازی هستند، داستان دیرتر از بقیه اهمیت پیدا کرد و دلیل این موضوع، عدم نیاز بازیسازان و البته محدودیتهای سخت افزاری بود. در این دوره بازیهای متعددی عرضه شدند که هدف بازیکن را صرفا در تیراندازی و از بین بردن دشمنان خلاصه میکردند. یکی از این عناوین، Contra بود که در آن زمان، سر و صدای زیادی به راه انداخت و توانست محبوبیتهای بسیاری را به دست بیاورد.
کنترا یک محصول Shoot’em Up چالش برانگیز بود که بازیکن را به جنگ با موجودات عجیب و غریب میفرستاد و او را وادار میکرد تا از میان صدها گلوله و همچنین پلتفرمهای اعصاب خردکن، راه خودش را باز کند. از این محصول چند نسخه دیگر هم تولید شد که بعضی از آنها توانستند تا موفقیت نسخه اول را تکرار کنند اما با ورود به دنیای سه بعدی و عرضه بازیهای داستان محور، نیاز به چنین محصولی کمتر احساس شد و این فرنچایز قدیمی به تدریج محو شد. شرکت کونامی به عنوان ناشر چند بار سعی کرد تا این محصول را دوباره احیا کند ولی تمام تلاشهایش بیثمر بود. در واقع آنچه کونامی میساخت، فاصله زیادی از ریشههای این مجموعه داشت و بازیکنان نمیتوانستند با آن ارتباط برقرار کنند. با این حال معرفی نسخه جدید یعنی Contra: Operation Galuga همه چیز تغییر کرد و امید زیادی در دل طرفداران کنترا زنده شد. تریلرها و نمایشهای بازی نوید یک بازگشت با شکوه را میدادند و همه چیز برای جوخه مرگبار کنترا آماده بود. حالا که بازی منتشر شده، میتوان بیشتر از آن صحبت کرد و به جوانب آن پرداخت.
آپریشن گالوگا از همان لحظهای که آغاز میشود، شما را به یاد بازیهای کلاسیک کنترا میاندازد. موسیقی آشنا و فضای مرحله اول، ادای دین به قسمت اول این مجموعه است و به خوبی شما را با خود همراه خواهد کرد. اگر بازسازی نسخه کلاسیک را - که روی گوشیهای هوشمند منتشر شده بود- بازی کرده باشید، تفاوت گرافیکی خاصی را احساس نخواهید کرد اما اگر پس از سالها به سراغ کنترا آمدهاید، از گرافیک راضی خواهید بود. دقت داشته باشید که این بازی به هیچ عنوان توانایی رقابت با بازیهای روز را ندارد و حتی در بین بازیهای نسل هشتمی هم جایگاه عجیبی به دست نمیآورد. در واقع این بازی مخاطب خاصی را هدف گرفته و آن هم گیمرهای قدیمی است که با این فرنچایز خاطرات بسیاری داشتهاند پس اگر از گرافیک خوب و حتی راضی کننده حرف میزنم، در قیاس با سایر بازیهای این مجموعه است.
آپریشن گالوگا پر از نوستالژی است و این موضوع را میتوان از تنظیم دوباره قطعات قدیمی موسیقی به خوبی متوجه شد. کیفیت ارکستراسیون جدید قابل قبول است و اگرچه قطعات با سینتیسایزر اجرا شدهاند، اما باز هم میتوانند شما را راضی نگه دارند. از سوی دیگر باس فایتها هستند که بعضی از آنها بازسازی شده از نسخههای کلاسیک هستند. به عنوان مثال باس فایت مرحله سوم دقیقا همانی است که در کنترای کلاسیک دیده بودیم و کوچکترین تفاوتی با آن ندارد و فقط با گرافیک بهتر با او مبارزه خواهید کرد. در طول مراحل هشتگانه با مینی باسها هم مواجه میشوید که هر کدام به شکلی برایتان چالش ایجاد خواهند کرد.
همینجا بگویم که کنترای جدید بازی بسیار سختی است و گاهی این دشواری، خازج از منطق میشود. بازیهای قدیمی اگرچه سختیهای خود را داشتند اما بازیکن برای عبور از مراحل مجبور نبود تا با دشمنان کشتی بگیرد. مینی باسها به شکل احمقانهای قوی هستند و بعضی از حملات آنها به شکل بیرحمانهای بازی را نامتعادل میکند. البته میتوانید در بخش داستانی با استفاده از چکپوینتها تا حدودی کار را برای خود ساده کنید اما زمانی که به بخش آرکید بروید، تازه متوجه خواهید شد که این میزان از سخت بودن، خودش را نشان میدهد. بازی روی آسانترین درجه هم میتواند چالش برانگیز باشد اما این چالش از جنس عذابآور است.
شما در ابتدا با دو شخصیت نام آشنای سری یعنی بیل و لنس کار خود را آغاز خواهید کرد اما هرچه جلوتر بروید، کاراکترهای بیشتری را در اختیار میگیرید. این شخصیتها تواناییهای مخصوص به خود را دارند که میتوانید با خرید پرکهای داخل فروشگاه بازی، از قابلیتشان استفاده کنید. البته بازی کردن با همه کاراکترها حس خوبی ندارد و متاسفانه بعضی از آنها گیمپلی را بیش از پیش فرسایشی میکنند. به عنوان مثال استنلی به خاطر نداشتن قابلیت دابل جامپ، تجربه بازی را به یک کابوس تبدیل خواهد کرد و اجازه نمیدهد تا از کنتزل کردن او لذت ببرید.
در مجموع ۱۰ کاراکتر قابل بازی وجود دارد که برخی از آنها را با پیشروی در داستان و برخی دیگر را هم با خرید کردن از فروشگاه به دست خواهید آورد. سیستم خرید از فروشگاه هم اشکالات خاص خودش را دارد و باید با انجام بخش داستانی، مود آرکید و حتی چالشهای مختلف، پول جمع آوری کنید تا بتوانید پرکها و آیتمهای متنوعی را خریداری کنید. قیمت این آیتمها بسیار زیاد است و باید بارها بازی را بازی کنید تا بتوانید همه آنها را به داشتههای خود بیفزایید. این موضوع به تنهایی ایراد ندارد اما متاسفانه کنترا عنوانی نیست که ارزش تکرار بالایی داشته باشد و به همین دلیل، میتواند تجربه بازی به سرعت برایتان تکراری شود.
در نهایت باید گفت که Contra: Operation Galuga بازیای نیست که برای همه مناسب باشد. سازندگان از همان ابتدا نشان میدهند که مخاطب هدف دارند و قشر خاصی را هدف گرفتهاند. این محصول میتواند یک بازگشت خوب به ریشهها باشد و سازندگان با درس گرفتن از ایرادات فعلی، نسخه بعدی به مراتب بهتری را بسازند.
خلاصه بگم که ...
بازی حاضر اثر قابل احترامی است که از همان ابتدا تکلیف خودش را میداند و به بیراهه نمیرود. کنترا همواره سخت بوده و نسخه فعلی هم تفاوتی با گذشتگان خود ندارد. باید پذیرفت که استاندارد بازیسازی امروز با گذشته تفاوتهای فاحشی دارد و به همین دلیل Contra: Operation Galuga نمیتواند همه قشری از بازیکنان را راضی نگه دارد.
میخرمش
این بازی برای گیمرهایی ساخته شده که عاشق نسخههای کلاسیک بودهاند و دلشان برای یک ساعت اکشن بیوقفه تنگ شده است. شاید بتوان کنترای جدید را با The Expendables قیاس کرد که برای دوستداران سینمای اکشن دهه هشتاد و نود میلادی ساخته شده بود.
نمیخرمش
کنترا نه داستان عجیب و غریبی دارد و نه با استانداردهای امروز بازیهای اکشن همخوانی دارد. پس شاید نتوان آن را به قشر جوانتر که خاطرهای با این فرنچایز ندارند، توصیه کرد.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
ممنون از نویسنده محترم (آقای امید صدیق ایمانی)
چه حیف که ویجیاتو عزیز و حرفه ای، تمام مخاطبان وب سایت خود را از دست داده و این مقالات و اخبار که بصورت حرفه ای ، پوشش داده می شود را اندک افرادی می خوانند و همه تمرکز شده بر یوتیوب و ایسنتا
به شخصه، رسانه مورد علاقه ام از سالها پیش، ویجیاتو بوده و آرزو می کردم در سن و سال جوانی، همکار آنها می شدم.
واقعا راست میگی قبول دارم
فکر میکنم بارها در این مورد صحبت کرده باشم داخل سایت. اتفاقا بیشتر تمرکز ما تو طول یکسال گذشته روی سایت و مهیا کردن شرایط و زیرساختهای لازم برای قالب بهینهتر و جدید بوده. به زودی تغییرات اعمال میشه و امیدوارم این دسته تفسیرها هم به پایان برسه.
با احترام آقا امین نمی خوام بگم شما تلاشتون رو نمی کنید ولی چیزی که ما از نتیجه داریم می بینیم اینه که سایت روز به روز خلوط تر و پوشش اخبار ضعیف تر میشه
سپاس. من در این رابطه با آقای رایان زوجاجی نیز چت کرده ام. اکثر مقاله ها، حتی یک کامنت هم نمی گیره و فقط من هستم که آنها را می خوانم. حتی نویسنده های مقالات هم به مقاله خودشون سر نمی زنند و کامنت ها را نمی خوانند.
سایت زومجی خیلی بهتر طراحی شده و زیباتر و حرفه ای تر هست ولی عمق مطالب و بچه های ویجیاتو، بهتر هستند. امیدارم در همه زمینه ها موفق و همچنان دوست داشتنی باشید و روزی برسد که بازی بسازید.
من اتفاقا از ویجیاتو خوشم میاد به خاطر خلوت بودنش ، همه خوبن ، رفتار ترول سمی نداریم یا خیلی خیلی کمه یه جو چیلی داره برعکس زومجی نمیدونم رو چه حساب گفتی ولی ویجیاتو باوجود وردپرسی بودن قالب و محیطش تمیز تره تا زومجی که زمین و زمانش تبلیغاته و اینقدر کاربرهاش فاز بلدم بلدم دارن که هیچ نویسنده هاش انتقاد پذیرم نیستن.
هرچند ویجیاتو نقدی که بهش وارده کیفیت بعضی مقالاتش هست چون باید بروز باشه چیزای الکی زیاد پست میکنن و گاهی ترجمه رو نگاه نمیکنن که ایرادی چیزی تتوش باشه بعضی اوقاتم واقعا چیزای خوبی پست میشه
این رو درست گفتید. خداییش جو سایت ویجیاتو تمیز تر و مودبانه تر هست. و ترول و فن بوی نداره
درود و سپاس بر شما و بچه های ویجیاتو
مگه الان جوان نیستی مومن :/
هنوز جوان هستم ولی برای تغییر حرفه، کمی دیر است (44.5 سال سن دارم و همسر و بچه ولی گاهی فکر میکنم که بعد از بازنشستگی یا به هر صورتی در حوزه گیم، فعالیت کنم، بازی سازی، مقاله نویسی، استریم، یوتیوبر و ... از این قبیل)
یا حضرت عباس شما که بزرگ ما که هیچی بزرگ ویجیاتویید !
هر زمان فعالیت کنید بد نیست من دیدم استریمر ها و یوتیوبر های هم سن شما رو تو یوتیوب فعالیت میکنن .
خواستید مقالات سایت من رو هم بخونید البته لحن صمیمانه ای داره و اونقدر عمیق نیستند .
محمد جان، شما لطف داری
رفتم سایت شما رو دیدم (صمیمانه، جمع و جور، متنوع و در مجموع خوب بود)
بخصوص از پست «اساطیر ایرانی که میتونند تبدیل به یک بازی خفن بشوند» خیلی خوشم اومد.
امیدوارم حسابی موفق بشی
لطف دارید باعث خوشحالیه که خوشتون اومد ":)