همین امروز در یادداشتی کوتاه از این گفتم که چرا American Truck Simulator و داداش بزرگترش میتوانند آرامشی را به ما هدیه کنند که مدتهاست آن را میجوییم. Lonely Mountains: Downhill بازی دیگری است که میخواهیم به بررسی آن بپردازیم، عنوانی که میداند چطور همزمان به اندازه نسخهای از سری دارکسولز چالشبرانگیز باشد و در عین حال بستری نرم و گرم برای مخاطبش باشد که ساعتها روی آن استراحت کند. در ادامه با ویجیاتو همراه باشید.
اما جادوی اصلی Lonely Mountains در اتمسفر گیرا و آزاد گذاشتن مخاطبش است. بیاید از عامل مهمتر یعنی آزادی شروع کنیم. هر کدام از مسیرهای بازی چندین درجه سختی مختلف دارد که در صورت کامل کردن هر یک، درجه سختی بعدی آزاد میشود.
در درجه سختی Explore هیچ محدودیتی ندارید، نه زمانی است که در گوشه تصویر ثانیهها را بشمارد و نه زمین خوردن و پرت شدن دوچرخه سوار بیچاره از درهها اهمیتی دارد. اما درجههای سختی بالاتر با مشخص کردن چالشهایی جدی و دشوار، Lonely Mountains را به عنوانی چالشبرانگیز و جدی تبدیل میکنند.
برخی از چالشهای زمانی آنقدری سخت هستند که کوچکترین اشتباه در پیچ و خم راه و ترمزی بیجا شما را شکست میدهد. این چالشها در عوض به آزاد شدن آیتمهای ظاهری و دوچرخههایی جدید منتهی میشوند تا همیشه انگیزه کافی برای تکرار یک مسیر وجود داشته باشد.
جلوههای صوتی و بصری بازی هم اتفاقا انگار با همین هدف طراحی شدهاند. هر چقدر هم که به دنبال رکورد زدن، آزاد کردن آیتمهای جدید و به چالش کشیدن خودتان هم باشید؛ Lonely Mountains با کوهستانهای زیبا و دیدنیاش چشمانتان را نوازش میکند و شما را دعوت میکند به صدای طبیعیت فرا گوش دهید.
به عبارتی دیگر، در بازی خبری از موسیقی نیست. این صدای چرخش پدالها، خورد شدن برگهای خشک و زرد رنگ پاییزی، سقوط جریان آب در آبشارها و آوای گوشنواز پرندههایی خوشرنگ است که جای خالی قطعههای موسیقی را پر میکنند.
هر چند که نمیتوان همین حرف را در مورد سیستم آزاد کردن آیتمها و به خصوص دوچرخههای بازی زد. هر کدام از ۶ دوچرخه بازی، ویژگیهایی کاملا متفاوت دارند و به شدت میتوانند تجربه شما را تحت تاثیر قرار دهند. یکی از دوچرخهها کارتان را در استفاده از مسیرهای آفرود و میانبر که تعدادشان هم بسیار زیاد است، راحت میکند و دوچرخه دیگر فرود راحت و ایمنتری را ممکن میسازد.
اما برای آزاد کردن ۵ دوچرخه دیگر بازی، باید ابتدا اجزا یا Partهای هر کدام را به نوبت و با پشت سر گذاشتن چالشهایی بسیار سخت آزاد کنید. در نتیجه آزاد کردن حتی یک دوچرخه هم کار بسیار سختی است و دور از ذهن نخواهد بود اگر بیشتر گیمرها حتی بعد از ساعتها تجربه بازی از چنین عامل تنوع مهمی بیبهره بمانند.
میتوان امید داشت که در صورت استقبال خوب مخاطبها از بازی، در آینده کوهستانها و آیتمهای ظاهری و دوچرخههای جدیدی نیز به Lonely Mountains اضافه شود تا تجربه رکاب زدن و رد کردن پیچ و خمهای کوهستانهای تنهای بازی به این زودیها تکراری نشود.
بخش اصلی: ۴ ساعت
صد در صد کردن بازی: ۱۰ ساعت
به جرات Lonely Mountains: Downhill را میتوان یکی از بهترین بازیهای مستقل امسال دانست. عنوانی که نه تنها بینهایت چالشبرانگیز و دشوار است، بلکه همزمان میتواند به لطف اتمسفر چشمنواز و صداگذاری فوقالعادهاش به تجربهای آرامشبخش تبدیل شود. سیستم آزاد کردن دوچرخه و آیتمهای ظاهری جدید بازی کمی منطق درست و مناسبی ندارد اما در عوض مسیرهای کوهستانی بازی بارها شما را دعوت میکند تا عملکردتان را بهبود دهید.
از آنجایی که Lonely Mountains: Downhill عنوانی مستقل به حساب میآید، قیمت مناسبی دارد و مهمتر از آنکه بازی روی سرویس گیمپس مایکروسافت نیز قرار دارد. بنابراین برای تجربه بازی اصلا لازم نیست هزینه زیادی صرف کنید. از طرفی تجربه نسبتا جدید و متفاوت بازی میتواند شما را تا حدی از فضای تکراری و خشن بازیهای مشابه دیگر دور کند.
سبک و سیاق Lonely Mountains: Downhill به شکلی نیست که هر گیمری جذب آن شود. همچنین تعداد مسیرها و کوهستانهای بازی در حال حاضر کم است و احتمال دارد تجربه بازی زودتر از آنچه که انتظارش را دارید، برایتان خسته کننده شود. اگرعلاقهای به بازیهای این شکلی و سبک Trails ندارید، این بازی هم استثنایی نخواهد بود.
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
بازی جالبیه و اتمسفر زیبایی داره?
عالی از این بازیا بیشتر نقد کنید ممنون???
موقعی که بازی رو گرفتم اصن برگام ریخت خیلی خفنه خدایی
البته جا داشت نمره بیشتری بگیره
فکر کردم برا گوشیه?