آخر این هفته چیکارهایم؟ [هفته آخر اردیبهشت]
روزهای آخر هفته معمولاً روزهایی رخوتآورند. کم پیش میآید که برنامهای جامع برای دو روز پایانی هفته داشته باشیم و اگر هم بخشی از وقتمان را صرف گشت و گذار و رستوران و خانواده کنیم، ...
روزهای آخر هفته معمولاً روزهایی رخوتآورند. کم پیش میآید که برنامهای جامع برای دو روز پایانی هفته داشته باشیم و اگر هم بخشی از وقتمان را صرف گشت و گذار و رستوران و خانواده کنیم، بازهم حداقل یک غروب جمعه داریم که اگر نه همیشه، اما معمولاً به بطالت میگذرد. ولی دنیای قرن بیست و یکم دیگر مثل 40 سال پیش نیست که همه مجبور به زل زدن به تلویزیونی 14 و تماشای سریالهای آبکی که انگار فقط ساخته شدهاند تا روحمان را آزار دهند باشند. دنیای قرن بیست و یکم گزینههای زیادی پیش رویتان میگذارد. یوتوب، انیمه، سریال، فیلمهای سینمایی، کتاب، کمیک، مانگا و صد البته بازیهای ویدیویی تنها برخی از این گزینهها هستند که اگر بخواهید به همهشان برسید، وقت کم هم میآورید.
تحریریه ویجیاتو هر هفته برنامههای بزرگی برای خودش میچیند و تمام تلاشش را میکند تا به آن پایبند بماند. کیف سرگرمی هم به دورهمی بودنش است و دلمان میخواهد برنامههایمان را با شما به اشتراک بگذاریم تا دیگر مجبور نباشید ساعتها صرف برنامه چیدن کنید و بعد دو برابر همان تایم را به راضی کردن دوستان و آشنایان اختصاص دهید.
شایان ضیایی
یوتوبگردیهای شبانه و قفلیهایی که پلتفرم گوگل روی برخی تبلیغات خاص میزند باعث شده که نام فیلم Glass برای مدتی طولانی در ذهنم بماند. با چند سرچ ساده مشخص شد که Glass آخرین نسخه از یک سری فیلم سهگانه است که اتفاقاً خیلی هم بین کاربران گوگل محبوب شده؛ البته که کاربران گوگل به همهچیز نمره رضایت بالاتر از 80 درصد میدهند و این امتیاز آنقدرها ملاک نیست، اما قطعاً میتوانم منتظر سهگانهای باشم که اگر چندان هم از لحاظ فنی برجسته نباشد، در بدترین حالت، بسیار عامهپسند است.
اما برنامه بزرگ بعدیام برای این آخر هفته اینست که ساعتها (منظورم واقعاً ساعتهاست) پای تجربه سکیرو بنشینم و مهارتهایی که خیلی وقت است فرصت نشده به صورت جدی یاد بگیرم را تا سطح استادی تمرین کنم. سکیرو از آن بازیهاییست که یا باید با معمولی بودن در آن کنار بیایید یا اینکه اینقدر به صورت مداوم تجربهاش کنید تا کمربند سیاه شینوبی را به دست بیاورید. برای من که تایم قابل توجهی از هفته را باید به کار اختصاص دهم و معمولاً فرصتی بیشتر از یکی-دو ساعت در روز برای تجربه سکیرو ندارم، این آخر هفته میتواند تفاوتی به اندازه معمولی بودن و استاد بودن ایجاد کند؛ ارادهای پولادین و صبری ایوبوار لازم است و امید میرود تا صبح شنبه، «هِدلِس» از باسی شکستناپذیر به چالشی کوچک در مسیر تبدیل شود.
محسن وفانژاد
مهمترین هدفی که این آخر هفته دنبال میکنم آماده کردن ویجیاتو از همهی جهات هست. اما خب اگر قرار به ۱۵ ساعت کار کردن هم باشد باز هم تفریح کردن جایگاه خودش را دارد. گرچه برنامه مفصلی ندارم اما تماشای لگو مووی ۲ برایم اولویت دارد. در کنارش اما کمی هم پسرخوانده را روی موبایل بازی میکنم. به نظرم واقعا بازی خوبی است و آن دیواری که در برابر بازی ایرانی کشیدهایم را میشکند، فقط کافی است یکی-دو ساعتی روی آن وقت بگذارید.
خواندن اتوبیوگرافی استیون هاوکینگ را هم اواسط هفته نیمهکاره رها کردم. بنابراین وقت کافی برای خواندن ۴۰-۵۰ صفحه باقی مانده دارم. جمعه دلانگیزی خواهد شد اگر فرصت کنم کمی هم پرسونا ۵ را پیش میبرم. واقعا عاشقش شدهام و ذهنم را حسابی درگیر خودش کرده. این ژاپنیها نابغهاند. همین چند هفته پیش کاترین را هم تمام کردم و کاملا با این سبک روایی و هنری ارتباط میگیرم.
نیما فرشین
این چند وقت اخیر سرم حسابی با دویل می کرای ۵ گرم بود اما لا به لای وقتهایی که پیدا میکردم، گریزی هم به سکیرو، بازی جدید فرامسافتور میزدم که البته ای کاش این کار را نمیکردم. این لعنتی سخت است و این سختی از خیلی جهات به مرور دوست داشتنی میشود. مردنهای متعدد و سختی خاصی که برای کشتن تنها یکی از باسهای آن میکشید، رفته رفته حس اعتیادگونهای به خود میگیرد و کاری با ذهنتان میکند تا به خودتان بگویید تا از این غول بیشاخ و دم عبور نکنم از جایم تکان نمیخورم.
البته همه برنامهام برای آخر هفته سکیرو بازی کردن نیست. تهران گردی و خصوصا رفتن به رستورانهای مختلف را عجیب دوست دارم. اتفاقا اخیرا رستوران جالبی را در نزدیکی میدان هفت حوض پیدا کردم که عجیب برایم جذاب شده. دور تا دور رستورانی که برایتان میگویم شیشهای است و در کنارش کافه خوشگل و سرسبزی دارد که از میان انبوه گل و گیاهانش، مسیری برای گردش آب ایجاد شده. تعریفهای زیادی هم از غذایش شنیدهام و مثل اینکه پاستا و استیکهای معرکهای دارد. پس تقریبا برنامه مشخصی برای این آخر هفته دارم و قطعا یکی از مکانهایی که به آن سر میزنم همین رستوران خواهد بود.
پدرام بهادری
اخیرا با سریال Brooklyn Nine Nine آشنا شدم و برای من یکی از معدود سیتکامهایی بود که تقریبا همه کاراکترهایش جذاب بودند. داستان سریال در مورد چندین کاراگاه و دوست صمیمی از پاسگاه 9-9 شهر بروکلین است که بیشتر اتفاقات عجیب، خندهدار و حتی هیجانانگیز سریال در همان پاسگاه اتفاق میافتد. برای همین وقت خالی و آرامش پنجشنبه و جمعه این هفته را میخواهم به دیدن فصل سوم این کمدی دوستداشتنی اختصاص بدهم. از طرفی گذراندن آخر هفته بدون بازیهای ویدیویی هم ممکن نیست و از آنجایی که چند ماهی میشود به دنبال تجربه عناوینی هستم که در زمان عرضه موفق به بازی کردن آنها نشدم؛ احتمالا این هفته به سراغ ادامه Nier Automata بروم که باید اعتراف کنم به شکل قابل توجهی تصورم را نسبت به بازیهای ژاپنی تغییر داد. دیدن چند قسمت از Brooklyn Nine Nine بعد از شکست دادن هر کدام از باسفایتهای نیر اتوماتا در ظاهر که برنامه جذابی برای آخر هفته به نظر میرس
شایان کرمی
راستش را بخواهید علاقه شدید پدرام به سریال Brooklyn Nine-Nine باعث شده تا بخواهم آخر این هفته سری به فصل آخر این سریال بزنم. وقتی فاکس ناین-ناین را کاملا ناگهانی لغو کرد، امیدی به ادامه پیدا کردن این سریال دوست داشتنی نداشتم اما ظاهرا همکاری دوباره NBC و اندی سمبرگ باعث شده تا با یکی بهترین فصلهای Brooklyn Nine-Nine طرف باشیم. قبل از عید، نسخه ویژهی نشریه نوروز «تجربه» را خریدم که هنوز صفحاتی از آن از جمله مصاحبه با شهریار مندنیپور که اخیرا هم نامزد جایزه پن آمریکا شده، باقی مانده که دوست دارم بخشی از زمان مطالعهام را به آن اختصاص دهم. به نظر من از نظر محتوایی، شاید تجربه بهترین نشریه موجود در بازار برای علاقهمندان به ادبیات معاصر ایران باشد.
جدا از اینها، چیزی به آغاز فصل جدید Game of Thrones نمانده و من از همان دست افرادی معدودی هستم که هنوز هیچ قسمتی از این سریال پر سر و صدا را ندیدم و هیجان اعضای تحریریه برای فصل هشتم باعث شده تا شاید من هم سنتی شکنی کرده و کلک یکی دو فصل اول را در همین تعطیلات دو روزه بکنم. اگر وقتی ماند، تمام کردن کتاب «مترجم دردها» از جومپا لاهیری آخرین هدف من برای پنجشنبه و جمعه خواهد بود. ترجمه خوب امیر مهدی حقیقت از این کتاب، من را مشتاق خواندن دیگر کارهای لاهیری هم کرده است.
آرش پارساپور
کمی دیر سراغ بازسازی رزیدنت اویل دو رفتم ولی این گوهر ناب را تازه کشف کردم؛ قیمت دست دوم این بازی در حال حاضر قیمت معقول و منطقی تری نسبت به بقیه بازیهای جدید دارد و بد نیست اگر تا الان تجربه اش نکردید خودتان را درگیر اتمسفر ترسناک اقامتگاه شیطان کنید.
کتاب جعبه پرنده خوشبختانه توسط نشر میلکان ترجمه شده و حجم چندان زیادی هم ندارد؛ مطالعه این کتاب می تواند ما را با فضای ناب و وهم انگیزی که در فیلم Birdbox با آن اشنا شده بودیم؛ بیشتر و عمیقتر آشنا کند.
خوشبختانه فیلم ارمنی «یه وا» همچنان اکران است و ندیدن این فیلم ظلم بزرگی به خودتان است؛ یه وا را ببینید و با سینمای قوی ارمنستان محشور شوید. میتوانید بعد از تمام این کارها هم اخر شب بروید سمت اندرزگو و به شکم خودتان با برگرهای خفن تاپاس برگر؛ حالی بدهید.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
اولین پیشنهاد هفته ویجی مبارک✌️??