نقد سریال Helstrom – مارول وحشتناک میشود
نقدی که در ادامه مطالعه میکنید، توسط ویکرام مورتی در وبسایت Variety منتشر شده است که در ویجیاتو ترجمه آن را خدمت شما عرضه کردهایم. شاید سریال Helstrom از شبکه Hulu قصد داشته باشد با ...
نقدی که در ادامه مطالعه میکنید، توسط ویکرام مورتی در وبسایت Variety منتشر شده است که در ویجیاتو ترجمه آن را خدمت شما عرضه کردهایم.
شاید سریال Helstrom از شبکه Hulu قصد داشته باشد با داستانهای اساطیری خود را بهتر جلوه دهد اما در نهایت، مثل اکثر داستانهای کمیک بوکی، هستهای ساده دارد. Helstrom که به صورت غیروفادارانهای از روی شخصیتهای دنیای کمیکهای مارول اقتباس شده است، داستان دایمون (با بازی تام آستین) و آنا (با بازی سیدنی لمون) استروم، برادر و خواهری که قدرتهای عجیب و غریب و ارتباطی با دنیای شیاطین دارند را دنبال میکند.
هر دوی این شخصیتها از تواناییهایشان از طریق مختلف بهره میبرند: دایمون در طول روز فلسفه اخلاق تدریس میکند و در شب جنگیری میکند، در حالی که آنا مسئول سالن مزایده و حراجی است که متخلفین و متجاوزان بیرحمی که در جامعه سرگردانند را از بین میبرد. این دو وقتی با یکدیگر همراه میشوند که شیطانی که مادرشان ویکتوریا (با بازی الیزابت مارول) را تحت کنترل داشت، پدر مرحومشان که قاتلی سریالی بوده و به دنبال گرفتن انتقامش است را دوباره زنده میکند. علاوه بر این ماجرا، این خواهر و برادر باید با شیاطینی که از قبل در زمین برای خود سرگردان هستند و به طور مداوم باعث نابودی میشوند را نیز متوقف کنند.
اگر فیلم The Exorcist یا هر فیلم و سریال مرتبط به جنگیری را دیده باشید، از قبل با اکثر کلیشههای Helstrom آشنا هستید. سریال سعی میکند تا در سکانس معارفه دایمون از این کلیشهها فاصله بگیرد، با این حال تواناییهای دایمون و آنا کاملاً با انتظاراتی که از این ژانر داریم جور در میآید. زیاد میبینیم که شخصیتها توسط موجودات تسخیر شده به سمت دیوارها و سقفها پرتاب شوند و صدای صحبت کردن شیاطین نیز شبیه همان صدای باریتون آشنای ترسناک است.
شورانر Helstrom به جای مذهب به روی پدیدههای ماورایی تمرکز میکند و زمینه سریال را در مشکلات بزرگ دوران کودکی پی ریزی میکند اما هر موقع دایمون شروع به استفاده از جادویش میکند کاملاً بیخیال این قضایا میشود. شاید حتی انتظار داشته باشید که او جملهای مثل «قدرت مارول مجبورت میکند!» را فریاد بزند.
حالا که صحبت مارول شده باید به این قضیه اشاره کرد که Helstrom آخرین ساخته سریالیِ مارول قبل از ترکیب دنیای تلویزیونی و دنیای سینمایی مارول با نظارت کوین فایگی به حساب میآید. به دنبال همین موضوع نیز دیزنی سعی کرده تا Helstrom و حال و هوای تیرهاش را از ساختههای دیگر مارول دور کند که واضحترین آن نیز حذف پیشوند «مارول» از عنوان سریال است.
هر چند Helstrom بیشتر از ساختههای دیگر مارول خون و صحنههای ترسناک را در خود جای داده اما میتوان تأثیر مارول استودیوز را در جای جای آن دید. از دیالوگهای طنزگونه و تکخطی شبیه به آثار جاس ویدون گرفته تا افکتهای سنگین و سکانسهای مبارزه که برای هر کسی که آشنایی سطحی با دنیای سینمایی مارول داشته باشد، آشنا خواهند بود. Helstrom فقط اسماً یک اثر در ژانر وحشت و ترسناک است ولی در واقع یک ساخته دیگر با برچسب مارول به حساب میآید.
مایه ناراحتی است، چرا که Helstrom المانهای کافی را در خود جای داده تا حداقل بتواند مسیری متفاوت از دیگر آثار مارول را پیش بگیرد. شاید به خاطر این باشد که سریال در ونکوور فیلمبرداری شده یا شاید هم به دلیل حضور آریانا گورا در نقش مأمورِ واتیکانِ شکاکی باشد که یادآور دانا اسکالی است اما میتوان نشانههایی از سریال X-Files را در Helstrom دید که به نسخهای متقاعد کننده و منطقی از این سریال اشاره دارند.
در عوض، پنج قسمت نمایش داده شده برای منتقدان تأیید میکند که Helstrom یک داستان اوریجین است که به آرامی جزئیات آسیب روانی دایمون و آنا را رو میکند و تقریباً هر سکانس این دو شخصیت به چنین موردی مرتبط است. علاوه بر این، نویسندگان مجبورند که در خدمت هفت شخصیت اصلی سریال باشند که علاوه بر شخصیتهای نام برده شده شامل سرپرست (محافظی مخفی با بازی رابرت ویزدم)، لوئیز هاستینگز (رئیس بیمارستان روانی که ویکتوریا در آن جا بستری است با بازی جون کاریل) و کریس (شریک تجاری حراجی آنا با ایفای نقش آلن یی) میشوند. چهار قسمت طول میکشد تا اکثر این شخصیتها با هم همراه شوند اما تا آن وقت هر کدام از آنها هویتهای متمایز خود را به نمایش درمیآورند.
ممکن است در نهایت این سابپلاتهای زیاد وقتی Helstrom به یک پایان نزدیک میشود جواب دهند اما در این مورد تجربه اصلی تماشای این خطوط داستانی، بینظم و پیچیده به نظر میآید، مخصوصاً در یک سریال که با محوریت جنگجوهای شیطانی است. Helstrom سعی میکند تا به سراغ مشکلاتی روانی مثل «اختلال اضطراب پس از سانحه» مزمن و بیماریهای روانی درمان نشده برود اما خیلی کم اجازه میدهد تا ایدههای مطرح شدهاش فرصت نفس کشیدن داشته باشد.
این سریال خیلی سعی دارد تا اتفاقات را بدون جامپاسکر و خشونتهای بیمنطق پیش ببرد اما هیچ حس وحشت درست و حسابی و یا هیولاهای جذابی را نیز ارائه نمیکند. Helstrom ممکن است برای هالووین در دسترس باشد اما خیلی خسته کنندهتر از چیزی است که بتواند باعث ایجاد حس وحشت در مخاطبانش شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
سریالش کنسل شده یا اینکه در حال کنسل شدن است؟ نقد نوشتن برای سریالهای ضعیف کار جالبی نیست چون باید برای شروع از ضعف نویسندگی تا کارگردانی کلی مطلب نوشت
برای سریالهای ضعیف باید مطلب نوشت که مخاطبین نسبت بهش آگاه داشته باشند و بدونند که با وجود نقطه ضعفها حاضر هسند ببینن یا نه.