تلاقی سبک مایک فلانگان و تیم برتون در فیلم The Mortuary Collection
زیبایی شناسی دوره قرن بیستم هالیوود را با جلوههای عملیِ کمی ترکیب کنید، آن را در فضای گوتیک تفت دهید و یک چاشنی خوش مزه از جنس خون و خشونت را به آن اضافه کنید. ...
زیبایی شناسی دوره قرن بیستم هالیوود را با جلوههای عملیِ کمی ترکیب کنید، آن را در فضای گوتیک تفت دهید و یک چاشنی خوش مزه از جنس خون و خشونت را به آن اضافه کنید. حالا شما مواد تشکیل دهنده یک فیلم ترسناک عالی را برای این منتقد خاصِ فیلم دارید. حالا فیلم مجموعه مرگ یا "The Mortuary Collection" یک هدیه هالووینی با بسته بندی زیبا و به موقع، با همین مواد و ترکیبات را شکل داده است.
در روزگاری هستیم که به نظر میرسد بازار آثار آنتولوژی بسیار گرم است. موفقیت سریالهایی مانند American Horror Story، که ترسهای کلاسیک مانند ارواح و جادوگران را به نمایش میگذارند، و Black Mirror که ترسهای تازه کشف شده از فناوری را القا میکند، اثبات زنده بودن این قالب خوب است.
اما تولید یک فیلم آنتولوژی همیشه کار سختتری است. با این وجود فیلم مجموعه مرگ ساخته رایان اسپیندل، چه از نظر داستانگویی و حفظ کیفیت روایی، و چه از منظر فرم و شمایل سینمایی یک اثر چشمگیر است. به عبارت دیگر، مجموعه مرگ یک فیلم آنتولوژی کاملاً خودآگاه است که وحدت مکان (اگر نه از نظر زمان) در آن تضمین میکند که قسمتهای تشکیل دهنده آن، علی رغم همه اختلافاتشان، به طور غیرمعمول کاملاً در هم تنیده به نظر میرسند.
داستان این فیلم آنتولوژیگونه به این شکل شروع میشود که در آستانه بازنشستگی، یک متصدی کفن و دفنِ غیر عادی چندین داستان عجیب و غریب را در مورد مردگانی که در طول دوران کاری طولانی خود دیده است به یک دختر جوان تازه کار بازگو میکند. اما در این میان ماجرایی دیگر نیز جریان دارد که همه چیز را پیچیده و جالب میکند.
در واقع این فیلم مجموعهای از چهار داستان ترسناک دیوانهوار است که هر یک از داستان ها پیچیدهتر از قبلی است - و در نتیجه همه آنها در یک تصویر بزرگتر به هم گره میخورند تا اثر را به یک مجموعه فیلم واقعی تبدیل کنند.
به نظر میرسد دو داستان اول فیلم در اوایل دهه 60 و اواخر دهه ۵۰ میلادی و پیرامون لحن آثار شاخص وحشتناک آن دوران تنظیم شده است. البته داستان اول از منظر فرم بیشباهت به کارهای هیولایی لاوکرافتی هم نیست و البته داستان سوم نیز چیزی نزدیک به آثار شاخص مایک فلانگان است. داستانی دراماتیزه و شخصیت محور که گاهی بیننده را میخکوب فضای عجیبش میکند.
داستان پایانی فیلم نیز در راستای سینمای وحشت دهه 70 و 80 میلادی و به صورت مخصوص آثار اسلشر به سبک هالووینِ جان کارپنتر جریان دارد. اما به طور کلی این فیلم یک اثر خوش فرم در ژانر وحشت است. رایان اسپیندل در مجموعه مرگ، اعتماد به نفس زیادی به عنوان کارگردان از خودش نشان میدهد، و احساسات فُرمالِ فیلم او مانند تلاقی بین فیلم های تیم برتون و مایک فلانگان به نظر میرسند.
خود داستانها تعادل خوبی در لحن دارند و بر ترس و خندههای در لحظه تأکید میکنند. یک داستان بیشتر به وحشت متمرکز خواهد شد در حالی که داستان دیگر ممکن است بیشتر یک کمدی باشد، اما همه آنها دارای اخلاقی خاص هستند.
هر داستان در تلاش است تا نکتهای را برای بیننده جلب کند و نشان دهد که هیچ عمل شَری بدون مجازات نمیشود. به این معنا، داستانهایی در این سردابه وجود دارد که در آن افراد بد با عدالت روبرو میشوند.
دشوار است تصور کنیم بودجه این فیلم اسپیندل به عنوان اولین اثر بلند و جدیاش، چیز زیادی بوده باشد. اما طراحی تولیدِ فیلم مجموعه مرگ، از لباس گرفته تا کارگردانی هنری و فضاسازی، بسیار خارقالعاده از کار در آمدهاند. جهان خلق شده در فیلم پر از جزئیات هنری ریز و درشت است، و این جزئیات به زیبایی بصری این فیلم کمک شایانی کردهاند.
مجموعه مرگ به طرز نفسگیری طراحی و تصویربرداری شده، و نورپردازی در آن نقش مهمی را ایفا میکند. همچنین کاملاً مشهود است که رایان اسپیندل عاشق ژانر وحشت است. کارگردانی او به شکل جالبی بر فیلم نشسته و آن را کامل کرده است.
نکته قابل توجه دیگر این فیلم، استفاده از گریمهای فوقالعاده و البته بهره گیری از جلوههای عملی و فیزیکی است، که قسمت بزرگی از لذت سرشار این اثر را تشکیل میدهد. ما در این فیلم به شکل اعظمی شاهد یک معماری یکپارچه هنری هستیم، و این در حالی است که داستانهای فیلم هم، به شکل جالبی با آن چفت و جور شده است.
در این میان شخصیت راوی و مرکزی فیلم یعنی کلنسی بِراون در نقش مونتوگمری دارک، یک شخصیت کلاسیک شبحوار است که میتواند با جذابیت ظاهریاش شما را شوکه کند. بازی کلنسی براون در این نقش بسیار چشمگیر و شایسته تمجید است. البته به طور کلی بازیهای فیلم، همه از یک سطح خوب و قابل ستایش برخوردار هستند.
با توجه به شمایل این اثرِ رایان اسپیندل باید گفت، این فیلم یک سورپرایز ویژه برای طرفداران ژانر وحشت است. بدون تردید مجموعه مرگ، یکی از بهترین آثار آنتولوژی گونه ترسناک است که در چند سال گذشته منتشر شده. این فیلم به سبک آثار سنتی ژانر وحشت تزیین شده و البته از تزریق لحن مدرن سینمای وحشت نیز باکی ندارد. با این اوصاف باید گفت اسپیندل یک استعداد کارگردانی است که باید آینده کاریاش تحت نظر باشد.
اما در پایان باید گفت مجموعه مرگ، جهانی را خلق کرده که دارای عمق و غنایی چشمگیر است، آنهم با طراحی تولید عالی و جلوههای عملی خارقالعاده. سام ریمی این فیلم را "ملیله پیچ خوردهای از سرگرمی وحشتناک و ترس بیوقفه و مبتکر" نامیده. و من کاملا موافقم!
این فیلم مناسب این زمان از سال است - زمان هالووین. اما با تمام صداقت، این فیلمی است که بارها و بارها تماشا میکنم. این فقط ترسناک نیست، بلکه یک توطئه بسیار عالی دارد. اگر به دنبال یک اثر ترسناک فانتزی و سرگرمکننده هستید، این فیلم خوراک سینمایی شما را تأمین میکند.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
با سلام واقعا چه نقد زیبایی خسته نباشید ممنون