آیا دنیای سینمایی دیسی واقعا دنیایی تاریک و سیاه است؟
واقعیت امر آن است که در لیست طولانی فیلمهای ابرقهرمانی، فیلمهای زیادی وجود ندارند که شبیه به آثار دنیای سینمایی دیسی باشند. همه چیز از وقتی شروع شد که استودیوی برادران وارنر در سال ۲۰۱۳ ...
واقعیت امر آن است که در لیست طولانی فیلمهای ابرقهرمانی، فیلمهای زیادی وجود ندارند که شبیه به آثار دنیای سینمایی دیسی باشند. همه چیز از وقتی شروع شد که استودیوی برادران وارنر در سال ۲۰۱۳ و با اکران فیلم Man of Steel از یک رقیب جدی برای دنیای سینمایی مارول رونمایی کرد. اما وضعیت ناامیدکننده فیلم Batman V Superman و بیهدفی فیلم Suicide Squad آن هم یک سال پیش از اکران فیلم Justice League ثابت کرد که دنیای سینمایی دیسی با قدرتی باورنکردنی و سرعتی مثالزدنی به سمت نابودی حرکت میکند.
همین شکستهای متوالی بود که سیاستگذاران استودیوی برادران وارنر را ترغیب کرد تا تصمیمهای جدیدی درباره دنیای سینمایی دیسی بگیرند. بنابراین فیلمهایی از راه رسیدند که پیشرفتهای ارزشمند دیسی را ثابت کردند. اما به نظر میرسد فیلمهایی مانند فیلم Wonder Woman و فیلم Aquaman هنوز هم تحت تاثیر فیلمهای زک اسنایدر بودند. با این حال کنارگذاشتن بخش قابل توجهی از اصول اساسی دنیای سینمایی دیسی به فیلمها کمک کرد تا جذابتر از قبل باشند. حالا دنیای سینمایی دیسی ترکیبی از دنباله فیلمهای ابتدایی موفق (Wonder Woman 1984 و Aquaman 2) و بازسازیهای مرتبط (The Suicide Squad) است. البته اندکی بینظمی در جدول زمانی اکران فیلمهای دیسی هم وجود دارد و در این میان عناوینی مانند فیلم The Flash هم وجود دارند.
وضعیت یکی از محبوبترین و دوستداشتنیترین شخصیتهای دنیای سینمایی دیسی یعنی بتمن هم تغییرات بسیاری کرده است. گروهی از هواداران سینمای کمیک بوکی باور دارند بروس وین و بتمنی که بن افلک به نمایش گذاشت بیش از حد تاریک و ناامیدکننده بوده و احتمالا فیلم The Batman که قرار است رابرت پتینسون را بهعنوان بتمن جدید سینما معرفی کند، دنیای تازهای را به تصویر میکشد. فیلمی که احتمالا در شرایطی مشابه با فیلم Joker ساخته میشود و با یک روایت مستقل تلاش میکند مفهوم و استقلال داستانیاش را در دنیایی خارج از دنیای سینمایی دیسی عرضه کند.
به همین دلیل است که هواداران دیسی باور دارند بتمن و گاتهامی که رابرت پتینسون به تصویر میکشد به یک دنیای جدید و متفاوت تبدیل میشود. بتمنی مدرن، متفاوت، متمایز و مستقل که حداقل با بن افلک تفاوت بسیار زیادی دارد. اما رابرت پتینسون قرار است یکی از بزرگترین نقاط ضعف بتمنی که بن افلک نمایش میداد را به زبالهدان تاریخ بیاندازد.
چرا دنیای سینمایی دیسی همیشه بهعنوان یک دنیای سینمایی بسیار تاریک شناخته میشود؟
گسترش دنیای سینمایی دیسی پس از موفقیت فیلم Man of Steel قطعی شد. فیلمی که در آن سوپرمن به هیجانانگیزترین حالت ممکن ژنرال زاد را نابود میکرد، چندان به اصول تاریک و سیاه دنیای سینمایی دیسی وفادار نبود. در حقیقت افسردگی فیلمهای دیسی با فیلم Batman V Superman آغاز شد. رنگ و لعاب سیاه، گفتگوهای خشک و خشونت غیرقابل هضم به ویژگیهای اصلی دنیای سینمایی دیسی تبدیل شدند.
این دنیای سیاه، تاریک، خشک و جدی قرار بود به فلسفه اصلی فیلمهای دیسی تبدیل شود اما در حقیقت مانند شمشیری دولبه عمل میکرد. در عین حال که بسیار متمایز و خاص به نظر میرسید، انتقادات بسیاری هم به آن وارد بود. هواداران کمیک بوکهای دوستداشتنی دیسی با فیلمهایی بیش از حد جدی و نهچندان منعطف روبرو بودند که اگرچه نمایش بینظیری از سوپرمن داشت اما به تحقیرانهترین شکل ممکن به معرفی بتمن میپرداخت.
قهرمانی که معمولا در کمیک بوکهای دیسی مردی مقتدر، مطمئن و بیبدیل بود در دنیای سینمایی دیسی به ابرقهرمانی بیش از حد خاکستری تبدیل شده بود. بروس وینی که بن افلک به نمایش گذاشت از مرگ رابینی که هرگز او را نمیشناختیم ناراحت بود و به روشهای خشن و متعصبانه متوسل میشد. این بتمن متفاوت بهصورت ذاتی نسبت به متحدانش بیاعتماد بود و اطرافیانش را آزار میداد.
هواداران دیسی از فرانچایز Superman کریستوفر ریو و فیلمهای Batman تیم برتون بهعنوان نمونههایی یاد میکردند که تاریکی و خشکی را بهعنوان فلسفه اصلی فیلمهای اقتباسشده از کمیک بوکهای محبوبشان قرار نمیدادند. واقعگرایی سهگانه کریستوفر نولان هم حجت را بر شوالیه تاریکی تمام کرده بود. بنابراین فیلمهای دنیای سینمایی دیسی باید مسیر متمایز و متفاوتی را طی میکردند که هویت مستقل خودشان را پیدا کنند. اما مسیری که زک اسنایدر و همکارانش برای دستیابی به این هویت نهچندان خوشایند طی میکردند برای هواداران هم غیرقابل درک به نظر میرسید.
انتقادات نسبت به سبک عجیب فیلمهای دیسی وقتی اوج گرفت که رایان رینولدز در تریلر فیلم Deadpool 2 شوخیهای جالبی با تاریکیهای دنیای سینمایی دیسی کرد. این واکنشها استودیوی برادران وارنر را قانع کرد تا تاریکیهای دنیای دیسی را پس از فیلم Batman V Superman کمتر کند. حقیقتی که چندان به آن اشاره نمیشود، آن است که زک اسنایدر حتی پیش از ترک تقریبا اجباری پروژه ساخت فیلم Justice League هم نگاهش به دنیای سینمایی دیسی را تغییر داده بود. با این حال تغییر نگاه زک اسنایدر و خروج تراژدیک او از پروژه هم چیزی از بدبودن فیلم Justice League کم نمیکند.
مشکل اساسی این فیلم از سیاست عجیب استودیوی برادران وارنر نشات میگیرد. با خروج زک اسنایدر، آنها فرصت را مغتنم شمردند و از جاس ویدون دعوت کردند. کارگردان فیلمهای Avengers تنها یک وظیفه داشت؛ رنگ و لعاب فیلمهای ابرقهرمانیاش را وارد دنیای دیسی کند. نتیجه کار اما چندان قابل قبول نبود. به همین دلیل فیلم Justice League به عنوانی بیش از حد سبک با شخصیتهایی سنگین تبدیل شد که بوی تناقض میداد.
جان برگ، مدیر ارشد بخش خلاقیت دیسی، اعتراف کرده بود که فیلم Batman V Superman از یک تاریکی ذاتی رنج میبرد و فیلم Justice League هم به آش بدمزه و زشتی تبدیل شده بود که همه آنچه زک اسنایدر [حتی به غلط] بهدنبال ساخت آن بود را نابود میکرد. اما در چنین شرایطی پتی جنکینز و فیلم Wonder Woman از راه رسیدند. فیلمی که نه تنها در داستانسرایی بلکه در باکس آفیس هم بینظیر عمل کرد. فیلمهای بعدی دیسی هم تلاش کردند از این فضای تاریک فاصله بگیرند و یکی پس از دیگری موفقتر شدند. اما به نظر میرسد استودیوی برادران وارنر دوباره تصمیم گرفته تا با یک تغییر مسیر ناگهانی به خشت اول بازگردد.
بیشتر بخوانید:
- واکاوی رشد صنعت سینما در عربستان سعودی: فرصتهای میلیارد دلاری
- معروفترین فیلمهای بروس لی: از بدترین تا بهترین
- پنج بازیگری که میتوانند ولورین فوقالعادهای باشند
فیلم The Batman فضا را سیاهتر میکند
دیسی و برادران وارنر با دورشدن از تاریکی ابتدایی فیلمهایشان روزهای خوبی را تجربه کردند. آنها حتی نگاه منتقدان و تماشاگران را هم جلب کرده بودند. بنابراین انتظار میرفت که با آمدن مت ریوز و رابرت پتینسون، فیلم The Batman در شرایطی متفاوت ساخته شود. اما همه آنچه بهعنوان تصاویر و تریلرهای این فیلم وجود دارد، ثابت میکند دیسی با اضافهکردن نوعی نوآر سنگین به واقعگرایی کریستوفر نولانی به یک شوالیه تاریکی بینهایت سیاه فکر میکند. به عبارتی دیگر، رابرت پتینسون قرار است به تاریکترین شوالیه تاریکی سینما تبدیل شود.
بتمن جدید دیسی هم چندان دوستانه به نظر نمیرسد. دیالوگ «من انتقام هستم» از همین حالا به دقیقترین تصویر ثبتشده از فیلم The Batman تبدیل شده است. فیلمی که در آن خبری از آسمان آخرالزمانی دشمنان ابرقهرمانان دیسی نیست و همه چیز رنگ و بوی واقعیتی تلخ و تند را آشکار میکند. در حالی که بسیاری تصور میکردند مت ریوز قرار است از سنگینی فیلمهای دیسی بکاهد، به نظر میرسد با فیلمی شبیه به فیلم Joker روبرو میشویم که به اصول ردهبندی سنی بزرگسالان علاقه بیشتری دارد.
اما طرفداران دیسی آن را دوست دارند. فیلمهای شوالیه تاریکی همیشه با هیجان خاصی حمایت میشوند. نخستین هنرنمایی رابرت پتینسون در نقش بتمن هم بیشتر از آنکه این هیجان را بیشتر از قبل کرده باشد، تحت تاثیر آن قرار دارد! به همین دلیل وقتی نخستین تریلر از فیلم The Batman منتشر شد، علاقه هواداران به آن بسیار بیشتر شد. پس چرا وقتی دنیای سینمایی دیسی به دلیل تاریکیهای متعددش مورد انتقاد قرار گرفته، مت ریوز و استودیوی برادران وارنر باز هم به این دنیای سیاه بازگشتهاند؟
دلایل مختلفی برای این تصمیم غیرقابل پیشبینی دیسی و برادران وارنر وجود دارد اما به نظر میرسد آنها در تلاش هستند تا بروس وین و بتمن را از سایر ابرقهرمانهای شناختهشدهشان متمایز کنند. تاریکی همیشه یکی از مهمترین ویژگیهای بتمن بوده و غیرمنطقی نیست که این ویژگی کلیدی در فیلم The Batman هم اهمیت ویژهای داشته باشد. دیسی میخواهد تاریکی جدیدترین بتمن سینماییاش تحت تاثیر فضای رنگارنگ و شاد عناوینی مانند فیلم Wonder Woman قرار نگیرد. اما زمان آن نرسیده تا از تکرار سیاست تقریبا شکستخورده دیسی انتقاد کنیم؟
تاریکی هرگز مشکل بزرگی برای دنیای سینمایی دیسی نبود
واقعیت آن است که در میان دهها مشکل بزرگ و کوچک دنیای سینمایی دیسی، تاریکی بیش از حد مشکل بزرگی برای فیلمهای این مجموعه نیست. اگرچه سه فیلم لایو-اکشن سالهای اخیر شوالیه تاریکی از مسیر اصلی بتمن خارج شدهاند اما هنوز هم دستاوردهای جالبی برای کریستین بیل، بن افلک و رابرت پتینسون وجود دارد؛ آنها تفسیرهای متفاوتی از یک شخصیت واحد به تصویر کشیدهاند.
شاید دنیای سینمایی دیسی بیش از حد تاریک و افسرده و گاهی گیجکننده باشد اما اگر سایر مشکلات بیشمار این جهان شکلگرفته در دنیای هنر هفتم برطرف میشد، احتمالا شرایط برای ادامهدادن همین تاریکی نسبی هم وجود داشت. مسیری که اگر بهدرستی طی میشد، میتوانست موفقیت ارزشمندی برای دیسی و برادران وارنر به همراه داشته باشد.
از خطاهای داستانی فیلم Batman V Superman تا انتخاب نادرست بازیگران (جسی آیزنبرگ در نقش لکس لوثر) تا اختلافاتی که میان کارگردانان و بازیگران بود؛ مشکلات دنیای سینمایی دیسی مدتها پیش از ساخت فیلم Justice League آغاز شده بودند. بنابراین مشکل اصلی و غیرقابل تردید فیلمهای دیسی بینظمی و ناسازگاری است. این دنیای سینمایی هرگز به یک هماهنگی کامل دست پیدا نکرد. از تلاشهای جدی زک اسنایدر برای سبکسازی تا دستکاریهای شوخطبعانه و کمیک بوکی جاس ویدون؛ دنیای سینمایی دیسی شبیه آشی شده که بیشتر از دو آشپز دارد و مزهاش فراتر از تلخی و شوری به نظر میرسد.
فیلم Batman V Superman آغاز این سردرگمی بود. اگرچه در مقایسه با بینظمی فیلمهای بعدی این دنیای سینمایی عملکرد بهتری داشت اما در حقیقت شروع یک پایان برای بتمن جدید سینما بود. زک اسنایدر و همکارانش هرگز در دنیای سینمایی دیسی به یک تفاهم کامل دست پیدا نمیکردند و به همین دلیل تعهدی هم میان طرفین شکل نمیگرفت. آنها فقط تلاش میکردند جذابیت فیلمهایشان برای تماشاگران را حفظ کنند اما مسیری که انتخاب کرده بودند هرگز به این هدف دست پیدا نمیکرد. شاید دنیای سینمایی دیسی بهجای سبکبازی متمایزش تنها به یک هویت پایدار نیاز دارد.
آیا این هویت پایدار شکل میگیرد؟ فیلم Justice League زک اسنایدر کات قرار است به خلق این هویت کمک عظیمی کند. اشتیاق هواداران ناامیدشده دیسی برای تماشای تدوین واقعی فیلمی که نابود شد باعث شده زک اسنایدر با همه انرژیاش برای موفقیت این فیلم در تلاش باشد. این فیلم احتمالا به هویت سیاه، تاریک و افسرده دنیای سینمایی نزدیکتر میشود و اگر در رسیدن به همه اهدافش موفق باشد احتمالا استودیوی برادران وارنر به این نتیجه میرسد که فیلمهای شوخ و خندهدار دیسی دوباره در حاشیه قرار بگیرند. حتی اگر فیلم Justice League زک اسنایدر کات شکست بزرگی را تجربه کند باز هم دنیای سینمایی دیسی با فیلم The Batman در مسیر تاریکی میتازد.
از مجموعه سریالهای فراموششده بخوانید:
- فیلسوف کمدین نیویورکی در سریال Louie
- شیوع ویروسی در سال ۲۰۲۰ در سریال The Last Man on Earth
- جیمز باند بیتربیت در سریال Archer
- وقتی والتر وایت در سریال Ozark حسابدار میشود
- کمدیتر از زندگی کارمندی با سریال The Office
- سریال Freaks and Geeks و روزهایی که ستارههای هالیوود نوجوان بودند
- سریال Sons of Anarchy و داستان رفتن و نرسیدن پیوسته
- سریال The X-Files و مخوفترین پروندههای ماورایی
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
جناب اسنک زایدر (همون زک اسنایدر) کاری کرد که فیلمای دی سی تا ریبوت نشن درست نمیشن
جناب فکر میکرد که هر فیلمی دارک باشه یعنی عالیه و فیلم های فان خوب نیستن
کاری کرد که شخصیت هایی مثل سوپرمن و واندروومن هم دارک بشن و بزنن همه رو بکشن درحالی که این شخصیت ها بیشتر صلح جو هستن نه جنگجو
اقا یه کلام ، دیسی باید از بیخ و بن ریبوت بشه اونم یه ریبوت حسابی
من خودم ب عنوان ی دیسی فن ناراحتم از اینکه دیگران فک میکنن همه شخصیتای دیسی دارک هستن و اینا بیشترش زیر زک اسنایدر هس ک شناخت کافی از شخصیتای دیسی نداره و اینکه برای چی وارنر اجازه داد ک زک ب تخریب شخصیتا ادامه بده
درسته ک ww84 فیلم متوسطیه و نسبت ب قسمت اولش افت کیفیتی داشته
اما ی سری از هوادارا بخاطر اینکه تو دو فیلم قبلی ی واندی جنگجو و قاتل دیده بودن از این فیلم هم همچین انتظاری داشتن اما اصل شخصیت واندرومن تو کامیک صلحجو بوده و تا حد امکان از جنگ و خونریزی امتناع میکرده
امیدوارم ورس بتمن پتینسون ک قراره ی شروع دوباره برا بخش سینمایی دیسی باشه فقط ظاهر شخصیتا مث کامیک نکنن بلکه باطنشون مهمتر از ظاهره
اسپم : کسی میدونه مشکل جدیده آپارات چیه دیگه نه سایت بالا میاد نه برنامه .
مشکل اصلی همین بی نظمی هست .
اصلا انگار برنامه ندارن برای دنیاشون .
تنها امید من بتمن مت ریوز و جوخه خودکشی جمیز گان هست .
کیفیت یه فیلم هیچ ارتباطی با میزان دارک بودن یا فان بودنش نداره ولی زک اسنایدر که پایه ریز این بحث در دنیای دی سی بود قطعا همچین چیزی رو قبول نداشت و دارک بودن رو با عالی بودن یکسان میدونست . برای همینه که فضای دارک فیلما هاش هیچ کمکی به کیفیتشون نکرده و مثل یه تکه ی اضافه به فیلماش چسبیه و اصلا نمیتونه بدرستی از این موضوع استفاده کنه . درواقع فقط محض اینکه فیلم دارکی باشه , از این جو توی فیلماش استفاده میکنه و برای همین این فضا اصلا با مخاطب درست ارتباط برقرار نمیکنه چون بدرستی ازش استفاده نشده.
بحث سر دارک شدن فیلما نیست. سر این موضوع هست که با الکی دارک کردن بخوان فیلمارو خفن جلوه بدن و مشکلاتو بپوشونن. اون مثل مشک آن است که خود ببوید نه آنکه عطار بگوید مصداق بارز مشکلات دی سی و فیلماشه. فیلم دارک ابر قهرمانی لوگان - مردان ایکس: روزهای گذشته در آینده - بتمن نولان. بحث طرفداری مارول نیست خواستم مثال بزنم فقط.
ای کاش به جای اینکه زک اسنایدر رو مجبور کنن بپره رو BvS،اجازه میدادن فیلم از خوده شخصیتا بسازه.اونوقت BvS خیلی بهتر میشد.حتی فیلمنامه BvS و هم زک ننوشته ولی اونو مقصر فیلمنامش میدونن.از طرفی هم قربانی نولان فن ها شد.هم از کمپانی خورد،هم از نولان فن ها از اون طرف هم که دخترش خودکشی کرد.واقعا ناراحتم براش.
کارگردان همه کاره فیلمه اگه فیلمنامه مشکل داشته باشه می تونه ردش کنه. پس زک مقصر اصلیه
اون تهییه کننندس که همه کارس و حتی کارگردان رو هم اون انتخاب میکنه و بالاتر از اون هم مدیر پروژس
اتفاقا تو این موضوع زک دستش آزاد بود
زک اسنایدر خودش همچین تصمیمی گرفت و دخالت نکردن هیچکس تو وارنر باعث شد هر بلایی ک میخواد سر شخصیت پردازی کرکترا بیاره
سوپرمن و واندی اصلا شخصیتای دارکی نیستن سر همین باعث شده ک هر کی اسم دیسی میشنوه یاد فیلمای دارک میوفته
شخصیت پردازی کارکتر ها چه مشکلی داشت؟من هر چی میپرسم بهم میگن مارتا مارتا ولی جوابی نمی دن.من نه طرفدار مارولم نه دیسی از دیدن جفتشون لذت میبرم فقط درک نمی کنم اینهمه حاشیه پشت فیلمو.
داش از اون قضیه مارتا فاکتور بگیریم
شخصیت پردازی وفادار ب کامیک ک نبود هیچی ی سری جاها هم تحریف شده بود
مثلا بتمن بخاطر دارک بودنش آدم میکشت اما اینطور نیست