ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم Freaky – اسلشر نسل جدید

چه کسی می‌دانست وینس وان می‌تواند بهترین بازیگر برای به تصویر کشیدن نسخه 2020 شخصیت تس کلمن باشد؟! نقشی ویژه که باعث شد جیمی لی کورتیس نامزد گلدن گلوب برای فیلم "جمعه عجیب" یا Freaky ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۱۹ آذر ۱۳۹۹ | ۱۳:۰۰

چه کسی می‌دانست وینس وان می‌تواند بهترین بازیگر برای به تصویر کشیدن نسخه 2020 شخصیت تس کلمن باشد؟! نقشی ویژه که باعث شد جیمی لی کورتیس نامزد گلدن گلوب برای فیلم "جمعه عجیب" یا Freaky Friday شود.

حالا کریستوفر لندون که بیشترین شهرت خود را برای ادغام دو فیلم Groundhog Day و The House on Sorority Row در "روز مرگت مبارک" Happy Death Day (و همچنین نوشتن و کارگردانی دنباله آن) دارد، اینجا نیز رویکرد مشابهی را دنبال کرده است. این کارگردان خوش ذوق این‌بار فیلم‌های جمعه سیزدهم (Friday the 13th) و جمعه عجیب را باهم ترکیب کرده و نتیجه آن Freaky شده است.

امسال غول کمپانی‌های ژانر ترسناک قرن 21 یعنی Blumhouse Productions، با تولید جزیره فانتزی که به یک فیلم ترسناک افتضاح تبدیل شد، و بعد آن بازسازی مرد نامرئی که به اثر موفق استودیویی تبدیل شد، تمرکز خود را بر روی نوستالژی متمرکز کرده است. بنابراین فیلم Freaky نیز با در آغوش گرفتن و در عین حال هجوآمیز کردن ژانرهایی که بین آنها شناور است، همین مسیر را ادامه داده است.

در این سالها در محافل سینمایی زیادی بحث نابودی و فراموشی ژانر اسلشر به گوش رسیده است. ژانری که در دهه هفتاد و هشتاد میلادی متولد شد و البته در اوج خود نیز قرار گرفت. اما در این سالها تلاش‌هایی برای احیا و برگرداندن این ژانر خارج از فرنچایز‌های معروفش رُخ نداده. و اگر هم اثری مستقل در این شاخه تولید شده، با شکست مواجه شده است.

باید قبول کرد دیگر سینما و مخاطب سینمایی در حال و هوای دهه هشتاد میلادی نیست. ساده‌تر بگویم: دیگر مخاطب امروزی با ذبح و تکه تکه کردن یک انسان، پاپ‌کورنی برخورد نمی‌کند. چنین فیلم‌هایی در این دوران گیشه پسند نیستند، مگر اینکه دارای یک ایده یا یک فرم تازه باشند. حالا فیلم عجیب و غریب یا "Freaky" ساخته کریستوفر لندون، هرچند حرف جدیدی ندارد، اما سعی کرده با ترکیب چند ایده آشنا و بازی با گونه اسلشر، کمدی و البته گاهاً یک تخیل فانتزی، دست به یک کار به ظاهر مخاطب پسند بزند.

این فیلم از منظر مفهومی دنباله‌رو سینمای مبتذل کمدی است، هرچند در این مسیر چند کار مبتکرانه نیز انجام داده است. کریستوفر لندون و مایکل کندی به عنوان نویسندگان فیلمنامه اثر، راهی برای ترکیب و اجرای هنجار‌های سینمای گذشته با بدنه تینیجری امروز جهان هالیوود یافته، و آن را اجرا کرده‌اند. اما چطور؟! این دو با درنظر گرفتن فرمولِ فانتزی و کمدی فیلم "جمعه عجیب" یک سایکوپات قاتل را در کالبد جسمی یک نوجوان دبیرستانی فرو کرده‌اند.

این تغییر جنسیت در الگوی رفتاری چنین بازیِ به ظاهر جدی، تبدیل به یک هجو تقریباً سرگرم‌کننده در ژانر اسلشر شده است. ما طبق کهن الگوهای کلیشه‌ای ژانر اسلشر هم یک قاتل روانی از تیمارستان فرار کرده داریم، و از طرفی یک قربانی نوجوان ساده دل و جذاب. اما تفاوت اینجاست که این دو به واسطه یک شئ باستانی و در طی یک حادثه، از منظر جسمی بایکدیگر جابه‌جا می‌شوند.

شاید این توضیحات مقدمه‌ای کمی سنگین بود، بنابراین بیایید کمی آن را بیشتر شرح دهیم. کاترین نیوتن در نقش میلی یک دختر دبیرستانی ساده و به نسبت خجالتی است که هم در محیط بیرون از خانه‌اش دچار ضعف است، و هم درون خانواده‌اش شکاف‌هایی دارد. حالا در شهری که میلی در آن زندگی می‌کند یک افسانه سنتی پیرامون قاتلی روانی به نام قصاب نیز پس از قتل چهار دانشجو جوان به سرِ زبان‌ها بازگشته است.

حالا از بدِ ماجرا در یک شب سرد میلی که تنها منتظر مادر افسرده‌اش نشسته، هدف بعدی قصاب روانی می‌شود. اما سلاح جدید قصاب که خنجر باستانی به نام "لادولا" است، دارای قدرت مخفی است که باعث تغییر جسم قربانی و شرور می‌شود. در واقع صبح روز بعد از حادثه میلی در جسم قصاب از خواب بیدار می‌شود و قصاب در کالبد یک دختر نوجوان دبیرستانی. حالا نکته اصلی این است که اگر این طلسم در مدت ۲۴ ساعت شکسته نشود این دو در همین بدن‌ها باقی خواهد ماند.

کاملاً روشن است جناب کریستوفر لندون و شرکت بلوم‌هاوس با فیلم عجیب و غریب خود درحال گسترش دنیای آثاری چون فرنچایز نوظهور "روز مرگت مبارک" هستند. به همین منظور می‌توان فیلم Freaky را به عنوان یک روز مرگت مبارک با دندانهای ژانری ضخیم‌تر توصیف کرد. رفتار و برخورد لندون با ژانر‌های خارق‌العاده و تمرکزش روی مخاطب جوان امروزی و داستانهای ترسناک در حال تبدیل شدن به یک مارک است.

او روح جیسون ورهیز شرور را در جسم وینس وان دمیده و البته روحیاتی از جنس پرنسس‌های دیزنی را نیز به این شخصیت هدیه کرده تا او جیغ‌هایی دخترانه را روانه پرده گوش بیننده کند. البته با نگاهی به کُلیت این اثر متوجه می‌شویم، تمام فیلم همین بازی‌های جنسیتی و البته کشتار‌های خونین است. حادثه‌ای که باید آن را اسلشر نسل جدید خطاب کرد.

اما در راستای اجرای سرگرم‌کننده این ایده، شخص وینس وان جایگاه بسیار مهمی دارد. اگر تحقق تقلیدی وان از نیوتن به عنوان یک دختر لاغر با یک لطافت اخلاقی که در جسمی غول‌پیکر گیر افتاده به این شکل اجرا نمی‌شد، شاید این اثر نیز جایگاه متفاوت‌تری را تجربه می‌کرد. از جمله لحظات جالب بازی وینس وان تعاملات او با شخصیت بوکر است. البته این تعریف از وان بدین معنی نیست که باید کاترین نیوتن را به عنوان قصاب دستِ کم گرفت.

برای مثال آن رژ لب خاص او به همراه کُت چرمی‌اش و آن نگاه مجذوب‌کننده‌اش در برپایی خون و خونریزی در کالبد قصاب هم نکته جذاب دیگر فیلم است. مطمئن نمی‌شود گفت وان بهتر است یا نیوتون، اما حتماً در مقایسه باهم وان پیروز این دوئل است.

اما برای یک بیننده عام دیدن طعم‌های ترسناک و کمدی در یک بافت صاف و یکپارچه قطعاً سرگرم‌کننده است. اما باید پذیرفت فیلم فراتر از حیله خود نمی‌رود. مخصوص زمانی که به سمت گرایشات احساسی روانه می‌شود. هرچه فیلم در نمایش اکشن و خشونت جذاب است، در کمدی و درام پیشرفت چندانی ندارد.

برای مثال فیلم در نحوه حرکت در اکوسیستم دبیرستانی فضای بیشتری برای اجرای اکشن جنایی به سبک آثاری چون جیغ و حتی The Faculty رابرت رودریگز فراهم می‌کند. اما عجیب و غریب در بیان تعاملات بین تیپ‌های شخصیتی‌اش الکن و گاهی به شدت مبتذل است. در واقع بالانس بین درام و کشتار فیلم متوازن نیست. بنابراین Freaky فیلمی است که اساساً یک ایده جالب ارائه می‌دهد، اما این قاعده را نیز ثابت می‌کند که یک ایده برای عبور شما از خط پایان کافی نیست. از طرفی بزرگترین مسئله Freaky این است که، به عنوان یک کمدی، خیلی خنده‌دار نیست.

شاید اعتماد به نفس لندون در اجرای چنین ترکیبی خوب باشد، اما او هنوز هم از نام‌هایی چون جان کارپنتر و وِس کارون عقب‌تر است. بدون شک کریستوفر لندون با احترام به آیکون‌های قدیمی دست به تولید چنین محتوایی می‌زند. بنابراین خود این عمل گویاست که مسیر پیش روی این فیلمساز خلاق ژانر ترسناک برای ایجاد هویت مستقل کماکان ادامه دارد.

با این اوصاف باید گفت Freaky همان اندازه که یک نامه عاشقانه به کلاسیک‌های دیروز به شمار می‌رود، یک شروع تازه نیز هست، شروعی که تحت تأثیر بازی‌های به نسبت قابل قبول کاترین نیوتن و وینس وان قرار دارد. پس خوش‌بینانه‌اش این است که این اثر یک فیلم اسلشر نسل جدید با محتوایی پاپ‌کورنی است. فیلم Freaky یک ادای احترام به ژانری است که به صراحت نسبت به اسلاف خود وفادار است به طوری که برخی از نقص‌ها و همچنین نقاط قوت آنها را بر می‌دارد. همین و دیگر هیچ.

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید
مجموع نظرات ثبت شده (1 مورد)
  • serpico
    serpico | ۲۷ دی ۱۳۹۹

    ی اسلشر مزخرف جز دختره هیچ چیز زیبایی نداشت

مطالب پیشنهادی