بررسی فیلم Us؛ رام کردن خانواده سرکش
وقتی فیلم Get Out به کارگردانی جوردن پیل در سینماهای جهان اکران شد، بسیاری این فیلم را به خاطر ترکیب موفقیت آمیز المانهای ترسناک و فلسفی ستایش کردند. حال او در اثر جدید خود یعنی ...
وقتی فیلم Get Out به کارگردانی جوردن پیل در سینماهای جهان اکران شد، بسیاری این فیلم را به خاطر ترکیب موفقیت آمیز المانهای ترسناک و فلسفی ستایش کردند. حال او در اثر جدید خود یعنی US سعی کرده مسیری که در Get Out آغاز کرده بود را به تکامل برساند و در این راه هم موفق ظاهر میشود.
مهمترین نکته در مورد Us، یکی از پرفروش ترین فیلم های ترسناک ایالات متحده، که از همان ابتدا درگیرش خواهید شد به ایده جدید فیلمنامه برمیگردد. جوردن پیل این بار سراغ خلق دنیای متفاوتی رفته که نمونه آن را پیش از این کمتر مشاهده کرده بودیم. Us در مورد خانوادهای است که با چهار انسان دقیقا مشابه خود روبرو میشوند. این چهار انسان جدا از آن که قصد جان کاراکترهای اصلی داستان را دارند، میخواهند امنیت خانه و نظم زندگی این خانواده را هم بر هم بزنند.
نمادگرایی و رئالیسم جادویی فیلم از همین جا کارش را شروع میکند. پیل که یکی از موفقترین کارگردانان آفریقایی تبار هالیوود محسوب میشود، در Get Out سراغ مسئله نژادپرستی و زندگی سخت سیاهپوستان آمریکایی رفته بود و حال این مسئله را به کل کشور و زندگی تمام آمریکاییها تعمیم داده است.
استفاده از خانه به عنوان یکی از لوکشینهای اصلی فیلم نیز در همین راستا است. خانهای که پیل در Us برایمان ترسیم میکند، شامل المانهای فراوانی است که تصویر بزرگ و مفهومیتری را به ما میدهد و نقش خود به عنوان یک نماد از کل کشور آمریکا را به خوبی ایفا میکند. در مقابل، استفاده از رئالیسم جادویی باعث شده تا این فیلم در بسیاری از لحظاتش دلهرهآور باشد.
رئالیسم جادویی به این معنی که اتفاقاتی که در داستان Us رخ میدهند، با آن جنسی ماورالطبیعه و خارقالعاده دارند، همگی به صورت طبیعی و کاملا رئالیستی در فیلم بازگو میشوند و همین قضیه هم باعث میشود که دیدن آنها ترسناک جلوه کند.
این ۴ فرد ترسناک ماسک به دست نیز از همین قضیه پیروی میکنند. به نوعی شخصیت پردازی هر کدام از این ۴ ضد قهرمان، به قهرمانی که با او روبرو میشود وابسته است. به نوعی پیل از این افراد برای بازگو کردن ۲ جلوه متفاوت از یک کاراکتر واحد استفاده کرده و در واقعا سمت منفی ماجرا را با استفاده از این ضد قهرمانها به ما نشان داده است. این کشمکش میان شخصیتها ترس را تنها به صورت عریانش بیان نمیکند بلکه در این فیلم شاهد صحنههای دیالوگ محور متعددی هستیم که به حس وحشت را به شما القا میکنند.
البته این موضوع به این معنا نیست که آن رگههای اغراق آمیز روایتی که در Get Out شاهدش بودیم را ندارد بلکه هنوز صحنههای عجیب و دور از انتظاری در این فیلم هستند که روبرو شدن با آن قطعا تماشاگر را شوکه میکند.
در کل و هر چقدر که از Us میگذرد، متوجه خواهید شد که با یک داستان شبکهای طرف هستید؛ به این معنا که نویسنده تمام موقعیتها و المانهای صحنه را برای پیشبرد داستانش استفاده کرده است. این موضوع به خوبی از پیراهن کاراکترهای اصلی گرفته تا محلی که اتفاقات داستان در آن رخ میدهند قابل مشاهده است.
در این دنیایی که بسیار با برنامه خلق شده است، پیل این بار دید عمیق گستردهتری از مسئله نژادپرستی نسبت به فیلم Get Out داشته است. به این معنا که بر خلاف فیلم ذکر شده، داستان به طور کلی در مورد روبرو شدن یک فرد سیاهپوست با یک منطقه سفید پوست نژادپرست نیست بلکه در Us بیشتر از همه به جنبه دورنی نژاد پرستی برای هر فرد و تاثیر کلی آن روی دنیای مدرن امروز پرداخته میشود.
در راه رسیدن به این هدف، المانهای دیگری مثل بازی خوب کاراکترهای اصلی هم هستند که کارگردان را در رسیدن به هدفش یاری میکنند. در Us شاهد نقش آفرینی شاهادی رایت جوزف در نقش زورا ویلسون و اومبره، ایوان الکس در نقش جیسون ویلسون و پلوتو هستیم که یکی از بهترین بازیهای خود را در این فیلم ارائه میدهند. الیزابت ماث که در نقش کیتی تایلر و دالیا ظاهر میشود را هم شاید بتوان خاص ترین بازیگر این فیلم دانست که در بعضی از سکانسها شما را غافلگیر میکند.
باید به این نکته توجه کرد که فضایی که Us در آن روایت میشود، محیط بسیار پر فشارش و استرسی است. همین موضوع مجاب میکند که بازیگران نقشهای اصلی در هیچ لحظهای کاراکتر خود را خارج از آن فضای دلهره آور نشان ندهند. همین اتفاق هم رخ میدهد و در اصل، ترسی که آنها در این ماجرا تجربهاش میکنند، ترسی کمیکی و اغراق شده است که به خوبی هویت مستقلی به Us بخشیده. این اغراق میتوان در رنگ بندی محیط هم مشاهده کرد. پیل به طور هوشمندانهای از عنصر رنگ برای بیان شرایط داستان استفاده کرده است. برای مثال، بعد از مدتی متوجه خواهید شد در محیطهایی که استفاده از رنگ قرمز در آنها به طور ویژهای زیاد است، باید شاهد رخ دادن اتفاقات خشنی باشید.
البته این قضیه به معنای بهم زدن المان سوپرایز در فیلم نیست بلکه این رنگ به عنوان یک عنصر تعلیق بخش در Us عمل کرده و شما را برای رخ دادن اتفاق مورد انتظار، هیجان زده نگه داشته و در بعضی از موارد هم به حق غافلگیرتان میکند.
به بیانی دیگر، خشونتی که در Us شاهد آن هستیم جنسی مانند فیلمهای تارانتینو البته این بار با چاشنی دلهره و ترس دارد و همین اغراق در بعضی از لحظات فیلم شما را بین مرز جالبی از طنز و خشونت قرار میدهد. البته، این قضیه باعث نشده که هویت Us به عنوان یک فیلم ژانر تریلر دچار مشکل شود و کارگردان از همین صحنههای کمیک برای بیان حرفهای اصلی خود که مربوط به نقد جامعه امروز آمریکا است، استفاده میکند.
همین انسجام در روایت داستان باعث میشود که به جز یک اثر لذت بخش ترسناک، Us به لایههایی از جامعه شناسی مدرن و درام برسد که کمتر در آثار این ژانر شاهد آن هستیم.
در نهایت، Us شما را برای تماشای یک اثر تریلر جذاب به دورن خود میکشاند و در زمان مناسب از جذابیتش برای بیان مفاهیمی عمیق و جامعهشناسانه استفاده میکند. دنیای جالب Us که در آن همه المانها به یکدیگر متصل هستند، از آن فضاهایی است که کمتر در آثار کلیشهای سینمای امروز شاهد آن هستیم. به همین اینها بازی خوب همه بازیگران اصلی و استفاده مناسب از موسیقی به عنوان یک المان تاثیرگذار برای بیان داستان را اضافه کنید تا این فیلم به یکی از بهترین ساختههای هالیوود طی سال جاری تبدیل شود.
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
نویسنده عزیز دقت کن که رئالیسم جادویی نیست ماجرای Us. همه چیز رئال و بر پایه واقعیته. از لنز ۳۲ دوربین ها گرفته تا پیچ و خم داستانی. برای همه چیز علتی هست باورپذیر. به نظرم شما که داری زحمت میکشی مینویسی یه خرده کمتر بنویس اما ساده، موجز و تا حد امکان بدون غل و غش. مثلا ما در فیلم نامه نویسی یا حتی تئاتر چیزی به اسم داستان شبکه ای نداریم. یا اصلا نیازی نبود با تارانتینو مقایسه کنی us رو. مثل مقایسه یه کتاب ادبی با یه کتاب کمیک می مونه این حرکت.