نقد فیلم تک تیرانداز – اسنایپر علمی تخیلی
فیلم تک تیرانداز اگر بدترین، بدساختترین، بیهدفترین، مضحکترین، تخیلیترین و ناامیدکنندهترین فیلم حوزه دفاع مقدس نباشد بدون هیچ تردیدی یکی از بدترینهای این ژانر لقب میگیرد. فیلمی که بدون شخصیتپردازی و داستانسرایی با مجموعهای از ...
فیلم تک تیرانداز اگر بدترین، بدساختترین، بیهدفترین، مضحکترین، تخیلیترین و ناامیدکنندهترین فیلم حوزه دفاع مقدس نباشد بدون هیچ تردیدی یکی از بدترینهای این ژانر لقب میگیرد. فیلمی که بدون شخصیتپردازی و داستانسرایی با مجموعهای از مصنوعیترین و کلیشهایترین بازیها به یک افتضاح تمامعیار تبدیل میشود. با ویجیاتو برای نقد فیلمی که بیشتر از آنکه یاد و خاطره شهید عبدالرسول زرین را نگه دارد، شبیه به یک هتک حرمت به نظر میرسد، همراه باشید.
شهید عبدالرسول زرین یکی از جاودانهترین نامهای دوران جنگ هشتساله است و از آنجایی که مقام سرداری و سرلشکری نداشته، به اندازه سایر همرزمانش مورد توجه قرار نمیگیرد. با این حال او به عنوان تاثیرگذارترین تک تیرانداز در دوران جنگ، نقش مهمی در پیشروی نیروهای ایرانی داشته و بارها در دل مخمصه قرار گرفته تا هر گره کوری را باز کند. براساس ادعاهایی که درباره دفترچه شخصی او وجود دارد، شهید زرین بیشتر از ۲هزار نیروی عراقی را در دوران حضورش در جبهه از پای درآورده و گروهی هم باور دارند تعداد قربانیهای او بیشتر از ۳هزار نفر هستند.
عبدالرسول زرین در جمع سربازان ایرانی به گردان تکنفره مشهور بود و نیروهای عراقی هم او را با نام صیاد خمینی به یاد میآوردند. او که متولد روستاهای اطراف گچساران بوده در کودکی پدر و مادرش را از دست میدهد و برای ادامه زندگی راهی اصفهان میشود. او که در اصفهان به زندگی خوبی دست پیدا کرده با وقوع انقلاب و آغاز جنگ راهی مناطق مرزی میشود و از همان ابتدا با تفنگهای قدرتمند کار میکند تا به مرور به یک تک تیرانداز ماهر تبدیل شود.
نقد فیلم زالاوا – ترسِ بومیشده
داستان زندگی شهید عبدالرسول زرین پیش از این هم در مستند گردان تکنفره هم روایت شده بود اما به دلیل جذابیتهای آشکار و پنهانی که در دوران حضور او در جنگ وجود دارد، طبیعی است که شرایط برای اقتباس یک فیلم سینمایی ارزشمند هم از زندگی او وجود داشته باشد. اما فیلم تیرانداز همه پتانسیلی که در زندگی شهید زرین وجود دارد را مثل همه نیروهای عراقیای که در فیلم کشته میشوند، هدشات میکند.
فضاسازی بیش از حد مصنوعی
فیلم تک تیرانداز با صحنههایی از درد و رنج دو نوجوان سرباز ایرانی آغاز میشود که توسط نیروهای عراقی گروگان گرفته شدهاند. دقیقا در همان لحظهای که عراقیها یکی از این دو نوجوان که برادر هستند را به گلوله میبندند، تک تیراندازی از راه میرسد و بیشتر نیروهای عراقی را یکی پس از دیگری با گلولههایی که به سر شلیک میشوند، حذف میکند. ثانیههایی بعد، عبدالرسول زرین [با هنرنمایی کامبیز دیرباز] از راه میرسد و خودش را نشان میدهد.
اگرچه شروع فیلم چندان هم نامتعارف نیست و اندکی بوی کلیشه هم میدهد اما به بدترین شکل ممکن به تصویر کشیده میشود. فضاسازی فیلم تک تیرانداز به صورت کلی بیش از جد مصنوعی به نظر میرسد و بیشتر از آنکه در مدیوم سینما قرار بگیرد، نزدیک به آثار صدا و سیما است. تعداد لوکیشینهایی که فیلم از آنها برای روایت داستانش استفاده میکند از تعداد انگشتان دو دست هم بیشتر نمیشود و کاملا واضح است که عوامل فیلم به دلیل بودجه اندکی که در اختیار داشتهاند، نتواستهاند جذابیت خاصی برای فیلمشان در نظر بگیرند.
البته بنیاد فرهنگی فتح و ابراهیم اصغری، مدیرعامل باغ موزه انقلاب اسلامی و دفاع مقدس، احتمالا بودجه قابل توجهی برای فیلم تدارک دیدهاند که به جای آنکه در برابر دوربین خرج شود در پشت آن هزینه شده است. تولید فیلم تک تیرانداز از آبان ۹۹ آغاز شده بود و اینکه این فیلم با این سرعت برای جشنواره فجر امسال آماده شده هم یکی دیگر از دلایل ناامیدکنندهبودن فیلم به نظر میرسد.
فیلمبرداری در مدیوم تلویزیون
تنها فضاسازی و طراحی صحنه فیلم تک تیرانداز نیست که در سطح سینما قرار ندارد. فیلمبرداری این فیلم هم به عنوان یک ساخته جنگی بیش از حد ساده است و این سادگی که به سطح عجیبی از کلیشه هم آلوده شده از یک جایی به بعد تماشاگر را به شدت آزار میدهد. اگر از تماشاگران حرفهای سینما باشید از تماشاکردن فیلم تک تیرانداز در سینما تعجب میکند. این فیلم اصلا در سطح یک فیلم سینمایی ساخته نشده و در بهترین حالت فیلمی تلویزیونی است که میتواند در آخرین روز هفته دفاع مقدس و راس ساعت ۱۸ از شبکه یک صدا و سیما پخش شود؛ سرنوشتی که البته در انتظار این فیلم هم ایستاده است.
با وجود جذابیتهایی که میتوانست در فیلمبرداری فیلم تک تیرانداز وجود داشته باشد، تیم فیلمبرداری هیچ خلاقیتی به خرج ندادهاند و همه صحنههای اکشن هم در سطحیترین حالت ممکن قرار دارند. اما شاهکار فیلمبرداری فیلم در صحنههای پایانی رقم میخورد؛ جایی که تماشاگر در کسری از ثانیه با مجموعهای از بیکیفیتترین تصاویر ممکن مواجه میشود که تلاش میکنند لحظه شهادت عبدالرسول زرین را ترسیم کنند.
این تصاویر که احتمالا با پهبادی ارزانقیمت ضبط شدهاند، به شکل عجیبی رزولوشن پایینی دارند. اگر فیلم را در سینما تماشا نکنید، ممکن است که احساس کنید فیلم را به صورت آنلاین تماشا میکردهاید و به دلیل ضعفهای همیشگی اینترنت در ایران، کیفیت تصویر پایین آمده است! اما اینطور نیست. سکانسهای پایانی فیلم تک تیرانداز با پایینترین رزولوشن ممکن پس از تصاویر اصلی فیلم ردیف شدهاند و به معنای واقعی کلمه توهین به شعور تماشاگر هستند.
علی غفاری به عنوان کارگردان فیلم تک تیرانداز در کنار انجمن سینمای انقلاب باید به دلیل ساخت چنین فیلمی با این فیلمبرداری مضحک و ناامیدکننده از خانواده شهید زرین عذرخواهی کنند. چراکه آنچه آنها ساختهاند بیشتر از آنکه اقتباسی هیجانانگیز از روزهای پایانی زندگی عبدالرسول زرین باشد، شبیه فیلمی تلویزیونی است که سکانسهای آن از فیلمهای گوناگون جمعآوری شده و بدون هیچ خلاقیتی به جشنواره راه پیدا کرده تا صرفا در جمع فیلمهایی قرار بگیرد که احتمالا همه آنها یک سر و گردن از آن بالاتر هستند.
شخصیتپردازی فلجشده
فیلم هیچ تلاشی برای پردازش شخصیتهایش نمیکند و این تنبلی شامل حال نقش اصلی با هنرنمایی کامبیز دیرباز هم میشود. تماشاگر نهتنها هیچ شناختی از شخصیتهای فرعی فیلم تک تیرانداز به دست نمیآورد بلکه زندگی عبدالرسول زرین بهعنوان شخصیت اصلی فیلم هم در هالهای از ابهام باقی میماند. فیلم به جز چند دیالوگ که اطلاعات اندکی درباره زندگی شهید زرین میدهد، تلاش بیشتری برای معرفی او نمیکند.
نکته منفی باورنکردنی فیلم ایرانی جنگی تک تیرانداز در شخصیتپردازی و داستانسرایی در جایی ایستاده که هیچ تماشاگری حتی فکرش را هم نمیکند. در شرایطی که عبدالرسول زرین یکی از افراد لشکر شهید حسین خرازی هم بوده، فیلم عملا هیچ اشارهای به این حقیقت نمیکند. اگر فیلم تک تیرانداز توسط افرادی ساخته میشد که درکی حداقلی از سینما دارند، احتمالا روایتهای جالبی از رفاقت و همکاری حسین خرازی و عبدالرسول زرین ارائه میداد اما این فیلم که توسط انجمن سینمای انقلاب ساخته شده، ظاهرا اهداف مهمتری را دنبال میکند.
با این حال فرصتسوزیها و نابودکردن تواناییهای داستان زندگی شهید زرین تنها بخشی از شکست بزرگی است که فیلم تک تیرانداز رقم میزند. نیروهای عراقیای که در فیلم حضور دارند، به سطح جدیدی از کلیشه دست پیدا کردهاند که نزدیکشدن به آن نمیتواند کار هر فیلمی در حوزه دفاع مقدس باشد. در بخشی از داستان، تک تیراندازهای خارجیای وارد لشکر عراق میشوند که وظیفه دارند گردان تکنفره ایرانی را حذف کنند. اما فیلم حتی مهمترین و کلیدیترین تک تیرانداز این جمع که قرار است بزرگترین دردسر برای عبدالرسول زرین باشد را هم پردازش نمیکند.
فیلم حتی اشاره درست و قابل قبولی به عملیاتی که باعث شهادت عبدالرسول زرین میشود هم نمیکند! فیلم تک تیرانداز بیشتر از آنکه فیلمی برای روایت زندگی شهید زرین باشد، به مجموعهای از تصاویر تبدیل شده که بدون هیچ دلیل و منطقی در کنار یکدیگر قرار میگیرند تا در نهایت بیانگر داستانی سفارشی و دستوری از زندگی یکی از شهدای مهم جنگ ایران و عراق باشند؛ تحریف تاریخ در سطح مشروع.
هنرنماییهایی که سقف پایینی دارند
تحسینهای عجیبی درباره هنرنمایی کامبیز دیرباز در فیلم تک تیرانداز وجود دارد که البته هیچکدام رنگ و بوی واقعی ندارند. در شرایطی که به نظر میرسید کامبیز دیرباز در این فیلم متفاوتترین هنرنمایی دوران بازیگریاش را نمایش میدهد، همچنان شاهد همان کامبیز دیرباز همیشگی هستید که این بار اندکی زحمت کشیده و با لهجه اصفهانی صحبت میکند.
سایر بازیگران فیلم هم نمایش ارزشمندی ندارند. حسین شریفی که با فیلم از سرنوشت ثابت کرده تواناییهای قابل قبولی در بازیگری دارد، یکی از [مثلا] نقشهای مهم فیلم را برعهده دارد. او که همان نوجوانی است که توسط عبدالرسول زرین نجات پیدا کرده، تلاش میکند تا به تک تیرانداز قابلی تبدیل شود. اما شروع درگیری او با محور اصلی داستان همانقدر قابل قبول است که به اوج داستان ورود پیدا میکند. همه آنچه در فیلم تک تیرانداز وجود دارد به معنای واقعی کلمه توهینآمیز، سطحی، غیرقابل قبول و مضحک است.
چرا این فیلمها توهینآمیز هستند؟
این همان سوالی است که باید از متولیان فیلمهای حوزه دفاع مقدس پرسید. بیشتر آثاری که در این ژانر ساخته میشوند چندان قابل قبول نیستند اما تک تیرانداز همه خطوط قرمز را رد میکند و با سقوطی واقعا بیشرمانه به اعماق دره بیاحترامی به تماشاگر سقوط میکند. این فیلم بیشتر از آنکه توصیفی دقیق از روزهای سخت زندگی شهید زرین باشد و یادبودی از طلاییترین دوران زندگی او لقب بگیرد، در بهترین حالت هتک حرمتی تصویری به مقام والای این شهید ماهر است که ارزش کار او را به اندازه دیالوگهای ضعیف فیلم پایین میآورد.
این فیلم که در ابتدا قرار بود با نام فیلم شکار شکارچی اکران شود، میتواند ضعیفترین فیلم جشنواره امسال باشد. عنوانی بیلیاقت درباره یکی از لایقترین شهدای جنگ هشتساله که بار دیگر این پیشفرض حالا غیرقابل انکار را مطرح میکند؛ فیلمهایی که درباره شهدا ساخته میشوند، هدفی به جز روایت زندگی آنها را دنبال میکنند.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
من که فیلم رو دیدم خیلی خوشم اومد، اونقدر که بعدش زدم اینترنت نقد های بیاد
دیدم چه ایراد های الکی ازش گرفتید
منتقد عزیز، این فیلم هستش نه سریال.
تو مدت زمان کم یک ساعت و خورده ای داستان فیلم خیلی هم قشنگ جلو رفت حرفش رو زد.
داستانش رو گفت و حرف فیلم رو اگر شما نگرفتی مشکل از شماست
من فیلمو دیدم خوب بودو یه ضعف هایی داره مثلا اصلا نمیگه شهید زرین از کجا اومده چطور بزرگ شده چه خصوصیاتی داشته و چطور به جنگ وارد شده ما فقط میدونیم یه تک تیراندازه و بس فیلم رو خیلی سطحی ساختن میتونست با کمی پردازش شخصیت خیلی بهتر باشه واقعا مث یه سریاله ولی نه اینقدر که توهین امیز باشه ولی خوشم اومد که پارسال پیش بینی کردین نهایتش از تلویزیون اکران میشه
گویا نویسنده با سازنده این فیلم پدرکشتگی دارد !
از عنوان نقد گرفته تا بند پایانی صرفا به ایجاد نفرت مخاطب نسبت به فیلم پرداخته شده و نقد به هیچ وجه فنی نبوده و همچنین عادلانه نیست.
سوال ، آیا واقعا ممکن است فیلمی هیچ نکته مثبتی نداشته باشد ؟ ، آیا ممکن است فیلمی با این همه ضعف شدید به جشنواره راه پیدا کند ؟ ، آیا هیچکدام از این ضعف ها به ذهن سازندگان نمیرسد ؟
امروز فیلم از شبکه یک سیما پخش شد ، کاملا حس قهرمان بودن شهید زرین را انتقال میداد و منطبق بر خصوصیات این شهید قهرمان بود ، شاید از لحاظ تعداد موقعیت ها ضعف وجود داشت و بهتر بود مناطق بیشتری درگیر تصویر برداری می شد
نقد شما به هیچ وجه منصفانه و عادلانه نبود ، از ویجیاتو توقع نقد های تخصصی تر و منصافانه تری می رود
من کاملا با نقد شما مخالفم ... چرا؟
چون در هالیوود از داستان های تخیلی خودشون تا میتونن جلوه بصری میدند و تخیلی میکنند و همین یکی از دلایل پیشرفت سینما هالیوود هست
این فیلم شاید نقص هایی داشته باشه اما در کل به قدم رو به جلو هست و به جای نقد باید حمایت بشه
کاملا با نظر شما موافقم
نویسنده نوشته تحریف زشت تاریخ ولی یک کلام در مورد اینکه چه جاهایی از فیلم دروغ بوده ننوشته.
نویسنده فیلم رو در حد سینما نمیدونه و از اول تا اخر مقاله فقط فیلم رو زیر بمباران بد و بیراه های خودش قرار میده.
در صورتیکه وقتی فیلم رو به عنوان بیننده دیدم به شدت خوشم اومد و لذت بردم.
ببخشید اگر به ذهن مریض نویسنده مقاله برخورد. بالاخره باید نظرمو میگفتم
زدی ترکوندیش که?
البته ن چون هنوز ندیدم این فیلمو نمیتونم اظهار نظر کنم؛
ولی اگه واقعا یه فیلمی این همه بد بوده باشه پس باید به حال سینمای ایران تاسف خورد که به یه همچین فیلمی مجوز پخش میدن اما به گوش یک بازیگر زن؛ نه....