چرا WALL-E هنوز هم یکی از بهترین انیمیشنها درباره عشق است؟
پیکسار از سال ۱۹۹۵ که Toy Story را اکران کرد، دارد برای نسلهای مختلفِ مخاطبان خاطرهسازی میکند. آنها از روح و اسباببازی گرفته تا حشراتی شجاع را به تصویر کشیدهاند و سعی کردهاند در قالب ...
پیکسار از سال ۱۹۹۵ که Toy Story را اکران کرد، دارد برای نسلهای مختلفِ مخاطبان خاطرهسازی میکند. آنها از روح و اسباببازی گرفته تا حشراتی شجاع را به تصویر کشیدهاند و سعی کردهاند در قالب انیمیشن حرفهای بزرگ و مهمی را به ما منتقل نمایند. مشخصا انیمیشن WALL-E هم از این قاعده مستثنا نیست.
WALL-E در تاریخ ۲۷ ژوئن ۲۰۰۸ اکران شد؛ یک انیمیشن علمی-تخیلی درباره حرص، طمع، تنبلی و بیاعتنایی به طبیعت از سوی انسان. در سال ۲۸۰۵ دنیا به یک دیستوپیا بدل شده که در آن انسانها منبع شر و رباتها قهرمان داستان هستند. انسان با حماقت هرچه تمامتر سیاره خود را با آلودگیهای بیشمار به نابودی کشانده، اورگانی ساخته که اقتصاد و حکومت را در فضا کنترل میکند و دیگر بیخیال نجات دادن زمین شده است.
تقریبا ۷۰۰ سال پیش آخرین بازماندگان موجود در زمین (مثل فرد ویلارد) یک زندگی عادیتر مثل خودمان را تجربه میکردند، در دنیای امروزی انسانها به یک سری موجود رقتبار و بیمصرف تبدیل شدهاند. از آنجا که دیگر استخوانهای آنها توان تحمل وزن بدن را ندارد، آنها همیشه به یک صندلی متحرک متصلاند و تمام زندگی را از طریق صفحههای دیجیتالی تجربه میکنند.
انسانهای موجود در WALL-E واقعا دیگر نامشان انسان نیست؛ در عوض، شاید انسانترین شخصیت حاضر در انیمیشن یک ربات زباله جمعکن باشد. اما دلیل این شاخصه مهم در WALL-E آن نیست که انسانها دیگر در زمین نیستند. در واقع اندرو استنتون آخرین ربات موجود در زمین را به شخصیتی بدل کرده که هیچکس نمیتواند با او ارتباط نزدیکی برقرار نکند!
تقریبا ۴۰ دقیقه ابتدایی این انیمیشن ۹۸ دقیقهای هیچ دیالوگی ندارد. بدون در نظر گرفتن صداهای بیلبورد نماشی و دیجیتال و همچنین رد و بدل کردن نام میان وال-ئی و EVE، ما هیچ دیالوگی نمیشنویم؛ تا اینکه این دو ربات برای ملاقات با کاپیتان جف گارلین وارد سفینه Axiom میشوند.
در نتیجه، نیمه ابتدایی انیمیشن به فیلمهای صامت شباهت دارد و به راحتی میتوان تاثیر چارلی چاپلین و باستر کیتون را در آن دید. در اینجا وال-ئی مثل همان شخصیتهایی نظیر چارلی چاپلین است که بیشتر عواطف، احساسات، حرفها و خواستههایش را از طریق حالات صورت و بدن منتقل مینماید.
WALL-E واقعا کاراکتر جذاب و شیرینی است؛ از نحوه جمعآوری زبالهها گرفته تا بررسی عاشقانه و با دقت هر تکه زباله، همگی کاری میکنند وال-ئی به سرعت در قلب مخاطب جا خوش کند. گرچه استنتون با هنر هرچه تمامتر المانهای طنز را نیز به شخصیت اصلی اضافه کرده تا پکیج این شاهکار کامل شود.
طراحی صدا همچنین WALL-E را بیشتر به شخصیت انسانها نزدیک کرده. او شاید حرف نزند اما با استفاده از زبان خودش سعی میکند هیجان، ناراحتی، ترس، کنجکاوی یا علاقه را نشان دهد. وقتی تصادفا دوستش که یک سوسک است را له میکند از ترس فریاد میزند، وقتی EVE نخستین بار اسمش را میگوید از ذوق در پوست خودش نمیگنجد و این نوع صحنهها در انیمیشن بیشمار است. کارگردان در واقع به ما نشان میدهد بدون استفاده از کلمات هم میتوان شخصیتی بینقص و عالی ساخت.
اینکه طراحی صدای WALL-E اینچنین بینقص و شاهکار است، اصلا جای تعجب ندارد چراکه این دستپخت بن برت است. بن برت نه تنها چندین جایزه اسکار برده بلکه طراح صداهای فراموشنشدنی فرانچایز Star Wars نیز هست.
برت برای طراحی صداهای وال-ئی بیش از ۲۶۰۰ صدای کوچک برای رباتها طراحی نمود (در یک مقایسه ساده، برت برای هر یک از فیلمهای «جنگ ستارگان» و «ایندیانا جونز» به صورت میان بین ۷۰۰ تا ۱۰۰۰ افکت صدا خلق کرده بود). این طراح صدای مطرح یک بار نحوه دستهبندی احساسات برای وال-ئی را شرح داد:
ما آمدیم یک سری صدا را دستهبندی کردیم؛ مثلا این صدای بامزه بودن است، آن یکی عصبانیت، این یکی شگفتی و هیجان...
WALL-E بدون شک یکی از تحسینشدهترین آثار انیمیشنی پیکسار و تاریخ هالیوود است و جالبتر اینکه وقتی بعد این همه سال به آن نگاه میکنیم، همچنان از دقت و هنر بهکار رفته در آن شگفتزده میشویم.
اما یکی از بهترین بخشها یا المانهای این انیمیشن عشقی است که وال-ئی نسبت به EVE دارد. در صحنهای که EVE ناگهان به حالت خواب میرود، وال-ئی با تمام وجود تلاش میکند او را از خواب بیدار کند. درست است که این ربات خنگ و کوچک و مهربان نمیداند باید دقیقا چه کند اما در هر حال از جان و دلش برای EVE مایه میگذارد.
از ماندن زیر نور تند و تیز آفتاب گرفته تا باران، طوفان و رعد و برق. EVE اصلا در شرایطی نیست که متوجه این محبتها و عشق وال-ئی شود اما ربات رباله جمعکن ما دستبردار نیست. به شخصه با دیدن این صحنهها یاد همسرانی افتادم که هنگام مریضیهای هراس برانگیز مثل سرطان و امثال آن، بدون اینکه خم به ابرو آورند در کنار عزیزشان میمانند و از او مراقبت میکنند.
بدون شک این خالصترین نوع از عشق انسانی است که در آن یک نفر با وجود تمام رنجها و دردهایی که متحمل میشود باهم حاضر نیست کسی که دوستش دارد را رها کند. این همان عشق متعالی است که سازندگان WALL-E به خوبی درکش کردند و آن را در انیمیشن قرار دادند.
بیشتر بخوانید:
دیدگاهها و نظرات خود را بنویسید
برای گفتگو با کاربران ثبت نام کنید یا وارد حساب کاربری خود شوید.
عالیه این انیمشن به خاطر فکری که پشت انیمیشن هست
چون واقعا هستش طراحی بینظیر من هروقت یادش میفتم حس خوب و بد و تلخ تموم شدن این انیمیشن روی دلم میمونه در واقع منطورم اینه هم عالیه هم حیف شد که ادامه نداشت امیدوارم ادامه دار بشه خیلی زیبا یود و اکثر جاها غمناک