ثبت بازخورد

لطفا میزان رضایت خود را از ویجیاتو انتخاب کنید.

1 2 3 4 5 6 7 8 9 10
اصلا راضی نیستم
واقعا راضی‌ام
چطور میتوانیم تجربه بهتری برای شما بسازیم؟

نظر شما با موفقیت ثبت شد.

از اینکه ما را در توسعه بهتر و هدفمند‌تر ویجیاتو همراهی می‌کنید
از شما سپاسگزاریم.

فیلم و سریال

نقد فیلم Stowaway – سفر به مریخ با یک مسافر قاچاق

فیلم «Stowaway» یا مسافر قاچاق به کارگردانی جو پِنا، اثری است که تلاش می‌کند تا به جای نمایش موجودات مخوف فضایی، به پویایی روابط انسان در مأموریت سفر به مریخ نگاهی داشته باشد. اما، آیا ...

امیر پریمی
نوشته شده توسط امیر پریمی | ۷ اردیبهشت ۱۴۰۰ | ۱۲:۵۹

فیلم «Stowaway» یا مسافر قاچاق به کارگردانی جو پِنا، اثری است که تلاش می‌کند تا به جای نمایش موجودات مخوف فضایی، به پویایی روابط انسان در مأموریت سفر به مریخ نگاهی داشته باشد. اما، آیا این اثر توانایی نمایش چنین مضمونی را دارد؟! برای یافتن این پاسخ با نقد فیلم Stowaway با ویجیاتو همراه باشید.

هرگاه کارگردانی قصد تولید یک فیلم فضایی منحصر به فرد را دارد، به قطع و یقین می‌داند که اثر او با خیلِ عظیمی از آثار شاخص در این ژانر سینمایی مقایسه خواهد شد. وجود فیلم‌های دلهره‌آور و شاخصی چون «Alien» ساخته ریدلی اسکات، «Solaris» ساخته آندری تارکوفسکی، «Gravity» ساخته آلفونسو کوارون و «۲۰۰۱: یک ادیسه فضایی» ساخته استنلی کوبریک در این ژانر، کار را برای اکثر فیلمسازان سخت کرده است. حال با این اوصاف شخص جو پنا، در دومین تجربه کارگردانی‌ خود به سراغ تولید یک فیلم فضایی به ظاهر متفاوت رفته است.

به طور خلاصه فیلم «Stowaway» ورود تازه‌ای در مقیاس کوچک به ژانر علمی تخیلی است. این فیلم به سبک درام‌های فضایی متشنج و کم نظیر مانند فیلم «ماه» (2009) ساخته دانکن جونز و «جاذبه» (2013) آلفونسو کوارون دنبال می‌شود، و از گروه بازیگران قابل اعتمادی مانند تونی کولت و دانیل دا کیم برخوردار است. اما سوال مهم اینجا است که آیا چنین فیلمی آرزوهای صمیمی خود را تحقق می‌بخشد یا نه؟ بیایید به جَو فیلم پرتاب شویم و بفهمیم.

جو پنا و بازیگرانش یکی از عوامل مثبت این فیلم هستند

لازم به ذکر است که درام جدید و فضایی Netflix بیش از آنچه انتظار دارید، یک اثر احساسی است تا یک اکشن علمی تخیلی؛ در واقع این کار فیلمی است که در آن انسانیت شخصیت‌ها با مهارت و عقل آشکار آن‌ها در طول داستان برابری می‌کند. این اثر همچنین فیلمی است که برای پیشبرد قصه‌اش به یک شخصیت شرور آشکار و منفی تکیه نکرده است.

یکی از اصلی ترین دلایل منحصر به فرد بودن «Stowaway» به دلیل طرح داستانی جذاب و البته باورنکردنی آن است. طرحی که در آن سه فضانورد آموزش دیده با بازی تونی کولِت، آنا کندریک و دانیل دا کیم، درست چند ساعت پس از برخاستن از زمین به قصد سیاره مریخ، مسافری اتفاقی و مجروح را در بدنه سفینه خود کشف می‌کنند؛ با این حال، به زودی مشخص می‌شود که سفینه آن‌ها نمی‌تواند یک مسافر اضافی را تحمل کند. بنابراین با کاهش سریع منابعشان، این گروه باید راهی برای زنده ماندن پیدا کنند، در غیر این صورت همه آن‌ها خواهند مرد؛ و این خود شروعی بر یک آشفتگی مداوم است.

اما چیزی که در ساختار فیلم «Stowaway» نمایان به نظر می‌رسد این است که ساخته جو پنا برزیلی به آثار علمی تخیلی و کلاسیک این ژانر وام‌دار است؛ بدون اینکه متوجه شود چه چیزی این داستان‌ها را کلاسیک کرده است. این فیلم حاوی یک سناریوی اخلاقی است که از روی یک داستان کوتاه علمی تخیلی به نام «The Cold Equations» نوشته تام گادوین اقتباس شده است. اما مشکل اینجاست که کارگردان و فیلمنامه نویس سعی کرده‌اند این بازی اخلاقی فضایی را به شدت یک تهدید علمی نشان دهند. بنابراین با تمرکز بیش از حد روی این علم، فیلمساز از مشکل اصلی فیلمنامه خود که شخصیت پردازی است چشم پوشی کرده است. شخصیت‌های داخل فیلم با چنان عمق کمی نوشته و تعریف شده‌اند، که واقع گرایی موجود در پشت خطرات زندگی و مرگ آنها بی ربط است.

تونی کولت در نقش رهبر سفینه در Stowaway

فیلم «Stowaway» ممکن است به طرز چشمگیری دراماتیک به نظر برسد، اما پنا و تیم تولیدش در ساختن شدت تنشِ داستان بسیار بد عمل کرده‌اند. اما چرا؟ چون سناریویی که با کشف یک انسان زخمی بسیار پُر التهاب شروع می‌شود، با حذف همان عامل هیجانی و عدم نمایش یک پاسخ درست، کاری می‌کند تا جدا از خطرات کلیشه‌ای موجود در فضا، هیچ شرور یا عامل تنشی در داستان وجود نداشته باشد. یک فیلمنامه قوی‌تر باعث می‌شد که عامل تنش آفرین شخصیتی غیر قابل اعتماد باشد و باعث پارانویای سه دانشمند داخل سفینه شود. در عوض، پنا و رایان موریسون، به عنوان فیلمنامه نویسان مشترک این داستان، علاقه‌ای ندارند که این عامل هیجانی را فراتر از یک مک‌گافین داستانی برای پیشبرد شخصیت‌های اصلی به کار ببرند.

شخص جو پنا به عنوان کارگردان علاقه خاصی به فیلم‌های بقا محور دارد. او در اولین اثرش یعنی فیلم «Arctic» نیز با حضور مدس میکلسن به سوژه هیجانی و بلند پروازانه بقا در قطب شمال پرداخته بود. حالا زمین بازی از قطب شمال به فضا تغییر کرده اما فرمول اجرایی کماکان همان دستورالعمل کار قبلی او را در پیش گرفته است. بنابراین این رویه بیشتر درجا زدگی فیلمساز در یک ساختار مشابه را نشان می‌دهد. به طور کلی عمده ترین مشکل فیلم «Stowaway» این است که هرگز از پیش فرض ساده اما مبتکرانه خود نهایت استفاده را نمی‌کند و در واقع نمی‌تواند احساس کند که سوژه آن یک فرصت از دست رفته است.

دانیل دا کیم در نقش دیوید کیم ، زیست شناس سفینه

برای مثال یکی از تأثیرگذارترین صحنه‌های این اثر سینمایی مربوط به این کشف است که سفینه نمی‌تواند اکسیژن چهار نفر را همزمان پشتیبانی کند. حال این فیلم به جای اینکه به سمت خلق تنشی قابل درک برود تسلیم یک سخنرانی ملودراماتیک یا یک مسابقه اشک‌آور می‌شود، در واقع فیلمساز به عامل ایجاد کننده هیجان اجازه می‌دهد در سکوت بنشیند و در مورد فدا کردن یا نکردن زندگی خود تأمل کند. انتخاب‌های پنا به طور مکرر با در پیش گرفتن اصول اخلاقی و انسانی، به بیننده اجازه می‌دهد بیشتر از اینکه به او بگوید چه چیزی را احساس کند، شهودی آن را درک کند. اما مشکل اینجاست که گذشته و شمایل شخصیت‌ها برای ما خوب روشن نیست که بتوانیم با تصمیمات حیاتی آن‌ها ارتباط برقرار کنیم.

البته فیلم تمام و کمال منفی نیست و بخش بازیگری و هدایت بازی‌ها منصفانه خوب است. شخص جو پنا نیز به خاطر هدایت روان و چشمگیر تیم بازیگری‌اش شایسته اعتبار است. بعد از اینکه او یکی از بهترین بازی‌های حرفه‌ای Mads Mikkelsen را در فیلم «شمالگان» به نمایش گذاشت، حالا هر چهار بازیگر او در Stowaway نیز می‌درخشند. وقتی زمان اجرا به تیم آن‌ها داده می‌شود، بدون تردید تمام بازی‌ها قوی هستند. تونی کولت و کیم با خارج شدن از کنترل امور، سایه‌هایی از عدم اطمینان و ناامیدی را ایجاد می‌کنند، اما مشکل این است به هیچ یک از آن‌ها فرصتی داده نمی‌شود تا شخصیت‌های خود را بیشتر توسعه دهند.

آنا کندریک در نقش یک پزشک فضانورد به شدت جذاب ظاهر می‌شود.

اما با این اوصاف این کندریک و اندرسون هستند که واقعاً این فیلم را به جلو پیش می‌برند. ستاره نامزد اسکار در نقش Zoe Levenson، یک محقق پزشکی است که با گذشته‌ای نامعلوم پا به این سفر فضایی گذاشته است. آنا کندریک، بی ادعا اما همچنان کاریزماتیک، بهترین عملکرد خود را از سال 2009 تاکنون در فضا ارائه داده است. او نه تنها قلب و مرکز شوخ طبعی فیلم است، بلکه همزمان عامل انسانی مفید و قهرمان کار نیز می‌باشد.

اجرای کندریک فقط توجه مخاطب را جلب نمی‌کند، چرا که او همچنین می‌تواند کار هر کسی را که صحنه‌ای را با او به اشتراک می‌گذارد نیز ارتقا دهد. همین مسئله را می‌توان درباره اندرسون نیز گفت، شخصیت مایکل آدامز که همان مسافر قاچاقی یا مک‌گافین فیلم است با اندکی ظرافت توسط تیم فیلمنامه نویس، می‌توانست به یک عامل بهتر تبدیل شود.

یکی دیگر از نقاط مثبت کار به هدایت پنا و دوربین فیلمبردارش ختم می‌شود. پنا و فیلمبردار کار یعنی «Klemens Becker» چند شات یا تصویر عالی و خیالی را در خارج از سفینه ارائه می‌دهند. طراحی سیم کشی‌های استوانه‌ای که شخصیت زویی باید آن را مقیاس بندی و از آن عبور کند یکی از جالب ترین سکانس‌های فضایی در داستان‌های علمی اخیر است. همچنین با وجود یک بودجه متوسط یا کم، هیچ چیز در اینجا ارزان به نظر نمی‌رسد و خطرهای ملموس مرگ و میر درون کار، مخاطرات عاطفی را به طرز چشمگیری افزایش می‌دهد.

اما با این اوصاف، فقط شرم آور است که «Stowaway» در واقع هرگز به هیجان اضافی که هدف آن است، نمی‌رسد. البته جمله من به این معنی نیست که ماهیت کُلی فیلم کسل کننده است. چرا که این فیلم هوشمندانه ساخته شده و حتی آموزنده است، اما به نسبت ایده انفجاری ابتدایی‌اش هرگز به نقطه اوجی که قول داده نمی‌رسد.

در نتیجه مسافر قاچاقی موضوعی چشمگیر و قابل تأمل را به مواردی که اغلب در درام‌های فضایی پرفروش مشاهده نمی‌کنید، وصل می‌کند. اما مشکل اصلی این است که فیلمنامه توانایی اجرای ایده خود را ندارد، و علی رغم وجود بسیاری از لحظه‌های تخیلی زیبا و یک مقدمه نفس‌گیر، در نهایت فیلم نمی‌تواند یک داستان جذاب را روایت کند. به دلیل این مشکلات، «Stowaway» در جایی به وسعت قصه‌های متوسط فضایی شناور می‌ماند؛ و در نتیجه به ارتفاعاتی که گاه گاهی توانایی نزدیک شدن به آن را دارد، نمی‌رسد؛ و بنابراین چیزی بیش از یک درام فضایی جامد و البته آموزنده نیست.

بهترین فیلم‌های اکشن از نگاه ویجیاتو را بشناسید:

دیدگاه‌ها و نظرات خود را بنویسید

مطالب پیشنهادی